(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : طالبان بهشت کجایند ( احادیث قدسی )
نمایش موضوع اصلی :

با خدا باش 1 جمعه ۳ آبان ۱۳۹۲ ۰۸:۵۰ قبل از ظهر

در احاديث قدسي ، حلاوتي سرمست كننده و شوري شعور آفرين نهفته است و خوف و رجاء ، خشيت و رحمت ، شور و شعور ، حماسه و عرفان ، زهد وتلاش ، حكمت و حيرت و صلابت و رافت ، در هم آميخته اند

1- بانگ رحيل
اي فرزند آدم !
- « توشه » را افزون كن ، كه « راه » {آخرت و رسيدن به سعادت } ، دور است ، دور !
- و « كشتي» را تعمير كن ، كه « دريا » عميق است ، عميق !
- و « بار » { هاي بيهوده را } فرو گذار
- و خود را سبكبار كن كه «صراط » ، باريك و دقيق است ، دقيق !
- و « عمل » خود را پيراسته  كن ، كه « حسابرس» بينا است ، بينا !
- و خفتن خويش را به تاخير انداز و آنرا براي درون قبر بگذار !
- و فخر كردنت را براي هنگامه برپايي « ميزان » { در قيامت } بگذار .
- و خواهش هاي دلت را براي بهشت واگذار .
- و آسودگي ات را براي جهان آخرت بگذار .
- و لذت جويي ات را براي { زيستن در كنار } پاكان بهشتي وا گذار .
- و براي من باش تا من – نيز – براي تو باشم .
- و با سبك شمردن دنيا ، به من نزديك شو و تقرب بجوي .
- و با دشمن داشتن بدكاران و – نيز – دوستي با نيكان ، خويشتن را از آتش ، دور بدار .
- پس { بدان كه } خداوند ، پاداش نيكو كاران را تباه نمي كند .
 
 
2- غفلت چرا ؟!
اي فرزند آدم !
- اگر خداوند روزي رسان توست ، پريشاني و كوشش بسيار { و حرص بر دنيا } چرا ؟!
- اگر آفرينش همه چيزها به راستي از من است ، بخل ورزيدن چرا ؟!
- اگر شيطان ، دشمن من { و تو} ست ، غفلت چرا ؟!
- اگر حسابرسي و عبور از صراط ، حق است ، مال پرستي چرا ؟!
- اگر كيفر خداوند ، حق است ، گناه كردن چرا ؟!
- اگر پاداش بهشتي حق است ، سستي چرا ؟!
- اگر همه چيز جهان به قضا و قدر من است ، بي تابي چرا ؟!
- حسرتناك آنچه از دست مي دهيد نباشيد و – نيز – براي آنچه به شمايان مي دهم شادماني نكنيد { و مغرور نشويد }. 
 
 
 
3-  بيهودتان نيافريده ام !

اي فرزند آدم !
- من شمايان را بيهوده نيافريده ام !
- و به حال خود رهايتان نكرده ام .
- و از آنچه مي كنيد غافل نيستم .
- و شمايان به آنچه {از رحمت و نعمت } نزد من است نمي رسيد ، مگر با شكيبايي بر ناگواري ها در راه طلب رضاي من.
- و شكيبايي بر طاعت من برايتان آسانتر است از تحمل سوزندگي آتش دوزخ .
- و ناگواري هاي اين جهان بر شمايان آسانتر است از عذاب جهان ديگر .
 
 
4- به من پناه آوريد !
اي فرزند آدم !
- همه تان گمراهيد ، مگر آنكه من هدايتش كنم .
- همه تان بيماريد ، مگر آنكه من شفايش دهم .
- همه تان بينواييد ، مگرآنكه  من بي نيازش كنم .
- همه تان هلاكيد ، مگر آنكه من نجاتش دهم .
- همه تان بد كاريد ، مگر آنكه من صيانتش كنم و از تباه كاري بازش دارم .
- پس { اكنون كه بي عنايت من راه به جايي نمي بريد } به سوي من باز آييد { و به د‍ژ استوارم پناه آوريد } تا با شما مهرباني كنم .
- و پرده هاي { عفت وعصمت } خويش را نزد كسي كه اسرارتان بر او پوشيده نيست ،‌ندريد .
 
