آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
|
|
اطلاعات نویسنده |
مهمان ويژهي صندلي داغ: «بلاغ مبين»
پنجشنبه ۳۰ امرداد ۱۳۹۳ ۰۵:۰۱ بعد از ظهر
[25]
|
|||
نوشته شده توسط : پونه » سلام بلاغ مبين خيلي خوش آمدي به صندلي داغ اميدوارم کمترين سوختگي رو مبتلا بشي سلام بردکتر روم پونه خانومنه به لطف پمادایی که میذی به بچه ها خبری از سوختگی نیست از شانس شما من امروز اصلا حال روحيم خوب نيست اول براي سلامتي روح من ي دعا کنيد لطفا چرا از شانس من...افتخار بزرگی رو از دست دادی...اللهم اشف کل مریض 1- به نظرتون چرا تو شمال بام خانه ها شيب داره؟ اگه میخاستم میتونسم برم تو نت سرچ کنم جواب بدم..ولی مرد و مردونه میگم... نمیدونم 2- اين جمله ها رو برام معني کن: خخخخخخخخخخ خدایی اینارو کی بهت یاد دادهخد کیی ره موندنی...
“مردم کیجائون شی بکردنه بوردنه ته هی بخس”
دخترای مردم رفتن شوعر کردن حالا تو هی بگیر بخاب...کنایه از اینکه دست بجنبون... فردا پس فردا همین ترشی ها هم گیرت نمیاد
مبل سر نیشتى:روی مبل نشستی خخخخخخخخخخخخ 6- بزرگترين دروغي که تا حالا گفتين چيه؟ بزرگترین نداشتم...اما همیشه چون یکمی بدقول هستم مجبورم یکم دروغ بزنم..فقط یکم که توجیه بکنم 7- من رو چقدر ميشناسي ؟ چطور شخصيتي دارم؟ توروهی ..بگی نگی ..میشناسمتمهربون...دل رحم...عشق شهید گمنام...ظاهرت شاد و یکی شیطون داستاناتم خیلی قشنگندر همین حد میشناسمت 8- کدوم يکي از بچه هاي روم رو از نزديک ديدين؟ هیشکدوم... 9- جدي جدي رو صندلي داغ چه حالي داريد؟ خوش میگذره دور همی 10- اگه اجازه داشته باشي اسم منو عوض کني چي ميزاري؟ ریحانهخیلی وقته با این اسم نیومدی 11- از کدوم اخلاقت بدت مياد ؟ زود رنج بودن و زود جوش آوردن... 12- براي بچه هاي انجمن و روم ي دعا کن؟ خدا همشونو عاقبت بخیر کنه 13- براي من ي دعاي ويژه کن؟ نمیکنم 14- براي ليلي دوستم ي دعاي ويژه کن؟ خدا حفظش کنه از گزند بلاها 15- براي مدير روم و انجمن که اين همه زحمت ميکشن ي دعاي ويژه کن؟ اووووووووف گیر آوردی چه خبره اینهمه دعا..سوال کم آوردی خدا همیشه حفظشون کنه امام زمان یار ویاورشون باشه 16-براي انتظار ي دعاي ويژه کن؟ خدا اونم حفظ کنه 17- براي مجردها ي دعاي ويژه؟خدا حفظشون کنه 18- براي متاهل ها ي دعاي ويژه؟خدا حفظشون کنه
و در اخر براي ظهور امام زمان ي دعا و ي صلوات نثار وجود نازنينشون .
