آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ ۰۹:۱۴ قبل از ظهر
|
|||||||
عضو
شماره عضویت :
1747
حالت :
ارسال ها :
486
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
214
اعتبار کاربر :
6681
پسند ها :
576
تشکر شده : 523
|
سلام دوستان به مناسب این که در ماه محرم هستیم
آشنایی بیشتر با این واقعه ی مهم کربلا بنده می خواستم در مطالعات خودم در کتاب حماسه ی حسینی شمارو شریک بدونم و بخشی هایی از این کتاب رو برای شما در اینجا بنویسم البته هر کدوم از دوستان که این کتاب رو مطالعه کرده اند می توانند در اینجا مطالبی از این کتاب استاد مطهری را در اینجا قراربدند در پناه حق
می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
حماسه ی حسینی
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ ۰۹:۳۷ قبل از ظهر
[1]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
1747
حالت :
ارسال ها :
486
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
214
اعتبار کاربر :
6681
پسند ها :
576
تشکر شده : 523
|
فصل اول : حماسهی حسینی
معنی حماسه حماسه در لغت به معنی شدت وصلابت وگاهی به معنی شجاعت وحمیت است علمای شعر شناس منظومه های شعری را از نظر محتوی یعنی از نظر معنی وهدف شعر به اقسامی تقسینم می کنند بعضی از این منظومی های وعظی و اندرزی ، بعضی غنایی وبعضی حماسی اند . در جنگ صفین اماعلی نمی خواستند با معاویه جنگ را شروع کنند وتمام تلاششان این بو د که مشکلات را و اختلافات را حل کنند او معاویه ویا رانش را به اصطلاح روبراه کند ام ایک وقتی متوجه شدند که معاویه ویارانش شریعه ی فرات را گرفته اند. و امام از طرفی می خواستند مذاکره کنند ولی آنها نمی خواستند قبول کنند و از طرفی یا باید اصحابش از تشنگی از پادر بیایند یا بجنگد جنگی که دشمن آغاز کرده . در نهج البلا غه مده است امام یک خطبه ی چند سری خواند وفرمودند اینها گرسنه ی چنگند و از شما غذا می خواهند اما از دم شمشیری لشگریانم نمیگویم بجنگید بروید یکی از این دوکار را انتخاب کنید : یا تن به ذلت بدهید که آب را ببرند وشما نگاه کنید یا اینکه این تیغها را از خون این ناکسان سیراب کنبد تا خودتان سیراب شوید زندگی این است که بمیرید ولی فائق باشید ومردن این است که زنده باشید ولی تو سری خور با این سخنان آنچنان هیجانی به وجو آوردند امام علی میان اصحابشان که کمتر از دو ساعت همه ی دشمان را از کنار فرات دور کردند و دشمنان از تشنگی له له می زدند امام علی به آنها گفت اجازه بدهید بیایند آب برداند اصحابشان گفتند آنها به ما آب ندادند پس ما به آنها آب نمی دهیم امام فرمودند این کار غیر انسانی است آب یک چیزی است که هر جاندار زنده ای حق استفاده از آن را دارد پس معلوم می شود سخن می تواند حماسی باشد و سخن حماسی یعنی سخنی که در آن بوی از غیر و شجاعت ومردانگیباشد بویی از ایستادگی و مقاومت باشد به شعر یا نثری که چنین ویگی هایی دارد حماسی می گویند می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
حماسه ی حسینی
چهارشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۴ ۰۸:۵۶ قبل از ظهر
[2]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
1747
حالت :
ارسال ها :
486
