سرویس سیاسی «فردا»: 11 نوامبر در طول تاريخ براي رژيم صهيونيستي كه اولين عمليات شهادت طلبانه عليه آن در لبنان انجام شد روزي فراموش نشدني است، روزی که مجاهد لبنانی به نام احمد قصیر در ساعات اولیه صبح با انجام عملیاتی استشهادی، موجب هلاکت بیش از 140 اسرائیلی شد. حرکتی که مقدمه‌ای برای گسترده شدن عملیات‌های شهادت طلبانه بر ضد رژیم منحوس صهیونیستی شد و در نهایت در سال 2000 به ساقط شدن نفوذ این رژیم از خاک لبنان منجر گشت. عملیات احمد قیصر، حواشی و روایتی خواندنی دارد، که در زیر از نگاه شما می‌گذرد.
چگونگي اجراي اين عمليات و شخصي كه اين عمليات شهادت طلبانه را انجام داده بود، تا چندين سال به عنوان معما باقي ماند تا اين كه "سيد حسن نصر الله"، دبيركل حزب الله لبنان كه در آن زمان از رهبران حزب الله بود، بعد از گذشت 3 سال از آن حادثه يعني در سال 1985 ميلادي در مراسم گرامي داشت ياد و خاطره شهداي مقاومت بر بالاي منبر در منطقه "دير قانون النهر" بي مقدمه پرده از اين معما برداشت.
در آن زمان بود كه همه دريافتند كه چگونه يك جوان 18 ساله سوار بر خودروي پژوي خود مقر ساختماني كه دفاتر مربوط به اطلاعات رژيم صهيونيستي و مقر يگان وابسته به سران اين رژيم در جنوب و هم چنين استراحتگاه افسران و درجه داران نظامي اين رژيم بود، را منفجر كرد.
"احمد قصير" در خانواده اي مذهبي در يكي از روستاهاي حومه لبنان چشم به جهان گشود. تا سه سالگي به همراه خانواده اش در عربستان زندگي مي كرد، سپس راهي ليبي شد، اما دوباره به عربستان بازگشت تا دوران نوجواني و آغاز جواني خود را مجددا در اين كشور سپري كند. هنوز هفت ماه از تجاوز اسرائيلي ها به جنوب لبنان نگذشته بود كه به اتفاق خانواده راهي محل تولد خود شد.
از طريق يكي از دوستان خود به حزب الله لبنان معرفي شد و آمادگي خود را براي انجام عمليات هاي شهادت طلبانه اعلام كرد، اما هيچ كس در آن زمان تصور نمي كرد كه او مجري چنين عمليات بزرگ و تاريخي باشد، عملياتي كه در ميان بهت و حيرت اسرائيلي ها و به ويژه قصاب معروف صهيونيست ها "آريل شارون" به اجرا گذاشته شد تا برگ زريني از مجاهدت و دشمن ستيزي مسلمانان و مايه غرور و سربلندي حزب الله باشد.
برنامه ريزي براي اجراي عمليات
دوستي كه احمد قصير را براي عمليات استشهادي به حزب الله معرفي كرده بود، مسئول جمع آوري مواد منفجره و آماده سازي خودروي سفيد رنگ پژو 504 احمد قصير شد.
احمد قصير در اولين گفتگويي كه در اين باره با رهبران حزب الله از جمله سيد حسن نصرالله، دبير كل كنوني حزب الله لبنان انجام داد، اعلام كرد كه تنها شرط او براي انجام اين عمليات بزرگ تعيين زمان (روز و ساعت) اجراي عمليات توسط خودش بود.
اين شرط پديرفته مي شود تا خودرو آماده شود. دوست احمد قصير پس از آماده كردن خودرو و جا سازي مواد منفجره به شهيد قصير مي گويد كه تصميم حزب تغيير كرده و او بايد عمليات را به اجرا بگذارد كه با مخالفت شديد احمد مواجه مي شود و با بهانه كردن خودرو و اين كه مالكيت خودرو از آن اوست، با موافقت يكي از رهبران حزب الله خودرو در اختيار او قرار مي گيرد.
