انجمن یاران منتظر

ختم قرآن



آخرین ارسال ها
پروژه کرونا(COVID 19) ..:||:.. لیست برنامه ختم قرآن یاران منتظر ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین امسال اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. تا حالا به لحظه تحویل سال 1450 فکر کردید!!؟؟ ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین سال 1395 اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. اگر بفهمید بیشتر از یک هفته دیگر زنده نیستید، چی کار می کنید؟! ..:||:.. **متن روز پدر و روز مرد** ..:||:.. الان چتونه؟ ..:||:.. 🔻هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی ..:||:.. ღ ღ ღتبریک ازدواج به دوست خوبم هستی2013 جان عزیز ღ ღ ღ ..:||:..

نوار پیام ها
( یسنا : ▪️خــداحافظ مُــــحَرَّم 😭 نمى دانم سال دیگر دوباره تو را خواهم دید یا نه؟!... 🖤اما اگر وزیدى و از سَرِ کوى من گذشتى، سلامَم را به اربابم برسان... ◾️ بگو همیشه برایَت مشکى به تَن مى کرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود!... ◾️بگو گرچه جوانى مى کرد، اما به سَرِ سوزنى ارادتش هم که شده، تو را از تَهِ دل دوست داشت... ◼️با چاى روضه تو و نذری ات، صفا مى کرد و سَرَش درد مى کرد براى نوکرى... 🏴 مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مى سپارم... و دلم شور مى زند براى \"صَفر\"ى که دارد از \"سَفَر\" مى رسد... # )     ( سینا : حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها): «ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَدیرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ؛ خداوند پس از غدیرخم برای کسی حجّت و عذری باقی نگذاشت.» «دلائل الإمامَه، ص 122» )     ( فاطمه 1 : ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ ای وسعت دل‌های شکسته، حَرَمت. (شهادت حضرت زهرا تسلیت باد) )     ( programmer : امام علی (ع):مردم سه گروهند: (1) دانشمندی خدایی، (2) دانش آموزی بر راه رستگاری (3) و پشه های دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که از پی هر جنبنده و هر صدا می روند، و با وزش هر بادی، حرکت می کنند، نه از پرتو دانش، روشنی یافتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند. )     ( programmer : امام علی ع : عاقل ترین مردم کسی است که عواقب کار را بیشتر بنگرد. )     ( programmer : امام علی (ع):دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد. )     ( programmer : امام علی(ع): در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند )     ( سینا : هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ی خاك جریان دارد، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. )     ( programmer : فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است....(مقام معظم رهبری) )     ( سینا : یاران! شتاب كنید ، قافله در راه است . می گویند كه گناهكاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهكاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند )     ( سینا : برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ**اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! )     ( فاطمه 1 : ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن +++ چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس‌کوچه‌های خاکی قلبم عبور کن +++ آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن )     ( سینا : دود می خیزد ز خلوتگاه من کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟ با درون سوخته دارم سخن کی به پایان می رسد افسانه ام ؟ )    
مدیریت پیام ها


اگر این اولین بازدید شما از انجمن یاران منتظراست ، میبایست برای استفاده از کلیه امکانات انجمن عضو شوید و یا اگر عضو انجمن می باشید وارد شوید .


