انجمن یاران منتظر

ختم قرآن



آخرین ارسال ها
پروژه کرونا(COVID 19) ..:||:.. لیست برنامه ختم قرآن یاران منتظر ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین امسال اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. تا حالا به لحظه تحویل سال 1450 فکر کردید!!؟؟ ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین سال 1395 اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. اگر بفهمید بیشتر از یک هفته دیگر زنده نیستید، چی کار می کنید؟! ..:||:.. **متن روز پدر و روز مرد** ..:||:.. الان چتونه؟ ..:||:.. 🔻هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی ..:||:.. ღ ღ ღتبریک ازدواج به دوست خوبم هستی2013 جان عزیز ღ ღ ღ ..:||:..

نوار پیام ها
( یسنا : ▪️خــداحافظ مُــــحَرَّم 😭 نمى دانم سال دیگر دوباره تو را خواهم دید یا نه؟!... 🖤اما اگر وزیدى و از سَرِ کوى من گذشتى، سلامَم را به اربابم برسان... ◾️ بگو همیشه برایَت مشکى به تَن مى کرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود!... ◾️بگو گرچه جوانى مى کرد، اما به سَرِ سوزنى ارادتش هم که شده، تو را از تَهِ دل دوست داشت... ◼️با چاى روضه تو و نذری ات، صفا مى کرد و سَرَش درد مى کرد براى نوکرى... 🏴 مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مى سپارم... و دلم شور مى زند براى \"صَفر\"ى که دارد از \"سَفَر\" مى رسد... # )     ( سینا : حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها): «ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَدیرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ؛ خداوند پس از غدیرخم برای کسی حجّت و عذری باقی نگذاشت.» «دلائل الإمامَه، ص 122» )     ( فاطمه 1 : ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ ای وسعت دل‌های شکسته، حَرَمت. (شهادت حضرت زهرا تسلیت باد) )     ( programmer : امام علی (ع):مردم سه گروهند: (1) دانشمندی خدایی، (2) دانش آموزی بر راه رستگاری (3) و پشه های دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که از پی هر جنبنده و هر صدا می روند، و با وزش هر بادی، حرکت می کنند، نه از پرتو دانش، روشنی یافتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند. )     ( programmer : امام علی ع : عاقل ترین مردم کسی است که عواقب کار را بیشتر بنگرد. )     ( programmer : امام علی (ع):دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد. )     ( programmer : امام علی(ع): در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند )     ( سینا : هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ی خاك جریان دارد، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. )     ( programmer : فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است....(مقام معظم رهبری) )     ( سینا : یاران! شتاب كنید ، قافله در راه است . می گویند كه گناهكاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهكاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند )     ( سینا : برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ**اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! )     ( فاطمه 1 : ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن +++ چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس‌کوچه‌های خاکی قلبم عبور کن +++ آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن )     ( سینا : دود می خیزد ز خلوتگاه من کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟ با درون سوخته دارم سخن کی به پایان می رسد افسانه ام ؟ )    
مدیریت پیام ها


اگر این اولین بازدید شما از انجمن یاران منتظراست ، میبایست برای استفاده از کلیه امکانات انجمن عضو شوید و یا اگر عضو انجمن می باشید وارد شوید .


انجمن یاران منتظر » وقایع التفاقیه » دلنوشته های واقعی و خاطرات اعضاء یاران » خاطره ای از اولین سفر من با همسرم



خاطره ای از اولین سفر من با همسرم

سلام چند روز بعد از عقدمون راهی مشهد شدیم ، قرار بر این بود فقط بریم زیارت یعنی صبح بریم مشهد بعدازظهر هم برگردیم ، از روستای ما تا مشهد 2ساعت و نیم الی 3ساعت راه است ولی با اتوبوس 4ساعت(جدیداً ساعت میزنن نباید زودتر از 4ساعت به مقصد برسن) خلاصه راهی مشهد شدیم و تویه اتوبوس از نون های محلی که مادرم برامون درست کرده بودن خوردیم رسیدیم مشهد از ترمینال راهی مسافر خانه ، مسافرخونه چنگی به دل نزد و تصمیم گرفتیم بریم هتل ( از هتل میومدی
ohxvi hd hc h,gdk stv lk fh ilsvl


