(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : زیر باران عرفه
نمایش موضوع اصلی :

حانیه دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۲ ۱۱:۳۹ قبل از ظهر


 

باز این اشک است که از جاده دل میگذرد و در کوچه کویر نیاز ساکن میشود, دوباره کبوترهای محرم خیال، با خاک عرفات تیمم میکنند. نمیدانم اما هرچه هست من زائر کوی حیسنم، میخواهم با زمزمه های حسینی در صحرای عرفات, محرم درگاه خدا شوم
 زیر باران عرفه..... احساس دیرین تو را قرن هاست مردمان شناخته اند، تو همانی که کاروان را برای نجات یوسف فرود آوردی تا او را از چاه به جاه رسانی و از بندگی به سلطنت.
چشم سفید یعقوب را به دیدار
یوسف روشن کردی، ای آنکه دستان ابراهیم را از ذبح اسماعیل نگاه داشتی تا عرفات تحقق یابد،این را میدانم اگر بنده ای نافرمانی کند عزلش نمیکنی، مگر ساحران نبودند که سالها غیر تو را پرستیدند و فرستادگان تو را تکذیب کردند، اما تو با آیه لطیف هدایت،از هرچه جهالت رهایش کردی, و به سوی نور راهنمایش شدی, من اکنون زیر باران عرفه، زمزمه های حسین (ع) این بنده عاشق تو را زمزمه میکنم.
او که تو را با واژه های آسمانی اشک میخواند و با تمام بزرگی اش چه خاشعانه با تو سخن میگفت.
آری این همان
آغاز کربلایی شدن است...
مهربان! خطاهایم بزرگ شده و رسوایم نکردی
گناهانم را دیدی و پوشاندی
پس به راستی حمد و سپاس برای توست ای خدای یکتا
شبهایم اکنون با طراوت دعا ترنم گرفته اند، چشمان در بارش توبه امان از دست داده اند.
دل بی قرار عرفات حسین شده است.
الهی! عرفه‏ام، باحسین علیه‏السلام از عرفات کوچ کرد و رحل اقامت در کربلاگزید؛ پس تو رامی خوانم به زبانی که امامم حسین علیه‏السلام در روز عرفه و در ودایش با سرزمین عرفات خواند.
الهی تو را می‏خوانم، با اشک‏هایی که به ترنم آخرین نوای آسمانی مولایم حسین علیه‏السلام در روز عرفه، بر صورت شرمسارم روان شده است.
الهی! تو را می‏خوانم به پاکی و خلوص بندگی در صحرای عرفات، به تکاپوی حاجیان؛ آن‏گاه که جان مشتاق را برای لقای تو روانه آسمان زلال عرفه می‏کنند.
خدای من! دلم برای آشنایی و آشتی با تو، بی‏تاب‏تر از همیشه است و تنها دارایی‏ام در پیشگاه تو، دعایی است که به آن وعده اجابت داده‏ای.
چگونه تو را دریابم و کدام باد موافق، این خس دورافتاده از آستانت را به کوی شناخت و دلدادگی به تو رهنمون می‏سازد؟
الهی! تو نوری؛ آشکارتر از آنی که به مدد آثار خلقتت، شناخته شوی.
تو نوری و روشن‏تر از آنی که در پناه سایه درآیی.
خدای من! چه وقت از دیده‏ام نهان شدی تا برای اثبات بودن تو، دست به دامن برهان و استدلال ببرم؟
تو آنقدر ظاهری که رسیدن به تو از راه مشاهده آثارت، راه دراز پیمودن و به بیراهه رفتن است. پس خدای من! چنان به عشق خود مرا بنواز و یاری‏ام کن تا دیده‏ام؛ به فراتر از نشانه‏هایت دل مشغول دارد و از درک نور تو که آفاق را روشن کرده، بازنماند.
بارالها! چنان خود را به من بنما که بی‏واسطه و با شهود قلب، شیفته جمال نورانی تو شوم.
یا قدیم الاحسان ما را بیامرز و دعاهایمان را مستجاب گردان که جز تو کسی را نداریم و چشم امیدمان به درگاه توست.


 
روز عرفه آغاز کربلایی شدن است
آغاز حرکت به سوی سرزمین نینوا
آغاز راهی که در آخرین لحظات روز ده محرم منجر به بالا رفتن سر حسین عیله السلام میشود
آغاز
 بی کسی های زینب است
.
.
.

دعا برای این بنده حقیر در روز عرفه فراموش نشه
ممنونم


 
لبیک یا حسین (ع)

Powered by FAchat