انجمن یاران منتظر »نتایج جستجو


نتایج جستجو میان پاسخ های کاربر: عالمانه
تعداد نتایج (28) نتیجه
پنجشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۴۵ قبل از ظهر
سوال:آیا روایت ( أنا من العرب ولیس العرب منی)صحیح میباشد؟ | نویسنده: عالمانه |انجمن: بخش پرسش و پاسخ جناب عالمانه
 بنام خدا
سلام عليكم
پس از حستجو در منابع اين روايت را من به اين صورت در منابع با سند يافتم
محمد بن عبد الله الحافظ الكوفي المعروف بمطين حدثنا العلاء بن عمرو الحنفي حدثنا
يحيى بن زيد الأشعري حدثنا ابن جريج عن عطاء عن ابن عباس رضي الله عنهما قال : قال
رسول الله صلى الله عليه وسلم : ( أحب العرب لثلاث : لأنه عربي ، والقرآن عربي ،
ولسان أهل الجنة عربي )
علما اهل سنت و غيره در موضوع سند اين روايت چنين نظراتي بيان كرده اند كه اغلب انها دال بر خدشه بر روايت است مانند انچه در كتاب فتاوا ابن تيمه حراني امده به اين شكل
قال شيخ الإسلام ابن تيمية رحمه الله : " وكذلك روى أبو جعفر
محمد بن عبد الله الحافظ الكوفي المعروف بمطين حدثنا العلاء بن عمرو الحنفي حدثنا
يحيى بن زيد الأشعري حدثنا ابن جريج عن عطاء عن ابن عباس رضي الله عنهما قال : قال
رسول الله صلى الله عليه وسلم : ( أحب العرب لثلاث : لأنه عربي ، والقرآن عربي ،
ولسان أهل الجنة عربي ) قال الحافظ السلفي : هذا حديث حسن . فما أدري أراد حسن
إسناده على طريقة المحدثين ، أو حسن متنه على الاصطلاح العام ، وأبو الفرج بن
الجوزي ذكر هذا الحديث في الموضوعات ، وقال : قال الثعلبي : لا أصل له ، وقال ابن
حبان : يحيى بن زيد يروي المقلوبات عن الأثبات ، فبطل الاحتجاج به ، والله أعلم " انتهى من "اقتضاء الصراط المستقيم" (1/158) .
وروى الطبراني في الأوسط عن أبي هريرة رضي الله عنه قال : قال
رسول الله صلى الله عليه وسلم : ( أنا عربي ، والقرآن عربي ، ولسان أهل الجنة عربي
قال الألباني في السلسلة الضعيفة رقم 161 : موضوع .
كه به شكلي دلالت و سند را مخدوش ميكنند
اما از منظر شيعه يك تامل بيشتري مورد نياز است ابتدا اينكه در طبقات سند از ابن عباس تا ابن جريج و حتي يحي ابن زيد اشعري اختلاف كمتر و خدشه بسيار كم تر است اما در ديگر طبقات محل اشكال است و ظاهر امر مشتبه خود ابن جريج كه در سند امده با توجه به توثيقات شيعه مانند توثيق شيخ طوسي رحمه الله اما مذهب ايشان محل اختلاف و بسياري او را سني مذهب دانسته اند به هر حال سند روايت محل خدشه است و دلالت هم با تعابيري ميتواند مورد اختلاف علما فقه الحديث باشد چه بسا در مورد دلالت ميتوان از حديث به تعابيري دفاع كرد اما اگر مراد پرسشگر محنرمه اين است كه از حديث نوعي تعصب قومي و قبيله اي به نظر برسد اين قطعا صحيح نبوده و دليلي بر ان نداريم و حتي در صورت صحت روايت (كه بيان شد در هر دو بخش سند و متن محل اشكال است ) چنين معنايي از ان مترادف نيست
اميدوارم بزرگواران علوم حديث اشكالات حقير را گوشزد بفرمايند
و السلام عليكم و رحمه الله
عالمانه
دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۴۲ بعد از ظهر
سوال:آیا روایت ( أنا من العرب ولیس العرب منی)صحیح میباشد؟ | نویسنده: عالمانه |انجمن: بخش پرسش و پاسخ جناب عالمانه
 بنام خدا
سلام عليكم و رحمه الله
در خصوص سوال كاربر محترمه بايد به عرض برسانم كه هيچ كدام از دو مظمون( أنا من العرب ولیس العرب منی) و (أنا من العرب و لیث العرب منی) را حقير در منابع معتبر پيدا نكردم و حتي با سرچ كردن بيش از پنجاه و پنج هزار جلد كتاب اسلامي از نرم افزار مشهور مكتب الشامله چيزي به دست حقير نرسيد اما در تحقيقات متوجه شدم كه مضمون اولي يعني أنا من العرب ولیس العرب منی تو سط بر خي از محدثين برسي وان را مخدوش بيان كرده اند كه اين خدشه از جانب جماعت عامه و مخصوصا ابن تيميه حراني مطرح شده كلا اين حديث را مردود دانسته اند اما از منظر شيعه حقير نتوانستم منبع يا سندي پيدا كنم تا در مرحله بعدي سند ان  را بررسي كنيم البته به نظر ميرسد كه اين مضمون اول از نظر دلالت هم خالي از اشكال نباشد اما راي قاطع منوط بر پيدا كردن منبع يا سند روايت است كه حقير پيدا نكردم البته در بر خي از سايتها اشاره شده كه مظمون اولي در كتاب تحفه الملوك امده كه در اين كتاب هم جستجو كردم پيدا نشد البته ممكن است كتاب با نام تحفه الملوك يكي نباشد و با اين نام نويسندگان مختلفي كتاب نوشته باشند اما با توجه به  رديه هاي فرواني كه در كتب عامه مخصوصا ابن تيميه امده است بايد گمان برد كه اين روايت (اول)موجود بوده و بيان شده كه ايشان و ديگران بر رد ان راي داده اند البته همانگونه كه عرض شد مظمون اولي از نظر دلايت و قراين خالي از اشكال نيست اما در مورد مظمون دوم كه با لفظ ليث بيان شده اين روايت هم گم و ناپيدا است و حقير به منبع و سند اون دست پيدا نكرده و هيچ اثاري از ان نيافتم ظاهرا اين روايت در جايي سند نداشته باشه و اصل اون مورد ترديد باشد اما از نظر دلالت ميتونه صحيح باشه و قرينه هاي فراواني براي ان وجود دارد والبته نسبت به حضرت امير عليه السلام چنين فضائلي با سند صجيج در كتب فريقين بسيار بيان شده .
براي تامل بيشتر :
در مجموعه فتاواي ابن تيميه متوفاي قرن هفتم جلد 4 صفحه 167 چنين سوال و وجوابي مطرح شده كه نشان از وجود مضمون اول دارد كه البته ابن تيميه اين روايات را در اين جواب رد و مخدوش ميكند كه حقير اصل مطلب را از كتاب كپي و جهت ملاحظه خدمت شما ارائه ميكنم
وَسُئِلَ شَيْخُ الْإِسْلَامِ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ أَحَادِيثَ يَرْوِيهَا الْقُصَّاصُ وَغَيْرُهُمْ بِالطُّرُقِ وَغَيْرِهَا عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ؟ .Sوَمِمَّا يَرْوُونَ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ " { أَنَا مِنْ الْعَرَبِ وَلَيْسَ الْعَرَبُ مِنِّي } . فَأَجَابَ : الْحَمْدُ لِلَّهِ . هَذَا لَيْسَ مِنْ كَلَامِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ
اين بحث همچنان باز است خواهشمندم اگر هر كاربري در توان داشت منبع يا سندي براي اين دو مظمون پيدا كند به حقير اطلاع بده تا با چشم انداز دقيق تر و بهتري بررسي كنيم .
وسلام عليكم و رحمه الله با درود و صلوات به پيشگاه رسول خاتم و ائمه المعصومين (ع)
                      عالمانه 30/فروردين/1394
جمعه ۱ اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۰۴ قبل از ظهر
***ارزش یک بار دیدن داره***+عکس | نویسنده: عالمانه |انجمن: دلنوشته های سعید313
 بنام خدا سلام عليكم و رحمه الله
ما مولايي داشتيم كه تمام زيبايي و لذتهاي دنيا را حتي در دوراني كه اسلام بيشتر جهان را فتح كرده بود و او خليفه عالم بود تمام اينها را كنار ميگذاشت و همنشيني با اين گروه از جامعه را ترجيح ميداد علي (ع) هر وقت ناپديد ميشد همه ميدانستند كه بايد در كجا به دنبال علي (ع) گشت (بيقوله ها و در كناره شهر در ميان بيماران و فقرا و ايتام ) و امروز هم فرزند خلف زهرا (س) و علي مرتضي (ع)  در ميان جامعه ما حي و در نظاره هستند ان شا الله خود 14 معصوم
صلوات الله علیهم اجمعین  شفاعتگر شادي اينها نزد خداوند تبارك و تعالي باشند و اميدوارم ما هم با سيره نبوي و اخلاق علوي در نوع بر خورد با اين دسته از جامعه شرمنده مولاي خود نباشيم از اقا سعيد هم براي اين پست بسيار ارزشمند تشكرميكنم ( تالنگر خوبي بود ) اجركم عندالله
                       
                                            عالمانه 30 / 11 / 1393
دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۳ ۰۲:۵۷ بعد از ظهر
ثبت نام کلاسهای حدیث شناسی با رویکرد پاسخ به شبهات | نویسنده: عالمانه |انجمن: اطلاعیه های مدیران و ناظران
 
