(نسخه قابل پرینت موضوع) عنوان موضوع : باز هم آغاز شد قصه ای که به پایان رسیده بود نمایش موضوع اصلی : |
باز هم آغاز شد قصه ای که به پایان رسیده بود و باز هم آغاز این قصه خوب شروع شد. قصه ای که سر به بزرگی و مردانگی می کشید قصه ای که شروع آن به عشق نبی و ادامه ی آن تا عطر گل های امامت بود. غدیر نامی که عطر آن به کهکشان رسید ,نامی که بر روی زلال ترین آب و زیبا ترین گل و پاک ترین و با ارزش ترین قلب به یادگار حک شده. باز هم کوچه پس کوچه ی دلم را با عشق به علی آذین می کنم, باز هم آن درخت خشکیده ی قلبم را با آب زلال امامت و جانشینی علی آبیاری می کنم. علی گلی در بوستان امامت است همان گلی که آسمان برای دیدنش و برای گذاشتن بوسه ای بر قدم هایش هر روز می گرید و قطرات اشکش را به سوی وی می فرستد. کیست علی که عرش و زمین را با ترنم وجودش به وجد آورده و هر موجودی را در سکوتی مطلق و خلوتی عارفانه به سوی خویش می کشاند؟ آری دریافتم که او نوری است در ظلمت به سوی پروردگار. |
Powered by FAchat