انجمن یاران منتظر

ختم قرآن



آخرین ارسال ها
پروژه کرونا(COVID 19) ..:||:.. لیست برنامه ختم قرآن یاران منتظر ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین امسال اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. تا حالا به لحظه تحویل سال 1450 فکر کردید!!؟؟ ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین سال 1395 اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. اگر بفهمید بیشتر از یک هفته دیگر زنده نیستید، چی کار می کنید؟! ..:||:.. **متن روز پدر و روز مرد** ..:||:.. الان چتونه؟ ..:||:.. 🔻هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی ..:||:.. ღ ღ ღتبریک ازدواج به دوست خوبم هستی2013 جان عزیز ღ ღ ღ ..:||:..

نوار پیام ها
( یسنا : ▪️خــداحافظ مُــــحَرَّم 😭 نمى دانم سال دیگر دوباره تو را خواهم دید یا نه؟!... 🖤اما اگر وزیدى و از سَرِ کوى من گذشتى، سلامَم را به اربابم برسان... ◾️ بگو همیشه برایَت مشکى به تَن مى کرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود!... ◾️بگو گرچه جوانى مى کرد، اما به سَرِ سوزنى ارادتش هم که شده، تو را از تَهِ دل دوست داشت... ◼️با چاى روضه تو و نذری ات، صفا مى کرد و سَرَش درد مى کرد براى نوکرى... 🏴 مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مى سپارم... و دلم شور مى زند براى \"صَفر\"ى که دارد از \"سَفَر\" مى رسد... # )     ( سینا : حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها): «ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَدیرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ؛ خداوند پس از غدیرخم برای کسی حجّت و عذری باقی نگذاشت.» «دلائل الإمامَه، ص 122» )     ( فاطمه 1 : ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ ای وسعت دل‌های شکسته، حَرَمت. (شهادت حضرت زهرا تسلیت باد) )     ( programmer : امام علی (ع):مردم سه گروهند: (1) دانشمندی خدایی، (2) دانش آموزی بر راه رستگاری (3) و پشه های دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که از پی هر جنبنده و هر صدا می روند، و با وزش هر بادی، حرکت می کنند، نه از پرتو دانش، روشنی یافتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند. )     ( programmer : امام علی ع : عاقل ترین مردم کسی است که عواقب کار را بیشتر بنگرد. )     ( programmer : امام علی (ع):دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد. )     ( programmer : امام علی(ع): در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند )     ( سینا : هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ی خاك جریان دارد، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. )     ( programmer : فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است....(مقام معظم رهبری) )     ( سینا : یاران! شتاب كنید ، قافله در راه است . می گویند كه گناهكاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهكاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند )     ( سینا : برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ**اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! )     ( فاطمه 1 : ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن +++ چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس‌کوچه‌های خاکی قلبم عبور کن +++ آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن )     ( سینا : دود می خیزد ز خلوتگاه من کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟ با درون سوخته دارم سخن کی به پایان می رسد افسانه ام ؟ )    
مدیریت پیام ها


اگر این اولین بازدید شما از انجمن یاران منتظراست ، میبایست برای استفاده از کلیه امکانات انجمن عضو شوید و یا اگر عضو انجمن می باشید وارد شوید .


انجمن یاران منتظر » وقایع التفاقیه » دلنوشته های واقعی و خاطرات اعضاء یاران » قبول دارم ولی چکار کنم



قبول دارم ولی چکار کنم

بعضی روزا تو کوچه با دوستان جمع میشیم ومذاکره می کنیم میگیم میخندیم و.. *یکی از بچه های همسایه هم هست که همیشه یه شوخی هایی میکنه که ...  بیخیال  مثلا چند روز پیش یهو همین همسایه ی مورد نظر با ماشین اومد طرفمون آقا ما هم که جنسمون همیشه جوره(آماده ایم) یکیمون پرت شد رو کاپوت ماشین(یکم حرکت اکروباتیک) یکی با یه نیم وارو رفت تو جوب یکی با یه پشتک رفت اون طرف و...  هر سری یه فیلم داریم خلاصه اصن یه وضی.  گذشت تا 3روز پیش یکی از
rf,g nhvl ,gd ];hv ;kl


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد
صفحه 1 از 2 < 1 2 > آخرین »