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام عليكم و رحمه الله
خدمت تمامي سروران گرامي كه قصد همراهي حقير در اين جلسات را دارند عرض ادب و احترام دارم
چند نكته لازم بود مطرح گردد كه بدينوسيله خدمت همگي عرضه ميدارم
1- با ياري خدا و همراهي شما اولين جلسه در تاريخ يكشنبه 26 بهمن ماه ساعت ده شب برگذار ميگردد (اگر ساعت جلسات دير وقت است به بزرگي خود ما را عفو بفرماييد اما بايد در نظر داشته باشيد كه ما در دنياي حقيقي هم مشغله هايي داريم)
2- بسيار تلاش شده تا اين جلسات تا حد امكان با بيان و روشي ساده البته مقدماتي و قابل فهم براي عموم كاربران مطرح گردد
(البته امكان اينكه اين جلسه در اينده به صورت پيشرفته تري مطرح گردد هست )
3-با توجه به گستردگي علوم حديث در اين جلسات بيشتر سعي در فهم مباني و الفاظ و ورود به مباحث مقدماتي علم رجال داريم
4- در هر جلسه از موضوع جلسه قبل ازمون جهت ارزشيابي  كاربر انجام ميشود
5- حقير تمام سعي خود را جهت تسريع و ساده بيان كردن اين مباحث به كار گرفته ام و همراهي و دقت كاربران گرامي را ميطلبد كه همراهي خوبي با كلاس داشته و خود نيز همراه مباحث جلسات تحقيقاتي پيرامون موضوعات انجام دهند همچنين سعي كنند حتما در جلسات مستمر حضور داشته وپيگير مباحث باشند
(جهت رسيدن به مطلوب مد نظر ما )
6-لازم ميبينم در اين پست از طرف خودم و همه دلسوزان بصير دنياي مجازي از زحمات و پيگيري هاي مجدانه برادر و همراه عزيزم
جناب اقاي سيد 110 حفظه الله كه با رويكردي اينده نگر برنامه هاي خوبي را مدون فرموده اند تشكر كنم.
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب العصر و الزمان والعن اعدائهم اجمعین
عالمانه 20/ بهمن ماه / 1393
شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۳ ۰۴:۱۵ بعد از ظهر
سوال از جناب عالمانه............... | نویسنده: عالمانه |انجمن: بخش پرسش و پاسخ جناب عالمانه
 بنام خدا
سلام عليكم و رحمه الله
در فرض اين سوال يك اشتباه قرار گرفته كه موجب شده شايد شما قانع نشيد چون يك فرض غلط وجود دارد و ان اثبات علم غيب ذاتي براي امام است توجه داشته باشيد كه هيچ كسي غير از خداوند علم غيب ذاتي ندارد و تمام علم غيب بقيه عنايت الهي است و علم غيب انبيا و معصومين ع هم از اين دسته است كه با عنايت الهي در اختيار انها قرار گرفته تا در زمان نياز از ان استفاده كنند لذا حضرت امير در ان لحظه اطلاع نداشتند كه چه اينده اي در انتظار ايشان است همانگونه كه حضرت ابراهيم خليل الله ع كه پيامبر اولي العزم است خبر نداشت كه فرزندش اسماعيل را اگر قرباني كند گوسفندي از جانب پروردگار خواهد امد و اگر ميدانست ديگر امتحان و ازمون معنا ندارشت از طرفي حضرت امير ع با يك جانفشاني و تسليم و يقين محض اين را پذيرفتند . ان دسته هم كه اين را رد ميكنند و بيان ميكنند كه اگر علي ع عالم به غيب بود پس فضيلت نيست چون ميدانست ،‌ پس خوب  توجه كنند  با اين تفسير هم  هر گونه كه حساب كنند يا بايد علم غيب امام را تاييد كنند يا فضيلت اين كار بزرگ امام را اگر يكي را منكر شوند جبرا ديگري را تاييد كرده اند( چرا كه اگر امام ميدانست پس تاييد ميشود كه امام علم غيب دارد در حالي كه اين دسته چنين اعتقادي ندارند اگر هم بگويند امام نميدانست خوب جبرا فضيلت عظيم را كه مورد بحث است براي امام تاييد كرده اند و در هر صورت راه فراري ندارند با تاييد هر كدام يك فضيلت بزرگ را براي امام ثابت كرده اند ) لذا در هر صورت به نفع انها نبوده و در هر صورتي يك فضيلت بزرگ براي حضرت امير ع در ليله المبيت رقم خورده است .
توجه به اين نكته ضروري است كه معصوم با عنايت خدا و در زماني كه خود بخواهد در هر موضوعي سير ميكند و غيب ميداند يك داستان مشهور است كه رسول خدا ص شترش را گم كرده بود و در پي شترش بود چند نفر از منافقين تمسخر كردند كه  رسول خدا ص ميگفت من خبر از اسمانها و زمين ميدهم در حالي كه  نميداند شترش كجا است و قادر به يافتن ان نيست  رسول خداص در پاسخ فرمودند كه تمام اخبارى كه از آسمانها ميگویم از طرف خداست و خدا مرا به همه اسرار آگاه كرده است و انگاه فرمودند شتر من در فلان جا افسارش به سنگي گير كرده و وقتي مراجعه كردند ديدند بله درست است و شتر با همان كيفيت در اونجا بود.
لذا دليل نداره معصوم براي هر چيزي از غيب استفاده كند .
در مورد ايه هم كه فرموده بوديد برخي شان نزول ايه را در حق علي ع نميدانند بله هر كسي به اندازه فهم و ايمان خود ميتواند درك كند چه بسا كه بسياري از مفسرين بزرگ عامه (اهل سنت ) اعتقاد به شان نزول ايه در حق علي ع دارند مانند:



ابن عباس با اشاره به همين آيه مى‌گويد:

قال: وشري عَلِىٌّ نَفْسَهُ لَبِسَ ثَوْبَ النبي (ص) ثُمَّ نَامَ مَكَانَهُ.على (عليه السلام) همان كسى است كه با جانش رضايت خداوند را خريد و با پوشيدن لباس پيامبر در بستر او خوابيد.(الشيباني، أحمد بن حنبل ابوعبد الله (241هـ)، فضائل الصحابة، ج 2، ص 685، ح3062، تحقيق د. وصي الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: الأولي، 1403هـ – 1983م؛/الشيباني، أحمد بن حنبل ابوعبدالله (241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج 1، ص 3053، ح3062، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛/الطبراني، سليمان بن أحمد بن أيوب ابوالقاسم (360هـ)، المعجم الكبير، ج 12، ص 98، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.)
و بسيار ديگر از بزرگان اهل سنت در تفاسيرشان نقل كرده‌اند كه اين آيه در باره اميرمؤمنان عليه السلام نازل شده است ؛ از جمله خود فخررازي در تفسير خود در ذيل اين آيه مي‌نويسد:

والرواية الثالثة: نزلت في علي بن أبي طالب بات على فراش رسول الله صلى الله عليه وسلم ليلة خروجه إلى الغار، ويروى أنه لما نام على فراشه قام جبريل عليه السلام عند رأسه، وميكائيل عند رجليه، وجبريل ينادي: بخ بخ من مثلك يا ابن أبي طالب يباهي الله بك الملائكة ونزلت الآية.

روايت دوم اين است كه اين آيه در باره علي بن أبي طالب نازل شده است، در آن هنگام كه بر بستر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در شب خروج به سوي غار، خوابيد نازل شده است . روايت شده است كه هنگامي كه علي در بستر رسول خدا خوابيد، جبرئيل بر بالاي سر آن حضرت و ميكائيل در زير پاي او ايستاده بود، و جبرئيل فرياد زد، مبارك باد بر همانند تو اي پسر ابوطالب، خداوند به خاطر اين عمل تو بر ملائكه مباهات مي‌كند . سپس اين آيه نازل شد.(الرازي الشافعي، فخر الدين محمد بن عمر التميمي (متوفاي604هـ)، التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب، ج 5، ص 174 ، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م)
ابوحامد غزالي در كتاب احياء علوم الدين مي‌نويسد:

وبات علي كرم الله وجهه على فراش رسول الله صلى الله عليه وسلم فأوحى الله تعالى إلى جبريل وميكائيل عليهما السلام إني آخيت بينكما وجعلت عمر أحدكما أطول من عمر الآخر فأيكما يؤثر صاحبه بالحياة فاختارا كلاهما الحياة وأحباها فأوحى الله عز وجل إليهما أفلا كنتما مثل علي بن أبي طالب آخيت بينه وبين نبيي محمد صلى الله عليه وسلم فبات على فراشه يفديه بنفسه ويؤثره بالحياة اهبطا إلى الأرض فاحفظاه من عدوه فكان جبريل عند رأسه وميكائيل عند رجليه وجبريل عليه السلام يقول بخ بخ من مثلك يا ابن أبي طالب والله تعالى يباهي بك الملائكة فأنزل الله تعالى ومن الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله والله رءوف بالعباد.

