انجمن یاران منتظر

ختم قرآن



آخرین ارسال ها
پروژه کرونا(COVID 19) ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین امسال اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. تا حالا به لحظه تحویل سال 1450 فکر کردید!!؟؟ ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین سال 1395 اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. اگر بفهمید بیشتر از یک هفته دیگر زنده نیستید، چی کار می کنید؟! ..:||:.. **متن روز پدر و روز مرد** ..:||:.. الان چتونه؟ ..:||:.. 🔻هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی ..:||:.. ღ ღ ღتبریک ازدواج به دوست خوبم هستی2013 جان عزیز ღ ღ ღ ..:||:.. اینجا گناه ممنوع ..:||:..

نوار پیام ها
( یسنا : ▪️خــداحافظ مُــــحَرَّم 😭 نمى دانم سال دیگر دوباره تو را خواهم دید یا نه؟!... 🖤اما اگر وزیدى و از سَرِ کوى من گذشتى، سلامَم را به اربابم برسان... ◾️ بگو همیشه برایَت مشکى به تَن مى کرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود!... ◾️بگو گرچه جوانى مى کرد، اما به سَرِ سوزنى ارادتش هم که شده، تو را از تَهِ دل دوست داشت... ◼️با چاى روضه تو و نذری ات، صفا مى کرد و سَرَش درد مى کرد براى نوکرى... 🏴 مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مى سپارم... و دلم شور مى زند براى \"صَفر\"ى که دارد از \"سَفَر\" مى رسد... # )     ( سینا : حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها): «ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَدیرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ؛ خداوند پس از غدیرخم برای کسی حجّت و عذری باقی نگذاشت.» «دلائل الإمامَه، ص 122» )     ( فاطمه 1 : ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ ای وسعت دل‌های شکسته، حَرَمت. (شهادت حضرت زهرا تسلیت باد) )     ( programmer : امام علی (ع):مردم سه گروهند: (1) دانشمندی خدایی، (2) دانش آموزی بر راه رستگاری (3) و پشه های دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که از پی هر جنبنده و هر صدا می روند، و با وزش هر بادی، حرکت می کنند، نه از پرتو دانش، روشنی یافتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند. )     ( programmer : امام علی ع : عاقل ترین مردم کسی است که عواقب کار را بیشتر بنگرد. )     ( programmer : امام علی (ع):دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد. )     ( programmer : امام علی(ع): در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند )     ( سینا : هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ی خاك جریان دارد، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. )     ( programmer : فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است....(مقام معظم رهبری) )     ( سینا : یاران! شتاب كنید ، قافله در راه است . می گویند كه گناهكاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهكاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند )     ( سینا : برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ**اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! )     ( فاطمه 1 : ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن +++ چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس‌کوچه‌های خاکی قلبم عبور کن +++ آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن )     ( سینا : دود می خیزد ز خلوتگاه من کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟ با درون سوخته دارم سخن کی به پایان می رسد افسانه ام ؟ )    
مدیریت پیام ها


اگر این اولین بازدید شما از انجمن یاران منتظراست ، میبایست برای استفاده از کلیه امکانات انجمن عضو شوید و یا اگر عضو انجمن می باشید وارد شوید .


انجمن یاران منتظر » نهج البلاغه » حکمت ها » حکمت 323 تا 329



حکمت 323 تا 329

   حکمت 323 :   علل انحراف خوارج(سياسى، اعتقادى) وَ قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ مَرَّ بِقَتْلَى الْخَوَارِجِ يَوْمَ النَّهْرَوَانِ بُؤْساً لَكُمْ لَقَدْ ضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ فَقِيلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ الشَّيْطَانُ الْمُضِلُّ وَ الْأَنْفُسُ الْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ غَرَّتْهُمْ بِالْأَمَانِيِّ وَ فَسَحَتْ لَهُمْ بِالْمَعَاصِى وَ وَعَدَتْهُمُ الْإِظْهَارَ فَاقْتَحَمَتْ بِهِمُ النَّارَ . درود خدا بر او ، فرمود :  (در جنگ نهروان هنگامى كه از كنار كشتگان خوارج مى گذشت فرمود) واى به حال شما! آن كه شما را فريب داد به شما زيان رساند. پرسيدند چه كسى آنان را فريفت، اى
p;lj 323 jh 329


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد
صفحه 1 از 2 < 1 2 > آخرین »


اطلاعات نویسنده
شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۵ بعد از ظهر
عضو
rating
شماره عضویت : 1
حالت :
ارسال ها : 2116
محل سکونت : : مشهد
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1237
دعوت شدگان : 13
اعتبار کاربر : 28288
پسند ها : 3479
محل سکونت : mashhad.jpg
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (9).jpg
تشکر شده : 4639
وبسایت من : وبسایت من


مدال ها:4
مدال تخصص
مدال تخصص
مدال صندلی داغ
مدال صندلی داغ
مدال 3 سالگی عضویت
مدال 3 سالگی عضویت
کاربران برتر
کاربران برتر

|


 

 حکمت 323 :

  علل انحراف خوارج(سياسى، اعتقادى)

وَ قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ مَرَّ بِقَتْلَى الْخَوَارِجِ يَوْمَ النَّهْرَوَانِ بُؤْساً لَكُمْ لَقَدْ ضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ فَقِيلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ الشَّيْطَانُ الْمُضِلُّ وَ الْأَنْفُسُ الْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ غَرَّتْهُمْ بِالْأَمَانِيِّ وَ فَسَحَتْ لَهُمْ بِالْمَعَاصِى وَ وَعَدَتْهُمُ الْإِظْهَارَ فَاقْتَحَمَتْ بِهِمُ النَّارَ .

درود خدا بر او ، فرمود :

 (در جنگ نهروان هنگامى كه از كنار كشتگان خوارج مى گذشت فرمود) واى به حال شما! آن كه شما را فريب داد به شما زيان رساند. پرسيدند چه كسى آنان را فريفت، اى امير المؤمنين [عليه السلام]، در جواب فرمود: شيطان گمراه كننده، و نفسى كه به بدى فرمان مى دهد ، آنان را به آرزوها مغرور ساخت ، و راه گناه را بر ايشان آماده كرد، و به آنان وعدة پيروزى داد ، و سر انجام به آتش جهنم گرفتارشان كرد.


















3 تشکر شده از کاربر admin برای ارسال مفید :
ye adam , عقیق , قمرخانم ,



  می پسندم 4     0  4 
 
 
تعداد پسند های ( 4 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر


    * پاسخ با بیشترین پسند
  1. پسندها :5 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  2. پسندها :5 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  3. پسندها :4 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  4. پسندها :4 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  5. پسندها :4 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
حکمت 323 تا 329
شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۶ بعد از ظهر نمایش پست [1]
عضو
rating
شماره عضویت : 1
حالت :
ارسال ها : 2116
محل سکونت : : مشهد
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1237
دعوت شدگان : 13
اعتبار کاربر : 28288
پسند ها : 3479
محل سکونت : mashhad.jpg
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (9).jpg
تشکر شده : 4639
وبسایت من : وبسایت من




 

 حکمت 324 :

  خدا ترس در خلوتگاهها (اخلاقى، اعتقادى، تربيتى)

وَ قَالَ [عليه السلام] اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِى الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ .

درود خدا بر او ، فرمود :

از نافرمانى خدا در خلوت ها بپرهيزيد، زيرا همان كه گواه است، داورى مى كند.





