بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع جلسه : تهاجم فرهنگی 2 ( چیستی و چرایی تهاجم ) تاریخ جلسه : 95/6/12 مدیریت بحث با اقای متین23 عرضم به خدمت شما که در راستای موضوعی که هفته ی گذشته مطرح کردیم، که در مورد تهاجم فرهنگی بود و این که اساسا فرهنگ و تهاجم چیه و چرا وجود داره،در ادامه صحبتمون رسیدیم به این که این تهاجم چگونه صورت میگیره و شکل و چگونگی انجامش رو بررسی کنیم. حالا اگه دوستان مورد مطالعاتی خاصی داشتن در مورد کشورهایی که این تهاجم صورت گرفت میتونن مطرح کنن. سوال ما اینه که به نظر شما تهاجم فرهنگی چگونه با چه روشی انجام میگیره؟ آقای admin : روش هاش منظورتونه؟خب ماهواره هست،پوشاک هست،جُک هست. با تولید و واردات پوشاک نامناسب و ارزون به کشورو صدمه زدن به تولیدات ملی باعث تغییر در نحوه پوشش مردم میشن. طوری که اگرم کسی دنبال لباس مناسب برای خودش بگرده پیدا نمیکنه. اگرم پیدا کنه و بپوشه با تغییر دیدی که توی مردم ایجاد میکنن اونو امل میدونن و بهش فشار میارن. به نظر من بیشتر تهاجم از طریق جُک ها هستش که نمونشو همه دیدید.
* * *
خانم چشمه : به نام خدا .. بنظرم تهاجم فرهنگی از طرق غیر مستقیم صورت میگیره .. بخاطر همین بهش میگن جنگ نرم .. با پنبه سر میبرن. قبل از اینکه هجمه ای بخواد صورت بگیره اول درمورد فرهنگ مدنظرشون تحقیق کافی انجام میدن و نقاط ضعف و اسیب پذیرش رو شناسایی میکنن. دشمنان میدونند که برای تغییر در سبک و اداب زندگی اول باید فکر و اندیشه ی اون مردمان رو دچار تحول کنن. سعی میکنن درمورد قالب فکری و اعتقادی ابهام و شبهه ایجاد کنن. مثلا همین تهاجم فرهنگی که کشور خودمون دچارش هست. اگاهی مردم نسبت به اندیشه هایی که سنتی بودا براشون در سطح پایینی هست .. و اگه هوشیار نباشن با یه سری شبهه خودشون رو زیر سوال میبرن و تصمیم به تغییر ایده و سبک زندگی میدن. مثل همین کاری که رسانه های غربی میکنن همین رسانه یکی از ابزار های مهم و تاثیر گذاره و شاید تاثیر گذارترین. چرا که بنظرم اونقدری که یه سریال میتونه تاثیر بذاره سخنرانی یه ایت الله تاثیر گذار نیست به نسبت. از همین طریق فکر و ایده ی غربی تزریق میکنند .. با عنوان مد پوشاک نامناسب وارد میکنن. از ضعف صدا و سیمای ما استفاده کردن و میبینیم که خیلی هم موفق بودن. درمورد جک هم که گفتند اقای مدیر منم همین نظر رو دارم . با این کار خواستن کم کم باعث تجزیه ی کشور بشن و اتحاد رو ازبین ببرن و تا حدی هم موفق بودن.
* * *
خانم ye adam : من یک چیزی که به چشم دیدم و خیلی ناراحت شدم توی دانشگاه بود ...دانشکده زبان انگلیسی ...یکی از دوستام اونجا قبول شد و منم یه رشته دیگه...با خوندن زبان های خارجی ما ناخوداگاه از فرهنگشون با خبر میشیم و روی ما تاثیر میزاره. با واردات کالاهاشون هم همین طور و دیدن فیلم هاشون. حالا چرا ما نمیتونیم تاثیر بزاریم و فرهنگ خودمونو غالب کنیم ...چون ما احساس ضعف در اداب و رسوم خودمون میکنیم ..فکر میکنیم اداب چندین ساله ما کهنه شده و به درد نمیخوره.
