(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : آیا وجود امام لازمه ؟ (ویژه عید غدیر)
نمایش موضوع اصلی :

سپیده 313 پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۲ ۰۷:۳۳ بعد از ظهر


آیا وجود امام لازمه ؟

dr.mehdi: با توجه به اینکه کمو بیش معنی امام رو میدونیم آیا وجود امام لازمه ؟ بچه ها در مورد سوالم نظری ندارید ؟
خب چرا قمر ؟  شما نظرتون چیه در این مورد


قمر: برای اینکه دستورات خدا را برای ما تشریح کنند

dr.mehdi : خب این نظر خوبیه ولی مگر پیامبر این کارو نکرد ؟

سپیده 313:  فرق پیامبر و امام چیه؟

بهار: امام پیامبر هم هست ولی هر پیامبری امام نیست

dr.mehdi : کسی میتونه جواب بده  فرق امام و پیامبر؟

بهار: اقا مهدی من درست نگفتم؟؟

قمر: به پیامبران از طرف خدا وحی میشد

dr.mehdi: پیامبر دستوراتی رو به صورت وحی از خدا دریافت میکنن که ارتباط مستقیم هست
بله بهار

امام مقام بالایست ولی نه از پیامبران دارای کتاب

بهار: مقام امام از پیامبر هم بالاتره

dr.mehdi: بله بهار ولی از پیامبران بدون کتاب

بهار: حتی از پیامبر دارای کتاب

dr.mehdi  نخیر

بهار: تو قران هست که میگه به نوح اخرین مقامش میگه اماما

dr.mehdi: آیه قرآن داریم که تسریح میکنه پیامبری بعد از پیامبر بودن امام میشه ولی نه پیامبران دارای کتاب
خب بحث امشب ما این نیست بهار خانم ، بحث ما اینه که آیا جامعه به امام نیاز داره یا نه

من واستون یه داستان بیان میکنم : هشام بن حکم میره پیش امام صادق (ع)  میگه به من خبر رسیده عمروبن عبید در مسجد بصزه نشسته و به سوالات جواب میده و به قول خودمون یه دب دبه و کب کبه ای داره واسه خودش میگه منم رفتم بصره ببینم چه خبره یه جماعت بزرگی رو دیدم که جمع شدن عمروبن عبید هم لباس پشمی و ردا پوشیده و به سوالات جواب میده، منم رفتم جلو و گفتم من اینجا غریبم اجازه میدی سوال بپرسم، گفت بپرس..
گفتم آیا چشم داری ؟ گفت این چه سوالیست پسرک، گفتم سوالات من اینگونه اند لطفا پاسخ دهید.. گفت آری دارم ، گفتم با آن چه میکنی گفت میبینم، آیا بینی داری آری با ان بو را احساس میکنم، آیا دهان داری و به همین صورت تمام اجزا را سوال پرسیدم
و در آخر گفتم آیا قلب داری ؟ گفت آری گفتم با آن چه میکنی گفت تمیز میدهم آنچه بر این اعضا و جوارح وارد میشود،
 گفتم این جوارح بی نیاز از قلب نیستند ؟؟ گفت نه گفتم چگونه بی نیاز نیستن، حال آنکه صحیح و سالم میباشند ؟
گفت هر گاه جوارح و حواس شک کنند در چیزی که بو میکنند یا میبینند و یا ...  به قلب ارجاع میکنند و شک برطرف میشود به او گفتم یا ابامروان خداوند تبارک رها نکرده جوارح تو را تا آنکه برای آنها امامی به نام قلب قرار داد تا شک را برطرف کند، آیا تمام خلق را در حیرت و شک وا میگذارد
پس ساکت شد و سخنی نگفت..  امام صادق بعد از تبسم  به او فرمود ای هشام این دلیل را چه کسی به تو آموخته  گفت از شما فرا گرفته ام حضرت گفت به خدا سوگند دلیل در صحف ابراهیم و موسی مسطور است  این بهترین دلیل برای وجود امام هستش


mehdi 313:  مقام امامت گفتی از کی بالا تره  از کدوم پیامبران، شما گفتیت از پیامبران اهل کتاب یا بدون کتاب

 dr.mehdi: داداش چون این بحث شبهه زیاد داره باید جداگانه بحث بشه اجازه بدین کارشناس این بحث در موردش صحبت کنه من مطالعه کمی داشتم و در حد خودم میدونم شاید نتونم حق مطلبو بگم
من گفتم از پیامبران بدون کتاب.

حالا اگر مثلا یه کسی کارخونه ای داشته باشه بازم سعی میکنه یکی تربیت کنه که بعد خودش به همه امور آگاه باشه و این کارخونه بعد از مرگش متلاشی نشه و این دقیقا عین کار امامه امام باید باشه تا جامعه به گمراهی کشیده نشه ولی خب هرکسی لیاقت نداره

مثلا مرد یهودی بعد مرگ پیامبر اومد پیش ابوبکر اون مرد گفت من سوال دارم ابوبکر گفت بپرس، مرد گفت سوالات منو کسی جز پیامبر یا جانشینش جواب نمیدهد خلاصه به اصرار سوالاتشو پرسید
گفت مرا خبر ده از آنچه که برای خدا نیست
مرا خبر ده از آنچه نزد خدا نیست
و مرا خبر ده از آنچه خدا نمیداند
سوالاتش به نظر شما چطور میاد ؟


