| آخرین ارسال ها |
| نوار پیام ها |
|
مدیریت پیام ها |
| امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
| اطلاعات نویسنده |
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۱۱ قبل از ظهر
|
||||||||||
|
بانو
شماره عضویت :
1883
حالت :
ارسال ها :
1670
محل سکونت : :
خیلیا می دونن کجام...
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
173
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
23379
پسند ها :
1359
تشکر شده : 2161
|
داشتن مغز دلیل قطعی بر انسان بودن نیست ! پـســتـه و بـادام هــم مـغز دارن !
برای انسان بودن باید شعــــــــــــور داشت !!!!
می پسندم 4 0 4 
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||||||||
|
|
||||||||||
| اطلاعات نویسنده |
حرفای خودمونی/شماهم دلتون خواست حرف بزنید
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۴۱ قبل از ظهر
[1]
|
|||
|
بانو
شماره عضویت :
1883
حالت :
ارسال ها :
1670
محل سکونت : :
خیلیا می دونن کجام...
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
173
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
23379
پسند ها :
1359
تشکر شده : 2161
|
عزیز علی ان اری الخلق ولا تری
((بسیار سخت است که خلق راببنم وتورا نبینم)) ((فرازی از دعای ندبه))  می پسندم 2 0 2
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
|
|
|||
| اطلاعات نویسنده |
حرفای خودمونی/شماهم دلتون خواست حرف بزنید
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۵۵ قبل از ظهر
[2]
|
|||
|
بانو
شماره عضویت :
1883
حالت :
ارسال ها :
1670
محل سکونت : :
خیلیا می دونن کجام...
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
173
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
23379
پسند ها :
1359
تشکر شده : 2161
|
حضرت امام مهدی (عج):
ستمكاران پنداشتند كه حجت خدا نابود شدنی است، در حالی كه اگر به ما اجازه سخن گفتن داده می شد شك و تردید از میان بر داشته می شد. 
می پسندم 1 0 1
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
|
|
|||
| اطلاعات نویسنده |
حرفای خودمونی/شماهم دلتون خواست حرف بزنید
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۱۱ قبل از ظهر
[3]
|
|||
|
بانو
شماره عضویت :
1883
حالت :
ارسال ها :
1670
محل سکونت : :
خیلیا می دونن کجام...
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
173
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
23379
پسند ها :
1359
تشکر شده : 2161
|
|
|||
| امضای کاربر : سولماز19 |
 اللهم عجل لولیک الفرج |
|
|
| اطلاعات نویسنده |
حرفای خودمونی/شماهم دلتون خواست حرف بزنید
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۱۴ قبل از ظهر
[4]
|
|||
|
بانو
شماره عضویت :
1883
حالت :
ارسال ها :
1670
محل سکونت : :
خیلیا می دونن کجام...
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
173
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
23379
پسند ها :
1359
تشکر شده : 2161
|
خدایا مرا ببخش به خاطر تمام درهایی که کوبیدم و خانه تو نبود
 می پسندم 0
|
|||
|
|
|
|||
| اطلاعات نویسنده |
حرفای خودمونی/شماهم دلتون خواست حرف بزنید
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۲۸ قبل از ظهر
[5]
|
|||
|
بانو
شماره عضویت :
1883
حالت :
ارسال ها :
1670
محل سکونت : :
خیلیا می دونن کجام...
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
173
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
23379
پسند ها :
1359
تشکر شده : 2161
|
روی پـــــرده کعــبه این آیه حک شده اســت :
نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ و مـــن . . . هنــــوز و تا همیشــه به همین یک آیــه دلخــوشــــم ” بندگانم را آگاه کن که من بخشنده ی مهــــربانم ! “ 
می پسندم 0
|
|||
|
|
|
|||
| اطلاعات نویسنده |
حرفای خودمونی/شماهم دلتون خواست حرف بزنید
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۳۴ قبل از ظهر
[6]
|
|||
|
بانو
شماره عضویت :
1883
حالت :
ارسال ها :
1670
محل سکونت : :
خیلیا می دونن کجام...
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
173
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
23379
پسند ها :
1359
تشکر شده : 2161
|
کودکی با پاهای برهنه بر روی برفها ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه می کرد
زنی در حال عبور او را دید . او را به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش خرید و گفت: مواظب خودت باش کودک پرسید: ببخشید خانم شما خدا هستید؟ زن لبخند زد و پاسخ داد: نه من فقط یکی از بنده های خدا هستم کودک گفت:می دانستم با او نسبت دارید…  می پسندم 0
|
|||
|
|
|
|||
| اطلاعات نویسنده |
حرفای خودمونی/شماهم دلتون خواست حرف بزنید
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۳۵ قبل از ظهر
[7]
|
|||
|
بانو
شماره عضویت :
1883
حالت :
ارسال ها :
1670
محل سکونت : :
خیلیا می دونن کجام...
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
173
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
23379
پسند ها :
1359
تشکر شده : 2161
|
همیشه به یاد داشته باش؛
در مجلسی وارد شدی زبانت را نگه دار در سفره ای نشستی شکمت را نگه دار در خانه ای وارد شدی چشمانت را نگه دار در نماز ایستادی دلت را نگه دار 
می پسندم 0
|
|||
|
|
|
|||
| اطلاعات نویسنده |
حرفای خودمونی/شماهم دلتون خواست حرف بزنید
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۳۸ قبل از ظهر
[8]
|
|||
|
بانو
شماره عضویت :
1883
حالت :
ارسال ها :
1670
محل سکونت : :
خیلیا می دونن کجام...
