نوشته شده توسط : admin  » 


	

	درسته که بهترین مشاور خانواده آدمه

	ولی خب خیلی وقتا خیلیا روشون نمیشه به خانوادشون چیزی بگن

	برای همین دنبال یک ناشناس میگردن تا از اون نظر بگرین

	اینجاست که وجود مشاور لازم میشه




یعنی ادم غریبه از خانواده امین تر هست 

به نظر من هم بهترین راهکار در مورد مشاوره خانواده هست

 
نوشته شده توسط : انی ظلمت نفسی..  » 
نوشته شده توسط : admin  » 
نوشته شده توسط : انی ظلمت نفسی..  » 
حالا برا تست بگین  آی پی من چنده؟




آیپی شما: 37.254.147.**

شهر:  اصفهان

ویندوز:    7

مرورگر:    کروم

اندازه تصویر:  1280x1024



برای امنیت آیپیتو ناقص نوشتم  



در ضمن آیپی adsl ثابت نیست و با خاموش روشن کردن مودم عوض میشه.





آقا حسین دفعه بعد ازاین آموزشا نگذار که آیپی لو بره.یه تاپیک با موضوع زیر ایجاد کن با اجازه ی ادمین:



چگونه این انجمن را هک کنیم!

و هر یک ماه یه بارم آپدیتش کن




iهمینه دیگه برادر من خودت گفتی ایپی تو بگن ادمین ما هم زحمتش رو کشید

 الله اکبر

تورو خدا ببین زمونه چی شده ما 15 سالمون بود نمی دونستیم مسائل جنسی رو

چند حرفه چطوری می نویسن الان بچه دهنش لوی شیر میده میاد میگه نمی تونم خودم رو کنترل کنم

ابن رو هم میگم ازدواج به خاطر جلوگیری از غرایض جنسی هیچ خوب نیست

چون ممکنه ازدواج کنه و از میل جنسیش کاسته بشه

ولی بعد از ازدواجش به شخص دیگه ای دل بسته بشه



وفق باشید

 داداش اینجا باید بگی



	الف. لطفا موالیدتان را کنترل کنید!

	ب. یکی کمه، دو تا غمه، سه تا که شد خطر ناکه!

 ادمین جان شما دوباره رفتی سر بحث ازدواج اخه دختر 17 ساله کلی ارزو داره کلی

برنامه برا ایندش داره تو سن 17 سالکی بره خونه ی شوهر نمیشه که

این دختر از من میشنوه باید سعی احساسش رو کنترل کنه واز نزدیک

با یک مشاور بحث و گفت گو کنه این دختر که نمیتونه احساسش رو کنتر کنه بعید نیست

بعد از ازدواج به کسه دیگه ای دل بسته بشه و دچار افسردگی نشه و از شوهرش بخواد به اسونی دل بکنه

پس بهتره به دفتر یک مشاور بره و با ان بحث کنه



موفق باشید

 [quote=admin]سوال:



سلام



پسری 16 ساله هستم که حدود 2 سالی میشه افسرده شدم.شدیدا" احساس تنهایی میکنم و نیاز شدیدی به دوستی با جنس مخالف دارم.در حالی که می بینم بیشتر هم سن و سال های خودم دختر رو فقط جهت رفع نیاز جنسیشون می خوان ولی من نیاز عاطفیم خیلی از نیاز جنسیم به جنس مخالفم بیشتره.اعتقادیم به اینکه راه بیفتم توی خیابون دنبال یک دختری که حتی نمیشناسمش ندارم .ترجیح میدم تا توی یک محیط ازاد و مختلط با یک دختر رابطه برقرار کنم که اونم متاسفانه توی کشور ما امکانش نیست.حداقل برای من نیست که حتی هنوز وارد دانشگاه نشدم.تا حالا هم هیچ دختری بر حسب اتفاق توی زندگیم نبوده ... نه دوست بودم .. حتی توی فامیل هم دختری که به سن و سال من بخوره نبوده .. احساس ادمی رو دارم که از پشت کوه اومده ... خواهش میکنم راهنماییم کنید









به نام حضرت دوست*** که هرچه داریم از اوست

کسانی که به سن بلوغ میرسن و تمایل دارن به این راه برن

بحث فقط سن بلوغشون نیست که اون هارو به این راه می کشه

معمولا این نوع افراد یا شرایط و رابطه خانوادگیشون خوب نیست

و یا رابطه ی خوبی با خانوادشون ندارن

به همین دلیل سعی می کنن از طریق دوستی با جنس مخالف نیاز های عاطفی و جنسی خودشون رو رفع کنن (این مورد رو بسیار زید رویت کردم))

موفق باشد

 



پاسخ:



سلام

به نظرم مشکل اصلی شما خواهرهای مجردت می باشد و از آنجایی که احساس می کنی آنها ناراحت می شوند نسبت به ازدواج تمایل نداری. اما شما باید بدانید که این فکر درست نیست.

چون اولا اینکه عرفا اول باید دختر بزرگتر ازدواج کند بعد دخترهای کوچکتر،این عرف غلط می باشد چون ممکن است بعدا برای دختر کوچک تر خواستگار مناسب نیاید و شانس ازدواج را از دست بدهد. ضمن اینکه حتی اگر این عرف را هم بپذیریم، در جایی قابل قبول است که دختر کوچک تر واقعا کوچک باشد نه سن بالا، در حالی که شما سن تان بالاست و احتمال اینکه بعدا مورد بهتری سراغ تان نیاید زیاد می باشد.

ثانیا:شما فکر می کنید با ازدواج تان خواهرهای شما آسیب می بینند. درحالی که این احتمال در صورت عدم ازدواج هم هست به این شکل که وقتی خواهرهایت ببینند شما به خاطر آنها ازدواج نکردید و دارید زجر می کشید. دچار عذاب وجدان می شوند و خود را ملامت می کنند و در نهایت دچار مشکلات می شوند.

ثالثا:اگر شما ازدواج کنید شاید بعد از مدتی خواهرهایت هم به برکت ازدواج شما ازدواج کردند.

اما برای اینکه خواهرهایت از ازدواج شما ناراحت نشوند باید با آنها رفتار مناسب و احترام آمیزی داشته باشید و طوری برخورد نکنید که فکر کنند برایشان احترام و ارزش قائل نیستید و حتی می توانی به طور منطقی با آنها صحبت کنی و بگویی که اگر ازدواج نکنی ممکن است شانس ازدواج مناسب در آینده نداشته باشید.

موفق باشید[/quote]





بله دقیقا با این حرف موافقم ازدواج دلیل  بر کوچک بودن و بزرگ بودن نمی خواهد

چون یک عمل بسیار پسندیده است و درنگی برای این کار نمی بینم

نمونش خواهر کوچک تر دوست خودم برایش خواستگار امد

او ازدواج کرد و سپس بعد خواهر بزرگترش ازدواج کرد



امیدوارم همه زتدگیشان به خوبی و خوشی بگذرد

 با سلام بنده هم به این حرف ها شک دارم

اخه مگه میشه کسی که نماز اول وقتش ترک نمیشه عاشق یه پسر هرزه بشه

و بعدش به این راه کشیده بشه

یکم با عقل جور در نمیاد

 با سلام خدمت ادمین این سایت من یه گشتی داخل این سایت زدم ودیدم هرکس که مشکل جنسی داشته

شما بهش گفتین راه اول براشون از دواج هست ولی از نظر من این اشتباه هست

اگه اینطوری هرکی که شهوتش میزنه باید بره ازدواج کنه این که نمیشه

شاید کسانی باشن که توانایی اداره یک زندگی رو نداشته باشن