(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : خاطره چادری شدن3 ==> زینب
نمایش موضوع اصلی :

زهرایی شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۶ ۰۱:۱۲ قبل از ظهر

🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴
 
✳️خاطره چادری شدنِ یکی از اعضای کانال تلگرام 💚دخترانِ زهــــرایـــی، پسرانِ حـسینی💚، بنام👇👇
 
💙زینب💙
 
سلام☺️ خاطره اولین روز چادریم بر میگرده به دوم راهنمایی🙈
من توی یک خانواده مذهبی بزرگ شدم که خیلی دلشون میخواست که دخترشون چادری بشه😉
ولی هیچوقت اسرار به چادری کردنم نداشتن😊
تا اینکه.... رفتم دوم راهنمایی و مدیر مدرسمون اومد گفت تا آخر هفته همه باید با چادر بیان😫
یهویی چادر پوشیدن توی مدرسه اجباری شد😩 منم مجبور شدم مثل بقیه دخترا چادر بپوشم☹️
 
اولش خیلی سخت بود😣 بدم میومد ازش😤 نمیتونستم جمع اش کنم😓 همش میخورد به زمین و دوستام بهم میخندیدن☹️
یک سال به همین روال گذشت... تا اینکه تو یک روز بارونی تصمیم گرفتم تو راه برگشت از مدرسه چادرمو در بیارم و برم خونه😉
توی راه خونه همش احساس بدی داشتم😓 من یکسال چادری میپوشیدم ولی اون روز که چادرمو گذاشتم توی کیفم احساس میکردم هیچی تنم نیست😓
 
از روز بعدش شد که تصمیم گرفتم همیشه چادر بپوشم و سعی میکردم خیلی خوب چادرمو روی سرم نگه دارم و خوب جمعش کنم😇
مامانم میگفت تو ین رشدی و قدت بلند میشه و بخاطر همین چادر بلند برام میدوخت وقتی رفتم دبیرستان باباییم برام چادر عبایی خرید، خیلی خوب بود😍
دوستامم میگفتن خیلی بهت میاد😇
حالا عشقم به چادر به حدی رسیده که حتی تحمل ندارم یک قدم بدونه چادر بردارم😍😍😍
 
🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴🔺🔴
 
#خاطره_چادری_شدن_زینب
#چیشد_که_چادری_شدم3
 
dokhtaran_zahrai313@

Powered by FAchat