به نام پیوند دهنده قلبها
این یک نیاز طبیعی است که هر دختر دوست داشته باشد دیده شود و جذّابیتش به چشم جنس مخالف آید و به نوعی برایش دلربایی کند؛ خصوصا اگر این جذابیت در مسیری باشد که منجر به انتخاب شدن او شود.
با نگاهی به آیات و روایات به دست میآید که اسلام هیچگاه این نیاز حقیقی را کتمان نکرده و حتی بر آن صحه گذاشتهاست و اگر حرف و سخنی به میان آورده است نه در انکار اصل آن بلکه در جهت دادن به آن بوده است.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «إِنَّ الْمَرْأَةَ خُلِقَتْ مِنَ الرَّجُلِ وَ إِنَّمَا هِمَّتُهَا فِي الرِّجَال؛ همانا زن از مرد خلق شده و به همین سبب همتش در رسیدن به مردان است.»[1]
با ذکر این توضیح که خلقت زن از جنس مرد به این معنا نیست که علت غایی وجود زن مرد باشد بلکه بیشتر ناظر به این مطلب است که زن و مرد علیرغم تفاوتهایشان همجنس هستند که در کنار هم قرار گرفتنشان سبب ایجاد آرامش برای هر دو میشود.
قرآن در این باره میفرماید:«وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِکَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَکَّرُونَ؛ [2] و از نشانه های او این است که برای شما از جنس خودتان ( نه از فرشتگان و نه از اجنّه و غیر آنها ) همسرانی آفرید که در کنار آنها آرامش یابید ، و میان شما ( شوی و زن یا افراد نوع انسانی ) علاقه دوستی و مهر باطنی نهاد ، همانا در این امر نشانه هایی است ( از توحید و قدرت و حکمت خدا ) برای گروهی که می اندیشند.»
بنابراین با این بیان امام، فهمیده میشود که اصل دلربایی برای دختران نسبت به مردان چیز نکوهیده و مذمومی نیست ولی ما در این نوشتار مختصر به طور خاص به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که اگر اسلام به صورت کلی این حق را برای زن قائل شده است که بتواند در مقابل جنس مخالف جلوهنمایی کند، آیا این جلوهنمایی حد و حدودی دارد و به طور خاص در آنجایی که دختر خواستگاری ندارد تامین این نیاز و رسیدن به موقعیت مطلوب برای ازدواج، باید به چه صورتی باشد؟
برای پاسخ به این سوال ما به مطلبی که در انجمن با همین مضمون مطرح شده است میپردازیم و طبعا در پاسخ سعی میکنیم تا آنجایی که امکان دارد جواب جامعی ارائه گردد.
در انجمن رهروان ولایت یکی از کاربران محترم در سوالی تحت عنوان "دختری اکتیو اما بی خواستگار"، مطرح مینماید که با وجود اینکه 23 سال دارد و دارای موقعیت اجتماعی مناسب و تحصیلات بالایی است، هنوز خواستگاری نداشته است و این در حالی است روابط اجتماعی خوب و صمیمانهای با دوستان خود دارد. ایشان در خلال سوالشان مطرح میکنند که فردی مذهبی هستند و تقریبا از همین نقطه، ارتباطی برقرار میکنند با این موضوع که توانایی ارتباط با جنس مخالف و جذب آنها را ندارند و همین مساله باعث شده که ایشان خواستگاری نداشته باشند.
در پاسخ به سوال این کاربر محترم و البته با یک نگاه کلیتر ذکر مطالبی چند، دارای اهمیت است که در ادامه به آن میپردازیم.
به عنوان مقدمه ذکر این مطلب بسیار پر اهمیت است که نداشتن خواستگار میتواند دلایل متعددی غیر از آنچه که پرسشکننده محترم مطرح کردند، داشته باشد که حتی برخی از آنها به خود فرد هم مرتبط نیست و بیشتر جنبه اجتماعی دارد مانند اینکه شرایط جامعه به گونهای رقم خورده که تعداد پسران واجد شرایط برای ازدواج از نظر عرف، بسیار محدود و اندک شدهاست و این در حالی است که هر چه این حلقه تنگتر و تنگتر بشود؛ در سمت مقابل، شانس دختران آماده برای ازدواج برای یافتن همسر مناسب به شدت پایین میآید. حال اگر از کنار اینگونه موارد بگذریم و بپذیریم که هیچکدام از آن موارد دلیل نداشتنِ خواستگار برای این کاربر محترم نباشد و بنا به گفته خود ایشان مشکل در عدم توانایی در جذب جنس مخالف باشد، باید مساله را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار داد.
وقتی به دستورات الهی در ارتباط با نحوه رابطه زن و مرد نگاه میکنیم همانطور که در ابتداء اشاره شد در آموزههای دین مبین اسلام به اصل جذب و انجذابهای بین زن و مرد اشاره شده است و خداوند تبارکوتعالی چینش احکام الهی را به نحوی قرار داده است که با کمترین خطر و آسیب، زن بتواند این جلوهنمایی را داشته باشد و با اطمینان خاطر بیشتری دل ببندد و با تامین نیازهایش به آرامش برسد.
زنی که به عنوان یک نیاز، خواهان نگاه مرد است و در سایه تامین این نیاز در یک فضای مطمئن میخواهد به آرامش برسد، وقتی این نیاز را در فضایی مطالبه کند که هیچگونه تعهدی در آن وجود ندارد بیشک نمیتواند بدون دردسر و مشکلات بعدی به تامین نیازش دستیابد. زن هرچقدر هم که جذاب باشد و خود را در معرض نگاه دیگران قرار دهد، نباید برای تامین این نیازش نیازهای دیگر خود را فدا کند و زندگی خود را به مخاطره بیندازد.
شکی نیست که در معرض نگاه مرد قرار گرفتنِ زن، آن هم بدون هیچ قید و شرطی، زن را که مظهر لطافت است و به عنوان یک نیاز ضروری به دنبال تکیهگاهی مطمئن میگردد، به خطر میاندازد.
کوتاهسخن اینکه اسلام به دنبال راهی است که در عین حالی که این نیاز زن را تامین سازد، نه خود او آسیب ببیند و نه از جانب او آسیبی به جامعه برسد و این ناز و عشوههای بی حد و مرز جامعه را به تباهی بکشاند و نیروهای مفید زیادی که میتوانست به سعادت و پیشرفت جامعه کمک کند را بیجهت به هدر دهد. به همین سبب است که پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد صلّياللهعليهوآله میفرمایند: «ما بُنِي فِي اِلاسلام بَناءٌ اَحَبّ الي اللهِ و اَعَزَّ مِنَ التَّزويج؛ هيچ كانوني در اسلام بر پا نشده است كه نزد خداوند از كانون ازدواج محبوبتر و عزيزتر باشد.»[3]
بنابر این باید پذیرفت که فقط از طریق ازدواج است که مسیر برای تامین این نیاز باز میشود و قبل از آن هیچگونه مجوزی برای ارتباط متبرجانه دختر در مقابل پسر وجود ندارد؛ مگر در مواردی که جریان خواستگاری جدی شده است و قرار است پسر، دختر مورد نظرش را پسند کند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت:
1.وسائل الشيعة، ج19، ص: 36، انتشارات مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم، 1409 ق.
2.سوره روم آیه21
3.بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج100، ص: 222، 111جلد، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
منابع برای مطالعه بیشتر:
1.حریم عفاف (حجاب،نگاه) روحالله حسینیان، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، تهران
2.حجاب میوه شناخت، مسعود پور سید آقایی، انتشارات حضور، قم
&rlmhttp://www.welayatnet.com