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
214
اعتبار کاربر :
6681
پسند ها :
576
تشکر شده : 523
|
دو صفحه ی تاریخچه ی کربلا
حادثه ی عاشورا وتاریخچه ی کربلا دو صفحه دارد : یک صفحه ی سفید ونو انی و یک صفحه ی تاریک و سیاه وظلمانی که هر دو صفحه اش یا بی نظیر است یا کم نظیر . اما صفحه ی تاریک وسیاه اش از این نظر تاریک و سیاه است که در آن فقط جنایت کم نظیر یا بی نظیر می بینیم یک و حساب کردم در حدود بسیتو یک نوع ائانت وپستی در این جنایت دیدم وخیال هم در دنیا چنین جنایت پیدا شود البته در تاریخچه جنگ های صلیبی جنایتهای اروپاییها خیلی عجیب است واین که جرئت نمی کنم که بگویم حادثه کزبلا از نظر جنایت نظیر ندارد . شرقی هرگز از نظر جنایت به پای غربی نم رسد شما اگر در تاریخ مشرق زمین بگرید ،دو جنایت را حتی در دستگاه اموی پیدا نمی کنید: یکی آتش زدن زنده زنده ودیگری قتل عام کردن زنان ولی در تاریخ مغرب زمین یک امر شایعی این دو جنایت فراوان دیده می شود . هنوز باور نکنید اینها روحیه ی انسانی داشته باشند. آنچه در ویتنام صورت می گیرد ادامه ی روحیه ی جنگهای صلیبی وجنگ های اندلس انهاست این کار که چند هزار نفر را زنده زنده در کورهی آتش بگذارند ولو افراد جانی هم باشند کار مشرق زمینی نیست این جنایت که در صحرای سینا دهها هزار سرباز را آب و ونان ندهند تا از گرسنگی بمیرند برای اینکه اگر اسیر بگیرند باید به آنها نان بدهند فقط مال غربی است . اگر مردم فلسطین یهودیها ی ملی اهل همان فلسطین بوند که این جنایتها واقع نمی شد . این جنایتها همه مال یهودی غربی است. به هر حال من جرئت نمی کنم بگویم مثل جنایت کربلا در دنیا وجود نداشته است ولی می توانم بگویم در مشرق زمین وجود نداشته است . از این نظر حادثه ی کربلا یک جنایت و ترازدی است یک مصیبت است یک رثا است این صفحه را نگاه می کنیم کشتن جوان می بینیم کشتن شیر خواره می بینیم زنو بچه شلاق زدن می بینیم و..... واضح است وقتی این حادثه را از این جنبه نگاه می کنیم آن که می خورد قهرمان نیست ،آن بیچاره ومظلوم است قهرمان حادثه از این نگاه یید بن معاویه است عبید الله ابن زیاد و... است و غیر از مرثیه چیزی نیست که بگوییم . اما آیا تاریخچه ی عاشورا همین یک صفحه است آیا فقط رثا است فقط مصیبت است و.چیز دیگری نیست این حادثه یک صفحه ی دیگر هم داد که قهرمان آن پسر معاویه نیست پسر زیاد نیست پسر سعد نیست شمر نیست. در آنجا قهرمان حسین است . در آن صفحه دیگر جنایت نیت تراژدی نیست بلکه حماسه است افتخار است نورا نیت اس تجلی حقیقت و انسانیت است . تجلی حق پرستی است آن صفحه را نگاه می کنیم می گوییم بشریت حق دارد به خودش ببالد اما وقتی صفحه ی سیا هش را مطالعه می کنیم می بینیم بشریت سر افکنده است خودش را مصداق آیه ی 30 سورهی بقره قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ می بیند مسلما جبرئیل امین در مقابل خد اکه فرمودإِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةًسوالی نمی کند بلکه آن دست هاز فرشتگان که فقط صفحه ی سیاه بشریت را می دیدند و صفحه ی دیگر آن را نمی دیدند از خدا این سوال را کردند که آیا می خواهی کسانی را در زمین قرار دهی که فساد کنند وخونرزی وخداوند در جواب به آنها گفت : من چیزی می دانم که شما نمی دانید .