اللهم صل علي محمد و ال محمد اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ممنون از حضورت..موفق و مید باشی همیشه می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
مهمان ويژهي صندلي داغ: «بلاغ مبين»
پنجشنبه ۳۰ امرداد ۱۳۹۳ ۰۵:۱۵ بعد از ظهر
[26]
|
|||
نوشته شده توسط : تنهاترین سردار » سلام بلاغ جون منو میشناسی؟
سلام مه برار..اره کله ساخته بشناسیمه تره...به یاد حاج بصی هسسی ته تخته سر الان اکثرا فهمیدن اگه فهمیدی من کیم بوگو برار؟ از این که قائمشهر هستی چه هسی داری؟ قائمشهر یعنی شهر عشق...دوسش دارم...ولی خب خیلی بدجور شده بی صاب بیی خده لاس وگاس بییه میخوای برات زن بگیرم؟ نه من زن نمیخام..هزار بار...دختر میخام کچلی؟به توچه پول داری؟اونم به توچه مرغ و خروس دوست داری؟نه به اندازه ی تو یه سوال خیلی مهم پیکان مدل 46 دوست داری یا نه؟اصولا خاطره باز خوبی هستم از این که مازندرانی هستی چه حسی داری؟احساس غرور و افتخار اگه بهت 80 میلیون پول بدن چیکارش میکنی؟ بدهی های یه بنده خدایی رو میدم که از زندان آزاد بشه..الان 10 سال شده میگم اگه واحد دانشگات خیلی مونده میخوای من چنتا بردارم؟البته مال خودم تعریفی نداره نه..تو واسه خودتو پاس کن..واسه من پیشکش یه سوال مهم مرغ خونتون روزی چنتا تخم میزاره؟ تخته سرا الان 3 روزه تخم نمیزارن..نمیدون چه مرگشونه...پریروزا خروسشونو کشتیم..احتمالا اعتصاب کردن وقتی که خروس خونتون سرو صدا میکنه چه حسی داری؟ گفتم که حوصلشو نداشتیم کشتیمش... توام زیادی سوال بکنی میکشیمتافتاد فعلا همینا بسه نه توروخدا..بیا بازم بپرس... می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
مهمان ويژهي صندلي داغ: «بلاغ مبين»
پنجشنبه ۳۰ امرداد ۱۳۹۳ ۰۵:۱۸ بعد از ظهر
[27]
|
|||
من بر م فعلا نمایشگامو باز کنم...بقیه باشه برای شب...یکم از سوختگیم بکاهم..بعد بیام...شب ساعت12 ونیم اینا میام
می پسندم 0
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
مهمان ويژهي صندلي داغ: «بلاغ مبين»
پنجشنبه ۳۰ امرداد ۱۳۹۳ ۰۸:۱۸ بعد از ظهر
[28]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
1311
حالت :
ارسال ها :
1657
محل سکونت : :
هرجا خطری تره
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
519
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
16628
پسند ها :
1231
تشکر شده : 2189
|
بلاغ جون خوب جواب دادی دمتتتتتتتتتتتتتتتتت گرم
راستی خواستی بگو پماد سوختگی برات بیارم می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
مهمان ويژهي صندلي داغ: «بلاغ مبين»
جمعه ۳۱ امرداد ۱۳۹۳ ۱۲:۳۵ قبل از ظهر
[29]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
1047
حالت :
ارسال ها :
978
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
138
اعتبار کاربر :
23972
پسند ها :
1433
تشکر شده : 1000
|
نوشته شده توسط : abbas.isfahan » ای خداااااااااا ...اقا کی به شکایات رسیدگی میکنه ....به خدا دیگه کفرم در اومد ...اخه یاسمن خانم استاد های اقا برا خانوما مهربونن همون طور که اساتید خانم برا ما مهربونن ......خدااااااااااایی استاد های اقا مهربونن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خب حالا که اومدم بزار بازم سوال کنم 1_جالب ترین سوالی که تا حالال تو صندلی داغ ازت پرسیدن ؟؟؟ 2_بد ترین سوالی که ازت پرسیدن و دوست نداشتی جواب بدی ولی مجبور شدی؟؟؟ 3_چرا بعد این همه رفاقت هنوز شماره احسان و دایی جمعه رو نداری؟؟ 4_چرا دایی جمعه هنوز نیومده ازت سوال کنه ؟؟اصلا بیاد دل داریت بده ؟؟ 