اطلاعات نویسنده
چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۳۶ بعد از ظهر
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670


مدال ها:7
مدال صندلی داغ
مدال صندلی داغ
مدال 1 سالگی عضویت
مدال 1 سالگی عضویت
ستارهء انجمن
ستارهء انجمن
مدال تخصص
مدال تخصص
نشان تقدیر
نشان تقدیر
مدال پیشرفت
مدال پیشرفت
کاربران برتر
کاربران برتر

|

بعضی روزا تو کوچه با دوستان جمع میشیم ومذاکره می کنیم میگیم میخندیم و.. *یکی از بچه های همسایه هم هست که همیشه یه شوخی هایی میکنه که ... 
بیخیال
 مثلا چند روز پیش یهو همین همسایه ی مورد نظر با ماشین اومد طرفمون آقا ما هم که جنسمون همیشه جوره(آماده ایم) یکیمون پرت شد رو کاپوت ماشین(یکم حرکت اکروباتیک) یکی با یه نیم وارو رفت تو جوب یکی با یه پشتک رفت اون طرف و...  هر سری یه فیلم داریم خلاصه اصن یه وضی. 
گذشت تا 3روز پیش یکی از دوستان گفت بزار یکم  سربه سر این پسره بزاریم هرچی به این مخمون فشار آوردیم کسی ایده خوبی نداشت که  یهویکی از دوستان گفت یه فکری به سرم زد گفت ماشینشو...

خلاصه گفتم شما هوامو داشته باشین من ماشینشو جابجا میکنم قبول کردن رفتن ولی یهو برگشتن هی نگام میکردن
گفتم اتفاقی افتاده
 گفتن دستون انداختی ماشین تو دنده است چطوری جابجاش میکنی
گفتم شما حواستون باشه نیاد بقیش با من
آقا سپر پشت پیکان رو دو دستی چسبیدم یکم بلندش کردم هلش دادم بردم تا جلوی در یه همسایه اون طرف تر همین که برگشتم دیدم  دوستان دارن منو نیگا میکنن حالا من گفته بودم حواستون باسه کسی نبینه
خلاصه عملیات موفق بود رفتیم به پناهگاه تا دشمن(همسایه) بیاد ببینیم چه حالی میشه
حدودا نیم ساعت بعد سورژه اومد بیرون سوییچو درآورد که سوار بشه دید نیست
یه نگا به اطرافش انداخت دید ماشین دو سه متر اونطرفتر پارک شده
خلاصه رفت سوار شد رفت پی کارش
 آقا مارو میگی از خنده درو دیوار رو گاز میگرفتیم
گذشت تا امروز که طبق معمول تو کوچه بودیم بازم اومد با یه شوخی دیگه خلاصه وایساد پیشمون سلام و احوالپرسی میکردیم که گفتیم خوبی  گفت مگه میزارن آدم خوب باشه اینقدرمشغله دارم ...
حواسم پرت شده دیروز ماشینو دم در همسایه پارک کردم واسه همین هم هی میام سر میزنم بهش که یه بار دم خونه همسایه پارک نکرده باشم زشته
ما هم که کسی نم پس نمیداد
همین که رفت هرکی از یه طرف خودشو به در و دیوار میزد از فرط خنده نمیدونستیم چکار کنیم
بعد از نیم ساعت خنده مفید
 به بچه ها گفتم که خیلی دلم براش سوخت بهش بگم کار من بوده گفتن حقشه!
میدونی چه بلا هایی در روز سر خودمون میاره هر سری 10کیلو کم میکنیم
حالا من موندم چکار کنم همینطوری پیش بره خدای نکرده بچه مردم از دست میره
نظر شما چیه؟!عذاب وجدان دارم شدید



















  می پسندم 7     0  7 
 
 
تعداد پسند های ( 7 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر


    * پاسخ با بیشترین پسند
  1. پسندها :7 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  2. پسندها :2 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  3. پسندها :1 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  4. پسندها :1 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  5. پسندها :1 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید

















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
قبول دارم ولی چکار کنم
چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۴۴ بعد از ظهر نمایش پست [1]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



بنظرتون بهش بگم


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
قبول دارم ولی چکار کنم
چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۳ ۱۱:۱۷ بعد از ظهر نمایش پست [2]
عضو
rating
شماره عضویت : 709
حالت :
ارسال ها : 5085
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 323
اعتبار کاربر : 30445
پسند ها : 1202
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 4494
وبسایت من : وبسایت من