 
5- تمثيل هاي عبرت آموز
اي فرزند آدم !
- كردار بي دانش و بصيرت ، چونان « رعد بي باران » است .
- و دانش بدون عمل ، به سان « درخت بي ثمر » است .
- و دانش بدون زهد و خشيت ، همچون « ارث بي زكات و غذاي بي نمك و كشت وكار بر سنگ صاف » است .
- و دانش نزد احمق ، مانند « ياقوت نزد چهار پايان » است .
- و دل هاي سخت شده مانند « سنگ فرو رفته در آب » است ، كه موعظه در دل هاي سخت اثر نمي بخشد .
- و موعظه نزد كسي كه به آن رغبت ندارد ، چونان « ساز و آهنگ نزد مردگان » است .
- و نماز بدون زكات مال ، همسان « بدن بدون روح » است .
- و عمل و كردار بدون توبه ، چونان « ساختمان بي پايه و اساس » است .
- ايا مردمان از مكر و تدبير خداوند ، غفلت ورزيده اند و خود را از آن در امان پنداشته اند ؟! هيچكس خويشتن را از تدبير و كيفر خداوند در امان نمي بيند ، مگر مردمان زيانكار .
 
 
6- طالبان بهشت كجايند ؟

اي فرزند آدم !
- اگر چنين است كه پادشاهان بي جرم « ستمگري » خود دوزخي مي شوند .
- و عربان ، به سبب « تعصب ورزي » و نژاد پرستي ،
- و عالمان با « حسد ورزي » ،
- و فقيران با « دروغگويي » ،
- و تاجران با « خيانت ورزي » ،
- و كشاورزان به سبب « جهالت » و دانش نطلبيدن ،
- و عابدان با « ريا ورزيدن در عبادت » ،
- و ثروتمندان با « تكبر » ،
- و خوانندگان كتابهاي آسماني ، با « غفلت » { و عدم ژرف نگري در معاني آنچه مي خوانند } ،
- و رنگ رزان ، با « تقلب در كارشان » ،
- و زكات نادهندگان ، به سبب « ندادن زكات مالشان » ،
- { اگر اينان به سبب اين امور دوزخي مي شوند } پس ، طالبان بهشت ، كجايند { و به بهشت روندگان ، كيانند } ؟ !
 
 
 
7- امداد الهي در مسير پارسايي
اي فرزند آدم !
- اگر ديدگانت ، براي نگاه به آنچه بر تو حرام كرده ام ، با تو ستيز كرد { و خواست به نگاه حرامت وا دارد }، من با دو پوشش { پلك هاي چشم } تو را ياري كرده ام ، پس ، چشم فرو بند !
- واگر زبانت براي واداري ات به گفتن آنچه بر تو حرام كرده ام ، با تو ستيز كرد ، من با دو پوشش { لبها } تو را مدد كرده ام ، پس ، دهان فرو بند و سخن مگو !
 
 
 
 
8- گواهان آدميان
اي فرزند آدم !
- فرشتگانم { كه ماموران منند }، شب و روز در پي تو اند و مراقب اعمال تو ، تا آنچه را مي گويي و انجام مي دهي ، چه كم و چه زياد ،بنويسند .
- و آسمان_نيز _ آنچه از تو ببيند ، شهادت مي دهد .
- و زمين _ هم _ به آنچه بر آن انجام مي دهي گواهي مي دهد .
- و خورشيد و ماه و ستارگان _ نيز _ به گفتار و كردارت گواهند .
- و من _ خود _ از انديشه هاي پنهاني قلبت آگاهم .
- پس خودت _ نيز _ از خويشتن غافل مباش ،
- زيرا مرگ { در پيش است } و گرفتاري فراوان در انتظار تو است { و به توشه بسيار نيازمندي }.
- و هنگامه كوچ تو نزديك است .
- و آنچه را از پيش فرستادي ، چه نيك و چه بد ، بي كم وكاست آماده است .
- و فردا محصول اعمال خود را در مي يابي .
 
 
9-رياضت و معرفت
اي فرزند آدم ؟!
- پارسا باش و از حرا م ها دوري گزين ، تا مرا بشناسي و به من معرفت يابي .
- و گرسنگي بكش { و از پر خوري بپرهيز } تا مرا ببيني  { و به معرفت شهودي برسي } .
- و مرا عبادت كن تا مرا بيابي .
- و تنهايي گزين { و از در آميختن فراوان با مردمان بپرهيز } تا به من برسي .
 