5_چرا اخه خاطره شیرین تو زندگی نداری؟؟؟این نشانه کم لطفی شما نیست به خدا ؟؟؟ 6_الان اوضاع خوبه ؟؟ 7_دوست داشتی تو چه رشته ورزشی افتخار کسب کنی؟؟ 8_ده اثار برتر شاعران اصفهانی رو نام ببر؟؟نگی بلد نیستما قبول نیست !!! 9_ پانزده ریاضی دان معروف دنیا رو نام ببر؟؟؟بازم نگی بلد نیستما باید جواب بدی؟ 10_دوست داری بازم بیام ازت سوال کنم ؟؟؟ ای بابا خب تقصیر من چیه استادای خانم سختگیرترن واسه ما که اینجوری بوده شما رو نمیدونم حتی اگه نمره ات بیست باشه دلشونمی میاد بیست بدن انگار حسودی زنانشون نسبت به دانشجواشونم گل میکنه ولی عوضش استادای اقا اینقد دست باز نمره میدن سوال میپرسی با مهربونی جواب میدن همش میگن بگو دخترم ... بله عزیزم ... ایمان خودتونو به باد ندین جای بابام بود برای اولین بار اومدم علیه خانما حرف زدم خدایا توبهاغفالم کردن می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
مهمان ويژهي صندلي داغ: «بلاغ مبين»
جمعه ۳۱ امرداد ۱۳۹۳ ۰۲:۰۵ قبل از ظهر
[30]
|
|||
نوشته شده توسط : یاس زهرا » باسلام خدمت عوامل برنامه93 و نیمممممممممممممم
سلام بر یاس زهرا...دمای استیودنت سلام خوبی خوشی مامان اینا خوبن خودت خوبی چطوری هوا چطوره عمه اینا خاله اینا داییا اینا همشون خوبن؟ (نفسم دراومد) آخیششششش نه فقط تو خوبیساعت بیست به دقیقه به دوشبه تازه از نمایشگاه برگشتم... دارم به سوالای شوما جواب میدم..ببین حس مسئولیت پذیری رو زیاد وقتت رو نمیگیرم میرم سر اصل موضوع و اما سوالات 1.اون درسی بود که افتادین ازش قراربود دوستتون بااستاد حرف بزنه وحلش کنه چی شد؟ اونو که یاورشو استاد کردم رفت...همون اصول3 بود دیه...آخرشم رفتم با استاد حرف زدم...قبولم کرد..دادبهم 10 2.وقتی خودت استاد بشی و دیگری شادگردبدبختت بشه تا سیستم رو نترکونی به نتیجه برسی چه حسی بهت دست میده؟ حس خوبی بهم دست میده 3.اخلاق و شوخ طبع بودنتون به قیافتون میخوره یانه؟ نه من خیلی مظلومم 4.علامت سکوتت در روم دلیل برچی هست نگو اهل زیرابی نیستم که اصلا باورمون نمیشه ؟ من اون موقعی هم که خ نداشتمم همش میرفتم تو اتاقی تنها میشستم..دلیلشم اینه که اولا دیه مثل سابق برام جذاب نیست و بچه های قدیمی نیستن بعدشم بیشتر تو انجمنم...سوما...الانم که خ دارم بازم بیشتر وقتا سکوت میکنم.مگر اینکه خودشون بیان تو خه ام 5.دوستان صمیمیت چه لقبی بهت دادن؟(درهنگام خنده وشوخی چی صدات میکنن) هیچی والاهمون پیمان 6.چراهر سوالی ازت بپرسیم اولش میگی جایزش چیه ؟چرا بهت میگم ارزش دنیوی نداره اخرویش زیاده چرا قبول نمیکنی چرا اینقده پول پرستی چرااااااخه دنیا چه ارزشی داره چرا مثل من اخروی نمیشی؟چرا شبها مثل من کابوس اخرت رو نمبینی که پول برات بی ارزش بشه؟(ببخشید همه اینها شوخ بوداااایه وقت به دل نگیری رودل میکنیا هههه) خب ازاین سوسول بازیا خوشم نمیاد دیه...چیه همش تبلیغ میکنن پول جیزه..پول ایخه...پولارو لولو برد و چقدم تو شوخی...یه وقت تو رودل نکنی 7.کارا خونه هم انجام میدی تو خونه؟اشپزیت در چه حاله؟(دیگه نمیخواد بگم گلدوزی ملیله دوزی خیالم راحت باشه) چون مادرم تا چند وقت پیش کسالت داشت کارای خونه با من بود..از پخت و پز بگیر تا جارو کشیدن حیاط و خرید بیرون...مامانم میگفت دیه وقتشه... واما یه سوالی که من از هر کسی دوست دارم بپرسم این هست که: 8.باکدوم یکی از دعاها(کمیل/مناجات حضرت امیرع/توسل/زیارت ال یاسین/زیارت عاشوراو...)احساس خوبی پیدامیکنید وحس میکنید به خدا بیشتر نزدیک میشین؟ کمیل و مناجات امیرالمومنین 9.اگر بخوای برای هر کدوم از بچه های روم صفتی رو بگی هر کدوم رو که میشناسی چه صفتی واسش میزاری(همراه با اسم و بدون رو درواسی) از صفت گذاشتن خوشم نمیاد..