(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : سالروز شهادت امام حسن عسکری (ع)
نمایش موضوع اصلی :

باران عشق پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۲ ۱۰:۴۰ بعد از ظهر

در سالروز شهادت یکی از اهل بیت پیامبر گرامی اسلام (ص) قرار داریم . سال 260 هجری قمری ، در چنین روزی جهان اسلام در غم از دست دادن امام حسن عسکری (ع) به سوک نشست . امام بزرگواری که در مدت عمر 28 ساله خود ، برگهای زرینی به کتاب تاریخ اسلام افزود . ضمن عرض تسلیت سالروز شهادت
امام حسن عسکری(ع ) به شما دوستان عزیز ، گوهری از دریای کرامت این امام عزیز برمی گیریم و فرازهایی از زندگی ایشان را برای شما نقل می کنیم .


زندگی امامان و اهل بیت پیامبر (ع) مجموعه ای از اصول معرفتی و آموزه های علمی و عملی برای تربیت فرد و جامعه است . اما آن بزرگواران به علت حاکمیت نظام های مستبد و ظالم و وجود محدودیت های بسیار، شرایط سختی را برای ترویج معارف اسلام ، در پیش رو داشتند . این محدودیت ها در عصر امام
جواد (ع) و امام هادی (ع ) و بویژه امام حسن عسکری (ع) به اوج خود رسید . به طوری که عباسیان ، امام هادی (ع) و فرزندش امام حسن عسکری (ع ) را که در آن زمان 4 ساله بود ، مجبور کردند تا شهر جدشان مدینه را ترک و به بغداد مرکز خلافت عباسیان بروند. بعد از شهادت امام هادی (ع) امام حسن عسکری (ع ) مسئولیت امامت را برعهده گرفت و در مدت شش سال ، در شرایطی بسیار سخت توانست برخی از رهنمودهای علمی و دیدگاههای خود را درزمینه مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی به گوش پیروانش برساند . با وجود سخت گیریها و محدودیت های اعمال شده از سوی حاکمان عباسی ، همواره بردامنه ی محبوبیت امام حسن عسکری (ع) در میان مردم ، افزوده می شد . این بدان خاطر بود که چراغی که پیامبر (ص ) و اهل بیت آن حضرت برافروخته بودند، نور حق بود که هرگز خاموش شدنی نیست .


دوران امامت امام حسن عسکری (ع ) از نا آرام ترین دوره های حکومت عباسیان بود . بی لیاقتی خلفا و کشمکش بین درباریان ، نارضایتی مردم و قیام های پی در پی و گسترش اندیشه های انحرافی ، از عوامل نابسامانی های سیاسی و اجتماعی درآن زمان به شمار می رفت . فرمانروایان مردم را استثمار می کردند
و با اموال مردم ، کاخهای مجلل و باشکوه می ساختند و به فلاکت و بدبختی مردم توجهی نداشتند . اما این خبر به مردم رسیده بود که آنکه جهان را از یوغ ظلم و بیداد رهایی می بخشد فرزند امام حسن عسکری (ع) است . او همان نجات بخش عالم بشریت است که با قیامش بساط ستم و بیداد را از جهان برمی چیند . این خبر برسخت گیریها و محدودیت های عباسیان می افزود و این سخت گیریها تا به آن حد رسید که امام حسن عسکری (ع ) مجبور شد طبق برنامه ای معین روزهایی خاص از هفته در مقر حکومت عباسیان حضور یابد . با این حال ، علیرغم تلاشهای گسترده عباسیان ، اراده خداوند براین تعلق گرفت که فرزند امام حسن عسکری (ع ) پا به عرصه وجود بگذارد . پس از تولد حضرت مهدی (عج )، راهبرد امام حسن عسکری (ع) این بود که جامعه را برای شرایط دشوار آینده مهیا کند . امام حسن عسکری در فرصت های مقتضی درباره ویژگیهای عصر غیبت و نقش موثر فرزندش مهدی (عج ) در رهبری آینده جهان سخن می گفت . حضرت تاکید داشت که به دست فرزندش ، عدل و داد در سراسر گیتی مستقر می شود .

در عصری که تیرگی برافکار سایه افکنده و انواع بدعتها در دین راه یافته بود ، امام حسن عسکری (ع) حقیقت دین را به صورت شفاف و روشن برای مردم مطرح ساخت. آن حضرت ، تشنگان معرفت را با جرعه های گوارای حقیقت سیراب می ساخت. استدلال های آن امام در مباحث علمی ، چنان نافذ و موثر بود که فیلسوف عرب ، "یعقوب بن اسحاق کندی" پس از مناظره با آن حضرت ، حقیقت را درک کرد و کتابی را که در انتقاد از برخی دانسته های دینی نوشته بود ، سوزاند .
گوینده:
با آنکه حکومت عباسی ، با امام حسن عسکری (ع ) خصومت داشت ، یکی از وزرای این حکومت به نام "احمد بن خاقان" به فضائل و کرامات امام حسن عسکری (ع ) اعتراف کرده و چنین می گوید :
"در سامرا کسی را مانند حسن بن علی ندیدم . در وقار ، پاکدامنی و بزرگواری ، کسی را نظیر او در میان مردم نیافتم . با آنکه جوان است ، بنی هاشم او را برافراد بزرگسال خویش مقدم می دارند . او از چنان جایگاهی والا برخوردار است که دوست و دشمن او را می ستایند ."