* * *
آقای آرتا محمد : یه نمونه از تهاجم فرهنگی فکر میکنم تغییر زبان هستش. البته تغییر لغت نوشتاری منظورمه که برا کشور همسایه با قرنها حکومت اسلامی پیش اومد. تغییر حروف از عربی به لاتین توسط اتا ترک. یکی از آسیبهای مهمی که این روش میتونه به جامعه قربانی بزنه بی ریشه شدنه و قطع شدن نسل نو از تمدن چندین چند سالش. تا جایی که از یه کشور مسلمان کشور لاییک ساختن ملت مسلمان ولی حکومت لائیک. وقتی دین تغییر کرد یا از بین رفت به خودی خود بزرگترین تغییر فرهنگ صورت میگیره ملاکهای انسانیت هم تغییر میکنه با تغییر روش زندگی که از نتایج از بین رفتن دینه. فکر میکنم در این حالت خیلی اسانتر میشه الگوی جدید ارائه کرد و فرهنگ را تغییر داد. تا جایی که به قول اردوغان حتی قادر نیستن وقتی بر سر مزار اجدادشون حاضر میشن نوشته های روی قبرشون را بخونن . این جامعه دیگه نمیتونه به کتابهای تاریخیش رجوع کنه مگر به ندرت توسط کسانی که زبان عربی را یاد میگیرن.
* * *
خانم سمانه : یکی از راه ها کتاب .نشریات ورسانه ها هستش که دوستان هم کم وبیش گفتن،یه مورد خیلی مهم شبکه های اجتماعی هستش که الان خیلی رایج شده و خیلی آسون و راحت میتونه فرهنگ بیگانه را به خورد ما مخصوصا جوونا بده. همه مردم دارن استفاده میکنن و خواه ناخواه کاملا تحت تاثیرش قرار میگیرن. شبکه ها خیلی گسترده و فراگیر هستش از همه موردای دیگه بیشتره. شبکه ها شایعه پراکنی میکنن.ترور شخصیت میکنن خیلی از علما یا افراد معروف سیاسی یا فرهنگی رو هدف میگیرن. مثال دکتر شریعتی رو دائم مسخره میکردن یا بقیه. و چون نسل جوون بیشتر از این شبکه ها استفاده میکنن فک کنم تاثیر جبران ناپذیر بذاره اگه کسی فکری نکنه ،کل اقوام ایرانی رو مسخره میکنن حتی به ائمه هم رحم ندارن العیاذبا... خدا رو هم .....دیگه خودتون دیدید که. وقتی یه چیزی دائم تکرار بشه قطعن اثر خودش رو میگذاره و پیش چشم بقیه عادی میشه .اونا دارن ما رو بمباران رسانه ای میکنن ما هم در خوابیم والا به خدا. ان شا ا... یکی یه حرکت و جنبشی داشته باشه.