ویرایش ارسال توسط : شهید پلارک
در تاریخ : چهارشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۴ ۰۹:۰۵ قبل از ظهر می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
حماسه ی حسینی
یکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۱۳ بعد از ظهر
[3]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
1042
حالت :
ارسال ها :
2763
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
395
اعتبار کاربر :
19494
پسند ها :
2065
تشکر شده : 1034
|
مطلب خلاصه زیر اقتباس از کتاب حماسه حسینی اثر استاد شهید مرتضی مطهری است
امام حسین علیه السلام در وصیت نامه ای که به برادرش محمد بن حنفیه می نویسد صریحا مطلبی را ذکر می کند و در ان انگیزه اصلی قیام خود را امر به معروف و نهی از منکر ذکر می کند : اِنّی لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاِصْلاحِ فِی اُمَّةِ جَدّی صلی الله علیه و آله اُریْدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اَسیْرُ بِسیرَةِ جَدّی وَ اَبی علی بن ابی طالِبٍ علیه السلام ؛بدانید من برای سرکشی و خوشگذرانی و فساد و ستم از مدینه به سوی کربلا خارج نشدم؛ بلکه فقط برای دنبال کردن اصلاح امّت جدّم قیام کردم و خارج شدم و تصمیم گرفته ام که امر به معروف و نهی از منکر نمایم و سیره جدّم [رسولخدا صلی الله علیه و آله ] و پدرم علی بن ابی طالب علیه السلام را دنبال نمایم.» «فَمَنْ قَبِلَنی بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللّه ُ اَوْلی بِالْحَقِّ وَ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ هذا اَصْبِرُ حَتّی یَقْضِیَ اللّه ُ بَیْنی وَ بَیْنَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمینَ، وَ هذِهِ وَصِیَّتی یا اَخی اِلَیْکَ وَ ما تَوفیقی اِلّا بِاللّه ِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ اِلَیْهِ اُنیبُ؛ پس هر کس این حقیقت را از من بپذیرد [و از من پیروی کند]، پس خدا اولای به حق است [و از خدا پیروی کرده] و هر کس حق را بر من رد کند [و تخلّف نماید]، صبر می کنم تا خداوند بین من و این قوم حکم کند که او بهترین حاکمان است. و این وصیت من است به تو ای برادر. و توفیق من جز به خدا نیست، بر او توکل می کنم و به سوی او می روم امر به معروف و نهی از منکر یگانه اصلی است که ضامن بقای اسلام است یعنی اگر این اصل نباشد اسلامی هم نیست . معروف و منکر یعنی چه ؟ اسلام از باب اینکه نخواسته موضوع امر به معروف و نهی از منکر را به امور معین مثل عبادات , اخلاقیات ,محیط خانوادگی و ... محدود کند , کلمه عام اورده است. معروف یعنی هر کار خیر و نیک امر به معروف لازم است نقطه مقابلش : هر کار زشتی . هر چه که زشت و پلید است اعم از شرک یا فسق یا غیبت یا دروغ یا نمیمه یا تفرقه اندازی یا ربا یا ریا و... امر به معروف و نهی از منکر فقط لفظی نیست بلکه امر به معروف ونهی از منکراستفاده کردن از هر وسیله مشروع برای پیشبرد هدفهای اسلامی است. پس اگر بخواهیم روح امر به معروف و نهی از منکر را با ترجمه فارسی خودمان بیان کنیم باید بگوئیم : لزوم استفاده از هر وسیله مشروع برای پیشبرد اهداف اسلامی . امر به معروف و نهی از منکر مراحلی دارد اول در مرحله دل و ضمیر هست , در مرحله زبان هست , در مرحله دست و عمل هم هست .