همون جمعه ی تخته سر میگم برام بسه 10.اگر یه نفر زیااااااااااد بهت گیر بده چیکار میکنی زیاد سریش بشه موی دماغت بشه (خودت فکرشو بکن چقدر سریش شده*)چیکار میکنی؟ قیچی میگیرم موی دماغ رو از ته میکنم..بضی وقتا هم با دستم اینکارو میکنم 11.خواستگاریایی که رفتی فقط در حد دید بوده یا نه حرف هم زدی اگر حرف زدی همین الان بگو چی بوده؟ هم دید بوده هم حرف بوده...هیچی رفتم تو سایت گلبرگ سوال درآوردم و پرسیدم... خودت برو ببین چی بوده..حسش نیست بنویسم الان 12.بعدش چرا نپسندیدت یا چرا نپسندیدی؟ نپسندیدمش چون بهم نمیومدیم میدونم میدونم الان میگی چقدررررررر پرویی خب سواله دیگه پیش میاد بعدشم میخوام تلافیه اون یه هفته رفتار شمالیا رو با خودم تلافی کنممم نه بابا راحت باش..تا الان که اون سوالایی که دلم نخاست ج بدم و پیچوندم..شما راحت باش (نیگاه چقده دلم خونه و داغ دیدم) چرا آخه..به این خوبی..دلت میاد تموم شد بعدشم تو سنت بیشتر از جمعست تو میخوای واسه اون زن بگیری یکی نیست واسه تو استین بزنه بالا چه ربطی به سن داره...جمعه استعداد ترشی شدنش بیشتر از منه...من حالا حالاها مونده تا بترشم می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
مهمان ويژهي صندلي داغ: «بلاغ مبين»
جمعه ۳۱ امرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۳۰ قبل از ظهر
[31]
|
|||
نوشته شده توسط : mohadeseh » سیلام به عمو تخته سر
باور کن نشسته داشتم چرت میزدم... 1. چرا از من اینجوری تعریف کردی؟ وا..مگه دروخ گفتم 2. چرا دختر میخوای؟ چون میخام زن بگیرم 3.چرا میگی من بی اعصابم؟ خودت توپست الان چتونه زدی بی اعصابم الان 4. کی از من اینجوری تعریف کردی که تو اینو میگی؟ خودت 5.چرا استاد به دخترا کم نمره میدن؟ تا اونجا که ما دیدیم استادا برا مخ زدنشم شده قبولشون میکنن و نمره توپ بهشون میدن 6.کارت چیه که انقد اعتماد به نفس برای دختر گرفتن داری؟ تو شهرداری ...واحد متر خیابونا«توضیح :الان ساعت شیش و20 دقیقه صبحه» 7.کی از سرکار میای؟ ساعت2شب 8.چرا بیشتر انجمن میای؟؟ چون مفیدش تره 9.کی به تو زن میده یا اصن خواستگاری رفتی؟ این بار هزارم من زن نمیخام دختر میخام...خیلی هم دلشون بخاد... 10.چرا چت روم نمیای؟ چون میرم انجمن فعلا تا بعد برو تا بعد خیلی ازت سوال دارم تا درصد سوختگی بالای 120 درصد باشه چرا کمر به آتیش زدن م بستین شماه..عجب بوقییییییییییی کدیما می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
مهمان ويژهي صندلي داغ: «بلاغ مبين»
جمعه ۳۱ امرداد ۱۳۹۳ ۰۷:۱۶ قبل از ظهر
[32]
|
|||
نوشته شده توسط : قاصدک »
سلام ،اگه به سوالام جواب بدین ممنون میشم.
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
مهمان ويژهي صندلي داغ: «بلاغ مبين»
جمعه ۳۱ امرداد ۱۳۹۳ ۰۷:۲۹ قبل از ظهر
[33]
|
|||
نوشته شده توسط : یگانه 313 » سلام اقا پیمان ایشالله اتیش بگیرید
سلام ممنونم..باهمدیگه ایشالله بلا به دور ایشششششششششش نظرتون درباره شخص یگانه 313 چیه ؟ مهربون..زودرنج...شوخ...یکمیم جوگیر نظرتون درباره داستانی که چند روز پیش نوشته بودم چیه ؟ی یه ساعته اول هنگ بودم..ولی کم کم به خودم قبولوندم الان دلتون برای کی تنگ شده ؟ همین الان؟؟؟برای هیشکی چرا اسم غریبه110 یا (اشنا 110 ) مسدود و اخراج شد ؟ از انجمن ؟ خخخخخ اخراج نشدش که...خودم خاستم عوض بشه... دوست داشتید جای کدوم یکی از اعضای یاران منتظر بودید؟ همینی که هستمو دوسدارم بیشتر بیشتر دوست داری عروس شدن کدوم یکی از بچه هارو ببینی ؟ خخخخ نوموگمولی جمعه رو خیلی دوسدارم تو لباس عروس ببینم اگه خانمتون دو تا 6 قلو براتون به دنیا بیارن شما چیکار میکنید ؟ اصولا به خیالات فکر نمیکنم چند تا از اهنگ های سامان جلیلی رو دارید ؟ نام ببرید ؟ نمیشناسم سرافراز باشید می پسندم 6 0 6 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
