(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : برخی اتفاقات مهم پس از ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف)
نمایش موضوع اصلی :

محمدELE یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۳۱ بعد از ظهر

* حضرت مهدى عليه السلام در ايران و عراق

روايـات مـوجـود در مـنـابـع شيعه بطور عموم مى گويد: امام عليه السلام مستقيما از حجاز رهـسـپـار عـراق مـى گـردد و بـرخى مى گويند: مستقيما از مكه وارد آن سامان مى شود، اين مـطـلب روايـتى را كه از روضه كافى گذشت تاييد مى كند به اينكه امام عليه السلام لشـكـرى را بـه سـوى مـديـنـه گـسـيـل مـى دارد...
امـا بـيـان كـلى روايـات مـنـابـع اهل سنت اين است كه
حضرت از مكه به شام و قدس مى رود و برخى ديگر بيانگر اين است كـه حـضـرت نـخـسـت به عراق و سپس بسوى شام و قدس حركت مى نمايد. و تنها يكى دو روايت در نسخه خطى ابن حماد وجود دارد كه مى گويند: امام عليه السلام ابتدا به جنوب ايـران مـى آيد تا ايرانيان و رهبر خراسانى آنان و فرمانده سپاه وى شعيب بن صالح با حـضـرت بـيعت نمايند و آنگاه به اتفاق ايرانيان در منطقه بصره به نبرد عليه سفيانى مـى پـردازد و سپس وارد عراق مى گردد و در مجموع ، آنچه از روايات استفاده مى شود اين است كه آغاز نهضت ظهور امام عليه السلام شهر مكه و هدف آن قدس مى باشد و در اين بين ، مـدتى مشغول سر و سامان دادن با اوضاع دولت جديد خود بويژه وضع عراق و تدارك سپاه خويش جهت پيشروى به سوى قدس مى باشد...
بديهى است كه
روايات پيامبر و امامان عليه السلام و صحابه و تابعين ، همه تحركات و اقـدامـات امـام عـليه السلام را بيان نمى كند بلكه در صدد بيان حوادث اصلى است كه زيـانـى بـه خـط مـشـى امـام وارد نـمـى سـازد و شـوق امـيـد را در دل مـسـلمـانـان زنـده مـى كند و با معجزه الهى باعث تقويت ايمان مسلمانان بهنگام ظهور مى گـردد كـه هـمـيـن امـر سـبـب نـصـرت و يـارى رسـانـدن آن حـضـرت مـى شـود. و بـه احتمال قوى امام عليه السلام در اين مدت به اقتضاى مصلحت ، بين حجاز و ايران و عراق و يـمـن تـحـرك و فـعـاليـت خواهد داشت و آن بزرگوار شخصا در نبردهاى ارتش خود شركت نمى كند مگر وقتى كه ضرورت ايجاب كند.
در بـخشى مربوط به ايران ، روايتى را برگزيدم كه آمدن امام عليه السلام به جنوب ايـران از چـنـد جهت ترجيح داشت ، از آن جمله روايات موجود در منابع شيعه و سنى است كه
جنگ بصره را بعد از آزاد شدن حجاز توسط آن حضرت ، بيان مى كند كه جنگى بزرگ و سـرنـوشـت سـاز اسـت ديـگـر آنـكـه بـخـش عـمـده سـپـاه امـام را حـداقـل در آن مـنـطـقه ، ايرانيان تشكيل مى دهند، بنابراين آمدن امام عليه السلام به ايران جهت آمادگى در جنگ بصره و خليج فارس ، امرى طبيعى خواهد بود، ابن حماد در نسخه خود از وليـد بـن مـسـلم و رشد بن سعد از ابورومان از اميرمؤمنان على عليه السلام آورده است كه حضرت فرمود:
((
وقـتـى سـواران سـفـيـانـى بـه سـوى كـوفـه روى آورنـد، سـفيانى گروهى را به جـسـتـجوى اهل خراسان مى فرستد و در آن حال اهل خراسان در جستجوى مهدى بيرون مى آيند آنـگـاه بـين امام و هاشمى با درفش هاى سياه كه شعيب بن صالح در طليعه آن است ملاقات رخ مـى دهـد تـا ايـنكه در دروازه استخر، امام و ياران سفيانى برخورد نموده بگونه ايكه بين آنها كارزار بزرگى اتفاق مى افتد سپس ياران درفش هاى سياه غلبه پيدا مى كنند و سفيانيان از معركه مى گريزند، در اين هنگام مردم تمناى ديدار مهدى مى كنند و او را جويا مى شوند.))
هـمـچـنـيـن از سـعـيـد ابـوعـثـمـان از جـابـر، از امـام بـاقـر عـليـه السـلام نقل كرده است فرمود:
((
سـفـيـانى بعد از ورود به كوفه و بغداد سپاهيان خود را در سراسر جهان پراكنده مـى سازد در اين برهه احساس ‍ ترس و وحشتى از ناحيه ماوراءالنهر و اهالى خراسان به او مى رسد، چرا كه اهل مشرق براى هلاكت آنان يورش ‍ مى آورند وقتى اين خبر به سفيانى مـى رسـد لشكرى سترگ به فرماندهى مردى از بين اميه به سوى استخر مى فرستد و در ناحيه قومس و دولات رى و مرز زرع نبردهايى بين آنان رخ مى دهد، در اين زمان سفيانى دسـتـور قتل عام مردم كوفه و مدينه را صادر مى كند و در همين هنگام ياران درفش هاى سياه كـه پـيـشـاپـيـش هـمـه مردم جوانى از بنى هاشم كه خود پرچمى در دست راست دارد رو مى آورنـد و خـداوند كارها و راهها را بر او آسان و هموار مى گرداند در مرز خراسان براى او برخوردى پديد مى آيد و هاشمى در سر راه خود به سوى رى ، مردى از بين تميم را كه از مـواليـان اسـت به نام شعيب بن صالح به سوى استخر و رويارويى با سفيانى فرا مى خواند او و مهدى (ع) و هاشمى در بيضاء استخر يكديگر را ملاقات مى كنند، آنگاه بين سـفـيـانـى و آنـان جنگى بزرگ رخ مى دهد بگونه اى كه خون در روى زمين تا ساق پاى اسـبـان مـى رسد، در اين لحظه نيروى بسيارى از ناحيه سيستان به فرماندهى فردى از بـنى عدى به آنجا مى رسند و بدينسان خداوند ياران و سپاهيان او را پيروز مى گرداند و بـعـد از دو درگيرى در منطقه رى ، در مدائين نيز برخوردى پيش مى آيد و نبرد صيلميه درعـاقـرقوفا اتفاق مى افتد كه هر كس از آن نجات يابد خبر آن را به ديگران اطلاع مى دهـد و پـس از آن كـشـتـار عـظيمى در باكل و نبردى در زمينى از سرزمين نصيبين رخ مى دهد، آنـگـاه قـومـى از روستاهاى آنان بر اخوص خروج مى نمايد آنها گروه هايى اند كه عموما اهـل كـوفـه و بـصـره مـى بـاشـنـد، تـا ايـنـكـه اسـراى كـوفـه را از دسـت وى رهايى مى بخشند.))

»...


Powered by FAchat