علي (عليه السلام) بر بستر رسول خدا (صلی الله علیه واله) خوابيد، پس خداوند به جبرئيل و ميكائيل وحي كرد، من بين شما دو نفر برادري قرار داده و عمر يكي از شما را از ديگري طولاني‌تر كردم، حال كدام يك از شما زندگي را به ديگري ايثار مي‌كنيد، هر دوي آن‌ها زندگي را انتخاب كردند (هيچ كدام ايثار نكردند) . خداوند به هر دوي آن‌ها وحي كرد، آيا نمي‌خواهيد همانند علي بن أبي طالب باشيد، بين او و محمد (صلی الله علیه واله) برادري قرار دادم، پس او بر بستر رسول خدا خوابيد و جانش را فداي كرد، و زندگي‌اش به نفع او ايثار كرد، به زمين فرود آييد و او را از دشمنش حفظ كنيد، پس جبرئيل بر بالاي سر او و ميكائيل بر زير پاي او ايستادند و جبرئيل گفت: مبارك باد بر مثل تو اي پسر ابوطالب، خداوند به خاطر اين عمل تو بر ملائكه مباهات مي‌كند . سپس اين آيه نازل شد: « بعضى از مردم (با ايمان و فداكار)، جان خود را به خاطر خشنودى خدا می‏فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است» .(الغزالي، محمد بن محمد ابوحامد (متوفاي505هـ، إحياء علوم الدين، ج 3 ص 258 ، ناشر: دار االمعرفة – بيروت.)
همين روايت را ابن اثير جزري در اسد الغابه، ابو علي تنوجي در المستجاد، ثعلبي و ثعالبي در تفسيرشان، عاصمي شافعي در سمط النجوم العوالي ، ابو سعيد خادمي در بريقة المحمودية و ... نقل كرده‌اند .(التنوخي، أبو على المحسن بن على (384هـ)، المستجاد من فعلات الأجواد، ج 1، ص 1، طبق برنامه الجامع الكبير؛/الثعلبي النيسابوري ابوإسحاق أحمد بن محمد بن إبراهيم (متوفاي427هـ) الكشف والبيان، ج 2 ص 126 ، تحقيق: الإمام أبي محمد بن عاشور، مراجعة وتدقيق الأستاذ نظير الساعدي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، الطبعة: الأولى، 1422هـ-2002م؛/الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي630هـ)، أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج 4 ص 113 ، تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م؛/الثعالبي ، عبد الرحمن بن محمد بن مخلوف (متوفاي875هـ) ، الجواهر الحسان في تفسير القرآن ، ج 2 ص 126 ، ناشر : مؤسسة الأعلمي للمطبوعات – بيروت./العاصمي المكي الشافعي ، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك (متوفاي1111هـ)، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج 1 ص 345 ، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية؛/الخادمي ، أبو سعيد محمد بن محمد (متوفاى 1156هـ) بريقة محمودية ، ج 4 ص 8 ، طبق برنامه الجامع الكبير.)
ابن عساكر در تاريخ مدينه دمشق مي‌نويسد:

عن ابن عباس قال بات علي ليلة خرج رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى المشركين على فراشه ليعمي على قريش وفيه نزلت هذه الاية «ومن الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله».از ابن عباس نقل شده است كه علي در شبي كه رسول خدا از مكه خارج شد، (عليه السلام) بر بستر آن حضرت خوابيد تا قريش به اشتباه بيفتد، و در باره اين قضيه بود اين آيه نازل شد : و من الناس ...(ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 42، ص 67، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.)
و در روايت ديگر نقل مي‌كند :

عن عبد الله بن عباس أنه سمعه يقول أنام رسول الله صلى الله عليه وسلم عليا على فراشه ليلة انطلق إلى الغار فجاء أبو بكر يطلب رسول الله صلى الله عليه وسلم فأخبره علي أنه قد انطلق فاتبعه أبو بكر وباتت قريش تنظر عليا وجعلوا يدمونه فلما أصبحوا إذا هم بعلي فقالوا أين محمد قال لا علم لي به فقالوا قد أنكرنا تضررك كنا نرمي محمدا فلا يتضرر وأنت تضرر وفيه نزلت هذه الاية «ومن الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله.

از ابن عباس نقل شده است كه: رسول خدا (ص) علي (عليه السلام) در بستر خود خواباند، در آن شبي كه به سوي غار رفت . سپس ابوبكر آمد تا رسول خدا را ببيند، علي عليه السلام به او خبر داد كه آن حضرت رفته است ، ابوبكر به دنبال ايشان راه افتاد . قريشيان،‌ علي (عليه السلام) را تا صبح زير نظر داشتند، وقتي صبح شد، ديدند كه علي (عليه السلام) در بستر خوابيده است، سؤال كردند، محمد (ص) كجا است؟ گفت: نمي‌دانم . گفتند: اگر محمد را پيدا كنيم، ضرري به تو نمي‌رسد؛ ولي اگر پيدا نكنيم، تو ضرر خواهي كرد . در باره اين قضيه اين آيه نازل شد : ومن الناس ...(ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 42، ص67ـ 68، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.)
برخي از علماى اهل سنت كه كمى انصاف به خرج داده‌اند، وقتى به اين مسأله رسيده‌اند، اعتراف كرده‌اند كه مصاحبت ابوبكر با پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم هرگز نمى‌تواند با خوابيدن امام على عليه السلام برابرى كند و اصلا قابل مقايسه نيست.

ابن ابى الحديد معتزلى از قول ابوجعفر اسكافى نقل مى‌كند:

قال شيخنا أبو جعفر رحمه الله قد بينا فضيلة المبيت على الفراش على فضيلة الصحبة في الغار، بما هو واضح لمن أنصف، ونزيد هاهنا تأكيدا بما لم نذكره فيما تقدم فنقول إن فضيلة المبيت على الفراش على الصحبة في الغار لوجهين: أحدهما أن عليا عليه السلام قد كان انس بالنبي صلى الله عليه وآله وحصل له بمصاحبته قديما انس عظيم، وألف شديد، فلما فارقه عدم ذلك الانس، وحصل به أبو بكر، فكان ما يجده علي عليه السلام من الوحشة وألم الفرقة موجبا زيادة ثوابه، لان الثواب على قدر المشقة. وثانيهما أن أبا بكر كان يؤثر الخروج من مكة، وقد كان خرج من قبل فردا، فازداد كراهية للمقام، فلما خرج مع رسول الله صلى الله عليه وآله وافق ذلك هوى قلبه، ومحبوب نفسه، فلم يكن له من الفضيلة ما يوازى فضيلة من احتمل المشقة العظيمة، وعرض نفسه لوقع السيوف، لرضخ الحجارة، لأنه على قدر سهولة العبادة يكون نقصان الثواب.

ما قبلا برترى فضيلت خوابيدن در بستر پيغمبر را بر مصاحبت آن حضرت در غار را روشن ساختيم و الآن به عنوان تأكيد چيزهايى ديگرى را نيز اضافه مى‌كنيم و مى‌گوييم: برترى خوابيدن در بستر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بر همراهى آن حضرت در غار از دو جهت است:

1-امام على عليه السلام از قديم الايام با پيغمبر مأنوس بوده است و انس عظيم و الفت شديدى با آن حضرت داشته است، و وقتى از آن حضرت جدا شد، اين انس معدوم شد؛ در حالى كه اين ابوبكر به آن دست يافته بود. و اين فراق و وحشتى كه براى على عليه السلام پيدا شده بود، ثواب آن را نيز زيادتر كرده بود؛ زيرا ثواب را به اندازه سختى عمل مى‌دهند.

