انجمن یاران منتظر

ختم قرآن



آخرین ارسال ها
پروژه کرونا(COVID 19) ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین امسال اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. تا حالا به لحظه تحویل سال 1450 فکر کردید!!؟؟ ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین سال 1395 اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. اگر بفهمید بیشتر از یک هفته دیگر زنده نیستید، چی کار می کنید؟! ..:||:.. **متن روز پدر و روز مرد** ..:||:.. الان چتونه؟ ..:||:.. 🔻هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی ..:||:.. ღ ღ ღتبریک ازدواج به دوست خوبم هستی2013 جان عزیز ღ ღ ღ ..:||:.. اینجا گناه ممنوع ..:||:..

نوار پیام ها
( یسنا : ▪️خــداحافظ مُــــحَرَّم 😭 نمى دانم سال دیگر دوباره تو را خواهم دید یا نه؟!... 🖤اما اگر وزیدى و از سَرِ کوى من گذشتى، سلامَم را به اربابم برسان... ◾️ بگو همیشه برایَت مشکى به تَن مى کرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود!... ◾️بگو گرچه جوانى مى کرد، اما به سَرِ سوزنى ارادتش هم که شده، تو را از تَهِ دل دوست داشت... ◼️با چاى روضه تو و نذری ات، صفا مى کرد و سَرَش درد مى کرد براى نوکرى... 🏴 مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مى سپارم... و دلم شور مى زند براى \"صَفر\"ى که دارد از \"سَفَر\" مى رسد... # )     ( سینا : حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها): «ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَدیرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ؛ خداوند پس از غدیرخم برای کسی حجّت و عذری باقی نگذاشت.» «دلائل الإمامَه، ص 122» )     ( فاطمه 1 : ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ ای وسعت دل‌های شکسته، حَرَمت. (شهادت حضرت زهرا تسلیت باد) )     ( programmer : امام علی (ع):مردم سه گروهند: (1) دانشمندی خدایی، (2) دانش آموزی بر راه رستگاری (3) و پشه های دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که از پی هر جنبنده و هر صدا می روند، و با وزش هر بادی، حرکت می کنند، نه از پرتو دانش، روشنی یافتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند. )     ( programmer : امام علی ع : عاقل ترین مردم کسی است که عواقب کار را بیشتر بنگرد. )     ( programmer : امام علی (ع):دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد. )     ( programmer : امام علی(ع): در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند )     ( سینا : هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ی خاك جریان دارد، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. )     ( programmer : فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است....(مقام معظم رهبری) )     ( سینا : یاران! شتاب كنید ، قافله در راه است . می گویند كه گناهكاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهكاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند )     ( سینا : برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ**اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! )     ( فاطمه 1 : ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن +++ چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس‌کوچه‌های خاکی قلبم عبور کن +++ آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن )     ( سینا : دود می خیزد ز خلوتگاه من کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟ با درون سوخته دارم سخن کی به پایان می رسد افسانه ام ؟ )    
مدیریت پیام ها


اگر این اولین بازدید شما از انجمن یاران منتظراست ، میبایست برای استفاده از کلیه امکانات انجمن عضو شوید و یا اگر عضو انجمن می باشید وارد شوید .


انجمن یاران منتظر » چهارده معصوم » امام اول: حضرت علی علیه السلام » هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول



هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی السلام علیک یا علی مظلوم یا امیرالمؤمنین مقدمه بسم الله الرحمن الرحیم قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم علی منی به منزلة راسی من بدنی؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: نسبت علی با من، مانند نسبت سر من با بدن من است.(1) مردی که وسعت او در تمام عوالم وجود نمی گنجد، ما را چه رسد به اینکه، در چند برگ به شرح شمایل پر شمیم او بپردازیم. مجلس تمام گشت
ichv , d; nhsjhk hc ckn'hkd hlhl ugd (ugdi hgsghl) k,dskni : lpln vqh vlcd h,pnd/foa h,g


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد
صفحه 1 از 5 < 1 2 3 4 5 > آخرین »


اطلاعات نویسنده
سه شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۵ ۱۰:۴۹ بعد از ظهر
بانو
rating
شماره عضویت : 47
حالت :
ارسال ها : 6234
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1178
دعوت شدگان : 16
اعتبار کاربر : 92775
پسند ها : 4933
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 14911
وبسایت من : وبسایت من


