آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
دل نوشته ها ی شهید پلاک
چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۹:۰۸ بعد از ظهر
[#7]
|
||
عضو
شماره عضویت :
1747
حالت :
ارسال ها :
486
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
214
اعتبار کاربر :
6681
پسند ها :
576
تشکر شده : 523
|
دیگر نمیدانم چه بگوییم و چه چیزی را به توصیف بکشانم. انگار تمام کلمات ته گرفتند و چیزی برای گفتن باقی نمانده است.انگار چشمانم را بسته ام و دیگر نظاره گر هیچ چیزی نیستم و گویی کاملا نسبت به اطرافم بی تفاوت شده ام و احساسی برای ابراز نمی بینم.
مثل اینکه سازهایم برای رقصیدن از بین رفته اند. ممکن است دلیلش این باشد: زندگی آنطور که بخواهد پیش می رود حتی اگر من نخواهم... |
||
|