آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۳ ۰۲:۰۳ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
338
حالت :
ارسال ها :
1296
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
599
اعتبار کاربر :
18023
پسند ها :
1309
تشکر شده : 2426
|
مولای من! تو را امام غريب می نامند، می دانم بد ميزبانی بودند و در مهمان نوازی وفا نكردند. مولای من! بعد از گذشت روزگار، حال تو ميزبان ما هستی؛ تو ميزبان گريهها و نيازها؛ غمها و دلتنگی های ما هستی. تو كه غريبی را احساس كردهای! حال غريبهها به آستان كرم تو چشم دوختهاند و به دستان پر مهرت توسل كردهاند. مولای من! می خواهم از زائرانی بگويم كه جاده به جاده و شهر به شهر گذشته اند تا نفسی مهمان شوند و از می عشق تو بنوشند. مولای من! می خواهم از سنگ فرش آستان مقدّست بگويم كه سجده گاه قدوم مهمانانت شده است؛ از كبوتران عاشقی كه گرداگرد حرم پاک تو می چرخند و تو را طواف می كنند؛ از نسيم بگويم كه بيرق گنبدت را بوسه باران می كند و عطر دلربای تو و اشک تمنای زائرانت را به اوج افلاک می برد. مولای من! می خواهم از آسمان بگويم كه هر روز نه، هر ساعت نه، هر لحظه و ثانيه از تو جان می گيرد و در پيشگاه شكوه تو جان می دهد. ای آفتاب مهربانی! می خواهم از خورشيد بگويم كه هر طلوع با انوار خود به پنجره فولاد تو چنگ می زند و از ضريح تو نور می گيرد. ای حجت خدا ! خوش به حال جاده كه از قدوم زائرانت بغض تنهايی خود را می شكند و خاک پايشان را به سينه زخمآلود خود می زند كه عمری است از طواف تو جا مانده است. خوش به حال رواقها، درها و ديوارهايی كه از نفس مهمانانت پِر می گيرند و به ضريح پاک تو می رسند. خوش به حال مناره ها وكاشی ها! این شعرو تقدیم میکنم به همه ی عاشقان امام رضا که دوست دارن تو حرم آقا علی ابن موسی الرضا باشن: قد هزار تا آسمون كبوتراتو دوس دارم، وقتی ميام امام رضا سوقاتي گندم ميارم/ وقتی ميام به مشهدت داغ دلم تازه ميشه، دلم ميره كرببلا غصه بی اندازه ميشه/ تنگ ميشه تا دلم برات عكس حرم رو می گيرم، تو خيالم ميام پيشت كنار گنبد می شينم/ دنيا بدون مشهدت از خونمون كوچک تره، وا نميشه دلم آقا با صد هزارتا پنجره/ بس كه به مشهد اومدم جاده ها باهام رفيق شدن، چرا نمی رسم به تو ثانيه ها دقيق شدن/ دلم برای صحن تو نگاه بكن پر می زنه، اين دفعه كه من اومدم نگو كه وقت رفتنه/ اميد دارم كه من بيام دوباره پاكم بكنی، تو صحن اسماعيل طلا يه گوشه خاكم بكنی...
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
وقتی ميام به مشهدت داغ دلم تازه ميشه
دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۳ ۰۳:۴۲ بعد از ظهر
[1]
|
|||
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
وقتی ميام به مشهدت داغ دلم تازه ميشه
جمعه ۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۷:۲۸ بعد از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
338
حالت :
ارسال ها :
1296
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
599
اعتبار کاربر :
18023
پسند ها :
1309
تشکر شده : 2426
|
اللهم صل علی فاطمه و ابیها، و بعلها و بنیها وسرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک. السلام علی المهدی (عجل الله تعال فرجه الشریف.)