احمد قصير براي تعيين ساعت و روز عمليات سه روز متوالي استخاره مي كند، اما هر بار استخاره بد مي آيد، به گونه اي كه مسئولان حزب الله گمان مي كنند كه وي در انجام عمليات مردد شده است، لذا تصميم به تعويض او با فرد ديگري مي گيرند، اما بالاخره براي بار چهارم و در يك روز باراني و در حالي كه باران به شدت مي باريد استخاره خوب مي آيد و بامداد يازدهم نوامبر 1982 احمد قصير به طرف مقر صهيونيست ها به راه مي افتد.
روز عمليات
يكي از شاهدان عيني مي گويد كه بين ساعت شش و نيم تا هفت صبح پژوي احمد قصير چندين بار طول خيابان را طي كرده و دوباره باز مي گردد. بعدها مشخص شد كه علت آن همه تردد و رفت و آمدهاي قصير در خيابان پيش از انجام عمليات براي چه بوده، در واقع در آن ساعت هر لحظه بر شدت باران افزوده مي شده و همين موضوع صهيونيست هايي را كه خارج از ساختمان بودند، وادار مي كند براي در امان ماندن از باران به داخل آن ساختمان هشت طبقه محل استقرار خود بروند و شهيد منتظر بوده تا تعداد بيشتري از آنها وارد ساختمان شوند.
پس از اين كه احمد قصير اطمينان حاصل مي كند كه اكثر قريب به اتفاق صهيونيست ها براي فرار از باران به ساحتمان پناه برده اند، ماشين خود را روشن كرده و با آخرين سرعت خود را به طبقه اول ساختمان مي كوبد تا در عرض تنها چند ثانيه تمامي ساختمان به تلي از خاكستر تبديل شده و در اثر اين عمليات استشهادي بيش از 151 صهيونيست به هلاكت برسند.
چند ساعت بعد كاروان صهيونيست ها به محل حادثه اعزام مي شوند و سخنگوي رسمي ارتش رژيم صهيونيستي به كشته شدن 74 افسر و نظامي و يك فرمانده و 27 مفقود اعتراف مي كند. چند روز بعد روزنامه هاي رژيم صهيونيستي از 141 كشته و 10 مفقود خبر مي دهند.
اما شهيد "حسن قصير"، برادر "احمد قصير" نيز پس از عمليات برادرش با خودروي ديگري خود را به ستون كاروان نظاميان زده و تعداد زيادي از آنها را به هلاكت مي رساند و به واسطه قولي كه دو شهيد از هم رزمان خود مي گيرند، تا دو سال و نيم بعد از شهادت، خبر شهادتشان به خانواده نمي رسد و مادر شهيد فكر مي كند فرزندانش در اسارت هستند.
آري اين جوان 18 ساله حزب الله بنيان گذار مكتبي مي شود كه هم چنان از آن به عنوان غير قابل كنترل ترين شيوه مبارزه بر عليه صهيونيست ها و ايادي آنها ياد مي شود و هر بار كه عمليات شهادت طلبانه اي به اجرا گذاشته مي شود، لرزه بر اندام صهيونيست هاي متجاوز مي افتد.
پس از عمليات شهادت طلبانه احمد قصير، حزب الله 11 عمليات شهادت طلبانه توسط رزمندگان خود به شرح زير به اجرا گذاشت تا در نهایت، در سال 2000 لکه منحوس رژیم صهیونیستی از خاک لبنان زدوده می‌شود:
-عامر كلاكش 11/3/1983 مكان: شهرك المطله نتيجه: 12 كشته و 14 زخمي
-ابو زينب 4/10/1983 مكان: مدرسه الشجره نتيجه: 29 كشته
-حسن قصير 7/2/1985 مكان:البرج الشمالي نتيجه: 15 كشته و 50 زخمي
- هيثم دبوق 19/8/1988 مكان: راه مرجعيون نتيجه: 30كشته و زخمي
-عبدالله عطوي 19/10/1988 مكان: بوابه فاطمه نتيجه: 43 كشته و زخمي
- اسعد برو 9/8/1989 مكان: راه القليعه - مرجعيون نتيجه: 20 كشته و زخمي
-ابراهيم ضاهر 21/9/1992 مكان: نزديك نبطيه نتيجه: 25 كشته و زخمي
-علي صفي الدين 13/4/1994 مكان: دير قانون النهر نتيجه: انفجار دو نفربر و 10زخمي
-صلاح غندور 25/4/1995 مكان:بنت جبيل نتيجه: 20 كشته و زخمي
-علي اشمر 20/3/1996 مكان: مثلث العديسه نتيجه: كشته شدن چند تن
-عمار حمود 30/12/1999 مكان: راه القليعه نتيجه: 15 كشته و زخمي
منبع: navideshahed.com
چگونگي اجراي اين عمليات و شخصي كه اين عمليات شهادت طلبانه را انجام داده بود، تا چندين سال به عنوان معما باقي ماند تا اين كه "سيد حسن نصر الله"، دبيركل حزب الله لبنان كه در آن زمان از رهبران حزب الله بود، بعد از گذشت 3 سال از آن حادثه يعني در سال 1985 ميلادي در مراسم گرامي داشت ياد و خاطره شهداي مقاومت بر بالاي منبر در منطقه "دير قانون النهر" بي مقدمه پرده از اين معما برداشت.