نتیجه اخلاقی
شما همیشه سر کوچتون وای میسی
با دوستات خجالت نمیکشی هان؟


  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : پسرآفتاب
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
قبول دارم ولی چکار کنم
پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۴۷ قبل از ظهر نمایش پست [3]
عضو
rating
شماره عضویت : 3
حالت :
ارسال ها : 898
محل سکونت : : قم المقدسه
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 389
دعوت شدگان : 2
اعتبار کاربر : 4992
پسند ها : 681
حالت من :  Khoonsard.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/09.jpg
تشکر شده : 463
وبسایت من : وبسایت من



خخخخخخخخخخخ
ولی خوشم اومد
داییه بچه کجیی؟ (با لهجه قمی بخون)

بهش بگی بهتره فوقش بازم میخندین دیگه:D



  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : عباس خادم

التماس دعا ....

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
قبول دارم ولی چکار کنم
پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳ ۱۰:۳۸ قبل از ظهر نمایش پست [4]
بانو
rating
شماره عضویت : 1799
حالت :
ارسال ها : 358
محل سکونت : : 💔
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 138
اعتبار کاربر : 14640
پسند ها : 490
تصویر مورد علاقه من : images/mms/g01.jpg
تشکر شده : 526



بهشون بگید که خیلی بهتره


خسته نباشید با این مذاکر ه هاتون
 


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : سکوت

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
قبول دارم ولی چکار کنم
پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳ ۱۰:۵۶ قبل از ظهر نمایش پست [5]
کارشناس انجمن
rating
شماره عضویت : 159
حالت :
ارسال ها : 110
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 116
دعوت شدگان : 2
اعتبار کاربر : 1788
پسند ها : 211
تشکر شده : 337



بسم الله الرحمن الرحیم 
 
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما و دوستان

بر خودم لازم میدونم در پی این تکسی که شما نوشتید ، روایتی از رسول خدا  و داستانی رو نقل کنم، که شاید برای خود من مایه عبرت باشد و نتیجه با شما.
ابوالحسن که یکی از اصحاب بیعت عقبه و از اهل بدر است ، میگوید:
با رسول خدا ص نشسته بودیم که کسی بر خاست و فراموش کرد که کفش خود را بردارد.
کسی ان را برداشت .صاحب کفش برگشت و گفت :
کفش هایم کجا است ؟مردم به او گفتند:
ما انرا ندیدیم!
رسول خدا ص بی درنگ فرمود: اینجا است
و سپس فرمود :» فکیف بروعة المومن ؛ چگونه توانستید دل مومنی را بلرزانید؟
گفتند: ای رسول خدا ، از سره شوخی چنین کردیم
حضرت در پاسخ انان دو یا سه بار فرمودند ( فکیف بروعة المومن؟)
چگونه توانستید دل مومنی را بلرزانید؟
منبع شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج20 ص286حکمت 270

التماس دعا 
یا علی مدد


ویرایش ارسال توسط : سید110
در تاریخ : پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳ ۱۰:۵۷ قبل از ظهر



  می پسندم 7     0  7 
 
 
تعداد پسند های ( 7 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
قبول دارم ولی چکار کنم
پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۳۰ بعد از ظهر نمایش پست [6]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



نوشته شده توسط : سکوت »
بهشون بگید که خیلی بهتره


خسته نباشید با این مذاکر ه هاتون
 

ممنون از نظرتون 
مذاکراتمون حداقلش نتیجش بهتراز 5+1هست


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
قبول دارم ولی چکار کنم
پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۳۳ بعد از ظهر نمایش پست [7]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



نوشته شده توسط : سید110 »
بسم الله الرحمن الرحیم 
 
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما و دوستان

بر خودم لازم میدونم در پی این تکسی که شما نوشتید ، روایتی از رسول خدا  و داستانی رو نقل کنم، که شاید برای خود من مایه عبرت باشد و نتیجه با شما.
ابوالحسن که یکی از اصحاب بیعت عقبه و از اهل بدر است ، میگوید:
با رسول خدا ص نشسته بودیم که کسی بر خاست و فراموش کرد که کفش خود را بردارد.
کسی ان را برداشت .صاحب کفش برگشت و گفت :
کفش هایم کجا است ؟مردم به او گفتند:
ما انرا ندیدیم!
رسول خدا ص بی درنگ فرمود: اینجا است
و سپس فرمود :» فکیف بروعة المومن ؛ چگونه توانستید دل مومنی را بلرزانید؟
گفتند: ای رسول خدا ، از سره شوخی چنین کردیم
حضرت در پاسخ انان دو یا سه بار فرمودند ( فکیف بروعة المومن؟)
چگونه توانستید دل مومنی را بلرزانید؟
منبع شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج20 ص286حکمت 270