مهمان ويژهي صندلي داغ: «بلاغ مبين»
جمعه ۳۱ امرداد ۱۳۹۳ ۰۷:۴۳ قبل از ظهر
[34]
|
|||
نوشته شده توسط : احسان فقط خدا » سلام پیمان قبل از اینکه سوالمو بپرسم یه خبر خوش بهت میدم سلاااااااااااااام عزیز دلم...خوبی جون جمعه فداتکجایین شما دوتا تخته سر..منو تنها گذاشتین رفتین مداحیتم خیلی قشنگهفکر نمیکردم اومده باشی ازم سوال کرده باشی..برا همین تو اعتبار بهت یه چیزی گفتم از اونجای که من علاقه ی شدیدی به ظریف دارم خخخ با مصطفی مذاکرات فشرده ای داشتم و مصطفی گفت هفته آینده میتونه بیاد چت .......... مژده گونی من یادت نره خواهشا مالی باشه خخخ (( یه مشکل کوچیک براش پیش اومده)) بهش بوگو خیلی تخته سرهدرباره جایزه هم کلا نظری ندارم اما سئوال من دلیل اینکه بلاغ مبین ، غریبه 110 ، پرهام و ........... تند تند اسم عوض میکنه چی هست ؟ ؟ ؟ ؟ وا؟مگه بهت نگفتممیدونی، نه اینکه کلا عاشق تنوع هستم...میدونی که مردا کلا تنوع طلبن...برا همین اسممو زود به زود عوض میکنم...اما الان یه مدته دیه تنوع طلب نیستم...به همین راضیم دیدم همه سئوالات زیادی میپرسن گفتم یه سئوال بپرسم قافل گیرت کنم غافل گیر دیهاتافاقا...اصنم غافل گیر نشدم...چون از تو و جمعه تخته سر هرچی بگی برمیاد فقط دعا کن ایرانسل تا شب یه بسته شارژبهم هدیه بده تا بتونم به مصطفی بگم روی صندلی هستی تا اونم یه خورده تو سوختنت شریک باشه خخخخ می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
مهمان ويژهي صندلي داغ: «بلاغ مبين»
جمعه ۳۱ امرداد ۱۳۹۳ ۰۳:۰۶ بعد از ظهر
[35]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1101
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
سلام علیکم خدمت برادربزرگوار بلاغ مبین
لطفا به سوالات زیر در کمال آرامش با نام ویاد خدا پاسخ دهید .بارم 20 نمره
11-آیا تاکنون اسامی آشنا 110 غریبه 10 کلا 110 ....را شنیده اید یا برایتان آشنا است؟
الف)خیر ب) بله ج)هرگز د)فقط یکبار
2-هنگامیکه دلتان آرامش می خواهد به کجا پناه می برید .
الف)مکان زیارتی ب)به نت ج)خیابان د)ساحل دریا ه)هیچکدام
3-آیا تا به حال با کسی مشاجره یا برخورد فیزیکی ناشی از عصبانیت داشته اید .
الف )هرگز ب)گاهی ج)همیشه د)چه حرفیه اصلا من ودعوا !!!
4-غذاوموضوع مورد علاقه برای مطالعه تان کدام است/به نوعی غذای مورد علاقه ی جسم وروحتان کدام است؟
الف)انواع اطعمه واشربه /کتاب هرچی خوشم بیاد
ب)ماهی پلو /علوم غریبه
ج)گشنه پلو وخورش وحشت /کتاب های رمان
د)اهل ریاضت کشی هستم واصلا غذا برایم مهم نیست /کتاب های فلسفی
صحیح یا غلط بودن عبارات را مشخص کنید .
1-بلاغ مبین همان بیان مبین یا همان پیام آشکاروروشن است
الف)صحیح ب)غلط
2-محب واقعی اعمالش تحت تاثیر افکارش است .
الف)صحیح ب)غلط
سوال تشریحی
1-آیا تا به حال از کردار ورفتار خود پشیمان شده اید ؟یا برعکس زمانی بوده است که خیلی از خودتان راضی بوده باشید وحسابی به خودتان ببالید؟
2-چرا به شدت دوستدار ومحب خانم فاطمه زهرا (س)هستید؟ 3-چرا اغلب حرف از دلتنگی واشک های پنهانی می زنید ؟ 4-مهم ترین دغدغه ی زندگی بلاغ مبین چیست ؟البته در صورت تمایل پاسخ دهید 5- مادر در دوجمله......... 6- اما سوال اختیاری......
احساستان در مورد روم یاران منتظر واهالی وساکنان آن چیست ؟ در دوسطر بیان کنید.