2-ابوبكر خروج از مكه را دوست داشت و ماندن در مكه برايش خوشايند نبود و وقتى با پيامبر خارج شد، به آن چه كه دوست مى‌داشت رسيد؛ پس اين فضيلت ابوبكر هرگز با فضيلتى كه احتمال مشقت آن بسيار و در معرض قرار دادن نفس در برابر شمشير و سنگ‌هاى مكيان بود، نمى‌تواند برابرى كند؛ زيرا به اندازة سهولت عمل، ثواب آن نيز كاهش خواهد يافت.(إبن أبي‌الحديد المدائني المعتزلي، ابوحامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاي655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 13، ص161ـ 162 ، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.)

ابن أبى الحديد معتزلى به نقل از استادش ابوجعفر اسكافى مى‌نويسد كه وى بعد از مقايسه خوابيدن اميرمؤمنان با يار غار بودن ابوبكر اين چنين استدلال كرده است:

ثم في ذلك - إذا تأمله المتأمل - وجوه من الفضل: منها أنه وإن كان عنده في موضع الثقة، فإنه غير مأمون عليه ألا يضبط السرّ فيَفْسِد التدبير بإفشائه تلك الليلة إلى من يُلقيه إلى الأعداء.ومنها أنه وإن كان ضابطاً للسر وثقة عند من اختاره، فغير مأمون عليه الجبن عند مفاجأة المكروه، ومباشرة الأهوال، فيفر من الفراش، فيفطن لموضع الحيلة، ويطلب رسول الله (ص) فيظفر به.ومنها أنه وإن كان ثقةً ضابطاً للسر، شجاعاً نجداً، فلعله غير محتمل للمبيت على الفراش، لأن هذا أمر خارج عن الشجاعة إن كان قد قامه مقام المكتوف الممنوع، بل هو أشد مشقة من المكتوف الممنوع، لأن المكتوف الممنوع يعلم من نفسه أنه لا سبيل له إلى الهرب، وهذا يجد السبيل إلى الهرب وإلى الدفع عن نفسه، ولا يهرب ولا يدافع.ومنها أنه وإن كان ثقةً عنده، ضابطاً للسر، شجاعاً محتملاً للمبيت على الفراش، فإنه غير مأمون أن يذهب صبره عند العقوبة الواقعة، والعذاب النازل بساحته، حتى يبوح بما عنده، ويصير إلى الإقرار بما يعلمه، وهو أنه أخذ طريق كذا فيطلب فيؤخذ.

اگر کسی در اين مطلب تأمل کند، به چند جهت به برترى اميرمؤمنان بر ابوبكر پى خواهد برد:يكى از اين وجوه اين است كه اگر چه ابو بکر مورد اطمينان رسول خدا بود؛ اما پيامبر اکرم به رازدارى وى اطمينان نداشت؛ زيرا ممکن بود ابوبکر راز هجرت رسول خدا را در آن شب فاش کند و دشمنان به حضرت دست پيدا کنند، در نتيجه تمام نقشه‌هاى رسول خدا نقش بر آب مى‌شد.

حتى اگر بپذيريم كه ابوبكر در رازدارى مورد اطمينان رسول خدا بوده؛ ولى رسول خدا از نترسيدن وى در هنگام مقابله با سختى اطمينان نداشتند؛ شايد از خوابگاه رسول خدا فرار نموده، متوجه محل نقشه رسول خدا شده و دنبال رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم برود؛ كه در نتيجه جاى رسول خدا را پيدا كرده و به آن حضرت دست مى‌يافتند.

حتى اگر بپذيريم كه ابو بکر در نگهدارى راز رسول خدا مورد اطمينان بود و شجاعت نيز داشته است؛ ولى شايد توانايى خوابيدن در جايگاه رسول خدا را نداشت؛ چون تحمل آن حالت، خارج از شجاعت است؛ زيرا بايد شجاع را در حالت دست بسته و ممنوع از مقابله قرار دهى (يعنى شجاع جرأت دفاع از خود را دارد؛ اما در اينجا نمى‌تواند از خود دفاع کند)؛ بلکه اين امر سخت تر از شخص دست بسته است؛ زيرا شخص دست بسته مى‌داند که راه فرارى ندارد؛ اما اين شخص هم مى‌تواند فرار کند و هم مى‌تواند از خود دفاع نمايد (اما اجازه چنين کارى را ندارد)

حتى اگر بپذيريم كه او شخص رازدار و شجاعى بود و حتى مى‌توانست در جاى رسول خدا بخوابد و فرار هم نکند؛ ولى رسول خدا از آن جهت اطمينان نداشت که اگر قريشيان ابوبكر را زنده گرفته و شکنجه کنند، به آنچه مى داند اقرار نکند و مسير رسول خدا را به کفار نشان ندهد تا در نتيجه قريشيان به دنبال رسول خدا راه افتاده و ايشان را پيدا کنند.(إبن أبي‌الحديد المدائني المعتزلي، ابوحامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج13، ص157، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.)
فصل علي محمد و آله الطيبين الطاهرين

 
                                       عالمانه 27 / ديماه / 1393
سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۳ ۰۱:۰۷ قبل از ظهر
شبهه... | نویسنده: عالمانه |انجمن: بخش پرسش و پاسخ جناب عالمانه
 
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
سيما بقية الله في الارضين

و اللعن علي اعدائهم الي يوم الدين
سلام عليكم جميعا و رحمه الله

انچه هست اينكه ما معتقديم كه ملت ما امروز درك دارند و همگي الحمدلله يا اهل علم و فضل هستند و يا مرتبط با اهل علم هستند لذا حقير مطالب خود را بيان كردم و با وجود اينكه قرار بود اضافه ها را حذف كنم اما درامانت شما برادر گرامي خيانت نشد وامانت داري كرده و عينا منتشر شد ان شا الله هر كسي در اين موضوع شك شبهه يا ابهامي دارد با رجوع به اين مطلاب بتواند حق را بشناسد و حقيقت را پيدا كند از شما و همه دوستان هم كه موجب باز تر شدن بحث شدند تا زواياي ان هم مطرح بشود و بررسي شود ممنون توفيق همگان را از ايزد منان خواهانم
(اگر شما مايل بوديد يا هر كسي را كه معرفي كرديد ما اماده هستيم تا در يك گفتگوي زنده و دوستانه در روم  گفت گو كنيم شايد نتيجه حاصل شود  اگر موافق بوديد با اقايان ادمين يا مهدي 313 يا سيد 110 هماهنگ كنيد تا به حقير خبر بدن ممنون از شما برادر عزيز و گرامي  )
و صل الله علي محمد و ال محمد و عجل في فرجه
عالمانه  9/ دي ماه  /  1393
یکشنبه ۷ دی ۱۳۹۳ ۰۵:۳۰ بعد از ظهر
شبهه... | نویسنده: عالمانه |انجمن: بخش پرسش و پاسخ جناب عالمانه
 