 
 
 
10- « انسان » ، خدا گونه اي بي همتا
اي فرزند آدم ؟!
- من آن بي نيازم كه هرگز فقير نشود ، فرمان مرا بشنو و آن را در كار كن ، تا چنان بي نيازت كنم كه فقير نشوي .
- ... من آن زنده ام كه هرگز نمي ميرد ، فرمان مرا بشنو و آن را در كار كن ، تا چنان زنده ات بدارم كه هرگز نميري.
- من { هر گاه به پديد آمدن چيزي اراده كنم } به هر چه بگويم « ايجاد شو !» بي درنگ ايجاد مي شود ، فرمان مرا بشنو وآن را در كار كن { تا نيرويي دهمت كه } به هرچه بگويي «‌ايجاد شو !» ايجاد گردد!
 
 
11- اوصاف ستوده
اي فرزندان آدم ؟!
- آيا واجبات مرا همانگونه كه فرمانتان داده ام ، انجام داديد ؟
- و آيا در مال و جانهاتان با بينوايان به برابري رفتار كرديد ؟
- و آيا به كسي كه به شما بد كرد ، نيكي كرديد ؟
- و آيا كسي را كه { از سر ناداني } به شما جفا كرد ، بخشيديد ؟
- و آيا با كسي كه { از سر غفلت و جهل } از شما پيوند بريد ، پيوستيد ؟
- و آيا با كسي كه با شما خيانت كرد ، به انصاف رفتار كرديد ؟
- و آيا با كسي كه به شما قهر ورزيد ، سخن گفتيد { و با او از در آشتي در آمديد } ؟
- و آيا فرزندانتان را { به نيكي } ادب كرديد ؟
- و آيا از عالمان { راستين }درباره مسائل دين و دنياتان پرسيديد؟
- پس { آگاه باشيد كه} من به صورت ها و خوبي هاي ظاهري تان نمي نگرم ، بلكه به دل ها و كردارتان مي نگرم ، و به اين اوصاف ستوده از شما خشنود مي شوم .
 
 
 
 
12- نا همگوني درون و برون
اي فرزند آدم !
- چقدر « الله ! الله !» مي گويي ، در حالي كه قلبت غير الله است !
- و زبانت « الله » مي گويد ، و تو از غير خدا مي ترسي و به غير خداوند اميد مي بندي ، اگر « الله » را مي شناختي ، از غير خدا واهمه نمي داشتي و عزم غير او نمي كردي .
- گناه مي كني و به توبه راستين روي نمي آوري .
- راستي كه توبه اي كه با پافشاري بر گناهان همراه معاصي باشد ، « توبه دروغگويان » است .
- و { بدان كه } پروردگارت بر بندگان ستم نمي كند  { بلكه با مومنان و صالحان ، به لطف و عنايت رفتار مي كند و توبه گران راستين را مي بخشايد و پاداش مي دهد و اما نا مومنان و نا صالحان را كيفر مي دهد و از توبه كنندگان دروغين نمي گذرد . }
 
 
 
13- ثمرات عبادت و آفات غفلت
اي فرزند آدم !
- خويشتن را براي عبادت من فارغ البال كن و خالصانه به پرستشم بپرداز تا قلبت را از بي نيازي سرشار كنم .
- و دستانت را از رزق و روزي پر كنم .
- و بدنت را در راحتي و آسايش قرار دهم .
- از ياد من غافل مشو كه اگر از ذكر من غفلت ورزي قلبت را از فقر و نياز پر كنم .
- و بدنت را به سختي و خستگي دچار سازم.
- و سينه ات را از اندوه و تشويش لبريز كنم .
- و جسمت را بيمار گردانم .
- و دنيا و زندگاني  اين جهانت را در تنگنا قرار دهم .
 
 
14- فرو افتادن پرده ها!
اي فرزند آدم !
- مرگ ، اسرارت را آشكار مي كند .
- و قيامت ، خبرهاي پنهاني ات را فاش مي سازد .
- و نامه اعمال ، پرده هايت را مي درد .
- پس ، اگر گناه كوچكي كردي به كوچكي گناهت منگر ، بلكه به { بزرگي } كسي بنگر كه عصيانش كرده اي !

Powered by FAchat