مدال ها:6
بهترین ارسال کننده
بهترین ارسال کننده
مدال 2 سالگی عضویت
مدال 2 سالگی عضویت
نفر اول مسابقه
نفر اول مسابقه
کاربر با ارزش
کاربر با ارزش
ستارهء انجمن
ستارهء انجمن
کاربران برتر
کاربران برتر

|

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام)

نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی

السلام علیک یا علی مظلوم یا امیرالمؤمنین

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم علی منی به منزلة راسی من بدنی؛
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: نسبت علی با من، مانند نسبت سر من با بدن من است.(1)
مردی که وسعت او در تمام عوالم وجود نمی گنجد، ما را چه رسد به اینکه، در چند برگ به شرح شمایل پر شمیم او بپردازیم.
مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر - ما همچنان در اول وصف تو مانده ایم.(2)
براستی مردی را که در فضایلش رسول نجیب و ناجی صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین را می توان در این چند برگ به وجودش دست یافت؟
این نوشته و داستانهای مختصر تحقیقاً خواننده را در دریای غم مظلومی علی (علیه السلام) گرفتار امواج آتشی خواهد کرد که قرنهاست که روح شیعیانش را غرق احتراق کرده است.
زین آتشی که در سینه من است - خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت(3)
و اشک ما نیز در میان، آتش آتشفشان دل پر حرارت ماست که از چشمه چشمان جاری و جاوید است.
بحر در ساغر گرداب نگنجد هرگز(4)
ای کسی که چشم روزگار و زندگی به چشمان مظلوم توست
ای کاش ما نیز در کوچه های کوفه با تو بودیم
ای کاش در رکاب تو با جماعت جاهل جمل می بودیم و می جنگیدیم
ای کاش در صفین در صف با صفا تو می بودیم
و ای کاش در تنهائیت، زمزمه های شبانه ات، همانند کمیل و میثم و مقداد هم قدمت می بودیم.
شاید اگر آن روزها می بودیم این قدر نمی سوختیم.
و هزاران ای کاش های دیگر؛ که جگر ما را پاره پاره کرده است.
اللهم یا شاهد کل نجوا و موضع کل شکوی
جماعت جاهل و غافل با تو چها که نکردند کار را به آنجا رساندند که فرمودی: خدایا این جماعت مرا بیچاره کردند.
به خداوندی خداوند سوگند، دل آب از غصه هایت آب شد و قلب آتش کباب به قول پیر، پیرو، پایدار، خمینی:
ما را رها کنید در این رنج بی حساب - با قلب پاره پاره و با سینه ای کباب و درود خداوند بر آن مرد خدایی باد!
که آه نامه آتشینش در خطبه شقیقه در سینه سخن پنهان گشت.
در نهج البلاغه اش عنان بیان به دست کیست؟
به دست غم و غصه های او
براستی او با توسن سخن به کجا می تازد؟ به دیار غربت و تنهایی به نخلستانها و چاههای پر درد کوفه
بسوخت حافظ و ترسم که شرح قصه او - به سمع پادشاه کامکار ما نرسد
آیا کسی بود یا هست که سخن او را دریاب، و خویشتن خویش را در فضای معطر مطهر او گم کند.
به ادعا نتوان شیعه بود، شیعه کسی ست - که پای خود بگذارد به جای پای علی (5)
آیا براستی در بیت الاحزان فاطمه علیهاالسلام زمزم جاری و جاوید اشکهای زهرا علیهاالسلام، جزء برای غم مظلومی علی جاریست؟
زهرا جان؛ این نوشته ها را از اول برای خرسندی تو نوشتم (6) برای زنی که غصه دار غریبی، مرد تنها مدینه است.
مدینه بعد از نبی صلی الله علیه و آله و سلم
زهرا جان!
هر چه بر سر دلم می کوبم، آرام نمی گیرد بر آن یتیم نواز عرب، علی مرتضی بفرما بر این یتیم بیچاره ای که زمین خورده شیطان و نفس است دستی از سر لطف بر کشد.
زهرا جان!
به خدای تو سوگند! قلبم قبله ای جز تو ندارد
ای قبله من قبر تو کجاست؟ برای تو نالیم یا از برای همسرت؟
زهرا جان!
این سر پرغوغا و ناآرام ما پرچم ارادت به توست که بر نیزه ی تن ناله کنان چون شمع بقیع می سوزد.
و امید اینکه روزی به عشق آل فاطمی بر چوبه دار سرافراز و لاله گون، آرام گیرد.
زهرا جان!
وجود ما از خاک، پاک فرما
روی دشمنانش سیاه و جانم به فدایش و لعنت خدا بر ظالمان آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم

فصل اول تولد تا بعثت

1- خبر تولد علی (علیه السلام)

امام صادق (علیه السلام) فرمود: هنگامی که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم از مادر متولد شد، فاطمه بنت اسد نزد همسر خود ابوطالب (پدر علی (علیه السلام)) آمد و مژده تولد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را به او داد، ابوطالب به او فرمود: یک سبت (روزگار دراز و طولانی) صبر کن من هم مژده تولد مانند آن را که جز نبوت ندارد، به تو خواهم داد، آنگاه امام فرمود: سبت مدت سی سال است و فاصله زمانی بین تولد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم تا تولد امیرالمؤمنین (علیه السلام) سی سال بود.(7)

1) الریاض لنضره، ص 162
2) سعدی.
3) حافظ.
4) صائب.
5) مهدی سهیلی.

6) نویسنده پیشنهادات و انتقادات شما را در مورد مطالب این کتاب پذیرا می باشد در صورت لزوم با صندوق پستی ناشر مکاتبه فرمایید.
7) معانی الاخبار، ج 2 ص 431.

http://www.ghadeer.org
















12 تشکر شده از کاربر قمرخانم برای ارسال مفید :
محمدELE , عهد , ایلیا110 , محسن 352 , غم هجران , , محتاج خدا , عقیق , نمازتو خوندی؟ , حریم قدس , الما , programmer ,



  می پسندم 6     0  6 
 
 
تعداد پسند های ( 6 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر


    * پاسخ با بیشترین پسند
  1. پسندها :6 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  2. پسندها :3 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  3. پسندها :2 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  4. پسندها :2 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  5. پسندها :2 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید

















امضای کاربر : قمرخانم

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول
سه شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۵ ۱۰:۵۳ بعد از ظهر نمایش پست [1]
بانو
rating
شماره عضویت : 47
حالت :
ارسال ها : 6234
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1178
دعوت شدگان : 16
اعتبار کاربر : 92775
پسند ها : 4933
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 14911
وبسایت من : وبسایت من




به نام خدا

 
۲ - دستهایم رو به خداست


وقتی حضرت امیر (علیه السلام) بدنیا آمد، فاطمه بنت اسد همانند سایر نوزادان علی (علیه السلام) را قنداق می کرد و دستهای آن حضرت را در قنداق می بست. اما بعد از اینکه فاطمه به سراغ علی (علیه السلام) می آمد، مشاهده می کرد دستهای آن حضرت بیرون از قنداق است و پارچه ها هم پاره شده است، فاطمه بنت اسد دو پارچه مصری محکم آورد دستهای آن حضرت را محکم تر از قبل بست و آنگاه حضرت را در گهواره خود گذاشت، حضرت امیر (علیه السلام) با تکانی، مجدد دستمال ها را پاره کرد و دست خود را از قنداق بیرون آورد، مجدد فاطمه بنت اسد با سه پارچه محکم دست های حضرت را می بندد، اجمالاً تا هفت بار و هفت پارچه بر روی هم، دست های حضرت را در قنداق می بندد باز حضرت دستان خود را باز می نماید. آنگاه حضرت علی (علیه السلام) به مادر خود می فرماید.
مادر دست مرا رها کن، دست علی باید باز باشد که به درگاه خدا دراز کند (8)

8) غایة المرام.