و این به این معناست که تو باید با تمام وجودت آمر به معروف و ناهی از منکر باشی . اینجا هست که فهمیده می شود امر به معروف و نهی از منکر مرز ندارد بلکه شرایط دارد یعنی امر به معروف و نهی از منکر که جزء فروع دین ماست هرگز از انسان سلب نمی شود شرایطی دارد که باید ان را یاد بگیریم و به کار ببریم . شرایط امر به معروف ونهی از منکر : 1-اگاهی و بصیرت است 2-احتمال اثر 3- شرط قدرت مقام امر به معروف و نهی از منکر در اسلام شما اگر می خواهید بفهمید که مقام امر به معروف و نهی از منکر در اسلام چیست، این روایتی را که در کافی است و از روایات بسیار معروف و قطعی و مسلم ماست و در تمام کتب فقهی و حدیثی معتبر آمده است و مفصلترین حدیث در این باب است مطالعه کنید. من قسمتهایی از آن را برای شما می خوانم، چون همه اش مفصل است. یک قسمتش که اول حدیث هم هست این است که فرمود: در آخر الزمان، مردم ریاکاری پیدا می شوند که دائما آیه قرآن و دعا می خوانند «و یتنسکون» اظهار مقدس مآبی می کنند «حدثاء سفهاء» یک مردم تازه به دوران رسیده احمقی هم هستند. تنها چیزی که این مقدس مآب ها به آن اعتنا ندارند، امر به معروف و نهی از منکر است. «لا یوجبون امرا بمعروف و لا نهیا عن منکر الا اذا امنوا الضرر» اینها تا مطمئن نشوند که امر به معروف و نهی از منکر کوچکترین ضرری به ایشان نمی زند، به آن تن نمی دهند. «یطلبون لانفسهم الرخص و المعاذیر» دائم دنبال این هستند که یک راه فراری برای امر به معروف ونهی از منکر پیدا کنند یک عذری بتراشند که خوب، دیگر نمی شود، دیگر ممکن نیست. «یقبلون علی الصلوة و الصیام و ما لا یکلفهم فی نفس و لا مال» دنبال آن عبادتهایی هستند که نه به جان، نه به مال و نه به حیثیتشان ضرر می زند (مثل نماز و روزه) اما اگر وظیفه ای ضرری به جایی می زند، دیگر آن را قبول ندارند. تا آنجا که می فرماید اگر نماز هم به کار یا حیثیت یا جانشان ضرر می زد، آن را رها می کردند: «کما رفضوا اسمی الفرائض و اشرفها» همان طور که عالیترین و شریفترین فریضه ها را رها کردند، نماز را هم رها می کردند. آن عالیترین و شریفترین فریضه ها کدام است؟ «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فریضة بها تقام الفرائض» [امر به معروف و نهی از منکر]فریضه بزرگی است که سایر فرایض به وسیله آن بپا می شود. باید امر به معروف و نهی از منکر باشد تا نمازی باشد، تا زکاتی باشد، تا حجی باشد، تا خمسی باشد، تا معاملاتی باشد، تا قانونی باشد، تا اخلاقی باشد. باز قسمتی از حدیث را حذف می کنم. فرمود: «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الانبیاء» همانا امر به معروف و نهی از منکر راه همه پیامبران است «منهاج الصلحاء، بها تقام الفرائض و تامن المذاهب و تحل المکاسب و ترد المظالم و تعمر الارض» [شیوه همه صالحان است]، واجبات خدا به این وسیله بپا داشته می شود، راهها به این وسیله امن می گردد، کسبها به این وسیله حلال و مظالم به این وسیله باز می گردد، زمین به این وسیله آباد می شود.
شما از اینجا بفهمید که حوزه امر به معروف و نهی از منکر تا کجاست، تا حدود آباد شدن زمین. خدا می داند آدم گاهی که یک چیزهایی را می بیند و در تاریخ اسلام مطالعه می کند، دود از کله اش بلند می شود که ما چه بودیم و چه شدیم! دلم می خواهد این کتاب الاحکام السلطانیه ماوردی را - که یکی از معتبرترین کتابهای اسلامی است و مخصوصا اروپاییها و مستشرقین روی آن خیلی حساب می کنند - مطالعه کنید. این کتاب، نظامات اجتماعی اسلام را در حدود هزار سال پیش بیان کرده است. ببینید چه نظاماتی در دنیای اسلام بوده و اصلا امر به معروف و نهی از منکر چه معنی ای داشته و چه می کرده است! از آن مهمتر کتابی است به نام «معالم القربة فی احکام الحسبة» که خوشبختانه این کتاب را ظاهرا یک مستشرق فرنگی از یکی از کتابخانه های ترکیه دراورده و چاپ کرده است. یک فریضه ای که در اسلام چنین مقام و ارزشی را دارد، آیا می شود احتمال داد که در باره اش گفته اند اگر یک روزی دیدی اتفاقا، تصادفا، یک نیرویی، یک قدرتی داری انجام بده و اگر قدرت نداری دیگر تکلیف ساقط است؟ این «تکلیف ساقط است» یعنی اسلام ساقط است، چون امر به معروفی که اسلام برای ما معرفی می کند به منزله پایه خیمه اسلام است. چطور ممکن است که خود اسلام بگوید اگر تصادفا دیدی می توانی اسلام را نگه داری، نگه دار، اگر تصادفا دیدی نمی توانی، دیگر نمی خواهد، خیالت راحت باشد؟!
