(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : خسته ی ، خسته ی ، خسته ..........
نمایش موضوع اصلی :

الی . ارمیا دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۲ ۱۱:۳۳ قبل از ظهر

نمیدونم چرا خدا ازم رو برگردونده!

نمیدونم چه کار کردم

خدا همیشه با معرفت بوده

همیشه مهربون بوده

هیچ وقت منو فراموش نمیکرد!

نمیدونم ...

خدای با مرامم...

باز دوباره برگرد پیشم

به خدا خیلی بهت احتیاج دارم

خدایا دلم خیلی گرفته٬ بغض راه نفسمو بسته

نمیتونم داد بزنم ٬

نمیتونم فریاد بزنمو بگم:

دیگه خسته شدم٬دیگه طاقت ندارم

دیگه نمیتونم تحمل کنم!

هیچ کس حرفمو نمی فهمه...

اون طوری که باید درکم کنن نمی کنن!

اخه خدا تو که همیشه پیشم بودی تو که تنهام نمیزاشتی

چرا چند ماه دیگه هر چی باهات حرف میزنم گوش نمیدی؟

چرا تنهام گذاشتی؟

خدایا اینا چه معنی رو میده؟

یعنی تو منو....

اره؟

به مولا قسم خسته شدم انقدر تظاهر به شاد بودن کردم...

خسته شدم انقدر الکی بلند بلند خندیدم...

خسته شدم انقدر حرف شنیدم...

خسته ..

خسته ی خسته....

خسته ی٬خسته ی٬ خسته ی....

خدایا دوباره بیا پیشم


Powered by FAchat