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
173
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
23379
پسند ها :
1359
تشکر شده : 2161
|
ماهیها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند و چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند... تلاطمهای زندگی حکمتی از خداست پس از خدا بخواهیم دلهایمان آرام باشد نه اطرافمان .
می پسندم 1 0 1
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
|
|
|||
| اطلاعات نویسنده |
حرفای خودمونی/شماهم دلتون خواست حرف بزنید
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۴۳ بعد از ظهر
[9]
|
|||
|
عالی بود همگی اموزنده و خوب و عالی بودن مرسی سولماز خانم تشکرات فراوان
می پسندم 1 0 1
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
|
|
|||
| اطلاعات نویسنده |
حرفای خودمونی/شماهم دلتون خواست حرف بزنید
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۳۶ بعد از ظهر
[10]
|
|||
|
بانو
شماره عضویت :
1883
حالت :
ارسال ها :
1670
محل سکونت : :
خیلیا می دونن کجام...
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
173
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
23379
پسند ها :
1359
تشکر شده : 2161
|
نه می‌خواهم به تور ایتالیا و اسپانیا بیفتم
نه بادام‌ِ چشمهای چینی‌ها و ژاپنی‌ها را ویار کرده‌ام و نه نسیم دُبی و استانبول به کلّه‌ام زده نه هوس دوبیتی باباطاهر دارم نه منار جنبان دلم را می‌لرزاند نه مات‌ِ کیشم نه موجی‌ِ خزر فاتحه‌ی سعدی و حافظ را هم از همین‌جا پست می‌کنم آقا میدونه... من فقط یک بلیت رفت‌ِ مشهد می‌خواهم حتی‌الامکان بی برگشت..  می پسندم 2 0 2
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
|
|
|||
| اطلاعات نویسنده |
حرفای خودمونی/شماهم دلتون خواست حرف بزنید
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۵۵ بعد از ظهر
[11]
|
|||
|
عضو
شماره عضویت :
901
حالت :
ارسال ها :
761
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
283
اعتبار کاربر :
8583
پسند ها :
894
تشکر شده : 676
|
هر کس بدی کند بیمار است
 روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود . علت ناراحتی‌اش را پرسید. مرد پاسخ داد:در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم . سلام کردم. جواب نداد و با بی اعتنایی و خود خواهی گذشت و رفت.و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم. اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود سقراط گفت : چرا رنجیدی؟ مرد با تعجب گفت:خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.سقراط پرسید: اگر در راه کسی را می‌دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچد آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟مرد گفت: مسلم است که هرگز دلخور نمی‌شدم.آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود. سقراط پرسید:به جای دلخوری چه احساسی می‌یافتی و چه می‌کردی؟مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت. و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم .سقراط گفت: همه این کارها را به خاطر آن می‌کردی که او را بیمار می‌دانستی .آیا انسان تنها جسمش بیمار می‌شود؟و آیا کسی که رفتارش نا درست است، روانش بیمار نیست ؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی‌شود؟ بیماری فکری و روان نامش غفلت است.و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد.و به او طبیب روح و داروی جان رساند.پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده.بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است. زندگی ارام می پسندم 6 0 6
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
|
|
|||
| اطلاعات نویسنده |
حرفای خودمونی/شماهم دلتون خواست حرف بزنید
چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۶:۲۹ بعد از ظهر
[12]
|
|||
|
بانو
شماره عضویت :
1883
حالت :
ارسال ها :
1670
محل سکونت : :
خیلیا می دونن کجام...
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
173
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
23379
پسند ها :
1359
تشکر شده : 2161
|
نوشته شده توسط : سید »
هر کس بدی کند بیمار است
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود . علت ناراحتی‌اش را پرسید. مرد پاسخ داد:در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم . سلام کردم. جواب نداد و با بی اعتنایی و خود خواهی گذشت و رفت.و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم. اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود سقراط گفت : چرا رنجیدی؟ مرد با تعجب گفت:خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.سقراط پرسید: اگر در راه کسی را می‌دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچد آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟مرد گفت: مسلم است که هرگز دلخور نمی‌شدم.آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود. سقراط پرسید:به جای دلخوری چه احساسی می‌یافتی و چه می‌کردی؟مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت. و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم .سقراط گفت: همه این کارها را به خاطر آن می‌کردی که او را بیمار می‌دانستی .آیا انسان تنها جسمش بیمار می‌شود؟و آیا کسی که رفتارش نا درست است، روانش بیمار نیست ؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی‌شود؟ بیماری فکری و روان نامش غفلت است.و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد.و به او طبیب روح و داروی جان رساند.پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده.بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است. زندگی ارام ممنون سید می پسندم 0
|
|||
|
|
|
|||
| امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
|
برچسب ها
|
| حرفای ، خودمونی/شماهم ، دلتون ، خواست ، حرف ، بزنید ، |
|
|
دانلود محتوای موضوع
پرینت موضوع
ارسال این موضوع به یک دوست