باتشکر فراوان موفق باشید می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
مهمان ويژهي صندلي داغ: «بلاغ مبين»
جمعه ۳۱ امرداد ۱۳۹۳ ۰۴:۲۸ بعد از ظهر
[36]
|
|||
نوشته شده توسط : شبگرد عاشق »
سلام جناب بلاغ مبین
سلام خانم شبگرد عاشق (لطفا صادقانه و بدون شوخی به سوال های من پاسخ بده ) چشم..در خدمتم..بفرمایید. 1 – یکی از بزرگترین ارزوهات رو بگو ؟ آزادی یکی از عزیزانم 2 – اگر در آن واحد دو تا پیشنهاد کاری بهت بشه که یکی شرافتمندانه و با حقوق کم و دیگری حقوق بسیار بالایی داشته باشه که زندگیت رو از این رو به اون رو کنه ولی به اندازه اون یکی شرافتمندانه نباشه کدوم رو انتخاب میکنی ؟ معلومه..اولی 3 – چرا اوصولا از دلتنگی و خستگی داد میزنی حس نمیکنی هر چی بیشتر از اینا بگی بیشتر کنارت میمونن ؟ آدما احتیاج دارن شنیده بشن...از غم و غصه هاشون بگن...شما ببینید حتی خود حضرت علی که نیازی به هیچ نوضیح و تفسیری نداره میرفت با چاه درد و دل میکرد..چون انسان هرچقدر هم در کمال باشه باز احتیاج داره با یکی حرف بزنه...حتی اگر یک شی بی جان باشه...نه.اینجور حس نمیکنم...چون یه زمانی بود که سکوت محض بودم..اما بازم بودن...در ضمن فکرم نمیکنم زیاد داد زده باشم از دلتنگی و خستگی... 4 – عشق بین پدر و مادرت رو چطور دیدی ؟ مثل همه ی زن و شوهرهای قدیمی... 5 – دلیلت برای ازدواج چیه ؟ به نظرت چه اشکالی داره که همیشه مجرد بمونی ؟ برای جواب کاری به این نداشته باش که با ازدواج نصف دیگه دینت رو به دست میاری . به کمال رسیدن...خوش میگذره اگه دست یکی دیگرو هم بگیری با هم به کمال برسین...دوتایی به نظرم راحت میشه طی کرد...نه مجردیم اشکال نداره...کی گفته؟خیلی از بزرگان هم بودن که مجرد بودن...شاید خودمم این مسیر و طی کنم..البته فقط شاید...اگر موقعیت ازدوا نباشه البته... 6 - از اینکه یه نفر رو دست بندازی با وجودی که میدونی ناراحت میشه چه حسی داری ؟ خب منم ناراحت میشم...البته حتما قبلش یه کاری کرده که اینجور فکر میکنه...وگرنه من خداییش مشکل روانی ندارم 7 - این که میگن از هر چی ترسیدم سرم اومد چقدر تجربش کردی ؟ شاید یکی دوبار برام پیش اومده 8 – دوست داری جای علامت سوال هایی که توی ذهنته و هیچ جوابی براش پیدا نمیکنی چه چیزی رو جایگزین کنی ؟ خب معلومه..جواب 9 – شما توی جواب های قبلیتون فرمودید که عشق دروغه ، آیا واقعا دروغه ؟ حس نمیکنید ادم اگه خودش در عشق صادق و رو راست باشه حتما میتونه صداقت و رو راستی رو ببینه ؟ اگه موافقید پس دیگه کلمه ای به این پر محتوایی و زیبایی رو زیر سوال نبرید .... باور کنید عشق دروغه...البته در ین دوره و زمونه...نمیگم نیس...اما نه به این حدی که دارن میگن و ادعا میکنن..عاشقی نیست...چون آخر عشق دیونه خونست...باید بدونیم که دوست داشتن با عشق کلی فرق داره...منم دقیقا موافقم میگم نباید با ادعاهای الکی کلمه ی به این قشنگی رو زیر سوال برد... 10 - نظرتون در رابطه با دین مذهب و نژاد های مختلف چیه ؟ همه یک وجه مشترک داریم..اونم اینه که انسانیم...اون چیزی که میتونه فارغ از هر دین و نژاد و مذهبی بین انسان ها ارتباط برقرار کنه احساس برآمده از قلب آدمیزاد هست که میتونه هر آدمی با هر عقیده ای رو کنار هم نگه داره... 11 – آیا در مورد دینتون تحقیق کردید و به کامل بودنش اعتقاد دارید ( یعنی کامل بودن دینتون بهتون ثابت شده ) ؟ به این سوال درست فکر کنید و جواب سر سری ندید . در اون حدی که برای خودم اثبات بشه بعله... 12- آیا استاد یا معلمی بوده که کلمه ای یا جمله ای از خودش بگه و شما رو به فکر وادارد و باعث بشه اون کلمه یا جمله رو سرلوحه کار خویش قرار بدید و در اون زمینه در زندگی باعث موفقیتتون بشه ؟ اون جمله یا کلمه چی بوده ؟ نه..متاسفانه همچین استادی نبوده...بیشتر فکر کن تو فیلما اتفاق میوفته... 13 – تا بحال شده که رفتار شما چه اشتباه و چه درست باعث تحول فردی بشه ؟ کدوم رفتارتون ؟ میخام جواب ندم...اگه اشکالی نداشته باشه 14 – تا بحال مسائلی که توی زندگیت پیش اومده و عاجز از حلشون هستی رو چطور باهاش برخورد کردی آیا با پاک کردن صورت مساله خودتو خلاص کردی یا با هر جون کندنی تونستی حلشون کنی ؟ اگه حلشون کردی راه حل رو بگو ؟ آره خیلی زیاد...نه...بهشون عادت کردم..ینی سعی کردم در طول زمان بهشون عادت کنم...البته تا جایی که تونستم زور زدم برای حلش ولی خب بضی وقتا نمیشه دیگه...مجبوری خودتو عادت بدی 15 – داستان یکی از مواردی که خدا دستت رو گرفته و از یه سختی نجاتت داده رو برامون تعریف کن؟ خلاصه : خدمت تهران بودم...تو خدمت باز بیماری کمرم عود کرد و مجبور شدم عمل بکنم...یکی از این روزایی که باید میرفتم پیش دکتر«دکتر امیر احمدی بیمارستان امام سجاد...خیلی خوب بود..خدابهش خیر بده کلی استعلاجی ازش گرفتم»روز چهارشنبه ای بود..منم کل پولم3000تومن بود...ینی یه مسیر رفت و برگشت...رفتم دکتر...دکتر گفت باید عمل بشه...اما دکتر پادگان بهم گفته بود که نیاز به عمل نداری اون صبحش...منم موندم چیکار کنم..اگر نمیرفتم پادگان برام غیبت واضاف میزدن...اگر میرفتم که وضعیته کمرم بدتر میشدش...مشکل بعدیم این بود که هیچ پولی نداشتم واسه بستری شدن..حداقل 10 تومن پول میخاست...که نداشتم..خلاصه دل و زدم دریا گفتم سلامتیم مهمتره...زنگ زدم داداش بزرگه برام پول بریزه...گفت باشه چند دقیقه دیه میریزم...حالا شما حساب کنید ساعت شده 2 بعد از ظهر تنها و غریب تویه شهر غریب..که هیشکسیم پیشت نیست باید عمل بشی...هیچ پولیم نداری..گشنه وتشنه...با یه کارت تلفنی که زیاد توش اعتبار نداره...به داداشم زنگیدم گفتم چیشد تخته سر..خیر سرم میخام عمل کنماااااااااااا...گفت ریختم جون داداش..گفتم پس چرا نیومده هنوز...گفت ساتنا کردم..گفتم یا پیغمبر ونکه تا بیادش24 ساعت طول میکشه... گفتم حالا من چه خاکی تو سرم بریزم...تلفن و قط کردم...خب خیلی ناراحت شدم...گفتم خدایا این درسته تو این شهر غریب و بی در و پیکر اینجوری سرگردون بشم...گفتم یا امام رضا من ریاد پول نمیخام فقط پول بستری شدنم جور بشه...شام بیمارستان خودش یه غذای توپ میده فقط رحمت بکش پول بستری شدنمو جور کن..ضمنا پول برگشت به پادگانم نداشتم که برم و فردا صب بیامگفتم جهنم دیه..میرم بیمارستان با پذیرش حرف میزنم دیه 10 تومن که اشکالی نداره..میگم بزارن به حساب دفه ی بعد باهاشون حساب میکنم...خلاصه آقو ما سلانه سلانه رفتیم تا بیمارستان خیابان بهار...رفتیم اونجا همچین که رسیدیم پذیرش که با خانمه حرف بزنیم دیدیم یهویی یکی اومد زد پشت سرم گفت آقا پیمان بابایی شما هستینگفتم بله امرتون..شما...یه چک پول50 درآوردش گفت بیا اینو بگیر تو دلم گفتم نگو امام رضا رو خواب دیدی اومدی پیشم که عمرا باورم بشهولی همچنان هنگ بودم گفتم یا پیغمبر ..ینی شانس داشتم تو عمرا یبار کلید اسرار و واقعا حس کنمگفتم شما///گفت من دایی زن داداشت هستم...گفتم به به..احوال شما خوبین شما سلامتین...شما کجا اینجا کجا..این پول دیه چیه برا چیه گفت پسر منم تهران بستریه عمل سر داره...زن داداشت برام زنگ زد و مشکلتو گفت منم سریع اومدم اینجا... آقا مارو میگیهمینجوری شده بودیم...گفتم خدایا آخه من ده تومن میخاستم تو 50 تومن برام جور کردی من هرجا دیدم تو گفتی10 برابر میدم..اینکه تازه شدش5 برابر..