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد

اطلاعات نویسنده
شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۵ بعد از ظهر
عضو
rating
شماره عضویت : 431
حالت :
ارسال ها : 2349
محل سکونت : : یکی از روستا های خراسان رضوی تا مشهد 3ساعت راه هست
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 528
دعوت شدگان : 2
اعتبار کاربر : 25093
پسند ها : 1627
حالت من :  Khoshhal.gif
تشکر شده : 3862
وبسایت من : وبسایت من


مدال ها:6
مدال صندلی داغ
مدال صندلی داغ
مدال ازدواج
مدال ازدواج
نشان تقدیر
نشان تقدیر
مدال 2 سالگی عضویت
مدال 2 سالگی عضویت
مدال خبرنگاری
مدال خبرنگاری
کاربران برتر
کاربران برتر

|


سلام

چند روز بعد از عقدمون راهی مشهد شدیم ، قرار بر این بود فقط بریم زیارت یعنی صبح بریم مشهد بعدازظهر هم برگردیم ، از روستای ما تا مشهد 2ساعت و نیم الی 3ساعت راه است ولی با اتوبوس 4ساعت(جدیداً ساعت میزنن نباید زودتر از 4ساعت به مقصد برسن) خلاصه راهی مشهد شدیم و تویه اتوبوس از نون های محلی که مادرم برامون درست کرده بودن خوردیم

رسیدیم مشهد از ترمینال راهی مسافر خانه ، مسافرخونه چنگی به دل نزد و تصمیم گرفتیم بریم هتل ( از هتل میومدی بیرون چند متر اونطرف تر حرم بود ) وسایلمونو گذاشتیم هتل و نهار هم مادر همسرم برامون درست کرده بودن خوردیم  و رفتیم حرم ( حرم شلوغ بود خیلی خیلی زیاد)

رفتیم سمت پنجره فولاد ، خیلی شلوغ بود و  تا  دستم رسید به پنجره بعد چند ثانیه برگشتم که بقیه هم راحت بتونن زیارت کنن ( اما بعضی ها مراعات نمیکنن) چند سال پیش رفتم به سمت ضریح خیلی شلوغ نبود دستم رسید به ضریح داشتم برمی گشتم  یه عزیز هیکلی چون جا باز کنه  یه تنه محکم زد به من که بچه بودم اون موقعه  /   منم عصبی شدم و با خودم گفتم حالا دستم برسه به ضریح چه فایده  / امام رضا به اینا بفهمون نباید باعث ناراحتی بقیه بشن خخخخخ  

خلاصه بعد از زیارت رفتیم طبقه پایین حرم و نماز و قرآن و دعا خوندیم / نماز مغرب و عشا هم حرم بودیم و بعد از حرم اومدیم بیرون که شام بخوریم /  من گفتم کلاً با غذای بیرون مشکل دارم و میترسم مریض بشیم/ خانمم گفتن باشه دوتا آبمیوه می خوریم ، میریم هتل همون غذای که مادر برامون درست کردنو میخوریم

داشتیم برمیگشتیم هتل که یه آقا و خانم با هم دعواشون شده بود و خانمه به شوهرش گفت خفه شو و سیلی محکمی زد به شوهرش ، من به خانمم گفتن نگاه نکن که بد اموزی داره خخخخ باز آقایه خانمشو هل داد و یکی محکمتر زد به صورت خانمش و نوبت من بود که نگاه نکنم خخخخخخ

اومدیم هتل و تلویزیون روشن کردم بزنم شبکه خبر که چه خبر از عربستان و آمریکا که خانم گفتن میخوام فیلم شبکه تهران (دختر امپراطور) رو ببینم ، منم اینقد بدم میاد از این فیلم که نگو خخخ چون از اول نگاه نکردم نمیدونم چی به چی هست کدوم خواهر خوبه کدوم بد هست کدوم جاسوس هست کدوم نیست خخخخ فیلمشم یک ساعت هست به زودی تموم نمیشه خخخخ به خانمم گفتم من اصلاً فیلم نگاه نمیکنم فقط فیلم تنهایی لیلا رو تا خواستم نگاه کنم گفتن قسمت آخرش دیشب بود و تموم شد خخخخ

 زدم شبکه تهران تا خانم فیلمو نگاه کنن  خودمم زنگ زدم از  هتل برامون غذا بیارن 

غذا خوردیم و فیلم باهم نگاه کردیم ( به جون خودم اگه من فهمیدم فیلمه چی شد خخخ فقط دعا میکردم زود تموم شه خخخ)