  می پسندم 3     0  3 
 
 
تعداد پسند های ( 3 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : قمرخانم

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۱۴ بعد از ظهر نمایش پست [2]
بانو
rating
شماره عضویت : 47
حالت :
ارسال ها : 6234
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1178
دعوت شدگان : 16
اعتبار کاربر : 92775
پسند ها : 4933
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 14911
وبسایت من : وبسایت من




به نام خدا

 
۳ - تربیت علی (علیه السلام )در دامان پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم


وقتی فاطمه بنت اسد مادر گرامی حضرت امیر (علیه السلام) آن حضرت را به دنیا آورد، از عمر مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سی سال می گذشت.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آن کودک را سخت دوست می داشت از این رو به مادرش فاطمه بنت اسد گفت: گهواره علی (علیه السلام) را در کنار بستر من بگذار! از آن پس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تربیت و پرورش بیشتر علی را به عهده گرفت و به هنگام شستشو خودش علی (علیه السلام) را می شست و شیر به دهانش می ریخت و در موقع خواب گهواره اش را تکان می داد و در بیداری با او سخن می گفت، و او را بر سینه خود می فشرد... و همیشه او را به دوش می گرفت و در کوهها و دره ها و بیابانهای مکه او را به گردش می برد.(9)

9) بحارالانوار، ج 35، ص 9.


  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : قمرخانم

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول
پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۲۴ قبل از ظهر نمایش پست [3]
بانو
rating
شماره عضویت : 47
حالت :
ارسال ها : 6234
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1178
دعوت شدگان : 16
اعتبار کاربر : 92775
پسند ها : 4933
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 14911
وبسایت من : وبسایت من




به نام خدا

 
۴ - بار خدایا !جمعشان را پراکنده مکن



شب بعد از عروسی حضرت فاطمه الزهراء (علیها السلام) رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای دیدار وی به منزل علی (علیه السلام) آمد، آن گاه از علی (علیه السلام) پرسید یا علی همسرت را چگونه یافتی؟
حضرت عرض کرد: یا رسول الله یاور خوبی است در طاعت خدا، بعد از فاطمه الزهراء (علیه السلام) پرسید: فاطمه جان شوهرت چگونه است؟ عرض کرد: شوهر بسیار خوبی است در این هنگام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای آنان دعا کرد: بار خدای جمعشان را پراکنده مکن و بین دلهایشان الفت بیفکن و...(10)
... لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ای فاطمه (علیها السلام) همانا علی (علیه السلام) نزد خداوند بزرگوارتر از هارون است. زیرا، هارون موسی را خشمگین نمود و حال آنکه علی هیچ گاه مرا خشمگین نساخت.
سوگند به آنکه پدرت را به حق به پیامبری مبعوث کرد هرگز یک روز هم بر او غصب نکردم و هیچ گاه نگاه ننمودم به چهره علی، جز آنکه خشم از من رخت بربست.(11)


10) بحارالانوار، ج 3، ص 117.
11) بحارالانوار، ج 43، ص 151.



  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : قمرخانم

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول
پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵ ۰۴:۰۷ بعد از ظهر نمایش پست [4]
بانو
rating
شماره عضویت : 47
حالت :
ارسال ها : 6234
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1178
دعوت شدگان : 16
اعتبار کاربر : 92775
پسند ها : 4933
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 14911
وبسایت من : وبسایت من




به نام خدا

 
۴ - جوانمرد نوجوانان 



ابوطالب پدر حضرت علی (علیه السلام) نام علی (علیه السلام) را ظهیر می گفت: چرا که بسیاری از مواقع او فرزندان، برادر زاده های خود را جمع می کرد و به آنان دستور می داد که با هم کشتی بگیرند، البته این یک نوع تفریح رایج در عرب بود، علی (علیه السلام) آن موقع کودک بود و دارای بازوانی درشت و کوتاه.
علی (علیه السلام) آستین های خود را بالا می زد و با بزرگ و کوچک از برادران و عمو زاده های خویش کشتی می گرفت بطوری که با یک چرخش و بکار بردن فن خاصی پشت همه آنها را به خاک می برد، پدرش نیز او را تشویق می کرد و می فرمود: علی (علیه السلام) پیروز شد، بدین سبب او را ظهیر نامیده اند.(12)

12) معانی الاخبار، ج 1، ص 142.


