آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۳ ۱۱:۳۲ بعد از ظهر
|
||||||||
عضو
شماره عضویت :
1566
حالت :
ارسال ها :
400
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
195
اعتبار کاربر :
6129
پسند ها :
492
تشکر شده : 612
|
به گزارش سرویس دینی جام نیوز ، وهابیت از بدو شکلگیری تا زمان کنونی عقاید و طرز تفکرات متمایزی را با دیگر مسلمانان از خود بروز میدهند و با برداشت سطحی و غیر مدقّقانهای که از آیات و روایات دارند همواره باعث کجروییها و تندرویها و نشان دادن چهرهای خشن و سختگیرانه از اسلام و در افکار عمومی در مقابل مذاهب دیگر شدند.
وهابیت به جهت عدم پشتوانه دینی و مذهبی و علمی که مقبول جامعه و عامه مسلمین باشد نتوانستند در طول دوران بروز عقاید خود تابه امروز ، جایگاه مناسبی را در بین مذاهب اسلامی پیدا کنند. بنابراین برای تثبیت و القای عقاید خود در اکثر موارد متوسل به زور شده و به خاطر عدم بهرهوری از روشهای منطقی ، متاسفانهبا دست به قبضه بردن باعث و بانی ریخته شدن خون بسیاری از مسلمانان از جمله عده زیادی از کودکان و زنان مظلوم و بیدفاع شدند.
سرچشمه این نابه هنجاریها ، خواسته یا ناخواسته متاثر از الگو پذیری خوارج نهروان است که در آن بنای مخالفت و اتکای به فهم خویشرا در مقابل امر امام زمان خود قرار دادند و در مقابل قرآن ناطق ، آنچه از ظاهر قرآن به ذهنشان میرسید ، ولو اینکه برخلاف رای امام معصوم باشد را عمل میکردند. بنابراین وهابیت در اعتقادات و اعمال و رفتار تشابهات زیادی را خوارج صدر اسلام دارند که در اینجا به مواردی از آن اشاره میکنیم: ۱.بدعتگذاری در دین و جمود فکری از جمله الگوبرداریهایی که وهابیت از خوارج یرداشت کردند ، بدر آتش دوزخ عنی بود که آنان در دین بوجود آوردند و بر اساس آن جز خود ، دیگر مسلمانان را کافر میدانستند و میگفتند: کسی که مرتکب گناهان کبیره شود ، د جاودانه خواهد بود! آنان ( خوارج ) خون و مال مسلمانان غیر از خود را حلال دانسته و فرزندان آنان را اسیر میکردند و میگفتند: در کشور اسلامی اگر گناه کبیره آشکار شود ، به کشور کفر تبدیل میشود. وهابیان هم امروزه مسلمانانی را که در عقاید ، مخالف باورهایشان باشند ، مشرک میدانند و خون و مال آنها را حلال میشمارند و فرزندان مسلمانان را اسیر میگیرند. آنان مسلمانان را مشرک خطاب میکنند و سرزمینهای مسلمانان را سرزمین کفر معرفی میکنند به نحوی که هجرت از آنجا را لازم و ضروری میدانند. همچنین کسی را که نماز را ترک کرده باشد ، واجب القتل میشمارند.
« سلیمان بن عبدالوهاب » در رسالهای که در ردّ برادرش محمد بن عبد الوهاب نوشته ، آورده است: « ابن قیم گفته خوارج دو ویژگی داشتند که به واسطه آن از دیگر مسلمانان و پیشوایان آنها جدا شدهاند: نخست آنکه از سنّت فاصله گرفته و آنچه را سنت نیست ، سنّت انگاشتهاند. دوم آنکه مسلمانان را به دلیل ارتکاب گناه ، کافر قلمداد کرده و سرزمین اسلام را سرزمین کفر شمردهاند. پس سزاوار است که مسلمانان از این دو اصل غلط برحذر باشند و از پیآمدهای آن دو اصل؛ یعنی دشمن مسلمانان و لعن و سرزنش آنان و حلال شمردن خون و مال آنها و به طور کلی از هرگونه بدعتی بپرهیزند.[۱] این ویژگی که ابن قیم بیان کرد در وهایبان نیز وجود دارد.
۲. مقدس مآبی و قشریگری از جمله تشابهات دیگر وهابیت با خوارج « مقدسمآبی » و کوتهنظری » میباشد. خوارج نسبت به خواندن نماز و قرآئت قرآن اهتمام زیادی داشتند به جوری که از زیادی سجده ، پیشانیهایشان پینه میبست و در عین حال خواهان حقیقت بودند. امیرالمومنین علی ( علیه السلام ) فرمود: « لاتقتلوا الخوارج بعدی من طلب الحق فاخطاه کمن طلب الباطل فاصابه» [۲] یعنی: پس از من با خوارج نجنگید؛ چون یکسان نیستند. آنان که در جستجوی حقند ، ولی دچار خطا و لغزش میشوند و آنمان که در پی باطلند و بدان رسیدهاند.
در واقع خوارج مردمانی به ظاهر دیندار ، پرهیزگار و خویشتندار از گناه بودند. گویند یکی از آنان خوکی را به شمشیرش کشت و دیگری اعتراض کرد و گفت: این عمل تو فساد در روی زمین است! نیز گفتهند یکی از خوارج در سر راه خرمایی جست و آن را در دهان گذاشت؛ دیگری سر رشید و خرما را از دهان او بیرون آورد که چیز حرام خوردی! البته همینان به راحتی مسلنانان را میکشتند و زنان را به اسیری میگرفتند و آنان را میان خود خرید و فروش میکردند. وهابیان نیز در آین زمان مرتکب اعمال مشابهی میشوند. اینان به ظاهر تعصب در دین دارند و در مسائل دینی سختگیرند. مثلا نماز را به موقع به پا میدارند و در عبادت میکوشند و به گمان خودشان در طلب حقیقتند. ولی وقتی به شهرهای مسلمانان حمله میکردند زنان و کودکان ، پیر و جوان را به خاک و خون میکشیدند و اموال آنان را غارت میکردند.
در پایان و برای پرهیز از طولانی شدن مطلب فقط به یک مورد دیگر بسنده میکنیم و آن تشابه در ظاهرگرایی است. خوارج در شبههها و عقاید انحرافیشان ، به ظاهر هر برخی آیات تمسک جستهاند. وهابیان نیز از ظواهر آیات قرآنی برداشتهایی میکنند که هیچ انسان خردمند و معقولی چنین برداشتهایی را نمیکند و آنها را نمیپذیرد. مانند اعتقاد به جسمانیت خداوند یا تفسیر سطحی و قائل شدن به عرش و لوح و قلم کرسی و رویت خداوند و همچنین اثبات دست و پا و جوارح برای ذات باریتعالی.[۳]
منابع:
[۱]. سلیمان بن عبدالوهاب , الصواعق الالهیه , ص ۲۲
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|