آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ ۱۱:۱۷ قبل از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
1443
حالت :
ارسال ها :
220
محل سکونت : :
جایی پر از آبی های اسمونی
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
221
اعتبار کاربر :
2081
پسند ها :
291
تشکر شده : 80
|
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع جلسه ی هشتم : تهاجم فرهنگی 1 ( چیستی و چرایی تهاجم ) تاریخ جلسه : 95/06/05 مدیریت بحث با آقای متین23 آقای متین23 : موضوعی که امروز و با واسطه ی یکی از دوستان به ما پیشنهاد شده بود موضوع تهاجم فرهنگی بود . و این که اساسا تهاجم فرهنگی چیه و چگونه داره صورت میگیره .. این موضوع چون میتونست گستردگی خاص خودشو داشته باشه . لذا بر ان شدیم که حداقل در دو قسمت این موضوع رو جمع بندی کنیم . و از اونجایی که این جنس از موضوعات به نوعی فراگیر و بیش از موضوعات دیگه افراد رو درگیر میکنه . میخوایم که دوستان هم که خواسته نا خواسته در این تهاجم قرار گرفتن و به نوعی تو زمین بازی هستن در این زمینه برداشت ها و نظرات خودشون رو ابراز کنن . موضوع رو با این سوال شروع میکنیم که از نظر دوستان فرهنگ و تهاجم چیه .. در واقع دوستان چه تعریفی از فرهنگ و تهاجم دارن .
* * *
آقای Sajjadiyya: فرهنگ یعنی شیوه ی برخورد افراد جامعه با یک موضوع . تهاجم یعنی حالت خشم غضبی که روی یه موضوع خالی میکنن . آقای متین 23 : خب به نظر شما چرا باید تهاجم و فرهنگ وجود داشته باشه؟ لزوم وجودشون از نظر شما چیه ؟ برا بعضیا باید و نباد که نباشه بی عار میشن . از خود بی خود میشن وخلاصه هرکی هرکی میشه آقای متین 23 : خب تهاجم چرا باید باشه؟ ربط و ارتباط تهاجم و فرهنگ این وسط چیه؟ تا تلنگر بشه برا بعضیا , یکی خوبه تهاجم ببرن بدش کنن-یکی بده تهاجم ببرن خوبش کنن . یار جمع کنن-قوی بشن-گروه بزرگتر=نیروی قویتر.یکی ضعیف بشه-یکی قوی تا قوی بر ضعیف حکومت کنه . آقای متین 23 : در واقع تمام رفتارمون رو از بیرون مدیریت میکنن و به ما میگن که چگونه انجام بگیره؟ رفتار که ما اراده داریم , ولی چیزی که هست رفتار گروهیه . یه نفر پاسوز بقیه میشه . و ناچار دنبال جمع حرکت میکنه , تقوای فردی-تقوای جمعی.. هردو باید باشه , همین . * * * خانم چشمه : بصورت خلاصه بگم , فرهنگ از نظر من همون مجموعه ی باور ها و رفتار ها و اعتقادات یک جامعه میتونه باشهو تهاجم فرهنگی هم وقتی یک جامعه ای بخواد فرهنگ خودش رو به فرهنگ دیگری تحمیل کنه . با استفاده از ابزار هایی بصورت غیر مستقیم اون فرهنگ رو دگرگون میکنه .. عادات و رفتارها و باور هاروو این تغییر فرهنگ فقط این نیست که اون فرهنگ مهاجم بخواد خودش را غالب کنه , در مواردی همینکه باعث بیگانگی فرهنگ جدید با فرهنگ بومی بشه هم محسوب میشه .
* * *
خانم ye adam : منم با خانم چشمه موافقم .... هر ملتی یه فرهنگی داره . وقتی فرهنگ ملت دیگه وارد کشور دیگه میشه این میشه تهاجم , ممکنه تاثیر بد داشته باشه یا تاثیر خوب . بعضی فرهنگ و آداب و رسوم قدیمی هستند و به هر حال از بین میروند ...اما تهاجم مثل بی حجابی که تقلیدی از فرهنگ غربه .
* * *
آقای آرتا محمد : فرهنگ به نظر بنده به آداب و رسوم و عقاید یک جامعه یا ملتی را میگنو با توجه به فرهنگهای مختلف برخودهای هر ملتی در مقابل وقایعی که پیش میاد متفاوته .. مرز بین انسان و حیوان فرهنگه مناسبه . فرهنگ قوی متعلق به انسانهایی با تکامل بیشتره .. در مقابل ملتها و کشورهایی هستند برای نفوذ در کشور یا قومی فرهنگ کشور یا ملت قربانی را به نفعشون نمیبینن , و نسبت به تضعیف یا تغییر یا از بین بردن فرهنگهایی که با منافعشون در تضاده , اقدام میکنن که اصطلاحا بهش تهاجم فرهنگی میگن . تعریف فرهنگ خوب هم البته در میان گروهها و ملتها با توجه به باورهاشون فرق میکنه . به نظر بنده فرهنگ قوی فرهنگ برگرفته از ادیان الهیه که بالاترینش اسلامه . آقای متین 23 : خب در مورد چرایی وجود این دو صحبتی ندارید؟ این که چرا باید فرهنگ یا تهاجمی وجود داشته باشه درست یا غلط هر ملتی باورهایی داره , و واکنشهایی که همون فرهنگشه , تهاجم هم به نظر بنده همون اقدام به تغییر یا تضعیف هست که توسط گروه یا کشور متخاصم انجام میشه برای دسترسی آسانتر به منافعش . چرایی فرهنگ همون روش زندگی هر ملتی که خواهی نخواهی هست تهاجم هم عرض کردم .