* * *
آقای متین : بسم الله الرحمن الرحیم. در ادامه ی صحبت هایی که دوستان داشتن و به نوعی کار من رو راحت تر کردن . صحبت های خانم چشمه تا حدودی حرف خودم بود که دیگه از گفتنشون صرف نظر میکنم. فقط به عنوان نمونه همونطور که هفته قبل گفته بودم مدل تهاجم به شوری رو میگم و طرحی که قرار بود توی ایران هم انجام بگیره. و هنوز هم قراره انجام بگیره رو بهش اشاره میکنم: امریکا که ایدئولوژی لیبرالی(1) داشت در مقابل شوروی حرفشون این بود که شوروی یک حکومت کمونیستی هست و برای جهان خطرناکه. فک میکنم تو دوره نیکسون بود که این موضوع مطرح شده بود.  از طرفی هم شوروی حرفش این بود که بین کاپیتالیسم و سوسیالیسم امکان جمع وجود نداره و این حرف توسط لنین مطرح شد. در واقع لنین معتقد بود که یا باید سوسیالیسم و کومونیسم باشه یا کاپیتالیسم و لیبرالیسم. و لذا بین این دو کشور نگاه خصمانه ای حاکم بود.امریکا اومد با رویکردی که موسوم هست به رویکرد میشن و ویژن سعی کرد سبک زندگی شوری رو تغییر بده  تو اون عکس اولین مدل مدل لنینیسم بود. در واقع همونطور که میبینید شکاف هر چی جلوتر میرفتن بیشتر و بیشتر میشد. و لذا امریکا باید استراتژی میبست تا شوروی رو به سمت خودش بکشونه. از طرفی هم تمام امید و چشم انداز امریکایی ها تو سبک زندگیشونه. در واقع امریکا با صدور سبک زندگیش به دیگر کشورها برشون حکم فرمایی میکنه. این سبک زندگی از چهار طریق صورت میگیره : یک-حقوق بشر دو- دموکراسی سه- لیبرالیسم چهار- جامعه مدنی در واقع این چهارتا یه زنجیره و سبک زندگی به کشورها میده که مورد نظر امریکاست. و لذا تو این مدل امریکا باید تمام کشورها رو هم سوی با چشم انداز خودش میکرد.  و به نوعی تمام کشور ها رو به سمت خودش میکشید تا زانو بزنن به اون چیزی که خودش میخواد. این مدل رو سعی کرد طی مدت سی سال در یک کشور پیاده کنه تا نتیجه بگیره. و لذا این بود که از سه طرف شوری رو با پیمانهای سیتو در شرق و سنتو در خاورمیانه و پیمان ناتو در شبه جزیره اروپابرآن شدن که مقاومت شوری رو بشکنن و اونا رو هم سوی با خودشون کنن. از طرفی هم در کشور خودشون اونقد فضا رو بسته بودن که حتی بعد جنگ جهانی دوم و تا دهه هزار و نهصد و شصت تفتیش عقاید میکردن که نکنه اندیشه های کمونیستی تو کشورشون پا بگیره. خلاصه این که این کارشون نتیجه داد و رهبر بعدی شوری که خورشچوف بود اومد گفت که : یه کره زمین هست و دوتا قدرت داخل اون قرار دارنو لذا دوتا قدرت خلاصه مجبورن که با هم بسازن.  و اینجا بود که استراتژی امریکا یه گام رفت جلوتر. و در واقع داشت کشور هدف رو به زانو در میاورد. توجه داشته باشید که این کار سی سال طول کشیده بود. بعد خرشچوف رهبران دیگه ای هم سر کار اومدن که چون خیلی پیر بودن زود مردن.  این فرد لئونید بروژنف بود که بعد خورشچوف بر سر کار اومد. 
و این فرد هم یوری آندره پوف بود که خیلی دوام نیاوردن.
و سال هزار و نهصد و نود(1990) فردی بر سر کار اومد به نام گورباچوف، میخائیل گورباچوف فردی بود که دو تا استراتژی داشت. 
تقسیم شد به طرح گلاست نوست و پرستریکا. دو طرحی که مربوط به تحول اجتماعی سیاسی و اقتصادی بود این فرد یه حرف زد که فروپاشی شوری رو منجر شد و حرفشم این بود که بین کمونیسم و لیبرالیسم تقابل اجتناب پذیره.
این شد که امریکا بعد طی نَود سال و در سه بازه زمانی سی ساله
تونست کشور شوروی رو و رهبرش رو وادار کنه تا از اون حرف اول لنین که میگفت بین سوسیالیسم و کاپیتالیسم جمع نمیشه رو تغییر بده.