در آن زمان بود كه همه دريافتند كه چگونه يك جوان 18 ساله سوار بر خودروي پژوي خود مقر ساختماني كه دفاتر مربوط به اطلاعات رژيم صهيونيستي و مقر يگان وابسته به سران اين رژيم در جنوب و هم چنين استراحتگاه افسران و درجه داران نظامي اين رژيم بود، را منفجر كرد.
"احمد قصير" در خانواده اي مذهبي در يكي از روستاهاي حومه لبنان چشم به جهان گشود. تا سه سالگي به همراه خانواده اش در عربستان زندگي مي كرد، سپس راهي ليبي شد، اما دوباره به عربستان بازگشت تا دوران نوجواني و آغاز جواني خود را مجددا در اين كشور سپري كند. هنوز هفت ماه از تجاوز اسرائيلي ها به جنوب لبنان نگذشته بود كه به اتفاق خانواده راهي محل تولد خود شد.
از طريق يكي از دوستان خود به حزب الله لبنان معرفي شد و آمادگي خود را براي انجام عمليات هاي شهادت طلبانه اعلام كرد، اما هيچ كس در آن زمان تصور نمي كرد كه او مجري چنين عمليات بزرگ و تاريخي باشد، عملياتي كه در ميان بهت و حيرت اسرائيلي ها و به ويژه قصاب معروف صهيونيست ها "آريل شارون" به اجرا گذاشته شد تا برگ زريني از مجاهدت و دشمن ستيزي مسلمانان و مايه غرور و سربلندي حزب الله باشد.
برنامه ريزي براي اجراي عمليات
دوستي كه احمد قصير را براي عمليات استشهادي به حزب الله معرفي كرده بود، مسئول جمع آوري مواد منفجره و آماده سازي خودروي سفيد رنگ پژو 504 احمد قصير شد.
احمد قصير در اولين گفتگويي كه در اين باره با رهبران حزب الله از جمله سيد حسن نصرالله، دبير كل كنوني حزب الله لبنان انجام داد، اعلام كرد كه تنها شرط او براي انجام اين عمليات بزرگ تعيين زمان (روز و ساعت) اجراي عمليات توسط خودش بود.
اين شرط پديرفته مي شود تا خودرو آماده شود. دوست احمد قصير پس از آماده كردن خودرو و جا سازي مواد منفجره به شهيد قصير مي گويد كه تصميم حزب تغيير كرده و او بايد عمليات را به اجرا بگذارد كه با مخالفت شديد احمد مواجه مي شود و با بهانه كردن خودرو و اين كه مالكيت خودرو از آن اوست، با موافقت يكي از رهبران حزب الله خودرو در اختيار او قرار مي گيرد.
احمد قصير براي تعيين ساعت و روز عمليات سه روز متوالي استخاره مي كند، اما هر بار استخاره بد مي آيد، به گونه اي كه مسئولان حزب الله گمان مي كنند كه وي در انجام عمليات مردد شده است، لذا تصميم به تعويض او با فرد ديگري مي گيرند، اما بالاخره براي بار چهارم و در يك روز باراني و در حالي كه باران به شدت مي باريد استخاره خوب مي آيد و بامداد يازدهم نوامبر 1982 احمد قصير به طرف مقر صهيونيست ها به راه مي افتد.