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : قمرخانم

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول
سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۳:۰۲ بعد از ظهر نمایش پست [5]
بانو
rating
شماره عضویت : 47
حالت :
ارسال ها : 6234
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1178
دعوت شدگان : 16
اعتبار کاربر : 92775
پسند ها : 4933
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 14911
وبسایت من : وبسایت من




به نام خدا

 
۶ - برای ازدواج چه داری


وقتی علی (علیه السلام) از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم راجع به فاطمه (علیه السلام) خواستگاری کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مسرور و شادمان تبسم نموده و فرمود: آیا برای این امر چیزی داری؟
علی (علیه السلام) عرض کرد پدر و مادرم فدای شما یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، من چیزی را از شما پنهان نمی کنم آنچه دارم یک شمشیر و یک زره و یک شتر آبکش (یا اسب) است و جز اینها چیزی ندارم، نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شمشیر برای تو لازم است زیرا تو مرد جنگ هستی و با آن در راه خدا جهاد می کنی و شتر نیز از لوازم زندگی تست که باید با آن آبکشی نموده و برای اهل و عیال خود کسب روزی کنی و در مسافرت ها بارت را بر آن حمل نمایی، فقط زره تو می ماند که من آنرا به مهر زهرا (علیه السلام) می پذیرم یا علی (علیه السلام) می خواهی ترا بشارتی دهم.
عرض کرد: بلی پدرم و مادرم فدای شما باد. فرمود: ترا بشارت باد که خدای تعالی فاطمه (علیه السلام) را به تو در آسمان تزویج نمود. پیش از اینکه من او را در زمین به تو تزویج کنم.(13)
13) کشف الغمه، ص 106.



  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : قمرخانم

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول
چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۰۹:۵۰ بعد از ظهر نمایش پست [6]
بانو
rating
شماره عضویت : 47
حالت :
ارسال ها : 6234
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1178
دعوت شدگان : 16
اعتبار کاربر : 92775
پسند ها : 4933
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 14911
وبسایت من : وبسایت من



به نام خدا

 
۷ - لقب قضم برای علی (علیه السلام)


جنگ احد بود طلحة بن ابی طلحه قهرمان و پرچمدار غول پیکر دشمن به میدان تاخت. امام علی (علیه السلام) به میدان او رفت و درگیری شدیدی پدید آمد و سرانجام طلحه بدست علی (علیه السلام) کشته شد. هنگامی که طلحه با علی (علیه السلام) روبرو شد فریاد زد یا قضم و به نقل دیگر گفت: یا قضیم. شخصی از امام صادق (علیه السلام) پرسید: چرا دشمن، علی را با این لقب (قضم) خواند؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود: این لقب را برای این به علی (علیه السلام) گفت.

در آغاز بعثت در مکه مشرکان به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آزار می رساندند ولی تا ابوطالب پدر علی (علیه السلام) همراه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود کسی جرأت جسارت به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را نداشت. تا اینکه مشرکان عده ای از کودکان را واداشتند تا به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سنگ بیندازند.
هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از خانه خود بیرون می آمد، کودکان سنگ و خاک به طرف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می انداختند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از این جریان رنج آور (با توجه به اینکه موضوع به میان کودکان کشیده شده بود) به علی (علیه السلام) (که در آن زمان حدود سیزده سال داشت) شکایت کرد.
علی (علیه السلام) عرض کرد: پدرم و مادرم به فدایت ای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هر گاه از خانه بیرون رفتید مرا نیز با خود بیرون ببرید. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همراه علی (علیه السلام) از خانه بیرون آمدند کودکان مشرکین، طبق معمول خود، به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سنگ انداختند.
علی (علیه السلام) به سوی آنها حمله می کرد و هر گاه به آنها می رسید گوش و بینی و عضله صورت آنها را می گرفت و فشار می داد و در هم می کوبید کودکان بر اثر درد شدید گریه می کردند و به خانه خود باز می گشتند، پدرانشان می پرسیدند چرا گریه می کنی؟ در پاسخ می گفتند: قضمنا علی قضمنا علی علی (علیه السلام) ما را گوشمال و... داد از این رو علی (علیه السلام) را به عنوان قضم یاد کردند (یعنی گوشمال دهنده و درهم کوبنده).(14)
غالب در جمله غزوه ها به شجاعت - خاصه به، بدر و حنین و خیبر و خندق(15)
14) بحار،، ج 20.
15) عبدالصمد حقیقت.