  می پسندم 5     0  5 
 
 
تعداد پسند های ( 5 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
حکمت 323 تا 329
شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۷ بعد از ظهر نمایش پست [2]
عضو
rating
شماره عضویت : 1
حالت :
ارسال ها : 2116
محل سکونت : : مشهد
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1237
دعوت شدگان : 13
اعتبار کاربر : 28288
پسند ها : 3479
محل سکونت : mashhad.jpg
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (9).jpg
تشکر شده : 4639
وبسایت من : وبسایت من




 

 حکمت 325 :

  اندوه عزاى محمد بن ابى بكر(سياسى)

وَ قَالَ [عليه السلام] لَمَّا بَلَغَهُ قَتْلُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِى بَكْرٍ .
 إِنَّ حُزْنَنَا عَلَيْهِ عَلَى قَدْرِ سُرُورِهِمْ بِهِ إِلَّا أَنَّهُمْ نَقَصُوا بَغِيضاً وَ نَقَصْنَا حَبِيباً .

درود خدا بر او ، فرمود :

(آنگاه كه خبر كشته شدن محمد بن ابى بكر را به او دادند فرمود) همانا اندوه ما بر شهادت او ، به اندازه شادى شاميان است، جز آن كه از آن يك دشمن ، و از ما يك دوست كم شد.





  می پسندم 4     0  4 
 
 
تعداد پسند های ( 4 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
حکمت 323 تا 329
شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۲۸ بعد از ظهر نمایش پست [3]
عضو
rating
شماره عضویت : 1
حالت :
ارسال ها : 2116
محل سکونت : : مشهد
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1237
دعوت شدگان : 13
اعتبار کاربر : 28288
پسند ها : 3479
محل سکونت : mashhad.jpg
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (9).jpg
تشکر شده : 4639
وبسایت من : وبسایت من




 

 حکمت 326 :

  مهلت پذيرش توبه(معنوى)

وَ قَالَ [عليه السلام] الْعُمُرُ الَّذِى أَعْذَرَ اللَّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً .

درود خدا بر او ، فرمود :

عمرى كه خدا از فرزند آدم پوزش را مى پذيرد شصت سال است.





  می پسندم 4     0  4 
 
 
تعداد پسند های ( 4 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
حکمت 323 تا 329
شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۳۰ بعد از ظهر نمایش پست [4]
عضو
rating
شماره عضویت : 1
حالت :
ارسال ها : 2116
محل سکونت : : مشهد
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1237
دعوت شدگان : 13
اعتبار کاربر : 28288
پسند ها : 3479
محل سکونت : mashhad.jpg
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (9).jpg
تشکر شده : 4639
وبسایت من : وبسایت من




 

 حکمت 327 :

  پيروزيهاى دروغين(سياسى، اخلاقى)

وَ قَالَ [عليه السلام] مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ .

درود خدا بر او ، فرمود :

پيروز نشد آن كس كه گناه بر او چيرگى يافت، و آن كس كه با بدى پيروز شد شكست خورده است.





  می پسندم 4     0  4 
 
 
تعداد پسند های ( 4 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
حکمت 323 تا 329
شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۴۸ بعد از ظهر نمایش پست [5]
عضو
rating
شماره عضویت : 1
حالت :
ارسال ها : 2116
محل سکونت : : مشهد
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1237
دعوت شدگان : 13
اعتبار کاربر : 28288
پسند ها : 3479
محل سکونت : mashhad.jpg
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (9).jpg
تشکر شده : 4639
وبسایت من : وبسایت من




 

 حکمت 328 :

  وظيفة سرمايه داران(اقتصادى،اجتماعى)

وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِى أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ .

درود خدا بر او ، فرمود :

همانا خداى سبحان روزى فقراء را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيرى گرسنه نمى ماند جز به كاميابى توانگران ، و خداوند از آنان دربارة گرسنگى گرسنگان خواهد پرسيد.





  می پسندم 4     0  4 
 
 
تعداد پسند های ( 4 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
حکمت 323 تا 329
شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ ۱۰:۴۹ بعد از ظهر نمایش پست [6]
عضو
rating
شماره عضویت : 1
حالت :
ارسال ها : 2116
محل سکونت : : مشهد
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1237
دعوت شدگان : 13
اعتبار کاربر : 28288
پسند ها : 3479
محل سکونت : mashhad.jpg
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (9).jpg
تشکر شده : 4639
وبسایت من : وبسایت من




 

 حکمت 329 :

  بى نيازى از عذر خواهى(اخلاقى، اجتماعى)

وَ قَالَ [عليه السلام] الِاسْتِغْنَاءُ عَنِ الْعُذْرِ أَعَزُّ مِنَ الصِّدْقِ بِهِ .

درود خدا بر او ، فرمود :

بى نيازى از عذر خواهى، گرامى تر از عذر راستين است.





  می پسندم 5     0  5 
 
 
تعداد پسند های ( 5 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
حکمت 323 تا 329
شنبه ۵ تیر ۱۳۹۵ ۱۰:۰۶ قبل از ظهر نمایش پست [7]
عضو
rating
شماره عضویت : 2179
حالت :
ارسال ها : 1483
محل سکونت : : هر جا خدا بگه اونجام....بچشم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 378
اعتبار کاربر : 14272
پسند ها : 1053
حالت من :  Shad.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (14).jpg
تشکر شده : 1280



نوشته شده توسط : admin »


 

 حکمت 324 :

  خدا ترس در خلوتگاهها (اخلاقى، اعتقادى، تربيتى)

وَ قَالَ [عليه السلام] اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِى الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ .

درود خدا بر او ، فرمود :

از نافرمانى خدا در خلوت ها بپرهيزيد، زيرا همان كه گواه است، داورى مى كند.