التماس دعا 
یا علی مدد

برادرسید اون هم کارایی کرده بود که دلمون لرزیدن که هیچ 10ریشتری زلزله اومده بود
اما بازم پشیمونم


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
قبول دارم ولی چکار کنم
پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۵۲ بعد از ظهر نمایش پست [8]
بانو
rating
شماره عضویت : 1270
حالت :
ارسال ها : 1189
محل سکونت : : بوشهر
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 178
اعتبار کاربر : 5071
پسند ها : 1155
حالت من :  Sepasgozaram.gif
تشکر شده : 1003
وبسایت من : وبسایت من



سلام ایت داستانه واقع بود

... جالب بود .... ولی بهشون بگید .
باتشکر یا حق


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : زهرابانو
http://sahadat8529.blogfa.com/

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
قبول دارم ولی چکار کنم
پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳ ۱۰:۰۰ بعد از ظهر نمایش پست [9]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



نوشته شده توسط : زهرابانو »
سلام ایت داستانه واقع بود

... جالب بود .... ولی بهشون بگید .
باتشکر یا حق

کاملا واقعی 3تا هم شاهد دارم 
موندم چطوری بگم


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
قبول دارم ولی چکار کنم
پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳ ۱۰:۰۴ بعد از ظهر نمایش پست [10]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



تو این موندم تا حالا این پست 10تا تشکر داشته 4تا پسند آخرش نفهمیدم


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
قبول دارم ولی چکار کنم
جمعه ۱۰ بهمن ۱۳۹۳ ۰۸:۳۵ بعد از ظهر نمایش پست [11]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



نوشته شده توسط : پسرآفتاب »
نتیجه اخلاقی
شما همیشه سر کوچتون وای میسی
با دوستات خجالت نمیکشی هان؟

همیشه که نه ولی گهگاهی هستیم خجالت نداره کار بدی نمیکنیم
تازه حواسمون به محله هست اتفاقا چند وقت پیش دوتا پسر ازاین ژیگول هاش
(موهاش از یه طرف اومده تو دهنش ابرو اصلاح کرده و..)

انداخته بود دنبال یکی از دخترای محله اونم داشت مثل ابر گریه میکرد ومثل فشنگ میومد
(من که ندیدمش بچه ها این توضیحو دادن)

یهو دیدم صدام زدند رفتم دیدم آره دعوا میخواد بشه یه خورده گوشمالیشون کردن
خلاصه تا رفتم جمعش کردن نصیب من نشد
خیلی دوستان نامردن تک خوری کردن


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
قبول دارم ولی چکار کنم
شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۱۰:۴۸ قبل از ظهر نمایش پست [12]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



امروز بلاخره قضیه رو بهش گفتم (البته با حفظ حالت تدافعی)
طرف یه نگاه به من کرد یه نگاه به ماشین هنوز تو فاز هنگ بود حدودا ربع ساعت میخندید باورش نمیشد میگفت داری دستم میندازی مگه میشه همچین چیزی
ازمن تاکید واز اون تکذیب

بعدش گفت شاید سوییچ داشتین درو باز کردینگفتم اگه سوییچو داشتیم که خدا میدونه الان کجا بودیم 
گفت اگه راست میگی امتحان کنیم خلاصه من هم شروع کردم
طرف چشماش 4تا شده بود
و میخندید اصن یه وضی


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد
صفحه 1 از 2 < 1 2 > آخرین »



برچسب ها
قبول ، دارم ، ولی ، چکار ، کنم ،

« کلیپ ارسالی من ب شبکه2 | خاطره داغ »

 











انجمن یاران منتظر

چت روم یاران منتظر

چت روم و انجمن مذهبی امام زمان



هم اکنون 03:50 بعداز ظهر