*نرگس*: سخته

سپیده 313: غلط بود دیگه

dr.mehdi: خب ابوبکر نتونست جواب بده گفتن اونو پیش حضرت علی ببرید
حضرت علی اینگونه پاسخ داد:
آنچه پرسیدی که خدا نمیداند آن گفته شما یهودیان است که میگویید عزیز پسر خداست و خدا نمیداند که برای او فرزندی است و آنچه که نزد خدا نیست، نیست ظلمی از جانب خدا بر بندگان و آنچه نیست برای خدا خدا شریکی ندارد
مرد یهودی به وحدانیت خدا شهادت داد و رسالت پیغمبر و پذیرفت و اقرار کرد که علی وصی و جانشین پیامبره


سپیده 313: ابوبکر کی بود؟

dr.mehdi: ابوبکر خلیفه اول بود که به نا حق جای حضرت علی نشست

حالا شرایط امام چیه ؟ کسی از شرائط امام نمیدونه ؟


امام باید عصمت داشته باشد
امام معجزه دارد آیا کسی میتونه یه معجزه از امام علی بگه ؟

سپیده 313: همه امامان معجزه دارن؟

dr.mehdi: بله بعد از بحث از هر امامی خواستید براتون معجزه میگم

نرگس*: تولد ایشون معجزه است

dr.mehdi ولی الان یکی از معجزات حضرت علی رو بگم

قمر: مکالمه امام علی علیه السلام با خورشید

dr.mehdi: در زمان خلیفه اول میرن که زکات بگیرن قبیله زکات نمیده کشتاری رخ میده و زنان را اسیر میکنن
خیلی خلاصه میگم وقتی میارنشون زنی به اسم خوله میاد کنار قبر پیامبر گریه میکنه که از اعمال این قوم شکایت دارم ابوبکر گفت چون زکات ندادین ما اسیرتون کردیم، خوله هم گفت شوهران ما زکات ندادن ما چرا باید اسیر شیم
یکی لباسی به طرف اون زن انداخت که اونو خریداری کنه و گفت این متعلق به من است خوله گفت کسی میتونه منو صاحب بشه که بگه من زمان تولدم چه بر زبان آوردم، ابوبکر مسخرش کرد و گفت حرف بی مربوط میزنه.
در این حین امام علی میاد داخل گفت صبر کنید تا از حال او بپرسم بعد امام گفت زمانی که مادرت حامله بود و شدت حمل برای او پیدا شد صدا زد خدایا مرا از این حمل سالم بدار  پس دعا اجابت یافت و چون به دنیا آمدی شهادتین گفتی و گفتی به همین زودی کسی مرا مالک میشود آقایی که برای او فرزندی می آورم مادرت دستور داد این جمله را بر لوحی نوشتن  و در محل زایمان دفن کردن در موقع مرگ سفارش لوح رو به تو کرد و چون خواستن تو را اسیر کنند آن را بر بازوی راست خود بسته ای من امیر مومنین و پدر آن پسرم  لوح را بده صاحب لوح من هستم و اسم او محمد است این یکی از معجزات علی (ع) بود


قمر: ممنون بسیار زیبا بود

dr.mehdi: خواهش میکنم

فرزانه*: دربدوتولد حرف زدن؟؟؟

dr.mehdi: بله

 حالا آیا آیاتی داریم که منصوب به امام علی باشه
آیاتی هست که دلالت به امامت علی (ع) داشته باشه
بچه ها چند تا از آیات ولایت رو هم بگیم و تموم کنیم کسی آیاتی رو میدونن ؟؟


من آیات رو میگم ولی یکیشونو یه کوچولو توضیح میدم
مائده 55 که میگه ولی و سرپرستتون خدا و پیامبر و کسانی که ایمان آورده و در رکوع زکات میدهند این اتفاق واسه امام علی افتاد که در رکوع انگشترشو به فقیری دادن و پیامبر اومد مسجد و در باره این موضوع پرسید و فهمید امام علی این کارو کرده بعد از اون  عمر چندین بار این کارو انجام داد  که شاید آیه ای هم در وصف اون بیاد که نشد

آیه 1 و 2 سوره معرج هم داستان قشنگی داره

و آیه اکمال دین رو هم داریم و آیه ای که اعلام میکنه اگر این کارو نکنی رسالتتو انجام ندادی

الان همینو واستون توضیح میدم  آیه 1 و 2 معرج میگه سوال کننده ای سوال کرد از عذابی رخ دادنی  ماجرا این بود  یکی میره پیش پیامبر میگه گفتی اسلام بیارید قبول کردیم  گفتی مشروب نخورید قبول کردیم  هر چی گفتی قبول  کردیم بیخیال نشدی تا فامیل خودتم کردی جانشین آیا واقعا این خواست خدا بود یا خودت پیامبر قسم میخوره که خدا گفته
اون یارو میره به طرف شترش و از خدا میخواد اگر واقعا اون گفته یه عذابی بهش بده هنوز به شتر نرسیده بود سنگی از آسمون میاد به سرش میخوره و از نشیمنگاهش خارج میشه شان نزول این آیه هم این بود

انشا الله تونسته باشیم حرفهای مفیدی زده باشیم و آقامون علی ( ع) ازمون راضی باشن

 


Powered by FAchat