 
شرح و تفسير از معاصى پنهانى بپرهيزيد امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته اى اشاره مى كند كه بسيارى عملاً از آن غافلند يا خود را به تغافل مى زنند. مى فرمايد: «از عصيان خداوند در خلوتگاه ها بپرهيزيد، چراكه شاهد، همان حاكم و دادرس است»؛ (اِتَّقُوا مَعَاصِيَ اللّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ). بسيارى از مردم به خصوص آنهايى كه به پاكى و تقوا مشهورند يا موقعيت اجتماعى خاصى دارند از انجام معاصى آشكار پرهيز مى كنند؛ ولى در خلوتگاه از آن ابا ندارند. امام علیه السلام به اينگونه افراد هشدار مى دهد كه از عصيان خدا در خلوتگاه نيز به شدت بپرهيزيد، زيرا در آنجا نيز خدا شاهد و ناظر آنهاست؛ همان خدايى كه افزون بر شاهد و ناظر بودن، حاكم و قاضى نسبت به اعمال آنها نيز هست. در محاكم معمولى، شاهد و حاكم و مجرى حكم، سه فرد متفاوتند؛ ممكن است حاكم در شهادت شهود ترديد كند يا به دليل شك در وثاقت آنها، يا احتمال اشتباه درباره آنها به سبب قرائنى كه موجب شك و ترديد مى شود، شهادتشان را نپذيرد؛ ولى آنجا كه شاهد و حاكم يكى است اينگونه احتمالات راه ندارد. قرآن مجيد نيز در آيات فراوانى روى اين مسئله تأكيد كرده است. در يك جا درباره كسانى كه شبانه جلسات خصوصى تشكيل مى دانند و بر ضد پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله توطئه مى كردند مى فرمايد: «(وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لاَ يَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ)؛ و هنگامى كه در مجالس شبانه، سخنانى كه خدا راضى نبود مى گفتند، خدا با آنها بود». نيز در جاى ديگر مى فرمايد: «(مَا يَكُونُ مِنْ نَّجْوَى ثَلاَثَةٍ إِلاَّ هُوَ رَابِعُهُمْ وَلاَ خَمْسَةٍ إِلاَّ هُوَ سَادِسُهُمْ وَلاَ أَدْنَى مِنْ ذَلِکَ وَلاَ أَكْثَرَ إِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللهَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ)؛ هيچگاه سه نفر با هم نجوا نمى كنند مگر اينكه خدا چهارمين آنهاست، و هيچگاه پنج نفر با هم نجوا نمى كنند مگر اينكه خدا ششمين آنهاست، و نه تعدادى كمتر و نه بيشتر از آن مگر اينكه او همراه آنهاست هرجا كه باشند، سپس روز قيامت آنها را از اعمالشان آگاه مى سازد، چراكه خدا به هرچيزى داناست!». در جاى ديگر در عبارتى كوتاه و پرمعنا مى فرمايد: «(وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ)؛ او با شماست هرجا كه باشيد». لقمان حكيم نيز به فرزندش هشدار مى دهد و مىگويد: «(يَا بُنَىَّ إِنَّهَا إِنْ تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّماوَاتِ أَوْ فِى الاَْرْضِ يَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ)؛ پسرم! اگر به اندازه سنگينى دانه خردلى (كار نيك يا بد) باشد، و در دلِ سنگى يا در (گوشه اى از) آسمانها و زمين قرار گيرد، خدا آن را (در قيامت براى حساب) مىآورد؛ خداوند دقيق و آگاه است!». اين تعليم قرآنى و الهى چنان مسلمانان را تربيت مى كند كه خلوت و جلوتى براى خود قائل نباشند و همه جا را يكسان بدانند و به اين ترتيب از معاصى پنهانى كه گاه بسيار خطرناكتر از معاصى آشكار است، بپرهيزند. اين بحث را با حديثى از امام صادق علیه السلام از كتاب شريف كافى پايان مىدهيم. آن حضرت به يكى از يارانش فرمود: «خَفِ اللَّهَ كَأَنَّکَ تَرَاهُ وَإِنْ كُنْتَ لا تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاکَ فَإِنْ كُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لا يَرَاکَ فَقَدْ كَفَرْتَ وَإِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ يَرَاکَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِيَةِ فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِينَ عَلَيْکَ؛ از خدا بترس آنگونه كه گويى او را مى بينى (كه شاهد و ناظر اعمال توست) و اگر تو او را نمى بينى او تو را مى بيند. اگر فكر كنى او تو را نمى بيند كافر شده اى (زيرا علم خدا را محدود شمرده اى) واگر مى دانى تو را مى بيند؛ ولى باز در مقام معصيت او برمى آيى، او را از كمترين بينندگان نسبت به خود قرار داده اى». زيرا از يك نگاه كننده عادى شرم دارى اما از خدا شرم نمى كنى كه در خلوت گناه مى كنى.











 


  می پسندم 3     0  3 
 
 
تعداد پسند های ( 3 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : ye adam

خداروشکر



Thank GOD





 

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
حکمت 323 تا 329
دوشنبه ۷ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۲۲ بعد از ظهر نمایش پست [8]
عضو
rating
شماره عضویت : 2910
حالت :
ارسال ها : 6
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 7
اعتبار کاربر : 20
پسند ها : 0
تشکر شده : 0
وبسایت من : وبسایت من



ممنون که این حکمت ها رو میذارین، خدا حفظتون کنه


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : souri92
امیدوار بود آدمی به خیر کسان
مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
حکمت 323 تا 329
سه شنبه ۸ تیر ۱۳۹۵ ۰۸:۲۹ قبل از ظهر نمایش پست [9]
عضو
rating
شماره عضویت : 2179
حالت :
ارسال ها : 1483
محل سکونت : : هر جا خدا بگه اونجام....بچشم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 378
اعتبار کاربر : 14272
پسند ها : 1053
حالت من :  Shad.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (14).jpg
تشکر شده : 1280



نوشته شده توسط : admin »


 

 حکمت 325 :

  اندوه عزاى محمد بن ابى بكر(سياسى)

وَ قَالَ [عليه السلام] لَمَّا بَلَغَهُ قَتْلُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِى بَكْرٍ .
 إِنَّ حُزْنَنَا عَلَيْهِ عَلَى قَدْرِ سُرُورِهِمْ بِهِ إِلَّا أَنَّهُمْ نَقَصُوا بَغِيضاً وَ نَقَصْنَا حَبِيباً .

درود خدا بر او ، فرمود :

(آنگاه كه خبر كشته شدن محمد بن ابى بكر را به او دادند فرمود) همانا اندوه ما بر شهادت او ، به اندازه شادى شاميان است، جز آن كه از آن يك دشمن ، و از ما يك دوست كم شد.