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين وسلام و صلاه علي رسول الله واله طيبين الطاهرين و لعن دائم علي اعدائهم اجمعين
دو تذكر را به تمام خواندگان لازم ميدانم
1 در مباحث خود حتما رسم ادب اخلاق ، شيوه عالمانه و اتصاف و عدالت را رعايت كنيد لازم به عرض اينكه در مباحث و مناقشات شرط احترام و ادب مهم ترين بخش گفت و گو است و رعايت نكردن احترام ديگري مجزاي از رفتاري ناپسند نشان از جهل هم هست لذا مطلوب شريعت اسلام و مذهب تشيع و سيره علما و رسم عقلا نيست
2 من از هر دو طيف خواهش كرده بودم و عرض شد كه اين بحث نياز به تفصيل ندارد و خوب بود طرفداران هر دو نظر رعايت ميكردند و موضوع را در اين بخش ادامه نميدادند
همچنين لازم ميدانم چند نكته اضافه كنم
1 - بيان شد كه اين موضوع فقهي است (خيلي ساده بخونيد يك بار ديگه فقهي فقهي فقهي) يعني اينكه در اين موضوع هر كسي بايد از مرجع خود تبعيت كند و بسيار براي من جاي تعجب دارد كه امروزه برخي از ما در مسائل فقهي ادله ارائه ميكنيم اخه برادر من ، خواهر من در مباحث فقهي بايد فقيه جامع شرايط (مجتهد)راي بده و صاحب نظر باشه عزيزان بزرگواران سروران بخونيد فقهي فقهي بايد كسي از اين روايات و ادله دست به استخراج بزنه كه فقيه باشه اينكه ما چند روايت را بياريم در فلان كتاب اومده بدون ادله بدون دلالت بدون بررسي رجالي بدون توثيقات بدون بررسي سندي و حتي حتي حتي با تمام اين شرايط هم اگر باشد بازم ما حق استنباط نداريم ( فقها چه كاره هستند ) دلالت بايد روشن باشه
خوب امام هشتم عليه الاف تحيه و الثنا امام علي ابن موسي الرضا عليه سلام چشم مباركشان مجروح شد جرا ؟ چون بر ماتم سيد الشهدا بسيار گريستند (ايا امام شروع به گريه كرد تا چشمشان مجروح شود يعني فرمودند همانگونه كه گريه ثواب دارد ريختن خون از پلك هم ثواب دارد؟؟ يعني براي مجروح شدن چشم گريستند يا براي امام حسين صلواه الله ايا اينجا ما ميتونيم حكم جواز بر فعليه (قمه زني ) بديم يا اينكه در بحار شريف امده  خون سر برخي از انبيا بر زمين ريخت در ان روايت ها با فرض بر صحت روايت و اسناد ان و رجال ان و وثاقت تمام انها ايا اينها خود بر انجام فعليه مبادرت ورزيدند يا در اتفاقي چنين شدمن شرج يكي از اين روايات را خدمت همگي ارائه ميكنم علامه مجلسی قدس سره در بحارالانوار آورده اند؛

حضرت آدم علیه السلام وقتی به زمین نزول کرد حوا را پیدا نکرد پس به دنبال او می گشت تا این که به سرزمین کربلا رسید

پس قلبش به درد آمد بدون دلیل و در آن موضعی که حضرتش به شهادت رسیده زمین خورد و خون از پایش جاری شد.

سرش را بالا کرد و عرض کرد آیا از من گناهی سر زد که عقوبت شدم؟ چرا که من همه ی سرزمین ها را گشتم

و مانند اینجا نشدم . خداوند به ایشان وحی کرد که ای آدم از تو گناهی سر نزد ولی در این سرزمین

پسرت حسین مظلومانه کشته میشود و خون تو برای مواسات با خون اون ریخته شد .(بحارالانوار ج44ص242)
ايا خود حضرت ادم خود را بر زمين زد تا از سرش خون جاري شود !!!
ايا اين را ميتوان حمل بر جواز قمه زني يعني يك شخص با دست خود، خود را مجروح كند راي داد با اين توضيح كه قبلا هم عرض شد اگر در عزاي سيد الشهدا صلواه الله كسي ناخواسته مجروح شود احدي حكم بر تحريم نداده اند اين متفاوت با مبادرت برجرح است لطفا دقت كنيد و همچنين بيان شد ما در هر كاري بايد به متخصص ان رجوع كنيم در اينجا هم بهتر است از متخصصين امر بهره ببريم و ببينيم اين بزرگان كه خيلي بيشتر از من و شما اخبار را ديده اند مقايسه كرده اند برسي كرده اند سالها شاگردي و تحقيق و كسب علم كردند چه استننباطي دارند شما هم صاحبان هر دو نظريه هر كدام از مرجع معظم خود تقليد كنيد. والله اعلم
و صل الله علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم
لطفا اين بحث را در اين پست ادامه ندين خيلي شاف بيان شد اين چند بار هم هست شرح ميدم و تكرار ميكنم مطلب جديدي هم بيان نميشه همان قبلي ها را تكرار ميكنم موضوع بسيار روشن است بايد به مراجع رجوع كنيم چون انها حق استنباط از روايات را دارند-- نه ما --براي درك بيشتر اين مطلب حقير شما بزرگواران را ارجاع ميدم به توقيع شريف امام در مورد نواب عام امام عصر عج كه فرمودند راويان احاديث نواب عام ما هستند در زمان غيبت و تمام علما و مراجع بلا استثنا معتقدند كه منظور از راويان احاديث اين نيست كه هر كسي كه حديث روايت كند!!!   نه -- بلكه افرادي كه توان و قدرت فهم و استنباط از روايت را داران كه همان مجتهدين هستند لذا كار را به كاردان ان بسپاريم .  اين نكته را هم خوب توجه كنيم اموز از اين مباحث چه كسي سود ميبرد ؟؟ ايا شيعه !‌ ! يا . . . . .ممنون از طرفداران هر دو راي


هر پيست در ادامه اين از هر كاربري حذف ميشود مگر راي بر موافقت يا رد غير از اين در اين بخش هر مطلبي باشه حذف ميكنم ( چند بار است كه عرض شد ضرورتي بر ادامه اين بحث نيست )
عالمانه 7 / دي ماه / 1393
جمعه ۲۸ آذر ۱۳۹۳ ۱۱:۱۲ بعد از ظهر
شبهه... | نویسنده: عالمانه |انجمن: بخش پرسش و پاسخ جناب عالمانه
 
بنام خداوند تبارك و تعالي
سلام عليكم
همانگونه كه در عرايضم خدمت سروران بيان كرده بودم اين بحث نياز به تفصيل بيشتر ندارد و حقير هم ضرورتي نميبينم كه اين موضوع را ادامه بدم اما اين بار هم به احترام پرسشگر گرامي و تحقق عدالت در بحث اين موضوع را هم پاسخ ميدهم اما در ادامه از هر گونه پاسخگويي معذورم و بهتر است قضاوت را به مخاطبين بسپاريم ان شا الله
اما در مورد حكم سنگسار (رجم) از انجايي كه احكام و حدود الهي كه ريشه انها از يك بنيان قوي سرچشمه گرفته است قابل حذف نبوده حكم رجم نيز غير قابل حذف است و فكر نميكنم احدي ادعايي مبني بر حرمت ان اقامه كرده باشد اما اينكه اگر از بين فقها برخي نظر بر تاخير دارند  ان هم در شرايطي  اين ادله چه بسا سخن ما را در مورد فعليه مطروح در بحث قبلي بيشتر تاييد ميكند كه دايره توانايي فقه پويا اين اجازه را به معظم له بدهد تا در موضوع حكم بنا بر شرايطي تاخير يا ان را تبديل كند اين به معناي تحريم در حكم ثانويه نيست كه در موضوع قبل بيان شده بلكه با سنجيدن مواردي راي بر تاخير يا تبديل بدهند اما اصل حكم جاري بوده و احدي با حكم قطعي و صريح توانايي حذف و يا تحريم ندارد جهت روشن شدن موضوع نظر برخي از معظمين را خدمت شما برادر ارجمند و گرامي و ديگر مراجعين محترم به بحث ارائه ميكنم با اين شرح كه ما بايد اهم و مهم را هم در نظر بگيريم

سوال: با عنايت به اين‌که در حال حاضر اجراي مجازات سنگسار از سوي دشمنان اسلام و قرآن دستاويزي جهت وهن احکام شرعي قرار گرفته، خواهشمند است نظر خود را در خصوص اجراي مجازات رجم در شرايط کنوني بيان فرموده و با توجه به اين‌که اين حد مبناي ظاهري در قرآن ندارد، آيا به نظر حضرتعالي اين مجازات جزء حدود لايتغير الي الابد تلقي مي‌شود يا احتمالا مي‌توان به اقتضاي زمان و مکان جايگزيني براي آن قرار داد؟.

