(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : ♣♣مشتات بزرگتره ♣♣
نمایش موضوع اصلی :

جمعه موعود جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۸ بعد از ظهر

دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذ به طرف بقال دراز کرد و گفت ؛
مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته روبهم بدی ، اینم پولش ...
بقال کاغذ را گرفت ولیست نوشته شده درکاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد ، بعد
لبخندی زد و گفت ؛ چون دختر خوبی هستی و به حرف مادرت گوش میدی میتونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری ...
ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای بر داشتن شکلات ها خجالت میکشه گفت ؛" دخترم ! خجالت نکش ، بیا
جلو خودت شکلاتها را بردار " دخترک پاسخ داد ؛" عمو ! نمی خوام خودم شکلاتها را بردارم ،نمیشه شما بهم بدین ؟" بقال با تعجب پرسید؛ چرا دخترم ؟
مگه چه فرقی میکنه ؟و دخترک با خنده ای کودکانه گفت ؛ اخه مشت شما از مشت من بزرگتره !
 
 
خدایااااااااااااااااااااااا تو 
مشتات بزرگتره میشه از رحمت وجود و کرمت به اندازه مشتای خودت بهمون ببخشی 
نه به اندازه مشتای کوچک ما
دعا میکنم ...برای تو ...برای خودم ...برای همه مان ...
کسی چه میداند ...شاید خدا دسته جمعینگاهمان کرد 
دعا میکنم برای دلهایمان ...برای چشم هایمان ...برای گریه ها وخنده هایمان ...
دعا میکنم ...
مهربان خدای من !!!میدانم که تا آسمان راهی نیست ولی تاآسمانی شدن راه بسیاراست ، این دستهایخالی به سوی تو بلند 
میشود ما بی سلیقه ایم طلب آب و نان میکنیم تو 
خود ای خزانه دار بخششها،بهترین ها رابرایمان محقق کن 
الهی آمین..

Powered by FAchat