بعدش رفتیم عکس یادگاری گرفتیم و راهی بازار شدیم / منم به شوخی می گفتم خانم قلب من ضعیف هست بیا زودی از بازار بریم بیرون خخخخ

من برای همسرم  یه چادر مشکی قشنگ گرفتم / خانم هم یه ساعت قشنگ گرفتن برای من

ساعت 12:30 شب عکسمون اماده شد و تحویل گرفتیم و رفتیم هتل 

صبح دل هر دومون درد میکرد به خانمم گفتم غذای بیرون با ما نمیسازه خانم / صبحانه چیزی نخوریم و راهی حرم شدیم بعد از زیارت راهی ترمینال و ساعت 6 بعداز ظهر رسیدم خونه

راستی من و خانمم ،  دختر عمو   پسرعمو هستیم و خانواده هاون شدید مارو تحویل میگیرن خخخخ 




ویرایش موضوع توسط : احسان فقط خدا
در تاریخ : شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴ ۰۱:۳۵ بعد از ظهر



















  می پسندم 5     1  4 
 
 
تعداد پسند های ( 5 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 1 ) از این کاربر


    * پاسخ با بیشترین پسند
  1. پسندها :5 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  2. پسندها :5 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  3. پسندها :2 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  4. پسندها :2 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  5. پسندها :1 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید

















امضای کاربر : احسان فقط خدا
سربازم

سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران

آموزشی 08 خاش


سخنی از من سرباز: قدر امنیت قدر آبی که می خوریم قدر ظرف غذایمان قدر راحتی خواب شب ،  قدر مراسمات شب نشینی و اعیاد و شهادت ها ، قدر خیلی چیزهای حتی ساده  را بدانیم حتی قدر اینکه راحت نشسته ایم و میتوانیم بدون ترسی حرف بزنیم حرف های روزانه، قدر بدانیم و شاکر.....

زنده باد کسانی که در مناطق محروم برای آسایش مردم عزیز ایران به دور از آسایش  و رفاه زندگی میکنن

زنده باد کشور همیشه سرافراز ایـــــــران



 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خاطره ای از اولین سفر من با همسرم
شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۹ بعد از ظهر نمایش پست [1]
بانو
rating
شماره عضویت : 38
حالت :
ارسال ها : 848
محل سکونت : : همونجا
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 603
دعوت شدگان : 3
اعتبار کاربر : 5903
پسند ها : 869
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/12.jpg
تشکر شده : 520




به به مبارک باشد 
شیرینیش کجاست پس






پیوندتان را با تقدیم هزاران گل سرخ تبریک میگویم

و زندگی پر از عشق و محبت را برایتان آرزو میکنم


 


  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : ملیسا70
انسان 2 سال نیاز دارد
که حرف زدن بیاموزد
و 50 سال نیاز دارد
تا سکوت را بیاموزد..
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خاطره ای از اولین سفر من با همسرم
شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۳۷ بعد از ظهر نمایش پست [2]
عضو
rating
شماره عضویت : 748
حالت :
ارسال ها : 1081
محل سکونت : : حومه اصفهان؟؟؟؟
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 434
دعوت شدگان : 1
اعتبار کاربر : 6220
پسند ها : 696
حالت من :  Ghamgin.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/09.jpg
تشکر شده : 432



خوشبخت بشین






حالا هی به رخ بکش دوماد شدنتو



  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : جواد 110



صبــــــــــــــــــــح نزدیکـــــ استـــ(او خواهد آمد...)ـــــــــــــــ
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خاطره ای از اولین سفر من با همسرم
شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴ ۰۵:۴۳ بعد از ظهر نمایش پست [3]
عضو
rating
شماره عضویت : 1535
حالت :
ارسال ها : 1343
محل سکونت : : زنجان
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 249
اعتبار کاربر : 9930
پسند ها : 507
حالت من :  Movafagh.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (6).jpg
تشکر شده : 1638



به به ان شالله زندگی خوبی داشته باشی داداش
منم  ازدواج می خواااااااام
لبخند



  می پسندم        0 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خاطره ای از اولین سفر من با همسرم
شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴ ۰۷:۰۴ بعد از ظهر نمایش پست [4]
مدیر انجمن مطالب جالب
rating
شماره عضویت : 658
حالت :
ارسال ها : 2423
محل سکونت : : پایتخت
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 341
اعتبار کاربر : 31653
پسند ها : 1693
محل سکونت : tehran.jpg
حالت من :  Sarbezir.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (22).jpg
تشکر شده : 4530