شرح و تفسير اندوه ما و شادى دشمنان در تاريخ طبرى و همچنين كتاب الغارات ابن هلال ثقفى شأن ورودى براى اين سخن ذكر شده و آن اينكه يكى از مأموران اطلاعاتى اميرمؤمنان على علیه السلام در شام به نام «عبد الرحمان بن شبيب فزارى» خدمت امام علیه السلام آمد و گفت: هرگز جمعيتى را آنقدر خوشحال نديدم كه مردم شام را به هنگام آگاه شدن از شهادت محمد بن ابى بكر خوشحال ديد. اين مسئله به قدرى براى آنها مهم بود كه از فراز منبر به اطلاع عموم رساندند. در اينجا بود كه امام علیه السلام فرمود: «اندوه ما بر او به اندازه شادى شاميان است، زيرا آنها دشمن بزرگى را از دست داده اند و ما دوست بزرگى را»؛ (قَالَ علیه السلام : لَمّا بَلَغَهُ قَتْلُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ: إِنَّ حُزْنَنَا عَلَيْهِ عَلَى قَدْرِ سُرُورِهِمْ بِهِ، إِلاَّ أَنَّهُمْ نَقَصُوا بَغِيضاً وَ نَقَصْنَا حَبِيباً). همانگونه كه در شرح خطبه 68 در جلد سوم اين كتاب آوردهايم، معاويه بعد از جنگ صفين احساس نيرو و توان تازهاى كرد و به فكر تسخير مصر كه مركز مهمى بود افتاد. در آن موقع محمد بن ابىبكر از طرف اميرمؤمنان على علیه السلام در آنجا حكومت مىكرد. معاويه فرمان حكومت مصر را به نام عمرو عاص نوشت و او را با گروه عظيمى از سربازان به بهانه خونخواهى عثمان به مصر فرستاد. محمد بن ابى بكر به مقابله برخاست و يارانش ضربات سنگينى بر لشكر عمرو عاص وارد كردند؛ اما سرانجام شكست خوردند و از اطراف محمد پراكنده شدند. محمد چون خود را تنها ديد مخفى شد؛ ولى شخص خونخوارى به نام معاويه بن خديج از طرف عمرو عاص مأمور پيدا كردن او شد. هنگامى كه او را پيدا كرد به طرز بسيار شقاوتمندانه اى او را شهيد كرد و سرش را از تن جدا نمود و جسد او را به طرز فجيعى آتش زد. هنگامى كه خبر شهادت او به اميرمؤمنان على علیه السلام رسيد بسيار اندوهگين شد، زيرا محمد بن ابى بكر مردى بسيار مخلص، شجاع و كارآمد و از جمله وفاداران جدى آن حضرت بود و به همين دليل امام علیه السلام او را براى حكومت مصر كه منطقه بسيار مهمى بود برگزيد. از داستان شهادت محمد بن ابى بكر كه در تواريخ از جمله تاريخ طبرى در حوادث سال 38 نقل شده به خوبى استفاده مى شود كه دشمنان اميرمؤمنان على علیه السلام يعنى معاويه و دستيارانش چه افراد ظالم و ستمگر و خونخوارى بودند كه به هيچ حكم اسلامى و اخلاق انسانى تن نمى دادند و مرتكب جناياتى مى شدند كه در تاريخ سابقه نداشت. اين در حالى بود كه محمد بن ابىبكر، فرزند خليفه اول بود و آنها دم از وفادارى به خليفه اول مى زدند؛ اما به طرزى او را شهيد كردند كه بدتر از آن تصور نمى شد. از نكات قابل ملاحظه درباره محمد بن ابىبكر اين است كه او ربيب اميرمؤمنان على علیه السلام بود؛ يعنى فرزند همسرش از شوهر ديگر، زيرا «اسماء بنت عميس»، نخست همسر جعفر بن ابى طالب بود و بعد از جعفر به همسرى ابوبكر درآمد و بعد از ابوبكر روى علاقه اى كه به اميرمؤمنان على علیه السلام داشت به همسرى آن حضرت درآمد و محمد فرزند ابوبكر تحت تكفل اميرمؤمنان على علیه السلام و در خانه او پرورش يافت و از علاقه مندان مخلص آن حضرت بود. او در حجةالوداع سال دهم هجرى تولد يافت و در مصر در حالى كه بيست وهشت سال بيشتر از عمرش نمى گذشت شربت شهادت نوشيد. او از ياران خاص وعاشقان اميرمؤمنان على علیه السلام بود و بعضى او را از حواريون آن حضرت شمرده اند. شگفت آنكه وقتى محمد بن ابى بكر به شهادت رسيد و حتى جسد او را سوزاندند «ام حبيبه» (دختر ابوسفيان و همسر پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله) گوسفندى بريان كرد و براى عايشه فرستاد و از شهادت محمّد ابراز خوشحالى كرد و به گمان خود آن را تلافى خون عثمان دانست كه به پندار او به دست محمد بن ابى بكر يا با كمك او ريخته شده بود. عايشه گفت: خدا اين دختر زن بدكار (اشاره به هند، همسر ابوسفيان است) را به قتل برساند. به خدا سوگند من بعد از اين هرگز از گوسفند بريان استفاده نخواهم كرد. اين سخن را «سبط بن جوزى» در كتاب تذكرة الخواص (مطابق نقل مرحوم علامه شوشترى در شرح نهجالبلاغه خود ذيل حكمت مورد بحث) آورده ونشان مى دهد آنچه بعضى مى گويند كه به هنگام لعن بنى اميه به طور عموم، بايد امثال ام حبيبه را استثنا كرد، وجهى ندارد و طبق اين روايت او نيز استحقاق اين لعن را داشته است. اميدواريم كه اين روايت صحيحه نباشد.


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : ye adam

خداروشکر



Thank GOD





 

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
حکمت 323 تا 329
چهارشنبه ۹ تیر ۱۳۹۵ ۱۰:۱۱ قبل از ظهر نمایش پست [10]
عضو
rating
شماره عضویت : 2179
حالت :
ارسال ها : 1483
محل سکونت : : هر جا خدا بگه اونجام....بچشم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 378
اعتبار کاربر : 14272
پسند ها : 1053
حالت من :  Shad.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (14).jpg
تشکر شده : 1280



نوشته شده توسط : admin »


 

 حکمت 326 :

  مهلت پذيرش توبه(معنوى)

وَ قَالَ [عليه السلام] الْعُمُرُ الَّذِى أَعْذَرَ اللَّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً .

درود خدا بر او ، فرمود :

عمرى كه خدا از فرزند آدم پوزش را مى پذيرد شصت سال است.








 
شرح و تفسير هشدار به بزرگسالان امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه هشدارى به بزرگسالان مى دهد و مى فرمايد : مراقب خود باشند «هنگامى كه عمر به شصت سال رسيد ديگر عذرى (در انجام گناه و ترك واجبات) از آنها پذيرفته نيست»؛ (الْعُمْرُ الَّذِي أَعْذَرَ اللّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً). شك نيست كه انسان در دورانهاى مختلف عمر تحت تأثير انگيزه هاى گوناگونى است؛ در كودكى به بازى ها سرگرم مى شود و در جوانى به شهوات. هنگامى كه دوران جوانى مى گذرد و بخشى از شهوات رو به افول مى گذارد، شهوت مال و مقام و مانند آن در انسان زنده مى شود و به آن مى پردازد؛ اما هنگامى كه به دوران پيرى مىرسد كه لااقل از شصت سالگى شروع مى شود آن انگيزهها نيز در بسيارى از افراد ضعيف مى گردد مخصوصاً اگر به وضع جسمانى خود توجه كنند كه قواى آن به سرعت رو به كاهش مى رود، موهاى سر وصورت سفيد مى شوند، استخوانها ضعيف مى گردند، به تدريج قامت خميده مى شود و نشانه هاى ارتحال از دنيا يكى پس از ديگرى آشكار مى گردند. با توجه به اين مسائل، هوس هاى پيرى در او طغيان نخواهند كرد و او به فكر آينده خويش و سراى آخرت خواهد افتاد. اين به آن معنا نيست كه اگر جوانان گناه كنند يا كسانى كه در سنين پايينتر از شصت سال قرار دارند مرتكب خلافى شوند معذورند، بلكه منظور اين است اگر جوانان و ميانسالان بتوانند عذرى براى خود در پيشگاه خدا بياورند كسانى كه به سن شصت سال و بالاتر مى رسند آن عذرها را نيز نخواهند داشت و به تعبير ديگر گناه اين افراد از گناه جوانان زشت تر و مجازات آن شديدتر است. اين در حالى است كه در بعضى از روايات سن كمترى از شصت سال در اين زمينه ذكر شده است. از امام باقر علیه السلام نقل شده كه فرمود: «إِذَا أَتَتْ عَلَى الرَّجُلِ أَرْبَعُونَ سَنَةً قِيلَ لَهُ خُذْ حِذْرَکَ فَإِنَّکَ غَيْرُ مَعْذُورٍ؛ هنگامى كه انسان به سن چهل سالگى مى رسد به او گفته مى شود كاملاً مراقب باش، زيرا بعد از اين معذور نخواهى بود». ولى براى اينكه بعضى اين سخن را براى كسانى كه كمتر از چهل سال دارند چراغ سبزى نسبت به گناهان نپندارند امام علیه السلام در ذيل اين روايت مى فرمايد : «وَلَيْسَ ابْنُ الاَْرْبَعِينَ بِأَحَقَّ بِالْحِذْرِ مِنِ ابْنِ الْعِشْرِينَ فَإِنَّ الَّذِي يَطْلُبُهُمَا وَاحِدٌ وَلَيْسَ بِرَاقِد؛ چهل ساله براى پرهيز از گناه سزاوارتر از بيست ساله نيست، زيرا كسى كه هر دو را طلب مى كند يكى است (اعمال آنها را مىبيند) و خواب نيست». در ذيل آيه 15 سوره «احقاف» كه دوران زندگى انسان را از طفوليت برمى شمرد تا به چهل سال مى رسد و آن را دوران كمال انسان مىشمارد: (حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً) از ابن عباس نقل شده است كه مى گويد: «مَنْ بَلَغَ أرْبَعِينَ وَلَمْ يَبْلُغْ خَيْرُهُ شَرَّهُ فَلْيَتَجَهَّزْ إلَى النّارِ؛ كسى كه به چهل سال برسد و نيكى او بر بدى اش غلبه نكند آماده آتش دوزخ گردد. (ابن عباس اينگونه مطالب را معمولاً يا از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و يا از اميرمؤمنان على علیه السلام شنيده است)». شيخ صدوق؛ در كتاب خصال از امام صادق علیه السلام نقل مى كند كه فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ لَفِي فُسْحَةٍ مِنْ أَمْرِهِ مَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ أَرْبَعِينَ سَنَةً فَإِذَا بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى مَلَكَيْهِ قَدْ عَمَّرْتُ عَبْدِي هَذَا عُمُراً فَغَلِّظَا وَشَدِّدَا وَتَحَفَّظَا وَاكْتُبَا عَلَيْهِ قَلِيلَ عَمَلِهِ وَكَثِيرَهُ وَصَغِيرَهُ وَكَبِيرَهُ؛ انسان قبل از چهل سال در وسعت قرار دارد (خداوند كمتر بر او سخت مى گيرد) ولى هنگامى كه به چهل سال رسيد خداوند متعال به دو فرشته اى كه مأمور او هستند وحى مى فرستد كه من بنده ام را عمر كافى و طولانى دادم. از اين به بعد بر او سخت بگيريد و شدت عمل به خرج دهيد و دقيقآ مراقب اعمال او باشيد و هر كار كم يا زياد، كوچك يا بزرگى را انجام مى دهد در نامه اعمال او بنويسيد». البته منافاتى ميان اين روايات و امثال آن با آنچه از امام علیه السلام در گفتار حكيمانه مورد بحث آمد نيست، زيرا شدت عمل درباره انسانها نيز مراحلى دارد. در مرحله چهل سالگى كمتر و در شصت سالگى بيشتر است و به تعبير ديگر، حديث چهل سال اشاره به حداقل و حديث شصت سال اشاره به حداكثر است. در تفسير قرطبى و درّالمنثور ذيل آيه شريفه 37 سوره «فاطر» كه خطاب به دوزخيان است و مىفرمايد: «(أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ)؛ آيا به شما به مقدار كافى براى بيدار و تذكر عمر نداديم و بيمدهنده الهى به سوى شما نيامد؟» از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله چنين نقل شده است: «إذَا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نُودِىَ (أَيْنَ) أَبْناءُ السِّتِّيْنَ؟ وَهُوَ الْعُمْرُ الَّذِى قالَ اللّهُ فِيْهِ: أَوَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيْهِ مَنْ تَذَكَّرَ؛ هنگامى كه روز قيامت شود، منادى ندا كند، انسان هاى شصت ساله كجا هستند؟ اين همان عمرى است كه خدا درباره آن فرموده: آيا ما شما را به مقدارى كه افراد متذكر شوند، عمر نداديم؟!». به هر روى از مجموع اين روايات استفاده مى شود كه انسان هنگامى كه به چهل سالگى مى رسد بايد بسيار مراقب اعمال خويش باشد و چون به شصت سالگى برسد بسيار بيشتر، زيرا هر لغزشى را در اين سن و سال براى او مى نويسند و عذرى در پيشگاه خدا نخواهد داشت.