این مدل استراتژی برای ایران هم در نظر گرفته شد، به طوری که وقتی خاتمی روی کار اومد گفتن که این فرد گورباچوف ایرانه. چرا که این فرد گفتگوی تمدن ها رو مطرح کرده بود و قاعل به گفتگوی تمدن ها بود. امریکایی ها یهو از مرحله اول اومدن به مرحله آخر و گفتن این فرد همون گرباچوفه که نگاه مسالمت آمیز داره. ولی حضرت آقا با هوشمندی که داشتن یه سخنرانی ایراد کردن که فرمودن دشمن هنوز رئیس جمهور ما رو نشناخته،و لذا این سخنرانی باعث خنثی شدن طرح دشمن در نطفه بود و دشمن فهمید که ایران مثل شوری نیست از طرفی هم در دوره بعدی یعنی احمدی نژاد سعی کردن این طرح رو با ظرافت بیشتری پیگیری کنن به طوری که تو دوره ای که بمب گذاری های عراق که زیاد شده بود امریکا ایران رو متهم به این کار کرد و گفتن که ایران این کارا رو میکنه تا مثلا امریکا تو عراق نمونه و این شد که به درخواست عراق ایران رفت پای میز مذاکره ،در واقع میخواستن قبح مذاکره با امریکا رو بشکنن ولی موضع گیری هایی که دولت تو دوره خودش داشت باعث شده بود که دشمن نتونه از اون مذاکره بهره برداری کنه مثلا بحث هلوکاست و اقتدار گرایی و اون نبردهای سی و سه روزه و سی و چهار روزه ، اینا باعث شده بود که موضع دولت براشون شفاف بشه و نتونن از اون مذاکره بهره برداری کننتا این که رسیدن به این دوره. و این دوره اونقدر فشار روانی و فرهنگی و سیاسی و تبلیغاتی کردن که تونستن دولت رو پای میز مذاکره بکشونن. این دوره رو شاید همتون دارید حس میکنید و کار فعلا به جایی رسیده که وزیر فرهنگ و ارشاد اومد نطقی کرد که ما دروازه باز فرهنگی رو تو این دولت مد نظر داریم. 
و کشور رو به سمت ولنگاری فرهنگی کشوندن ،و این شد که رهبری بارها اومدن از بحث نفوذ در کشور سخن گفتن
نکته ای رو که باید در تهاجم فرهنگی توجه داشت اینه که از اونجایی که ما معتقدیم مردم بر دین فرمانروایان خود هستن لذا دشمن تمام تلاشش این بوده که فرهنگ و نگاه حاکمیت رو تغییر بده تا به تبع اون نگاه مردم هم تغییر کنه و مثلا پوشاک خاص وارد بشه واختلال در اقتصاد صورت بگیره و ... اینه که این مدل تهاجم دشمن رو یادتون باشه ،و بدونید که طرح دشمن برای مقابله با ایران اینطوره کشور رو مرحله به مرحله 
از موضع خودش عقب بنشونه،تا اون رو به زانو در بکشه و به دین خودش در بیاره. و لذا ما برای مقابله ی با این مدل مدل دیگه ای رو مطرح کردیم
 که به نوعی واکنش به این طرح غربی هستو باید اونو پیادش کنیم تا دشمن گام به گام به سمت ما کشیده بشه  
نکته ای که بین مدل غربی با مدل ما وجود داره اینه که طرح غرب مبتنی بر چشم انداز یا ویژن طراحی میشه. در واقع بیس و پایه طرحش چشم اندازشه که گفتم همون سبک زندگی امریکایی هست ولی مدل ایران از بیس و پایه قرآنی که همون رسالت محوری باشه تبعیت میکنه.
 این مدل رو دوستان به عنوان یه واکنش به تهاجمی که کشور هدف قصدشو داره جهت خنثی کردن و عمل عکس بر اون کشور هست. تا نه تنها ما فرهنگ اون کشورها رو بگیریم بلکه باید اونقدر استقامت کنیم تا کشور امریکا رو یه کشور مسلمان کنیم و اینجاست که انتظار ظهور داشته باشیم.
اللهم صل علی محمد و آل محمئد و عجل فرجهم
اسامی شرکت کنندگان : سمانه،الهام...،امیر علی19 , ye adam , رقیه313 , admin , رویا....،ایناز،آرتا محمد،حریم قدس،اجنبی،دربند خود،تنهاترین سردار،چشمه لینک مباحث جلسات قبل کلیک |