به به چه رمانتیک و عالی
ان شالله همیشه زندگیتون توش عشق موج بزنه


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : یگانه 313


صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین
ارباب ما معلم عیسی ابن مریم است
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خاطره ای از اولین سفر من با همسرم
شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴ ۰۸:۳۷ بعد از ظهر نمایش پست [5]
عضو
rating
شماره عضویت : 371
حالت :
ارسال ها : 831
محل سکونت : : اصفهان
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 223
دعوت شدگان : 1
هشدارها : 1
اعتبار کاربر : 6586
پسند ها : 1229
حالت من :  Konjkav.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/10.jpg
تشکر شده : 656
وبسایت من : وبسایت من



بسم الله
وقتی بعد مدت ها اومدم انجمن با دیدن این خبر خیلی خوشحال شدم.دوست عزیزم خیلی خوشحالم ازدواج کردید و این سنت حسنه رو به جا اوردید ان شاالله در تمام مراحله زندگی موفق و پیروز باشید.
یا مهدی (عج) 


  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : abbas.isfahan
امضا ندارم انگشت بزنم قبوله ؟!؟!؟

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خاطره ای از اولین سفر من با همسرم
شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴ ۰۹:۱۴ بعد از ظهر نمایش پست [6]
عضو
rating
شماره عضویت : 1311
حالت :
ارسال ها : 1657
محل سکونت : : هرجا خطری تره
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 519
دعوت شدگان : 1
اعتبار کاربر : 16628
پسند ها : 1231
حالت من :  khab-alood2.gif
تشکر شده : 2189



والا من که فقط ی سوال برام پیش اومد
احسان تو انگشتات درد نمیگیره ایقد تایپ میکنی؟؟


  می پسندم 5     0  5 
 
 
تعداد پسند های ( 5 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : تنهاترین سردار

    با ولایتیم تااااااااااااااااااا شهادت
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خاطره ای از اولین سفر من با همسرم
یکشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۴ ۱۲:۳۶ قبل از ظهر نمایش پست [7]
عضو
rating
شماره عضویت : 1703
حالت :
ارسال ها : 1106
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 197
اعتبار کاربر : 5114
پسند ها : 444
تشکر شده : 0



ان شاالله سال آینده خدا یه 11 قلو بهتون بده دیگه نتونی بیای چت روم و انجمن


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خاطره ای از اولین سفر من با همسرم
یکشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۴ ۱۲:۳۷ قبل از ظهر نمایش پست [8]
عضو
rating
شماره عضویت : 1703
حالت :
ارسال ها : 1106
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 197
اعتبار کاربر : 5114
پسند ها : 444
تشکر شده : 0



نوشته شده توسط : وحید زنجانی »
به به ان شالله زندگی خوبی داشته باشی داداش
منم  ازدواج می خواااااااام
لبخند



آخه کی به تو زن میده؟!!!!!!!!!!!


  می پسندم        0 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خاطره ای از اولین سفر من با همسرم
یکشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۴ ۰۲:۵۱ قبل از ظهر نمایش پست [9]
عضو
rating
شماره عضویت : 877
حالت :
ارسال ها : 3064
محل سکونت : : مازندران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 666
اعتبار کاربر : 20548
پسند ها : 1963
محل سکونت : shomal.jpg
حالت من :  Gig.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (5).gif
تشکر شده : 4052
وبسایت من : وبسایت من


عضو غایب <br /> در این دیار ســـربی ، یک استکان، هـوا نیســــــت<br /> <br /> درد و غم و مرض هست؛ یک جرعه ی دوا نیست<br /> <br /> مــعشوقه هـــای این شهر بر چهره، مــاسک دارند<br /> <br /> اح


نوشته شده توسط : abbas.isfahan »
بسم الله
وقتی بعد مدت ها اومدم انجمن با دیدن این خبر خیلی خوشحال شدم.دوست عزیزم خیلی خوشحالم ازدواج کردید و این سنت حسنه رو به سال به سال به جا اوردید ان شاالله در تمام مراحله زندگی موفق و پیروز باشید.
یا مهدی (عج) 


به  قول عباسی ان شاءالله این سنت حسنه رو سال به سال تکرار کنی من بی تقصیرم.والا....