 
 
شرح و تفسير هشدار به بزرگسالان امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه هشدارى به بزرگسالان مى دهد و مى فرمايد : مراقب خود باشند «هنگامى كه عمر به شصت سال رسيد ديگر عذرى (در انجام گناه و ترك واجبات) از آنها پذيرفته نيست»؛ (الْعُمْرُ الَّذِي أَعْذَرَ اللّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً). شك نيست كه انسان در دورانهاى مختلف عمر تحت تأثير انگيزه هاى گوناگونى است؛ در كودكى به بازى ها سرگرم مى شود و در جوانى به شهوات. هنگامى كه دوران جوانى مى گذرد و بخشى از شهوات رو به افول مى گذارد، شهوت مال و مقام و مانند آن در انسان زنده مى شود و به آن مى پردازد؛ اما هنگامى كه به دوران پيرى مىرسد كه لااقل از شصت سالگى شروع مى شود آن انگيزهها نيز در بسيارى از افراد ضعيف مى گردد مخصوصاً اگر به وضع جسمانى خود توجه كنند كه قواى آن به سرعت رو به كاهش مى رود، موهاى سر وصورت سفيد مى شوند، استخوانها ضعيف مى گردند، به تدريج قامت خميده مى شود و نشانه هاى ارتحال از دنيا يكى پس از ديگرى آشكار مى گردند. با توجه به اين مسائل، هوس هاى پيرى در او طغيان نخواهند كرد و او به فكر آينده خويش و سراى آخرت خواهد افتاد. اين به آن معنا نيست كه اگر جوانان گناه كنند يا كسانى كه در سنين پايينتر از شصت سال قرار دارند مرتكب خلافى شوند معذورند، بلكه منظور اين است اگر جوانان و ميانسالان بتوانند عذرى براى خود در پيشگاه خدا بياورند كسانى كه به سن شصت سال و بالاتر مى رسند آن عذرها را نيز نخواهند داشت و به تعبير ديگر گناه اين افراد از گناه جوانان زشت تر و مجازات آن شديدتر است. اين در حالى است كه در بعضى از روايات سن كمترى از شصت سال در اين زمينه ذكر شده است. از امام باقر علیه السلام نقل شده كه فرمود: «إِذَا أَتَتْ عَلَى الرَّجُلِ أَرْبَعُونَ سَنَةً قِيلَ لَهُ خُذْ حِذْرَکَ فَإِنَّکَ غَيْرُ مَعْذُورٍ؛ هنگامى كه انسان به سن چهل سالگى مى رسد به او گفته مى شود كاملاً مراقب باش، زيرا بعد از اين معذور نخواهى بود». ولى براى اينكه بعضى اين سخن را براى كسانى كه كمتر از چهل سال دارند چراغ سبزى نسبت به گناهان نپندارند امام علیه السلام در ذيل اين روايت مى فرمايد : «وَلَيْسَ ابْنُ الاَْرْبَعِينَ بِأَحَقَّ بِالْحِذْرِ مِنِ ابْنِ الْعِشْرِينَ فَإِنَّ الَّذِي يَطْلُبُهُمَا وَاحِدٌ وَلَيْسَ بِرَاقِد؛ چهل ساله براى پرهيز از گناه سزاوارتر از بيست ساله نيست، زيرا كسى كه هر دو را طلب مى كند يكى است (اعمال آنها را مىبيند) و خواب نيست». در ذيل آيه 15 سوره «احقاف» كه دوران زندگى انسان را از طفوليت برمى شمرد تا به چهل سال مى رسد و آن را دوران كمال انسان مىشمارد: (حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً) از ابن عباس نقل شده است كه مى گويد: «مَنْ بَلَغَ أرْبَعِينَ وَلَمْ يَبْلُغْ خَيْرُهُ شَرَّهُ فَلْيَتَجَهَّزْ إلَى النّارِ؛ كسى كه به چهل سال برسد و نيكى او بر بدى اش غلبه نكند آماده آتش دوزخ گردد. (ابن عباس اينگونه مطالب را معمولاً يا از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و يا از اميرمؤمنان على علیه السلام شنيده است)». شيخ صدوق؛ در كتاب خصال از امام صادق علیه السلام نقل مى كند كه فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ لَفِي فُسْحَةٍ مِنْ أَمْرِهِ مَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ أَرْبَعِينَ سَنَةً فَإِذَا بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى مَلَكَيْهِ قَدْ عَمَّرْتُ عَبْدِي هَذَا عُمُراً فَغَلِّظَا وَشَدِّدَا وَتَحَفَّظَا وَاكْتُبَا عَلَيْهِ قَلِيلَ عَمَلِهِ وَكَثِيرَهُ وَصَغِيرَهُ وَكَبِيرَهُ؛ انسان قبل از چهل سال در وسعت قرار دارد (خداوند كمتر بر او سخت مى گيرد) ولى هنگامى كه به چهل سال رسيد خداوند متعال به دو فرشته اى كه مأمور او هستند وحى مى فرستد كه من بنده ام را عمر كافى و طولانى دادم. از اين به بعد بر او سخت بگيريد و شدت عمل به خرج دهيد و دقيقآ مراقب اعمال او باشيد و هر كار كم يا زياد، كوچك يا بزرگى را انجام مى دهد در نامه اعمال او بنويسيد». البته منافاتى ميان اين روايات و امثال آن با آنچه از امام علیه السلام در گفتار حكيمانه مورد بحث آمد نيست، زيرا شدت عمل درباره انسانها نيز مراحلى دارد. در مرحله چهل سالگى كمتر و در شصت سالگى بيشتر است و به تعبير ديگر، حديث چهل سال اشاره به حداقل و حديث شصت سال اشاره به حداكثر است. در تفسير قرطبى و درّالمنثور ذيل آيه شريفه 37 سوره «فاطر» كه خطاب به دوزخيان است و مىفرمايد: «(أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ)؛ آيا به شما به مقدار كافى براى بيدار و تذكر عمر نداديم و بيمدهنده الهى به سوى شما نيامد؟» از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله چنين نقل شده است: «إذَا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نُودِىَ (أَيْنَ) أَبْناءُ السِّتِّيْنَ؟ وَهُوَ الْعُمْرُ الَّذِى قالَ اللّهُ فِيْهِ: أَوَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيْهِ مَنْ تَذَكَّرَ؛ هنگامى كه روز قيامت شود، منادى ندا كند، انسان هاى شصت ساله كجا هستند؟ اين همان عمرى است كه خدا درباره آن فرموده: آيا ما شما را به مقدارى كه افراد متذكر شوند، عمر نداديم؟!». به هر روى از مجموع اين روايات استفاده مى شود كه انسان هنگامى كه به چهل سالگى مى رسد بايد بسيار مراقب اعمال خويش باشد و چون به شصت سالگى برسد بسيار بيشتر، زيرا هر لغزشى را در اين سن و سال براى او مى نويسند و عذرى در پيشگاه خدا نخواهد داشت.