  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : قمرخانم

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول
یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۱۲ بعد از ظهر نمایش پست [7]
بانو
rating
شماره عضویت : 47
حالت :
ارسال ها : 6234
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1178
دعوت شدگان : 16
اعتبار کاربر : 92775
پسند ها : 4933
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 14911
وبسایت من : وبسایت من




به نام خدا

 
۸ - مشاهدات قلبی و غیبی 



امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مورد مشاهدات قلبی خود در آغاز بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:
اری نور الوحی و الرسالة و اشم و ریح النبوة... در آن هنگام نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوت را (از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم) استشمام می کردم.(16)
از این سخن امام (علیه السلام) معلوم می شود که هر انسانی علاوه بر چشم و گوش باطنی حس شامه و بویایی قلبی نیز دارد، سپس امام (علیه السلام) در مورد مشاهدات قلبی خود در آغاز بعثت ادامه می دهد: و لقد سمعت رنة الشیطان حین نزل الوحی علیه صلی الله و علیه و آله و سلم؛ هنگامی که وحی بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد صدای ناله شیطان را شنیدم سپس ادامه می دهند: فقلت یا رسول الله ما هذه الزلة فقال: هذا الشیطان قد آیس من عبادته امام می فرماید: که پس از شنیدن صدای ناله با گوش جان از رسول خدا پرسیدم که یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم این ناله چیست؟ فرمود: این ناله، ناله شیطان است که از پرستش خود نومید شده است در اینجا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: انک تسمع ما اسمع وتری ما اری الا انک لست بنبی و لکنک وزیر... تو می شنوی آنچه را من می شنوم و می بینی آنچه را که من می بینم تنها تفاوت من با تو این است که تو پیامبر نیستی ولی وزیر من هستی.
16) نهج البلاغه، خطبه 192.



  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : قمرخانم

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول
یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۱۶ بعد از ظهر نمایش پست [8]
بانو
rating
شماره عضویت : 47
حالت :
ارسال ها : 6234
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1178
دعوت شدگان : 16
اعتبار کاربر : 92775
پسند ها : 4933
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 14911
وبسایت من : وبسایت من




به نام خدا

 
۹ - پرورش دهنده ی علی (علیه السلام)


هنگامی که علی (علیه السلام) به سن حدود شش سالگی رسید، قحطی و کمبود سراسر مکه و اطراف آن را فرا گرفت، ابوطالب پدر علی (علیه السلام) که مرد آبرومند و عیال وار بود در مضیقه سختی قرار گرفت، خویشان ابوطالب تصمیم گرفتند سرپرستی بعضی از فرزندان او را به عهده بگیرند
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نزد عمویش ابوطالب آمد و فرمود: علی (علیه السلام) را به من واگذار تا سرپرستی او را به عهده بگیرم و در پرورش او کوشا باشم ابوطالب پیشنهاد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را پذیرفت از آن پس علی (علیه السلام) به خانه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم راه یافت و تحت نظارت و پرورش مستقیم و مخصوص آن حضرت قرار گرفت تا آن هنگام که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، به پیامبری مبعوث گردید.
نخستین کسی که به آن حضرت ایمان آورد امام علی (علیه السلام) بود که در آن هنگام ده سال داشت به این ترتیب آن حضرت پروریده پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود و تمام ذرات وجودش با رهنمودهای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رشد و نمو نمود.(17)
نوشته بر در فردوس کاتبان قضا - نبی رسول و ولیعهد حیدر کرار(18)
17) فصل المهمه ابن صباغ.
18) حافظ شیرازی.



  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : قمرخانم

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول
سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۲۹ قبل از ظهر نمایش پست [9]
بانو
rating
شماره عضویت : 47
حالت :
ارسال ها : 6234
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1178
دعوت شدگان : 16
اعتبار کاربر : 92775
پسند ها : 4933
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 14911
وبسایت من : وبسایت من



به نام خدا

 
۱۰- مولود قرآن خوان!



عباس بن عبدالمطلب روایت کرده زمانی که علی بن ابیطالب (علیه السلام) بدنیا آمد قندانه او را به دست حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم دادند. حضرت علی (علیه السلام) به تلاوت آیات اولیه سوره مؤمنون و آیات بعدی آن پرداخت و وقتی به آیه اولئک هم الوارثون رسید رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: به خدا قسم! که ای علی (علیه السلام) تو امیر ایشان می باشی.(19)

19) دایرةالمعارف علوی، ص 431، ج 10.