پس 50 تومنه دیه چی میشه پس گفتم خخخخخ شوخی کردم خدا جدی نگیر حرفمو..همینشم از سرم زیادیههیچی دیه اون بنده خدا هم عجله داشتشو رفت..ازش تشکر کردمو بوسیدمشآخه همشهری بود یهو حس غربت منو گرفتهیچی دیه رفتیم پیش خانمه و بستری شدیم و 37 روز استعلاجی رو زدیم تو گوشش و پس فرداش رفتیم خونههمین دیه تموم شدش... 16 – با مرگ اطرافیان چه حسی در تو به وجود میاد ؟ آیا تا مدتی تو رو به فکر وا میداره ؟ اصلا نظرت در رابطه با مرگ و آخرت چیه ؟ زیاد مشکلی ندارم چیز عادی هست...حس خاصی ندارم شاید یکم ناراحت بشم...اما خب خودش داده خودشم میگیره ...نه اتفاقا ..به فکر نمیرم...همش میخام مثلا بم تو فکر وبگم ای بابا ببین دنیا ارزش نداره و این حرفا..ولی خب نمیدونم چرا نمیشه...حتی شاید براتون عجیب باشه...روز دومی که مادربزرگم فوت کرده بودش با پسرداییم رفته بودیم پارک تاب سواری و الاکلنگ بازی..خخخخ چقدم کیف داده بود...نظر اینکه مرگی وجود نداره... 17 – وقتی از یکی سوالی میپرسی و طرف جوابش رو در لفافه میده و جوابش نیاز به تفسیر داره چه حسی داری ؟ و آیا خودت سعی میکنی به جواب برسی یا از طرف میخوای که واضح جواب بده یا بیشتر توضیح بده ؟ اگه حس کنم که خودش نمیخاد توضیح بیشتری بده خب اگر بفهمم پیگیر نمیشم...اما اگر نفهمم ازش میخام واضح حرفشو بزنه...مشکل خودشه اگر خجالت میکشه و سختشه جواب بده ،اما باز جواب میده..خیلی راحت بگه که دوسندارم حرفی بزنم... 18 – اصولا پیش اومده که فرد در یه دوره زندگیش مخصوصا نوجوانی یه جورایی از خدا دور شده مثلا دوست نداره روزه و نمازش رو انجام بده ، آیا توی این موقعیت قرار گرفتی ؟ اگه اینطور بوده چطور خودت رو جمع و جور کردی یا چه کسی در این زمینه بهت کمک کرده ؟ نه خداروشکر تو این موقعیت قرار نگرفتم...از 10 سالگی نماز روزمو گرفتم... ( شاید جواب شما به این سوال کمکی باشه به جوان ها یا نوجوانانی که بین ما قرار دارند و نیاز به رسیدن به جواب دارند لطفا قشنگ توضیح بدید ) متاسفم که کمکی نکردم... 19 - سخت گیری های شما نسبت به همسر آیندتون روی چیه بیشتر ؟ همو چیزی که اسلام روش سخت گیری کرده...حجاب و عفافش و ارتباط با غیر... 20 – احساسی ترین – خشمگین ترین – با محبت ترین – صادق ترین – رک گو ترین – اعصاب خرد کن ترین – افراد روم از نظر تو چه کسانی هستند خانم ها رو جدا و اقایون رو هم جدا بگو ، یک نفر رو توی روم معرفی کن که بسیاررررررررر دوسش داری و همیشه موقع دعا کردن تو نظرت میاد ؟ اصولا با هرچیزی که ترین باشه زیاد موافق نیستم...چون همه میتونن در یه شرایطی باشن که همه ی اینارو باهم داشته باشن ...اما خب بضیا هستن که یکی از اینه توشون بیشتره... با احساس=سپیده313 خشمگین =نداریم اما یخورده عصبی داریم که نمیگم اسمشو با محبت =محمد طاها - مهدی313 باصداقت=نداریم رک گو=ادمین اعصاب خردکن=زندگی هرکسو یادم بیاد دعا میکنم...همه تو ذهنم هستن ..اسم ببرم درست نیست 21 – سخت ترین سوالی که تا اینجا دوستان ازت پرسیدن چی بوده و از کی بوده که حسابی سوزوندتت ؟ هیشکدوماونایی که دوسنداشتم جواب بدمو پیچوندمولی خودت یه سوال پرسیده بودی همین سوال20...یکمی فکر کردم داره بویی چیزی میاد...ولی خب مجبور شدم جواب بدم البته هنوزم سوال دارماااااااا فعلا اینا رو جواب بده تا بعد منتظرم....ممنون از حضورت..البته ببخشید دیر جواب دادما...چون دیروز بودم سر نمایشگاه تا آخر شب که ساعت2 بود اومدم خونه...یکم و جواب دادم..وسطه جواب دادن به سوالات محدثه خانوم خوابم برد...شرمنده می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
|
برچسب ها
|
مهمان ، ويژهي ، صندلي ، داغ: ، «بلاغ ، مبين» ، |
|