										
 
 
 
شرح و تفسير هشدار به بزرگسالان امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه هشدارى به بزرگسالان مى دهد و مى فرمايد : مراقب خود باشند «هنگامى كه عمر به شصت سال رسيد ديگر عذرى (در انجام گناه و ترك واجبات) از آنها پذيرفته نيست»؛ (الْعُمْرُ الَّذِي أَعْذَرَ اللّهُ فِيهِ إِلَى ابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَةً). شك نيست كه انسان در دورانهاى مختلف عمر تحت تأثير انگيزه هاى گوناگونى است؛ در كودكى به بازى ها سرگرم مى شود و در جوانى به شهوات. هنگامى كه دوران جوانى مى گذرد و بخشى از شهوات رو به افول مى گذارد، شهوت مال و مقام و مانند آن در انسان زنده مى شود و به آن مى پردازد؛ اما هنگامى كه به دوران پيرى مىرسد كه لااقل از شصت سالگى شروع مى شود آن انگيزهها نيز در بسيارى از افراد ضعيف مى گردد مخصوصاً اگر به وضع جسمانى خود توجه كنند كه قواى آن به سرعت رو به كاهش مى رود، موهاى سر وصورت سفيد مى شوند، استخوانها ضعيف مى گردند، به تدريج قامت خميده مى شود و نشانه هاى ارتحال از دنيا يكى پس از ديگرى آشكار مى گردند. با توجه به اين مسائل، هوس هاى پيرى در او طغيان نخواهند كرد و او به فكر آينده خويش و سراى آخرت خواهد افتاد. اين به آن معنا نيست كه اگر جوانان گناه كنند يا كسانى كه در سنين پايينتر از شصت سال قرار دارند مرتكب خلافى شوند معذورند، بلكه منظور اين است اگر جوانان و ميانسالان بتوانند عذرى براى خود در پيشگاه خدا بياورند كسانى كه به سن شصت سال و بالاتر مى رسند آن عذرها را نيز نخواهند داشت و به تعبير ديگر گناه اين افراد از گناه جوانان زشت تر و مجازات آن شديدتر است. اين در حالى است كه در بعضى از روايات سن كمترى از شصت سال در اين زمينه ذكر شده است. از امام باقر علیه السلام نقل شده كه فرمود: «إِذَا أَتَتْ عَلَى الرَّجُلِ أَرْبَعُونَ سَنَةً قِيلَ لَهُ خُذْ حِذْرَکَ فَإِنَّکَ غَيْرُ مَعْذُورٍ؛ هنگامى كه انسان به سن چهل سالگى مى رسد به او گفته مى شود كاملاً مراقب باش، زيرا بعد از اين معذور نخواهى بود». ولى براى اينكه بعضى اين سخن را براى كسانى كه كمتر از چهل سال دارند چراغ سبزى نسبت به گناهان نپندارند امام علیه السلام در ذيل اين روايت مى فرمايد : «وَلَيْسَ ابْنُ الاَْرْبَعِينَ بِأَحَقَّ بِالْحِذْرِ مِنِ ابْنِ الْعِشْرِينَ فَإِنَّ الَّذِي يَطْلُبُهُمَا وَاحِدٌ وَلَيْسَ بِرَاقِد؛ چهل ساله براى پرهيز از گناه سزاوارتر از بيست ساله نيست، زيرا كسى كه هر دو را طلب مى كند يكى است (اعمال آنها را مىبيند) و خواب نيست». در ذيل آيه 15 سوره «احقاف» كه دوران زندگى انسان را از طفوليت برمى شمرد تا به چهل سال مى رسد و آن را دوران كمال انسان مىشمارد: (حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً) از ابن عباس نقل شده است كه مى گويد: «مَنْ بَلَغَ أرْبَعِينَ وَلَمْ يَبْلُغْ خَيْرُهُ شَرَّهُ فَلْيَتَجَهَّزْ إلَى النّارِ؛ كسى كه به چهل سال برسد و نيكى او بر بدى اش غلبه نكند آماده آتش دوزخ گردد. (ابن عباس اينگونه مطالب را معمولاً يا از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و يا از اميرمؤمنان على علیه السلام شنيده است)». شيخ صدوق؛ در كتاب خصال از امام صادق علیه السلام نقل مى كند كه فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ لَفِي فُسْحَةٍ مِنْ أَمْرِهِ مَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ أَرْبَعِينَ سَنَةً فَإِذَا بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَوْحَى اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَى مَلَكَيْهِ قَدْ عَمَّرْتُ عَبْدِي هَذَا عُمُراً فَغَلِّظَا وَشَدِّدَا وَتَحَفَّظَا وَاكْتُبَا عَلَيْهِ قَلِيلَ عَمَلِهِ وَكَثِيرَهُ وَصَغِيرَهُ وَكَبِيرَهُ؛ انسان قبل از چهل سال در وسعت قرار دارد (خداوند كمتر بر او سخت مى گيرد) ولى هنگامى كه به چهل سال رسيد خداوند متعال به دو فرشته اى كه مأمور او هستند وحى مى فرستد كه من بنده ام را عمر كافى و طولانى دادم. از اين به بعد بر او سخت بگيريد و شدت عمل به خرج دهيد و دقيقآ مراقب اعمال او باشيد و هر كار كم يا زياد، كوچك يا بزرگى را انجام مى دهد در نامه اعمال او بنويسيد». البته منافاتى ميان اين روايات و امثال آن با آنچه از امام علیه السلام در گفتار حكيمانه مورد بحث آمد نيست، زيرا شدت عمل درباره انسانها نيز مراحلى دارد. در مرحله چهل سالگى كمتر و در شصت سالگى بيشتر است و به تعبير ديگر، حديث چهل سال اشاره به حداقل و حديث شصت سال اشاره به حداكثر است. در تفسير قرطبى و درّالمنثور ذيل آيه شريفه 37 سوره «فاطر» كه خطاب به دوزخيان است و مىفرمايد: «(أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ)؛ آيا به شما به مقدار كافى براى بيدار و تذكر عمر نداديم و بيمدهنده الهى به سوى شما نيامد؟» از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله چنين نقل شده است: «إذَا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نُودِىَ (أَيْنَ) أَبْناءُ السِّتِّيْنَ؟ وَهُوَ الْعُمْرُ الَّذِى قالَ اللّهُ فِيْهِ: أَوَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيْهِ مَنْ تَذَكَّرَ؛ هنگامى كه روز قيامت شود، منادى ندا كند، انسان هاى شصت ساله كجا هستند؟ اين همان عمرى است كه خدا درباره آن فرموده: آيا ما شما را به مقدارى كه افراد متذكر شوند، عمر نداديم؟!». به هر روى از مجموع اين روايات استفاده مى شود كه انسان هنگامى كه به چهل سالگى مى رسد بايد بسيار مراقب اعمال خويش باشد و چون به شصت سالگى برسد بسيار بيشتر، زيرا هر لغزشى را در اين سن و سال براى او مى نويسند و عذرى در پيشگاه خدا نخواهد داشت.