  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : قمرخانم

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول
سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۳۳ قبل از ظهر نمایش پست [10]
بانو
rating
شماره عضویت : 47
حالت :
ارسال ها : 6234
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1178
دعوت شدگان : 16
اعتبار کاربر : 92775
پسند ها : 4933
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 14911
وبسایت من : وبسایت من




به نام خدا

 
۱۱- کودک خوش اقبال و فرخنده!



جابر گوید: امام باقر (علیه السلام) به من خبر داد: یکی از زنان طایفه بنی هلال، دایه حضرت علی (علیه السلام) بود که در زمان شیرخوارگی حضرت در خیمه خود به او شیر می داد و نگهداریش می کرد، آن زن پسری هم داشت که برادر همشیر علی (علیه السلام) به حساب می آمد ولی سنش یازده ماه و چند روز از علی بزرگتر بود در کنار خیمه آنان چاهی قدیمی قرار داشت روزی آن طفل بر لب چاه آمد و سر خود را داخل آن نمود علی (علیه السلام) نیز مصمم شد به دنبال او برود، پای علی (علیه السلام) به ریسمانهای خیمه پیچیده شد و آنگاه طنابها را کشید تا خود را به برادر رضاعی خود برساند آنگاه به یک پا و دست او چسبید به حالتی که دست او را در دهان و پایش را به دست گرفت تا از فرو افتادن او در چاه آب جلوگیری کند.
در همین حال مادر رضاعی علی (علیه السلام) از راه رسید و صحنه را مشاهده کرد و شیون کنان فریاد زد: ای اهل قبیله ام، ای طایفه ام بیائید، چه بچه فرخنده و مبارکی علی فرزندم را نگه داشته تا در چاه نیفتد سپس دو کودک را از سر چاه دور کرد مردم نیز از نیروی طفلی با آن سن و سال در شگفتی فرو رفته بودند، که با بند شدن پای علی (علیه السلام) به طنابهای خیمه چگونه خود را کشیده تا دستش را به برادرش برساند لذا بدین جهت مادر رضاعیش او را میمون نامید یعنی مبارک و فرخنده و آن کودک در میان طایفه بنی هلال به معلق میمون شهرت یافته بود.(20)

20) معانی الاخبار، ج 1، ص 140.



  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : قمرخانم

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول
سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۳۶ قبل از ظهر نمایش پست [11]
بانو
rating
شماره عضویت : 47
حالت :
ارسال ها : 6234
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1178
دعوت شدگان : 16
اعتبار کاربر : 92775
پسند ها : 4933
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 14911
وبسایت من : وبسایت من




به نام خدا

 
۱۲-قبله حاجات  علی (علیه السلام)



وقتی که حضرت علی (علیه السلام) در حمل مادر خود فاطمه بنت اسد بود چون حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فاطمه بنت اسد را می دیدند، اگر فاطمه نشسته بود بی اختیار از جای خود برمی خاست وقتی از جناب فاطمه بنت اسد سؤال می کردند چرا تو با حمل بچه ای که داری باز بر می خیزی، فرمود: حالت عجیبی در خود می بینم هر وقت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را می بینم بچه در رحم من به حرکت می آید و متوجه می شوم که فرزندم قیام نموده لهذا هنگام دیدن آن حضرت بی اختیار بر می خیزم و چون رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، در پیش من از طرفی به طرف دیگر می رود فی الفور جنین من نیز به همان سمت به حرکت در می آید بنابراین من نیز ناچارم روی خود را بدان طرف نمایم، لذا حضرت علی (علیه السلام) از حالت و مرتبت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم منکشف بوده در هنگامی که هنوز تولد نیافته بود و این نیست مگر از خواص نفس قدسی(21)
لذا اهل تسنن به همین دلیل وقتی که نام مبارک علی (علیه السلام) را به زبان می آورند می گویند کرم الله وجهه (خداوند بر مقامش بیفزاید) و فقط درباره علی (علیه السلام) این جمله را می گویند ولی درباره سایر صحابه جمله (رضی الله عنه) می گویند.
21) محقق جلال دوانی، رساله نورالهدیة، ص 22 و 75؛ محقق دوانی از علمای بزرگ اهل تسنن متوفی 908 ه بوده که در اواخر عمر شیعه شده و مطالب فوق را در کتاب خود ذکر کرده است.