 

پاسخ آيت‌الله نوري همداني:

در فرض سوال، همانطور كه قبلا هم جواب داده‌ايم حكم الهي تغييرپذير نيست و كيفيت اجراي آن بستگي به نظر حاكم شرع دارد.

 

پاسخ آيت‌الله مکارم شيرازي:

ما قبلاً نيز گفته‌ايم که در شرايط فعلي مي‌توان جايگزين کرد.

 

پاسخ آيت‌الله جعفر سبحاني:

سوال جنابعالي پيشينه ديرينه دارد و ما در كتاب حدود به طور گسترده از آن سخن گفتيم كه اجمال آن اين است: 1- ثبوت زناي محصنه شرايطي دارد كه غالبا امكان‌پذير نيست يعني چهارنفر با چشم خود ببينند كه مرد بيگانه با زن در آن موضع با هم جمع شده‌اند. 2- راه‌هايي براي تخفيف وجود دارد؛ يكي از آن راه‌ها اين است كه اگر از گودال گريخت، تعقيب آن حرام است. 3- اگر حاكم شرع احساس كرد اجراي حكم به اين شيوه مشكلاتي دارد مي‌تواند به نحو ديگري اجراي حد كند. والله العالم

پاسخ آيت‌الله علوي گرگاني:

در صورتي که حاکم شرع تشخيص دهد که اجراي اين حکم موجب وهن اسلام و بي‌احترامي به آن است و موجب ضرر به اصل دين است مي‌تواند آن را تغيير دهد اما اصل حکم سنگسار در فقه اسلام ثابت است، حتي اگر به طور صريح در قرآن ذکر نشده باشد و اصل اين حکم تغيير ناپذير است.

 

پاسخ آيت‌الله موسوي اردبيلي:

مجازات رجم قابل تغيير نيست ولي چنان چه اجراي آن بر خلاف مصالح اسلام و مسلمين باشد فقيه جامع الشرايط مي‌تواند حکم به عدم اجراي آن بدهد.

 

پاسخ آيت‌الله حسيني زنجاني:

چنانچه به نظر فقيه جامع الشرايط اجراي حكمي در جامعه به دليل عدم آمادگي فكري عموم مردم موجب سستي در اعتقاد و اصل اسلام مي‌شود، در اين صورت حفظ اسلام اهم است و اجراي حكم بايد تا استحكام عقايد مسكوت بماند. مضافا اينكه قاعده «تدرء الحدود بالشبهات» در مورد اين مساله جاري است، گرچه فقهاء مفاد قاعده را در شبهات موضوعيه گفته‌اند ولي بنا بر تسلم و قبول اين قاعده كه متخذ از عين روايت است شبهه اطلاق داشته و شامل شبهه حكميه نيز مي شود يعني اجراي حكم در شرايطي كه عدالت اجتماعي به طور كامل اجراء نمي‌شود محل شبهه است چون اصل حاكم عدل است كه ما هنوز با آن فاصله زيادي داريم. والله العالم

                                                                                 الله اعلم عالمانه آذر 1393


جمعه ۲۸ آذر ۱۳۹۳ ۰۲:۲۱ بعد از ظهر
شبهه... | نویسنده: عالمانه |انجمن: بخش پرسش و پاسخ جناب عالمانه
 
بسم رب الشهدا و الصديقين

سلام عليكم و رحمه الله
من فكر ميكنم دامن زدن به اين مبحث امروزه فقط بايد با مقاصد خاصي صورت بگيره كه منشق از جهل يا عناد باشه اگر نه خورشيد در اسمان
را كسي انكار نميكنه به هر حال توجه به چند نكته ضروري است
1- در زمان غيبت معصوم عليه السلام منبع رجوع ما فقها هستند .
2 - اغلب فقها راي بر عدم جواز فعليه داده اند يا با احتياط و مشروط دانسته اند .
3-از انجايي كه فقه شيعه پويا است لذا بازگشت به قبل ندارد يا حد اقل در اكثر موارد بازگشت به قبل ندارد و هر حكمي به تناسب زمان ان مطرح ميشود لازم به تذكر است كه يكي از دلايل اينكه بايد از مرجع زنده تقليد كرد همين امر است كه لازم مينمايد از مرجع زنده در زمان خاص و قرين مكان و حال بايد بهره جست.
4- حكم فعليه در مورد مد نظر از موضوعات قطعيه نيست كه صراحتي در كلام معصوم يا قران داشته باشد بلكه موضوع استنباطي بوده لذا قياس ان با احكامي كه قطعي بوده و ادله قراني و سنتي از كلام صريح معصوم داد مانند سنگسار (كه يك حكم بازدارنده و تنبيه ي است ) صحيح نبوده .
5 - در احيا شعائر سيد الشهدا صلوات الله عليه چه ضرورتي موجب است كه ما حتما يك موضوع شديدا محل اختلاف را از شعائر بدانيم در حالي كه امروز بزرگان مكتب شيعيه كه هم دلسوز شعائر حسيني هستند و هم دلسوز اسلام شيعي  و مكتب ناب جعفري حتي انقلاب اسلامي ايران را مديون عزا داري امام حسين عليه السلام ميدانند و اعتقاد به وهن مذهب در اموري را دارند يك گروهي ظاهرا با مقاصدي اين موضوع را مطرح كنند و خود را دلسوز شعائر حسيني بدانند و بقيه را ؟؟؟؟ و اون هم با استناد به يك حكم استنباطي  !!!!!!! ( با اين شرح كه ما از رواياتي استفاده كنيم كه معصوم خون گريست يا از اين دست روايات بخواهيم جواز بر فعليه بر خونريزي بديم اين استنباط فقيه است اين نكته قابل توجه است كه براي مثال اگر فردي در عزاي حسيني سينه زني كند و قصدي براي انجام فعل كه به خود اسيب بزند و يا بخراشد يا مجروح كند ندارد اما در حين انجام سينه زني يا زنجير زني دچار خونريزي شد اين از نظر فقها بلا اشكال است ناخواسته  اين اتفاق افتاده اين مجزاي از راي جواز بر فعليه است.)
6- همانگونه كه در پاسخ قبل هم بيان شد ما مقلدين بهتر است به تقليد خود از مرجع اعلمي كه بر گزيده ايم  ادامه بديم و هر كدام راي مرجع خود را در موضوع مطروحه جويا شده و از ان تبعيت كنيم و نيازي به مناقشه در بحث هم نيست همچنين از مديريت محترم انجمن هم تقاضا دارم اين موضوع در همينجا پايان پذيرد هر دو طرف مبناهاي خود را بيان كرده و خواننده با اندكي تامل ميتواند حقيقت را تشخيص دهد و حقير هم ديگر ضرورتي نميبينم به اين موضوع ادامه بدم انچه نياز بود بيان شد ( در خانه اگر كس است يك حرف بس است ).... و صل الله علي محمد وال محمد و عجل في فرجه مولانا بقيه الله الاعظم ارواح نا له الفدا