										
 
 
 


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : ye adam

خداروشکر



Thank GOD





 

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
حکمت 323 تا 329
پنجشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۳۰ قبل از ظهر نمایش پست [11]
عضو
rating
شماره عضویت : 2179
حالت :
ارسال ها : 1483
محل سکونت : : هر جا خدا بگه اونجام....بچشم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 378
اعتبار کاربر : 14272
پسند ها : 1053
حالت من :  Shad.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (14).jpg
تشکر شده : 1280



نوشته شده توسط : admin »


 

 حکمت 327 :

  پيروزيهاى دروغين(سياسى، اخلاقى)

وَ قَالَ [عليه السلام] مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ .

درود خدا بر او ، فرمود :

پيروز نشد آن كس كه گناه بر او چيرگى يافت، و آن كس كه با بدى پيروز شد شكست خورده است.








شرح و تفسير پيروزى با گناه، پيروزى نيست امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه به مطلب مهمى اشاره كرده و به ظالمان ومفسدان هشدار مى دهد و مى فرمايد: «كسى كه با توسل به گناه پيروز شود، پيروز نيست و كسى كه با ستم غلبه كند درواقع مغلوب است»؛ (مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الاِْثْمُ بِهِ، وَالْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ). بسيارند كسانى كه براى رسيدن به پيروزى بر دشمن از اسباب نامشروع استفاده مى كنند، ظلم و ستم روا مى دارند و مرتكب انواع گناهان مى شوند. آنها مى خواهند به هر قيمت ممكن به هدف خود برسند، امام علیه السلام به آنها هشدار مى دهد كه اين نوع پيروزى، پيروزى نيست، بلكه درواقع در چنگال گناه مغلوب شدن است و همچنين كسانى كه با استفاده از شر، غلبه مى كنند ظاهرآ غالبند ودرواقع مغلوب شيطان و شر و هواى نفس هستند. اين سخن، هم ازنظر ظاهرى پذيرفتنى است و هم ازنظر معنوى. جنبه معنوى آن آشكار است كه اينگونه پيروزى ها و غلبه ها مايه گرفتارى هاى شديد روز قيامت است و بدترين زاد و توشه براى سفر آخرت به شمار مى آيد و در آنجا بايد پاسخگو باشد. ازنظر ظاهرى نيز بسيار ديده ايم يا در تاريخ خواندهايم كه اينگونه افرادى كه با ظلم و ستم و گناه پيروز مى شوند سرانجام گرفتار عواقب شومى گشته و در بسيارى از موارد دشمنانشان با همان روش، آنها را دَرهم كوبيده و مغلوب ساخته اند و مقامى را كه ناجوانمردانه به دست آورده بودند با حملات ناجوانمردانه دشمن از دست مى دهند و اگر ظالمان و ستمگران در عواقب مادى و معنوى كار خود بينديشند به سراغ آن نخواهند رفت. در حديثى آمده است كه دو نفر خدمت امام صادق علیه السلام رسيدند تا درباره اختلافى كه درمورد معامله اى داشتند با آن حضرت صحبت كنند و دستور بخواهند. هنگامى كه امام علیه السلام سخنان آن دو را شنيد به نصيحت آن دو پرداخت وفرمود: بدانيد هركس كه به وسيله ظلم پيروز شود به خير و خوبى نخواهد رسيد و بدانيد آنچه را مظلوم از دين ظالم مى گيرد بيش از آن است كه ظالم از مال مظلوم دريافت مى دارد. سپس فرمود: كسى كه به مردم بدى كند اگر ديگران از همين روش استفاده كنند و به او بدى كنند نبايد آن را بد بشمرد. بدانيد انسان بذرى را كه كاشته درو مى كند و هيچكس از نهال تلخ، ثمره شيرين نمى گيرد و از نهال شيرين ميوه تلخ نمى چيند (امام علیه السلام چيزى بر اين جمله ها نيفزود) ولى آن دو مرد پيش از آنكه از جا برخيزند با هم صلح كردند (در پرتو سخنان حكيمانه امام علیه السلام از خواب غفلت بيدار شدند و راه صحيح را انتخاب كردند). در ارشاد القلوب حديث پرمعنايى در اين زمينه ذكر شده است كه پيغمبر اكرم صلی اله علیه و آله فرمود: «خَمْسُ ]اربع[ كَلِماتٍ فِى التَّوْراةِ وَيَنْبَغي أنْ تُكْتَبَ بِماءِ الذَّهَبَ : أوّلُها حَجَرُ الْغَصْبِ فِى الدّارِ رَهْنٌ عَلى خَرابِها وَالْغالِبُ بِالظُّلْمِ هُوَ الْمَغْلُوبُ وَما ظَفَرَ مَنْ ظَفَرَ الاْثْمُ بِهِ وَمِنْ أقَلِّ حَقِّ اللهِ عَلَيْکَ أنْ لا تَسْتَعينَ بِنِعَمِهِ عَلى مَعاصِيهِ؛ پنج ]چهار[ جمله در تورات آمده كه سزاوار است با آب طلا نوشته شود (و پيوسته در برابر انسان باشد): اول اينكه بودن يك قطعه سنگ غصبى در خانه، گروگانِ خرابى آن است وآنكس كه به وسيله ستم غلبه كند درواقع مغلوب است وكسى كه با گناه پيروز شود هرگز به پيروزى نرسد و كمترين حق خدا بر تو اين است كه با استفاده از نعمتهايش به سراغ معصيتش نروى». اين گفتار حكيمانه امام علیه السلام تأكيد ديگرى است بر اينكه افراد باايمان براى رسيدن به اهداف خود هرگز از وسايل نامشروع استفاده نمى كنند. در دستورات جنگى اسلام نيز بر اين امر تأكيد شده كه از ابزار غير انسانى براى پيروزى بر دشمن بهره نگيريد؛ بر دشمن شبيخون نزنيد، آب آشاميدنى آنها را مسموم نكنيد، درختان بارور را به آتش نكشيد، افراد غير نظامى را هدف قرار ندهيد و با اسيران جنگى خوشرفتارى نماييد.