* * *
آقای امیرهادی : برای فرهنگ سه تعریف ارائه شده , مجموعه ی ارزش ها و اعتقادات و اخلاق و رفتار ناشی از این سه به علاوه ی اداب و رسوم و عرف . طبق این تعریف دین زیر مجموعه ی فرهنگ هست .. تعریف دوم اینه که شالوده ی فرهنگ اداب و رسوم هست . و این تعریف خاص تر هست نسبت به تعریف اول. در تعریف سوم گفته شده فرهنگ عاملی است که به زندگی معنا و جهت می دهد , تعریف اول و دوم تعریف به موضوع هست و محورهای فرهنگ و اجزای تشکیل دهنده ی ان را تبیین می کند .. ولی تعریف سوم طبق اثر و فایده ی فرهنگ ارائه شده و در واقع جواب چرایی فرهنگ نیز هست , اما تهاجم رو باید با تبادل هر دو تعریف کرد تا تمییز و تشخیص داده بشهچون گاهی بین تهاجم و تبادل فرهنگی خلط مبحث میشه و این دو اشتباه گرفته میشه .. تهاجم فرهنگی یعنی سعی و تلاش در تغییر محورهای یک فرهنگبه وسیله ی قبول فرهنگ دیگری , بدون در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف فرهنگی که مهاجم هست و فرهنگی که مورد تهاجم قرار گرفته بنابراین تهاجم اصلا نمی تواند خوب باشد چرا که غالبا اگاهانه نیست , اما تبادل فرهنگی به معنای قبول محور های فرهنگی دیگر و پرورش ان محورها در فرهنگ پذیرندهو ویژگی تبادل اینه که اگاهانه صورت می گیره . خانم حریم قدس : میشه مثال بزنین از تبادل و تهاجم . ویژگی تبادل اینه که اگاهانه است , به عنوان مثال علم فلسفه منشا یونانی داره و اولین شخصی که خود رو فیلسوف نامید ارسطو بودو فیلسوف در زبان یونانی به معنای دوستدار دانش است و دلیل این نامگذاری مقابله با جریان سوفیسطایی بود چرا که سوفیسط به معنای دانشمند بودالبته از این واژه استفاده ی اشتباه می شد , در هر صورت فلسفه که وارد دنیای اسلام شد انچنان رشد کرد که عنوان فلسفه ی اسلامی به خود گرفت و چنان رشد کردکه فلسفه ی غربی نتونست به ان درجه از رشد و ترقی برسه , در مورد تهاجم هم که مثال های واضح و روشنش موجوده مثلا بعضی رفتارهایی که با فرهنگ اسلامی سازگار نیست مثل دوستی دختر و پسر و رابطه ی این دو . جواب از چرایی فرهنگ داده شد و اما چرایی تهاجم , جواب این سوال هم کاملا واضحه طبق سیاست ماکیاولی و نظریه ی نیچه در مورد انسان کامل , تکامل یعنی برتری و قدرت داشتنو بهترین و ساده ترین و البته کارآمدترین راه برای سلطه داشتن و قدرت پیدا کردن و طبق تعاریف غربی تکامل پیدا کردن تهاجم فرهنگی هست . * * * آقای متین 23 : قبل از تعریف هر کلمه ای برای این که با مفهوم اون کلمه بهتر آشنا بشیم باید اون کلمه رو ریشه شناسی کنیم و ببینیم که اون کلمه یا جمله برای اولین بار در کجا و با چه نیتی به کار برده شده واژه کالچر یا کلتوراکه ما در فارسی اون رو مترادف با کلمه فر+هنگ گرفتیم , برای اولین بار در فرانسه و به منظور شخم زدن و کشت کردن چیزی به کار میبردن و ما این واژه و از این حیث که نزدیک واژه فر+هنگ ایرانی بود گرفتیم . قریب به 300 تا 400 تعریف از فرهنگ یا همون کالچر ارائه شده که مهمتریناشو دوستمون گفتن . فرهنگ یا همون کالچربه باوری میگن که افراد از نیچر یا طبیعت کسب میکنندر واقع چون فرهنگ برای اولین بار برای زمین کشت بوده میشه فهمید که نگاه فرهنگی یا فهم فرهنگی , همون فهمی هست که ما از دنیای پیرامون خودمون داریمو به خصوص این که از طبیعت داریم , لذا فرهنگ یک کلمه ی هست که با ابزارها و تولیدات مادی بشر سرو کار داشتهو در نگاه جوامع غربی نیز برای همین منظور به کار برده میشده که متاسفانه وقتی وارد جوامع دین محور و وحی محور شد سریعا وارد متون دینی شد و علت این نفوذ هم به این دلیله که ما و تمام پیامبران هم در محیط مادی زندگی میکردن پس تا اینجا