  می پسندم        0 
















امضای کاربر : قمرخانم

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش اول
یکشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ ۰۴:۰۸ بعد از ظهر نمایش پست [12]
بانو
rating
شماره عضویت : 47
حالت :
ارسال ها : 6234
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1178
دعوت شدگان : 16
اعتبار کاربر : 92775
پسند ها : 4933
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 14911
وبسایت من : وبسایت من



به نام خدا

 
۱۳ - تولد علی (علیه السلام)


علی (علیه السلام) اولین هاشمی است که پدر و مادرش هاشمی بودند (فاطمه بنت اسد بن هاشم و ابوطالب ابن عبدالمطلب بن هاشم) حضرت امیر در روز جمعه 13 رجب ده سال قبل از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و 23 سال پیش از هجرت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در شهر مکه و در خانه خدا به دنیا آمد.
ابن قعنب می گوید: با عباس بن عبدالمطلب و گروهی دیگر رویاروی خانه ی خدا نشسته بودیم فاطمه بنت اسد به سوی خانه ی خدا آمد و ایستاد و گفت: خداوندا به تو پیامبرانت و کتابهایشان ایمان دارم. گفتار ابراهیم (علیه السلام) جد خود را راستین می دانم همانگونه این خانه را به فرمان تو بنا نهاد... تو را به او، و به این کودک که با خود در شکم دارم، سوگند می دهم که زادنش را بر من آسان کن
در همین هنگام به چشم خویش همه ما دیدیم که دیوار خانه ی خدا از هم شکافت و آن گرامی بانو پا به درون آن گذارد و دیوار دوباره به هم آمد ما هم شتابناک برخاستیم تا در خانه را باز کنیم اما هر چه کردیم باز نشد... و دانستیم که این حکمت خداوندی است.
سپس فاطمه بنت اسد بعد از چهار روز با کودک خود از خانه کعبه بیرون آمد. طبق پاره ای از روایات ابوطالب در هنگام ولادت حضرت علی (علیه السلام) در مکه حضور نداشت، آنگاه که ابوطالب آمد، فرزند را از مادر گرفت و به همراه فاطمه به سمت خانه کعبه رفت و از خدای کعبه خواست که نام او را هم خود معین کند و شعری در پی درخواستش خواند: ای پروردگار شبهای تیره و تاریک، ای پروردگار ماه نورانی و درخشان، به امر خود برای ما بیان کن، که چه سزاوار او می بینی درباره این فرزند و او فکر می کرد نام فرزند خود را چه بگذارد ورقه سبزی از آسمان فرود آمد که روی آن نوشته شده بود:
خصصتما من ولد الزکی - الطاهر المطهر المرضی
واسمه من شامخ علی - علی اشتق من العلی
یعنی: شما زن و شوهر را به وجود فرزندی پاک و مفتخر ساختیم. فرزندی که پاکیزه و برگزیده و مورد پسند خداست. نام او را به سبب عظمتش علی گذاشتیم. نام علی از نام خدای علی اعلی مشتق است.(22)
22) قصص الانبیاء.



  می پسندم        0 
















امضای کاربر : قمرخانم

گزارش پست !


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد
صفحه 1 از 5 < 1 2 3 4 5 > آخرین »


موضوعات مشابه
عنوان موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین پاسخ
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) : محمد رضا رمزی اوحدی/بخش دوم از بعثت تا رحلت پیامبر قمرخانم
23 2761 قمرخانم

برچسب ها
هزار ، یک ، داستان ، از ، زندگانی ، امام ، علی ، (علیه ، السلام) ، نویسنده ، محمد ، رضا ، رمزی ، اوحدی/بخش ، اول ،

« کجای قران از حضرت علی ( علیه السلام ) می فرماید؟ | عکس مولایم علی(ع)،آقا علی(ع)،حیدر کشیدم... »

 











انجمن یاران منتظر

چت روم یاران منتظر

چت روم و انجمن مذهبی امام زمان



هم اکنون 10:33 پیش از ظهر