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : ye adam

خداروشکر



Thank GOD





 

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
حکمت 323 تا 329
جمعه ۱۱ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۳۵ بعد از ظهر نمایش پست [12]
عضو
rating
شماره عضویت : 2179
حالت :
ارسال ها : 1483
محل سکونت : : هر جا خدا بگه اونجام....بچشم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 378
اعتبار کاربر : 14272
پسند ها : 1053
حالت من :  Shad.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (14).jpg
تشکر شده : 1280



نوشته شده توسط : admin »


 

 حکمت 328 :

  وظيفة سرمايه داران(اقتصادى،اجتماعى)

وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِى أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ .

درود خدا بر او ، فرمود :

همانا خداى سبحان روزى فقراء را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيرى گرسنه نمى ماند جز به كاميابى توانگران ، و خداوند از آنان دربارة گرسنگى گرسنگان خواهد پرسيد.







 
شرح و تفسير دِين اغنيا به فقرا امام علیه السلام به يكى از اصول مهم اسلام در اين كلام نورانى اشاره كرده و بيان مى كند كه نظام اقتصادى اسلام نظامى بسيار حساب شده است به گونه اى كه اگر مطابق آن رفتار شود در سراسر كشور اسلام فقير و نيازمندى باقى نخواهد ماند. مى فرمايد: «خداوند سبحان قُوت (و نيازهاى) فقرا را در اموال اغنيا واجب ومعين كرده است، ازاينرو هيچ فقيرى گرسنه نمى ماند مگر به سبب بهره مندى غنى (و ممانعت او از پرداخت حق فقير) و خداى متعال (روز قيامت) دراين باره از آنها سؤال و بازخواست مى كند»؛ (إِنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الاَْغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ: فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلاَّ بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ، وَ اللّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذلِکَ). بعضى از شارحان نهج البلاغه اين كلام شريف را به مسئله زكات اشاره دانسته اند و تعبير به «فرض» نيز مى تواند اشاره به همين معنا باشد. روايات فراوانى نيز اين معنا را تأييد مى كند و در آنها تصريح شده كه آنچه به عنوان زكات در اسلام فرض شده دقيقآ به اندازه نياز فقراست، به گونه اى كه اگر همه اغنيا به وظيفه دينى خود در باب زكات عمل كنند فقيرى باقى نخواهد ماند. در حديثى از امام صادق علیه السلام كه در ذيل حكمت 252 نيز به آن اشاره شد مى خوانيم: «إِنَّمَا وُضِعَتِ الزَّكَاةُ اخْتِبَاراً لِلاَْغْنِيَاءِ وَمَعُونَةً لِلْفُقَرَاءِ وَلَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِيَ مُسْلِمٌ فَقِيراً مُحْتَاجاً وَلاَسْتَغْنَى بِمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ وَإِنَّ النَّاسَ مَا افْتَقَرُوا وَلا احْتَاجُوا وَلا جَاعُوا وَلا عَرُوا إِلاَّ بِذُنُوبِ الاَْغْنِيَاء... مَا ضَاعَ مَالٌ فِي بَرٍّ وَلا بَحْرٍ إِلاَّ بِتَرْکِ الزَّكَاةِ وَمَا صِيدَ صَيْدٌ فِي بَرٍّ وَلا بَحْرٍ إِلاَّ بِتَرْكِهِ التَّسْبِيحَ فِي ذَلِکَ الْيَوْمِ؛ زكات براى اين تشريع شده است كه اغنيا امتحان شوند و كمكى براى نيازمندان باشد و اگر مردم زكات اموال خود را بپردازند هيچ مسلمانى فقير ونيازمند باقى نمى ماند و همگى به سبب عمل به اين فريضه الهى بى نياز خواهند شد و مردم، فقير و محتاج و گرسنه و برهنه نشدند مگر به گناه اغنيا... هيچ مالى در صحرا و دريا از بين نمى رود مگر به سبب ترك زكات و هيچ صيدى در دريا وصحرا در چنگال صياد گرفتار نمى شود مگر به سبب ترك تسبيح در آن روز». آنچه در كلام حكيمانه بالا آمد كه خدا دقيقآ نيازهاى فقرا را در اموال اغنيا واجب كرده، در احاديث ديگرى با صراحت بيشترى آمده است؛ در حديثى از امام صادق علیه السلام مىخوانيم: «قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَخْبِرْنِي عَنِ الزَّكَاةِ كَيْفَ صَارَتْ مِنْ كُلِّ أَلْفٍ خَمْسَةً وَعِشْرِينَ لَمْ تَكُنْ أَقَلَّ أَوْ أَكْثَرَ مَا وَجْهُهَا فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ الْخَلْقَ كُلَّهُمْ فَعَلِمَ صَغِيرَهُمْ وَكَبِيرَهُمْ وَغَنِيَّهُمْ وَفَقِيرَهُمْ فَجَعَلَ مِنْ كُلِّ أَلْفِ إِنْسَانٍ خَمْسَةً وَعِشْرِينَ مِسْكِيناً وَلَوْ عَلِمَ أَنَّ ذَلِکَ لايَسَعُهُمْ لَزَادَهُمْ لاَِنَّهُ خَالِقُهُمْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِهِمْ؛ راوى عرض مى كند: فدايت شوم بفرماييد چرا زكات بيست و پنج در هزار تعيين شده است (يك چهلم) نه كمتر و نه بيشتر. دليلش چيست؟ امام علیه السلام فرمود : خداى متعال همه انسانها را آفريده و صغير و كبير و غنى و فقيرشان را مى شناسد. از هر هزار انسان معمولاً بيست و پنج نفر نيازمندند (ازاينرو زكات را به همين نسبت قرار داده) و اگر مى دانست اين براى آنها كافى نيست بر آن مى افزود، زيرا او خالق آنها و از همه به آنها آگاه تر است». همين مضمون در دو حديث ديگر از همان حضرت با بيانهاى متفاوتى آمده است. در ضمن از اين حديث استفاده مى شود هرگاه در جامعه اسلامى در هر هزار نفر بيش از بيست و پنج نفر شخص نيازمند و فقير پيدا شود براثر عواملى است كه مظالم انسانها آن را آفريده است. البته آنچه در روايت بالا آمد درمورد زكات حيوانات و طلا و نقره است؛ اما زكات غلات، چنانكه مىدانيم گاه يك دهم و گاه يك بيستم است، بنابراين منظور امام علیه السلام بيان حكمت حكم بوده نه علت حكم كه در تمام مصاديق جارى و سارى است.


 


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : ye adam

خداروشکر



Thank GOD





 

گزارش پست !


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد
صفحه 1 از 2 < 1 2 > آخرین »



برچسب ها
حکمت ، تا ،

« حکمت 316 تا 322 | حکمت 330 تا 336 »

 











انجمن یاران منتظر

چت روم یاران منتظر

چت روم و انجمن مذهبی امام زمان



هم اکنون 02:32 پیش از ظهر