عالمانه 27 / اذرماه / 1393
پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۳ ۰۲:۰۹ قبل از ظهر
شبهه... | نویسنده: عالمانه |انجمن: بخش پرسش و پاسخ جناب عالمانه
 
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
سيما بقية الله في الارضين

و اللعن علي اعدائهم الي يوم الدين
سلام عليكم و رحمه الله
حقير اين مطالب را كه در لينك  داده بوديد ديدم كه مباحثه اي بود ميان چند نفر از كاربران گرامي روم و لذا ضروري نديدم كه حقير به اين موضوع وارد شوم( در خانه اگر كس است يك  حرف بس است توجه داشته باشيد كه مراجع معظم تقليد سكان داران فقه و انديشه مكتب شيعي هستند  نظر و راي انها به عنوان خبره در فهم و استنباط احاديث و رسيدن به نظر امام معصوم بر ما مقلدين ضروري است در نتيجه بديهي است كه راي فقها تراز اول جامعه شيعه در هر عصر و زماني ملاك است و ما هم در برابر اين راي كه اجماع هم دارد تقريبا بايد كرنش كرده و پذيرا باشيم) در همين را بطه اگر سوالي مصداقي داريد بفرماييد تا درحد توان ناچيز خود پاسخگو باشم . و صل الله على سيدنا محمد وعلى آله طيبين الطاهرين المعصومين
عالمانه  25  / آذر  /1393
جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۳ ۰۸:۲۵ بعد از ظهر
سوال: آیا در برزخ می شود کار خیری انجام داد ؟ | نویسنده: عالمانه |انجمن: بخش پرسش و پاسخ جناب عالمانه
 
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند به همه ما كمك كند

در عالم برزخ فرموده اند دست كوتاه است اما سه بيان هم وارد شده كه خدمت شما عرض ميكنم
1- اگر انسان در دنيا موقوفاتي داشته باشد مادامي كه انها سبب خير باشد موجب ثواب است مانند نوشتن كتاب با ارزشي كه همواره استفاده شود
1- اعمال و خيراتي كه افرادي كه در دنيا هستند براي متوفي انجام دهند مانند ان كه نماز بخوانند و خيرات كنند
3- امده است كه اگر مومني در دنيا مبادرت به فهم و تدبر در قران كند و مرگ به او فرصت ندهد در برزخ به او اموزش ميدهند  تا تكميل كند
البته همانگونه كه عرض شد فقط براي مومنين
ان شا الله خداوند تمام ما را در صف مومنين و مخلصين قرار دهد و ما را و درگذشتگان از ما را ببخشد و بيامرزد
نثار روح در گذاشتگان رحم الله من یقرا فاتحة مع صلوات
الله اعلم
عالمانه /12 / مهر / 1393
جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۳ ۰۸:۱۵ بعد از ظهر
سوال : بعد از شب اول قبر بهشت یا جهنم برزخی ؟ | نویسنده: عالمانه |انجمن: بخش پرسش و پاسخ جناب عالمانه
 
بسم رب الرحمن الغفور
اللهم اغفر للمؤمنين والمؤمنات المسلمين والمسلمات الاحياء منهم والاموات
انچه به نظر حقير ميرسد و از منابع به ياد دارم به محض خروج روح از جسم زندگي دنيايي پايان پذيرقته
و روح انسان در قالب مثالي وارد برزخ ميشود البته در چگونگي وكيفيت ان چندين مطلب وارد شده
اينكه برخي بيان كرده اند بعد از سوال قبر
روح انسان در قابل مثالي چهل روز در دنيا است كه البته اين ادعا بايد ادله درستي داشته باشد
و حقير در مورد ادله و صحت ان تحقيق نكرده ام
اما بسياري از بزرگان بيان فرموده اند بعد از مرگ ارتباط روح و دنيا قطع ميشود ولي غير ممكن نيست
هر چه متوفي مراتب ايماني و تقوايي بيشتري داشته باشد ميت به همان ميزان ميتواند بر دنيا اشراف داشته باشد.
از طرفي ارتباط دنيوي ها هم با عالم برزخ و ارواح قطع است مگر در شرايطي خاص
مانند عالم خواب
يكروايت و يك خبر هم خدمت شما ارئه ميكنم كه بيشتر در موضوع قرار بگيريد
روايت اول :بحارالانوار، علامه مجلسی‌، ج ۶، ص ۲۵۷  --
اسحاق بن عمّار می‌گوید: از موسی بن جعفر(ع)پرسیدم‌: آیا روح مؤمن كه مرده‌، به زیارت خانواده خود می‌آید، فرمود: آری‌، عرض كردم‌: در چه مدت و زمان‌، فرمود: به مقدار رتبه و فضیلتی كه مؤمن دارد، بعضی از آن‌ها هر روز به كسان خود سر می‌زنند، بعضی دو روز یك بار، برخی در سه روز یك مرتبه و كم‌ترین فرد مؤمن از نظر منزلت‌، در هر جمعه به بستگان و خانواده خود سركشی می‌كند، اسحاق می‌پرسد در چه ساعتی‌؟ حضرت فرمود: هنگام زوال خورشید، روح مؤمن وقتی می‌بیند بستگان او در طاعت وبندگی خدا مشغول هستند، مسرور و شادمان می‌شود
خبر دوم : معاد، مرحوم فلسفی‌، ج ۱، ص ۳۲۳، نشر معارف اسلامی
در یكی از شهرهای ایران مرد مؤمن و پرهیزكاری از دنیا می‌رود، مدّتی پس ازمرگ به خواب پسرش می‌آید و می‌گوید: پانصد تومان به فلان فرد بدهی دارم‌، قرض مرا پرداخت كنید تا مشكل من برطرف گردد، پسر به این گفته اعتنا نمی‌كند، پس از مدّتی دوباره پدرش را در خواب می‌بیند و پدر همان تقاضا را تكرار می‌كند. پسر می‌گوید: شما نشانه‌ای بدهید كه یقین كنم بدهكارید، می‌گوید: به یاد داری روزی انگشتر من گم شد، هر چه جست و جو كردیم پیدا نشد؛ همان روز بر اثر باران فراوان‌، دیوار اطاقك روی چاه منزل خراب شده بود و دو نفری آن را تعمیر كردیم‌، انگشتر در لابه‌لای گِل‌ها در فلان گوشة دیوار است‌، پسر تا از خواب بیدار شد، آن محل را با تیشه‌ای تراشید و انگشتر را یافت‌، سپس پانصد تومان را به طلب‌كار پرداخت نمود.
توصيه ميكنم كتابهاي كشف المراد و انسان از مرگ تا برزخ را هم مطالعه بفرماييد
الله اعلم
عالمانه 12 / مهر /
1393


صفحه 2 از 3 < 1 2 3 > آخرین »









انجمن یاران منتظر

چت روم یاران منتظر

چت روم و انجمن مذهبی امام زمان



هم اکنون 08:04 پیش از ظهر