(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : شکلک های یاهو مسنجر از دید شاعران ایرانی
نمایش موضوع اصلی :

programmer شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۲ ۰۸:۴۸ بعد از ظهر

شکلک های یاهو مسنجر از دید شاعران ایرانی
 
ز جان شيرين‌تري اي چشمه‌ي نوش
سزد گر گيرمت چون جان در آغوش

○ نظامي
----------------
 
لبخند معاوضه كن با جان شهريار
تا من به شوق اين دهم و آن ستانمت
○ شهريار
----------------
چگونه شاد شود اندرون غمگينم؟
به اختيار كه از اختيار بيرون است

○ حافظ
----------------
به چشمك اين همه مژگان به هم مزن يارا!
كه اين دو فتنه به هم مي‌زنند دنيا را

○ شهريار
----------------
گاهي به نوشخند لبت را اشاره كن
ما را به هيچ صاحب عمر دوباره كن

○ فروغي بسطامي
----------------
خيال حوصله بحر مي‌پزد هيهات
چه‌هاست در سر اين قطره محال‌انديش

○ حافظ
----------------
عجب عجب كه برون آمدي به پرسش من
ببين ببين كه چه بي‌طاقتم ز شيدايي

○ مولانا
----------------
آرامِ دل غمگين، جز دوست كسي مگزين
في‌الجمله همه او بين، زيرا همه او ديدم

○ فخرالدين عراقي
----------------
منم شرمنده زين ياري كه كردي
همين باشد وفاداري كه كردي

○ وحشي بافقي
----------------
بده يك بوسه تا ده واستاني
از اين به چون بود بازارگاني!؟

○ نظامي
----------------
 
ما را همين بس است كه داريم درد عشق
مقصود ما ز وصل تو بوس و كنار نيست

○ عبيد زاكاني
----------------

چندين شكستِ كارِ منِ دلشكسته چيست؟
اي هرزه‌گرد مگر نيست كار دگرت؟

○ وحشي بافقي
----------------

مرا هجران گسست از هم، رگ و بند
مرا شمشير زد گيتي، تو را مشت

○ پروين اعتصامي
----------------
گفتی تو نه گوشی (!) كه سخن گويمت از عشق
ای نادره گفتار كجا گوش‌تر از من؟

○ شهريار
----------------
آخرالامر گل كوزه‌گران خواهي شد
حاليا فكر سبو كن كه پر از باده كني

○ حافظ
----------------
جمالش كرد حيرانم، چه ماه است آن نمي‌دانم
كه چشم از كشف ماهيت، نمي‌بندد تأمل را

○ اوحدي مراغه‌اي
----------------
كي توان حق گفت جز زير لحاف
با تو اي خشم‌آور آتش‌سجاف!

○ مولانا
----------------

دريا و كوه در ره و من خسته و ضعيف
اي خضر پي‌خجسته مدد كن به همتم

○ حافظ
----------------
در راه عشق وسوسه‌ي اهرمن بسي است
پيش آي گوش دل به پيام سروش كن

○ حافظ
----------------
خواهم از گريه دهم خانه به سيلاب امشب
دوستان را خبر از چشم پرآبم مكنيد

○ محتشم كاشاني
----------------
مي مي‌كشيم و خنده‌ي مستانه مي‌زنيم
با اين دو روزه‌ي عمر چه‌ها مي‌كنيم ما

○ صائب تبريزي
----------------
به حال سعدي بيچاره قهقهه چه زني
كه چاره در غم تو، هاي هاي مي‌داند

○ سعدي
----------------
از هر طرف كه رفتم جز وحشتم نيفزود
زنهار از اين بيابان وين راه بي‌نهايت

○ حافظ
----------------
تو را زين پس جز فرشته نخوانم
ازيرا كه تو آدمي را نماني!

○ فرخي سيستاني
----------------
آن دگر گفت اي گروه زرپرست
جمله خاصيت مرا چشم اندرست

○ مولانا
----------------
مكن از خواب بيدارم خدا را
كه دارم خلوتي خوش با خيالش

○ حافظ
----------------
خواب مرگم باد اگر دور از تو خوابم آرزوست
خون خورم بي‌چشم مستت گر شرابم آرزوست

○ اهلي شيرازي
---------------- 
چون نمايد به تو اين دولت روي
رو در آن آر و به كس هيچ مگوي

○ جامي
----------------
نمي‌دانم كه دردم را سبب چيست؟
همي دانم كه درمانم تويي بس

○ اوحدي مراغه‌اي
----------------
گر بدي گفت حسودي و رفيقي رنجيد
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نكنيم

○ حافظ
----------------
ما شبي دست برآريم و دعايي بكنيم
غم هجران تو را چاره ز جايي بكنيم

○ حافظ
----------------
آه از راه محبت كه چه بي‌پايان است
با دو منزل كه يكي وصل و يكي هجران است

○ صيدي
----------------
مرا صائب به فکر کار عشق انداخت بيکاري
عجب كاري براي مردم بيكار پيدا شد!

○ صائب تبريزي
----------------
رو مسخرگي پيشه كن و مطربي آموز
تا داد خود از كهتر و مهتر بستاني

○ انوري
----------------

Powered by FAchat