در مورد احتمال اثر هم همین طور است. بنده بروم در اتاقم بنشینم، بگویم من که احتمال اثر نمی دهم. تو حق نداری احتمال اثر بدهی یا ندهی. تو که اصلا مطالعه نداری، تو که از اوضاع خبر نداری، جریانات را نمی دانی، تو که نمی دانی راه امر به معروف و نهی از منکر چیست، تو که روانشناسی نمی دانی که برای نفوذ در بشر از چه راهی باید با روح او مواجه شود، تو که جامعه شناسی نمی دانی، تو که چیزی نمی دانی، حق نداری بگویی من احتمال اثر می دهم یا احتمال اثر نمی دهم. این است که دو رکن این اصل اساسی، قدرت و آگاهی است، و هر دو را هم باید تحصیل کرد و به دست آورد، غیر از این نمی شود. شما در روزنامه های خودمان می خوانید که در امریکا بیش از سیصد و هشتاد کمیته جمع آوری اعانه برای اسرائیل وجود دارد. من از این نظر اینها را تقدیر می کنم که ملت بیداری هستند، برای خودشان دارند کار می کنند، این ملت می فهمد که راهش همین است. هر مردمی در هر محله ای، در هر گوشه ای هستند، خودشان باید بنشینند، فکر کنند، کار کنند، آگاهی و اطلاع به دست آورند، عاقبت را بیندیشند. این، آگاهی است و تحصیل آگاهی واجب است. این، قدرت است و تحصیل قدرت واجب است. باز گردم به آن مطلبی که در ابتدا عرض کردم، یعنی بررسی عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی از این وجهه که اهل بیت پیغمبر چگونه از این فرصت حداکثر استفاده را کردند. خدا رحمت کند مرحوم آیتی (رضوان الله علیه) را، چه مرد بزرگواری بود، چه عالم متقی ای بود که از دست ما رفت. ایشان کتابی دارد به نام «بررسی تاریخ عاشورا» که شاید خیلی از شما دیده باشید. کسانی هم که ندیده اند، ببینند و بخوانند. مجموعه سخنرانیهایی است که ایشان در رادیو کرده است. بعد از فوت ایشان این سخنرانیها را چاپ کردند. در میان کتابهایی که به زبان فارسی در این زمینه نوشته شده است اگر نگوییم بهترین آنهاست، قطعا از بهترین آنهاست. حالا اگر از نظر تجزیه و تحلیل نگوییم در درجه اول یا فرد اول است ولی از جنبه استناد یعنی از جنبه اینکه مطالبش مستند به تواریخ معتبر است، قطعا بی نظیر است. در آنجا این مرد روی این مطلب خیلی تکیه کرده است که اصلا تاریخ کربلا را اسرا نگهداری کردند و بزرگترین اشتباهی که دستگاه اموی کرد مساله اسیر گرفتن اهل بیت و سیر دادن آنها به کوفه و بعد به شام بود. و اگر آنها این کار را نکرده بودند، شاید می توانستند تاریخ این نهضت را محو کنند یا لا اقل یک مقدار از اثر و قدرت بیندازند، ولی به دست خودشان کاری کردند که برای اهل بیت پیغمبر فرصت ایجاد کردند و آنها این تاریخ را در دنیا مسجل نمودند. آنها باور نمی کردند که یک عده زن و بچه خرد شده مصیبت دیده حداکثر استفاده را از این فرصتها ببرند، و چه کسی باور می کرد، و چطور اینها تبلیغ کردند! می پسندم 0
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
حماسه ، حسینی ، |
|