مشخص شد که فرهنگ یه کلمه ی کاملا خنثی و از نیچر یا طبیعت گرفته شده. در مورد تهاجم هم به نظر من به نکته ای که باید توجه کرد اینه که سطحی که درگیر با جبهه طرف مقابله یه سطح وسطعی هست و مثلا یک یا دو بخش رو در بر نمیگیره بلکه بخش های متعددی رو در بر میگیره و لذا از این حیث هجمه و هجوم و تهاجم به نظر بنده تقابل همه جانبه در یک عرصه هست که ممکنه عرصه های دیگه رو هم در بر بگیره و اما در مورد چرایی فرهنگهمونطور که عرض کردم فرهنگ یه چیز مادی هست و فی نفسه خنثی و دارای جهت گیری نیستو لذا از این رو در فرمایش امام جامعه نیز از اون به هوا تعبیر شدههوایی که تا وقتی زنده هستیم استفاده ی از اون اجتناب نا پذیرهو لذا استفاده ی از فرهنگ تا زمانی که بعد جسمانی ما روی زمین هست انکار نا پذیره . و این که چرا تهاجم؟ زمانی که فرهنگ یا هوای یک جامعه پاک باشه طبیعتا داخل اون هوا بهتر میشه بندگی کرددر واقع برای بندگی کردن نیاز به محیط فیزیکی مناسبی نیز هستیم , از این رو هوای(فرهنگ) متفاوت روحیه و کنش خاصی رو میطلبه . به تبعیت از قرآن کریم که فرمودند وَ لَنْ تَرْضي عَنْکَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصاري حَتَّي تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَي اللَّهِ هُوَ الْهُدي وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد ،تا به طور کامل ، تسلیم خواسته های آنها شوی و از آیین تحریف یافته آنان ، پیروی کنی. بگو: «هدایت ، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی ، بعد از آنکه آگاه شده ای ، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود آیه 120 سوره بقره از این آیه میفهمیم که برای این که دشمن به ما نزدیک بشه و دین ما رو تغییر بده لزوما باید با یه سری از رفتارها و باورهای روزمره ما مقابله کنه وکاری کنه که ما اون رفتارها و باورها رو که شاید لازمه بندگی باشن رو فراموش کنیم از این رو وقتی گروهی بخوان به صورت مستقیم دست به تغییر دین یه گروه بزنن مسلما با مقاوت رو به رو خواهند شد ولی وقتی این تغییر در وهله اول در نوع نگاه به جهان مادی صورت میگیره راحت تر میشه به تغییرات ماورایی که قابل دیدن هم نیست دست زد . نکته ای که باید اینجا توجه کنیم اینه که دشمن هیچ وقت با لباس دشمن وارد نمیشه چرا که عرصه فرهنگ بیش از این که با جسم و جسد افراد سرو کار داشته باشه با ذهن افراد سرو کار داره .از این رو تبدیل معاند به مخالف و تبدیل مخالف به همراه یکی از استراتژی های دشمن در به زانو در آوردن فرهنگ ها و تمدن ها بوده و هست که هفته بعد اختصاصا شیوه فروپاشی شوری رو عرض خواهم کرد. عرضم رو با یه جمع بندی کوتاه تمام میکنم این که فرهنگ یه واژه کاملا خنثی هست و ما در نگاه دینی ادب داریم که واژه ای با مفهوم وسیع تر و پر مغز تر هست نکته ی بعدی اینه که تهاجم موجب بر هم زدن مولفه های متعددی میشه و فقط یک حوزه رو در بر نمیگیره نکته ی دیگه اینه که فرهنگ با زندگی مادی ما عجینه و انکار نا پذیره , ولی نباید اون رو با نگاه های دینی اشتباه گرفت . نکته ی آخر هم این بود که دشمن برای این که ما رو به دین خودش در بیاره لاجرم باید نوع نگاه ما به دنیا رو تغییر بده و لذا چرایی تهاجم به این دلیله که قراره جهان بینی ها تغییر پیدا کنه و سربازان شیطان و سربازان الله مشخص بشن .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اسامی شرکت کنندگان :sajjadyya, گمنام 133 , آرتا محمد , امیر هادی , حریم قدس , ye adam , الهام ... , رویا .... , اجنبی , چشمه لینک مباحث جلسات قبل کلیک
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|