اگر بناست كه لطف كسی به ما برسد
آخه زشت ِ منی كه دَم از شماها میزنم، جای دیگه دستم رو دراز كنم،تو خوبی، به بدی ِ من نگاه نكن،امشب بیا جان مادرت زهرا درهم بخر،بد و خوب رو جدا نكن یا امام رضا،اسم مادرت رو آوردم یا امام رضا.خدا كند فقط از جانب شما برسد نخواه منت ِ بیگانه گردنم باشد نخواه منت ِ بیگانه گردنم باشد خوش است خیر همیشه از آشنا برسد حوائج ِ دل ِ خود را به دست آورده است به پای بوسی ِ سلطان اگر گدا برسد گذاشتی،حس می كنی آقا حرف هات رو راحت تر میشنوه
در این شلوغی ِ دور ضریح جا دارد
وقتی تابوت ِ آقا رو آوردند،زن های نوغان به شوهرهاشون گفتند:ما مهریه هامون رو می بخشیم،فقط اجازه بدید بریم تشییع جنازه ی پسر فاطمه،آقامون نباید غریب بمونه،شاخه های گل آوردند روی تابوت امام رضا ریختند،جوری كه وقتی می خواستند بدن رو دفن كنند،گلها رو كنار می زدند تا بدن آقا رو از توی ِ تابوت دربیارن. "من كه می دونم دلت كجاست"یه خانمی نیزه شكسته هارو كنار زد،شمشیر شكسته ها رو كنار زد،یه بدنی هست كه سر نداره.تا زینب اومد یكی یكی نیزه هارو از توی بدن در آورد،آه از این بدن ِ پاره پاره،رو به مدینه ایستاد،شبی اگر به من ِ بی پناه جا برسد شما دعا كن اگر عمر من كفاف نداد جنازه ام شب جمعه به كربلا برسد یا ضامن آهو رضا،یا ضامن آهو رضا... *** اللهم تقبل منا هذا القربان، خدا این قربانی رو از آل پیغمبر قبول كن،سه روز بعد از ازدواج زینب،فضه میگه:رفتم خونه ی بی بی،تازه عروس،دیدم خانم یه گوشه نشسته داره گریه میكنه،گفتم:دورت بگردم چرا داری گریه میكنی؟فرمود:سه روز ِ حسینم رو ندیدم،دلم برا داداشم پر میكشه،گفتم خانم جان غصه نخور،الان خودم میرم دنبال آقا میآرمش، اومد دنبال حسین،دید امام حسین توی بازار سرش رو پایین انداخته یه چیزی زیر لب میگه، تا اومد نزدیك شد دید زیر لب هی میگه:زینب،زینب،زینب. گفت:آقا كجایی كه زینب دلش برات پر میزنه، اومدن سمت خونه ی بی بی تا وارد شدن،دیدن خانم زینب خوابش برده،آفتاب روی صورت بی بی افتاده،ابی عبدالله اومد ایستاد عباش رو باز كرد،جلوی نور ِ خورشید رو گرفت،یه دفعه خانم زینب از خواب بلند شد،گفت:داداش الان سه روز ِ، هر روز خونه رو آب و جارو میكنم،هی میگم:الان حسین میآْد؛ حتماً دلش برام تنگ شده،الان حسین میآد،داداش نیومدی؟ داشتم دق می كردم،چرا توی آفتاب ایستادی حسین؟ زینب جان دیدم آفتاب صورتت رو اذیت میكنه،خواستم جلوی حرارتش رو بگیرم.داداش رو بغل كرد،گفت:داداش بتونم ای كاش برات جبران كنم. وقتی نیزه شكسته ها رو از بدن بیرون كشید اومد با چادر روی بدن بندازه آفتاب به بدن نتاب ِ،حروم زاده ها با كعب ِ نی و تازیانه ریختند سر ِ زینب، ای حسین.........................................
