آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
![]()
یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۲ ۰۴:۴۱ بعد از ظهر
[#1]
|
||
-یه لحظه حس کردم یکی ازم سئوال میکنه علی!میخوای شهیدبشی؟
یه لحظه تردیدکردم شهیدبشم یامجروح،طوری که بازم بیام.
خیلی نگذشت که مجروح شدم.... همینطورگریه میکردومیگفت:"میخوام این بارمطمئن جواب بدم"
سرش راگذاشتم روی زانوم.تیرخورده بودبه قلبش.خون ازسینه اش میجوشید.زل زده
ویرایش ارسال توسط : سینا24
در تاریخ : یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۲ ۰۴:۴۲ بعد از ظهر |
|||
![]() ![]() |
|