روز عمليات
يكي از شاهدان عيني مي گويد كه بين ساعت شش و نيم تا هفت صبح پژوي احمد قصير چندين بار طول خيابان را طي كرده و دوباره باز مي گردد. بعدها مشخص شد كه علت آن همه تردد و رفت و آمدهاي قصير در خيابان پيش از انجام عمليات براي چه بوده، در واقع در آن ساعت هر لحظه بر شدت باران افزوده مي شده و همين موضوع صهيونيست هايي را كه خارج از ساختمان بودند، وادار مي كند براي در امان ماندن از باران به داخل آن ساختمان هشت طبقه محل استقرار خود بروند و شهيد منتظر بوده تا تعداد بيشتري از آنها وارد ساختمان شوند.
پس از اين كه احمد قصير اطمينان حاصل مي كند كه اكثر قريب به اتفاق صهيونيست ها براي فرار از باران به ساحتمان پناه برده اند، ماشين خود را روشن كرده و با آخرين سرعت خود را به طبقه اول ساختمان مي كوبد تا در عرض تنها چند ثانيه تمامي ساختمان به تلي از خاكستر تبديل شده و در اثر اين عمليات استشهادي بيش از 151 صهيونيست به هلاكت برسند.
چند ساعت بعد كاروان صهيونيست ها به محل حادثه اعزام مي شوند و سخنگوي رسمي ارتش رژيم صهيونيستي به كشته شدن 74 افسر و نظامي و يك فرمانده و 27 مفقود اعتراف مي كند. چند روز بعد روزنامه هاي رژيم صهيونيستي از 141 كشته و 10 مفقود خبر مي دهند.
اما شهيد "حسن قصير"، برادر "احمد قصير" نيز پس از عمليات برادرش با خودروي ديگري خود را به ستون كاروان نظاميان زده و تعداد زيادي از آنها را به هلاكت مي رساند و به واسطه قولي كه دو شهيد از هم رزمان خود مي گيرند، تا دو سال و نيم بعد از شهادت، خبر شهادتشان به خانواده نمي رسد و مادر شهيد فكر مي كند فرزندانش در اسارت هستند.
آري اين جوان 18 ساله حزب الله بنيان گذار مكتبي مي شود كه هم چنان از آن به عنوان غير قابل كنترل ترين شيوه مبارزه بر عليه صهيونيست ها و ايادي آنها ياد مي شود و هر بار كه عمليات شهادت طلبانه اي به اجرا گذاشته مي شود، لرزه بر اندام صهيونيست هاي متجاوز مي افتد.
پس از عمليات شهادت طلبانه احمد قصير، حزب الله 11 عمليات شهادت طلبانه توسط رزمندگان خود به شرح زير به اجرا گذاشت تا در نهایت، در سال 2000 لکه منحوس رژیم صهیونیستی از خاک لبنان زدوده می‌شود:
-عامر كلاكش 11/3/1983 مكان: شهرك المطله نتيجه: 12 كشته و 14 زخمي
-ابو زينب 4/10/1983 مكان: مدرسه الشجره نتيجه: 29 كشته
-حسن قصير 7/2/1985 مكان:البرج الشمالي نتيجه: 15 كشته و 50 زخمي
- هيثم دبوق 19/8/1988 مكان: راه مرجعيون نتيجه: 30كشته و زخمي
-عبدالله عطوي 19/10/1988 مكان: بوابه فاطمه نتيجه: 43 كشته و زخمي
- اسعد برو 9/8/1989 مكان: راه القليعه - مرجعيون نتيجه: 20 كشته و زخمي
-ابراهيم ضاهر 21/9/1992 مكان: نزديك نبطيه نتيجه: 25 كشته و زخمي
-علي صفي الدين 13/4/1994 مكان: دير قانون النهر نتيجه: انفجار دو نفربر و 10زخمي
-صلاح غندور 25/4/1995 مكان:بنت جبيل نتيجه: 20 كشته و زخمي
-علي اشمر 20/3/1996 مكان: مثلث العديسه نتيجه: كشته شدن چند تن
-عمار حمود 30/12/1999 مكان: راه القليعه نتيجه: 15 كشته و زخمي
منبع: navideshahed.com
تصاویر شهید احمد قصیر
یبار میگن زن گرفت یبار میگن نگرفته