این همه تکریم و عزت ، به خاطر خضوع امام در برابر خداوند تعالی و پیوستگی ایشان به حق بود . همچنان که خود فرمود : " هیچ عزیزی ، ازحق فاصله نگرفت مگر این که خوار شد و هیچ کوچک و حقیری به حق نپیوست ، مگر اینکه عزیز و گرامی شد ."

آنچه اهل بیت پیامبر ، ازجمله امام حسن عسکری (ع ) را در راه تحمل مشکلات ، یاری می کرد و ایشان را در اجرای فرامین حق ثابت قدم می داشت ، انس و الفت با خداوند و توکل به او بود . عبادت و عشق به معبود ، در فطرت انسانها وجود دارد و این جاذبه درونی قادر است آنان را درکوران حوادث سخت ، یاری دهد . انسان های وارسته با دستیابی به مقام عبودیت ، از قید و بند وابستگی های درونی و بیرونی رهایی یافته و به قله های رفیع کرامات اخلاقی دست یافته اند .
پیامبر اسلام (ص ) و اهل بیتش در راس این انسان های وارسته قرار دارند . آنان با خضوع در برابر قدرت لایزال الهی ، به درجاتی از عظمت روحی رسیدند که در مقابل شرک و کفر و مظاهر مادی و رهبران زر و زور، ذره ای احساس شکست نکردند . در سیره ی امام حسن عسکری (ع) آمده است که ایشان زمانیکه در زندان به سر می برد، تمام اوقاتش را با عبادت و یاد خدا و توجه به او می گذرانید به طوری که مامور شکنجه و اذیت و آزار خود را تحت تاثیر قرار داد. عده ای از عوامل خلیفه عباسی نزد زندانبان امام عسکری (ع) که شخصی به نام "صالح بن وصیف" بود ، آمده و به او گفتند: هر چه می توانی بر ابو محمد سخت بگیر و هیچگونه آسایشی برایش نگذار! صالح بن وصیف در پاسخ آنان گفت: چه کنم؟ دو نفر از بدترین و شرورترین مأمورانم را برای وی گماشته بودم، اینک هر دو در اثر معاشرت با ابو محمد ، نه تنها او را به دیده یک زندانی نمی نگرند، بلکه در عبادت و نماز و روزه به جایگاه رفیعی دست یافته اند. سپس دستور داد تا آن دو را حاضر کردند. عوامل خلیفه به آن دو گفتند: "وای بر شما، مگر شما را چه شده که در مورد این مردِ زندانی کوتاهی می کنید؟ "آنان اظهار داشتند: "در مورد شخصی که روزها روزه می گیرد و تمام شب را به عبادت و سحرخیزی سپری می کند، چه بگوئیم؟ او غیر از عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال به کار دیگری نمی پردازد. هنگامی که به ما می نگرد ؛هیبت و جلالت او تمام وجودمان را فرا می گیرد."
امام حسن عسکری (ع) ، در روایتی به درجات اهل نماز اشاره کرده و فرمود:"زمانی که بنده به سوی جایگاه نمازش می رود تا نماز بخواند خدای عزوجل به ملائکه اش می فرماید: "آیا بنده مرا نمی بینید که چگونه از همه خلائق بریده و به سوی من آمده است، در حالی که به رحمت و رأفت من امیدوار است؟ شما را شاهد می گیرم که رحمت و کرامت خود را مخصوص او گردانیدم."
بندگان راستین الهی از هنگامی که حلاوت عبادت و عبودیت و نیایش با پروردگار عالمیان را می چشند، سعادت و عزت خود را در سجده های عاشقانه و خضوعهای خاکسارانه در پیشگاه حضرت حق می بینند و بر این باورند که سجده نزدیکترین حالات یک بنده در حضور معبود است. امام حسن عسکری (ع) همواره پیروانش را به سجده های طولانی توصیه می کرد و می فرمود: " شما را به پرهیزگاری در دینتان و تلاش برای خدا و انجام سجده های طولانی سفارش می کنم." (کشف الغمه، ج3، ص290)

از آنجا که نفوذ فکری و معنوی و سخنان حق طلبانه امام حسن عسکری (ع ) برای حاکمان بنی عباس بسیار سنگین و گران بود ؛ به این فکر افتادند که وجود گرامی امام حسن عسکری (ع) را از سر راه بردارند . به همین دلیل معتمد ، حاکم ستمگر عباسی ، درصدد برآمد تا با توسل به توطئه ای، امام را به شهادت
برساند. از این رو آن حضرت را با دسیسه ای مسموم کرد و امام بعد از چند روز بیماری به دیدار حق نایل شد . خادم امام حسن عسکری (ع ) می گوید :
" هنگامی که آن حضرت در بستر بیماری بود و واپسین لحظات حیات خویش را می گذرانید ، متوجه شد که وقت نماز صبح فرا رسیده است. فرمود : می خواهم نماز بخوانم . سجاده حضرت را در بسترش پهن کردیم . امام وضو گرفت و آخرین نماز صبح را در بستر بیماری خواند و لحظاتی بعد ، روح بلند آن حضرت به عالم بالا عروج کرد ."

Powered by FAchat