قمرخانم |
دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۶ ۱۱:۳۴ قبل از ظهر |
مطمئن باش هر جفتتون سالم از این اتاق بیرون می آیید!
[ خاطره ای از همسر شهید سید مجتبی هاشمی فرمانده جنگ های نامنظم سپاه]
به نام خدا
وقتی پسر اولمون می خواست به دنیا بیاد دکترها به سید مجتبی گفته بودند یا بچه از دست میره یا مادر بچه. سید گفت: کمی به من وقت بدین برم جایی و برگردم. او رفت وبرگشت. هنگام برگشتن، در اتاق راباچکمه هایش باز کرد. وقتی داخل اتاق شد، دیدم دستانش را به پهلو جمع کرده و بالا گرفته،نمی خواست دست هایش به جایی بخورند. و دستش را به شکم من زد، بعد گفت: مطمئن باش هر جفتتون سالم از این اتاق بیرون می آیید. داستان از این قرار بود که سید رفته بود و دستش را به صندلی امام که روی آن سخنرانی می کرد کشیده بود و هنگام برگشت به خانه هم، با آرنجش دنده و فرمان ماشین را هدایت کرده بود که دستش به جای دیگری نخورد. بچه سالم به دنیا آمد و به خاطر عشق به امام نام او را روح الله گذاشت.
( علی اکبری ، هاشمی ، نشر یا زهرا، 1391 ، ص 18 )
 http://serajnet.org
|