آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
اطلاعات نویسنده |
الان چتونه؟
چهارشنبه ۹ دی ۱۳۹۴ ۰۱:۰۱ قبل از ظهر
[229]
|
|||
دارم از ناراحتی میمیرم. هیچی درس نخوندم. حس درس خوندن نیست.
به این فکر میکنم که دوستام در حال درس خوندن و من از غافله عقبم بیشتر عصبیم میکنه. خدا خودش این ترمو ختم بخیر کنه دعا کنین حس درس خوندن بیاد... گریه
ویرایش ارسال توسط : زهرایی
در تاریخ : چهارشنبه ۹ دی ۱۳۹۴ ۰۱:۰۲ قبل از ظهر می پسندم 0
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
الان چتونه؟
سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۴۲ قبل از ظهر
[230]
|
|||
خوابگاه دانشگام.
تا حالا اینقد خسته نبودم هم روحی و هم جسمی. اینقد سرگرم بازی روزگار شدم که یادم رفته بود واسه چی زندگی میکنم! واسه چی تلاش میکنم! هدفم چیه! تنهای تنهام، مثل همیشه واین یه خرده خستگیم رو کمتر میکنه اما هدف بزرگم باعث شده خستگیم رو فراموش کنم. یاد حاج عبدالله والی و مردم بشاگرد که می افتم خستگی برام چیز مسخره ای میشه! اما آرامشم بیشتر میشه. به روزهای خوب آینده فکر میکنم. به روزهای سخت... خیلی دوست دارم یه جای تنها و خلوت باشم و از عمق وجد فریاد بزنم و فقط فریاااااااااد بزنم. یاد سخن شهید آوینی می افتم که میگفنت عشق عاشق را به بیماری می کشاند، بیمار زرد روی است و خواب و خور ندارد واز درد ناله می کند و می گرید. پارازیت: خیلی بده دور از خونواده باشی و بهت بگن مادرت مریض شده و بیمارستانه و تازه یه عمل هم کرده.خیلی سخته. شاید خیلیا تجربه کرده باشن. خداروشکر بهتر شده و رو به بهبود کامل. خداروشکر یاعلی مدد می پسندم 0
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
الان چتونه؟
سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۰۴ بعد از ظهر
[231]
|
|||
فکرم مشغوله نمیتونم درس بخونم یه صفحه میخونم صفحه قبل و یادم میره نمیتونم حفظ کنم همه مباحثش یجوره حالا چه خاکی تو سرم بریزم ای خدا چرا اینجوری شدم
می پسندم 0
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
الان چتونه؟
سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۵۴ بعد از ظهر
[232]
|
|||
مدیر انجمن آموزش زبان عربی
شماره عضویت :
1116
حالت :
ارسال ها :
871
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
116
اعتبار کاربر :
4323
پسند ها :
713
تشکر شده : 1006
وبسایت من :
وبسایت من
|
سلام
الان دلتنگم دلتنگ پدرم دلتنگ صدای پدر دلتنگ نوازش پدر دلتنگ ........ می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
الان چتونه؟
سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۲۶ بعد از ظهر
[233]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
1086
حالت :
ارسال ها :
368
محل سکونت : :
تبریز
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
121
اعتبار کاربر :
1824
پسند ها :
261
تشکر شده : 210
|
ای بابا همه هم که ناراحتن :|
می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
الان چتونه؟
شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۲۹ بعد از ظهر
[234]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
1319
حالت :
ارسال ها :
681
محل سکونت : :
زیر سایه ی مرتضی علی هستم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
166
اعتبار کاربر :
6414
پسند ها :
744
تشکر شده : 307
|
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
الان چتونه؟
یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۵۷ بعد از ظهر
[235]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
1310
حالت :
ارسال ها :
3265
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
431
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
74079
پسند ها :
5100
تشکر شده : 6163
|
دیشب یه خواب خیلی خوب دیدم که کلی حالم رو خوب کرد
خدایا شکرت... می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
الان چتونه؟
یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۰۹ بعد از ظهر
[236]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2179
حالت :
ارسال ها :
1483
محل سکونت : :
هر جا خدا بگه اونجام....بچشم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
379
اعتبار کاربر :
14272
پسند ها :
1053
تشکر شده : 1280
|
الان ..خوبم و آروم ...دیدم ناراحتی چیزی رو عوض نمیکنه گفتم خوشحال باشم حداقل ... ....الان خوبه خوبم.... . خدایا شکرت آخیش می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
الان چتونه؟
یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۴۹ بعد از ظهر
[237]
|
||
عضو
شماره عضویت :
2755
حالت :
ارسال ها :
2
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
3
اعتبار کاربر :
10
پسند ها :
0
تشکر شده : 0
|
می پسندم 0 |
||
|
اطلاعات نویسنده |
الان چتونه؟
یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۰۷ بعد از ظهر
[238]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
1086
حالت :
ارسال ها :
368
محل سکونت : :
تبریز
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
121
اعتبار کاربر :
1824
پسند ها :
261
تشکر شده : 210
|
نوشته شده توسط : farhadi1394 »
پروردگارا :|می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
الان چتونه؟
یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۲۴ بعد از ظهر
[239]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2275
حالت :
ارسال ها :
658
محل سکونت : :
shomal
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
71
اعتبار کاربر :
16029
پسند ها :
357
تشکر شده : 192
|
یکم میخام تو حال خودم باشم بعدش هم اونطرف بره که تنها هم بشم بعدشم فرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااار
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
الان چتونه؟
دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۳۶ بعد از ظهر
[240]
|
|||
حالم بده
چند دقیقه پیش کابوس دیدم خواب دیدم که نقی تو سریال پایتخت به زن و بچش گفته میخواد بره خارج پول در بیاره بعدش نشد که بره و به خانوادش الکی گفته رفته خارج بعد روبه روی خونشون یه آپارتمان داشت یه واحدشو اجاره میکنه تا از پنجره اپارتمانش خونه و زن و بچه هاشو ببینه یه روز کنار پنجره وایساده بود دید عروسی ارسطو هستش و تو حیاط عروسیه بعد همینطوری بزن و بکوب میکردن دو تا دخترای نقی آپارتمانو میبینن و چشمشون به پدرشون میوفته بدو بدو میان سر کوچه و با نقی حرف میزنن و بعدش نقی میگه برین خونه به مامانتون نگین که من خارج نرفتم بعد تو راه برگشت یه قاتل جنایی تو آچارتمان میبینه که تو واحد همسایشونه و همسایشونو میکشه بد میادکه نقی و بکشه نقی از پرده اویزون میشه و میپره تو خیابون همینجور قاتله تیر میزنه و نقی زیک زاکی میره تا تیر بهش نخوره نزدیک خونه نقیشون اداره پلیس بود . نقی تا تو حیاط اداره پلیس میرسه قاتله تیره چند شعبه میزنه و نقی میمیره بعدش همینطور تیر چند شعبه میزنه تمام پلیسا و مامورا میمیرن خیلی ترسناک بود ان شالله که خیره قبل خواب تو انجمن یه پستی و خوندم که یه پسره 20 ساله داعشی مادرشو تو ملاعام دار زده خدا لعنتش کنه فکر کنم تحت تاثیر اون متن این خوابو دیدم ولی خواب سریالی تا بحال ندیدما به نظرتون خوبه برم به صدا سیما بگم امسال اینجوری پخشش کنه می پسندم 8 0 8 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
برچسب ها
|
الان ، چتونه؟ ، |
|