کاش منم یه دختر عمویی دخترخاله ای دختر دایی دخترعمه ای چیزی داشتم...

احسانی مبارکه


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : بلاغ مبین

 
  و بر ما [وظيفه ‏اى] جز رسانيدن آشكار [پيام] نيست    


گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خاطره ای از اولین سفر من با همسرم
یکشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۴ ۰۴:۴۷ بعد از ظهر نمایش پست [10]
عضو
rating
شماره عضویت : 1703
حالت :
ارسال ها : 1106
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 197
اعتبار کاربر : 5114
پسند ها : 444
تشکر شده : 0



نوشته شده توسط : بلاغ مبین »
نوشته شده توسط : abbas.isfahan »
بسم الله
وقتی بعد مدت ها اومدم انجمن با دیدن این خبر خیلی خوشحال شدم.دوست عزیزم خیلی خوشحالم ازدواج کردید و این سنت حسنه رو به سال به سال به جا اوردید ان شاالله در تمام مراحله زندگی موفق و پیروز باشید.
یا مهدی (عج) 


به  قول عباسی ان شاءالله این سنت حسنه رو سال به سال تکرار کنی من بی تقصیرم.والا....

کاش منم یه دختر عمویی دخترخاله ای دختر دایی دخترعمه ای چیزی داشتم...

احسانی مبارکه


تنها راهت اینه که بری با یکی از اون عروسان غمگین ازدواج کنی


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خاطره ای از اولین سفر من با همسرم
سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۴ ۱۲:۰۴ بعد از ظهر نمایش پست [11]
بانو
rating
شماره عضویت : 982
حالت :
ارسال ها : 526
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 358
اعتبار کاربر : 3214
پسند ها : 337
حالت من :  Mehraboon.gif
تشکر شده : 87
وبسایت من : وبسایت من



مبارک باشه.ان شاءالله خوشبخت و عاقبت بخیر بشین وزندگیتون سرشار از آرامش باشه


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : عاشق شهدا
 

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خاطره ای از اولین سفر من با همسرم
سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۴ ۱۲:۵۱ بعد از ظهر نمایش پست [12]
عضو
rating
شماره عضویت : 2401
حالت :
ارسال ها : 79
محل سکونت : : ی جای خوبـــــــــ(:
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 174
اعتبار کاربر : 1336
پسند ها : 69
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (23).jpg
تشکر شده : 57


عضو غایب مسافرت (:


خیلی خیلی مبارکه

خاطره  شیرین وقشنگی بود ایشالله  زندگیتون هم سرشار ازقشنگی وشیرینی باشه

خوشبخت وعاقبت بخیرشین



  می پسندم        0 
















امضای کاربر : حجاب اسمانی


عزیز میگفت : 

       
             بَرایِ دَر کِنارِ هَم موندَن بایَد 
        خِیلی چیزا رو بَخشید ، 
        خِیلی حَرفارو نشنیده گِرِفت ،
        از خِیلی کارها عُبور کَرد ..‌
        بَرایِ دَر کنارِ هَم موندَن بایَد 
       بَخشنده‌ ترین و قوی‌ ترین بود ؛ نه زیباترین و باهوش‌ترین .. 
       آدَما وَقتی میتونن مُدَت‌ هایِ طولآنی کِنارِ هَم بمونن
       که یاد بگیرَن چطور باهَم کِنار بیان ! 
      اگه گآهی تو حالِ خوب هم شریک نِمیشن ،
      دَستی هَم به حالِ بدِ هَم نکِشن ! 
     هیچ حالِ بَدی موندِگار نِمیمونه ، 
     هَمونطور که حالِ خوب هَم ، هَمیشِگی نیست .. ! 
 
  عزیز میگفت : 
 
              اَول از هَر چیزی برایِ دَر کِنارِ هَم موندَن بایَد 
        یاد بگیری چطور میشه با کوچیک‌ ترین چیزها ، 
       از زِندِگی لِذت بُرد ، خندید و شآد بود . . !

گزارش پست !


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد


برچسب ها
خاطره ، ای ، از ، اولین ، سفر ، من ، با ، همسرم ،

« بد شانسی پشت بدشانسی برای احسان + عکس | خوشبختی یعنی این+عکس! »

 











انجمن یاران منتظر

چت روم یاران منتظر

چت روم و انجمن مذهبی امام زمان



هم اکنون 04:26 پیش از ظهر