(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : غروب جمعه دلتنگم....تازه میفهمم دروغ گفتم
نمایش موضوع اصلی :

الی . ارمیا جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۲ ۰۲:۱۱ بعد از ظهر

هوای ابری، هوای آفتابی، هوای صاف، هوای تو...چقدر پوست كُلفت شده ام كه حتی هوای

بی تو بودن هم مرا از پای درنمی آورد....
فانی...هوای آلوده، هوای خاكی،هوای پاك...همه ی

هواها...!!همه ی هواها ؛ قابل تحمل است...بجــــــــــ ز هــــــ وای بیــ تو بودنـــ....!!! اما

غروب جمعه كه میشود،تازه میفهمم دروغ گفته ام؛كه همه ی هواها را می توانم تحمل كنم...

بجــــــــــ ز هــــــ وای بیــ تو بودنـــ....!!! نشان به این نشان كه...!!"جمعه هایمان" خواب

آلودند و..." شنبه هایمان " دماغ چاق اند و..." و یك شنبه هایمان " هم... پُر نیشخندند...من

نمیدانمـ...؛ اما آنها میگویند...آدم كه بشویم سه شنبهـ هم می آیی...


Powered by FAchat