التماس دعا
ویرایش ارسال توسط : sadaf
در تاریخ : جمعه ۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۷:۳۱ بعد از ظهر می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
وقتی ميام به مشهدت داغ دلم تازه ميشه
جمعه ۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۷:۳۸ بعد از ظهر
[3]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
338
حالت :
ارسال ها :
1296
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
599
اعتبار کاربر :
18023
پسند ها :
1309
تشکر شده : 2426
|
شنیده اید امام رضا (علیه السّلام) وقتی از خانه ی مأمون بیرون آمد از شدت زهر جفا دائم میان کوچه روی زمین می نشست و پا می شدند، بر زمین می خوردند. این تنها جایی نبود که از اهل بیت یک نفر زمین می خورد، چند جای دیگر هم در تاریخ داریم: یک مادری را می شناسم از خانه تا مسجد چند مرتبه زمین نشست و بلند شد. یک آقایی را می شناسم که تا خبر جان دادن همسرش را شنید از مسجد تا خانه می دوید و زمین می نشست. یک آقایی را می شناسم از خیمه گاه تا کنار بدن علی اکبرش می دوید و زمین می خورد. یک خواهری را می شناسم از خیمه تا گودال هی می دوید و زمین می خورد. از حرم تا قتلگه … . یک آقایی را می شناسم لحظه های آخر در یک قسمت کوتاه از شدت تیر و نیزه ها زمین خورد و بلند شد. یک دختری را می شناسم نیمه شب تو بیابان ها زمین خورد بلند شد … . السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا دریاب مراااااا...... می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
وقتی ميام به مشهدت داغ دلم تازه ميشه
جمعه ۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۲۹ بعد از ظهر
[4]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1101
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
آخرین کلام امام رضا(ع) پس از آن كه مأمون انار و به نقلي انگور آلوده به زهر را به حضرت رضا ـ عليه السلام ـ خوراند، آثار مرگ در چهره امام پديدار شد. آورده اند که آخرين سخني كه امام ـ عليه السلام ـ قبل از شهادت بر زبان آوردند، آياتی از قرآن كريم بود كه: «قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَي مَضاجِعِهِم؛ بگو: اگر شما در خانههاي خود هم بوديد، كساني كه كشته شدن بر آنان نوشته شده، قطعاً [با پای خود] به سوی قتلگاه خويش میرفتند» و نيز خواندند: «وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَّقدُورًا ؛ و فرمان خداوند همواره روی حساب و برنامه ای دقيق است». قرائت این آیات، یادآور لحظات شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در قتلگاه کربلاست که تسلیم و راضی به سختترین بلاها به درگاه خداوند عرض کرد: "إلهي رضاً برضاك، تسليماً لأمرك، صَبراً عَلى قَضائِك، یا رَبِّ لا معبود سواك، يا غياثَ المستغيثين" یعنی: پروردگارا! من راضي به رضای تو و تسليم امر تو هستم. در مقابل قضای تو صبر خواهم نمود. اي خدايی كه جز تو معبودی نيست! اي پناه بی پناهان!... و نیز اینکه: "صَبراً عَلى قَضائِكَ یا رَبِّ لا إِلهَ سِواكَ، یا غِیاثَ المُستَغیثینَ، مالِىَ رَبٌّ سِواكَ، وَ لا مَعبُودٌ غَیرُكَ، صَبراً عَلى حُکمِكَ یا غِیاثَ مَن لا غِیاثَ لَهُ، یا دائِماً لا نَفادَ لَهُ، یا مُحیىَ المَوْتى، یا قائِماً عَلى کُلِّ نَفس بما کَسَبَتْ، احْکُمْ بَینی وَ بَینَهُمْ وَ أَنتَ خَیرُ الحاکِمین" یعنی: پروردگارا! بر قضا و قدرت شکیبایى مىورزم، معبودى جز تو نیست، اى فریادرس دادخواهان! پروردگارى جز تو و معبودى غیر از تو براى من نیست. بر حکم تو صبر مىکنم اى فریادرس کسى که فریاد رسى ندارد! اى همیشهاى که پایانناپذیر است! اى زنده کننده مردگان! اى برپا دارنده هر کس با آنچه که به دست آورده! میان ما و اینان داورى کن که تو بهترین داورانى. و آیا انتظاری غیر از "رضایت به رضای الهی" از رضای آل محمد(ص) می رود؟ می پسندم 0
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
وقتی ، ميام ، به ، مشهدت ، داغ ، دلم ، تازه ، ميشه ، |
|