آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲ ۰۵:۴۸ بعد از ظهر
|
|||||||
مدیر انجمن
شماره عضویت :
6
حالت :
ارسال ها :
1845
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
451
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
12915
پسند ها :
1948
تشکر شده : 2815
|
بسم الله الرحمن الرحیم
دنیای جالبی است!!!!
اگر چراغی را ببینیم که بیهوده روشن است، بلافاصله آن را خاموش می کنیم. اگر شیر آبی بلااستفاده باز باشد، بلافاصله آن را می بندیم. اگر کولری بیش از حدّ روشن باشد، برای مدتی خاموش می شود. اگر کسی بیش از مقدار متعارف برای استحمام آب استفاده کند، همه ما آن را تقبیح می کنیم. اگر کسی بی خود و الکی پول هایش را مصرف کند و به قول رفقا "ول خرجی" کند، خیلی ها علاوه بر ملامت شاید او را استهزاء هم کنند. و خیلی "اگر"های دیگر که همه ما روزانه با آن ها مواجه هستیم. چرا؟ از هر کسی که بپرسی می گه چون اسراف است و اسراف حرامه و ضمنا؛ "إن الله لا یحب المسرفین" امّا.......... . "أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ" (بقره/44) یعنی چه؟ همه ما وقتی این اسراف کاری ها را می بینیم، از آن ها متنفر می شویم ولی یه چیزی رو کلّاً فراموش کردیم و یا اینکه دوست نداریم به اون فکر کنیم و همیشه میگیم حالا زوده، اونم چیزی نیست جز: «سرمایه عُمر و زندگی» براستی که تابحال چقدر به این سرمایه فکر کرده ایم؟ همه ما فکر می کنیم که این برق با سختی بوجود می آید و برای تولید آن هزاران نفر در تلاش هستند و آن را یک سرمایه ملّی می دانیم ولی......... . همه ما بعد از اینکه بنزین گران شد، سعی کردیم تا جایی که ممکنه به صورت صحیح از آن استفاده کنیم و الکی هدر ندهیم...چرا؟ چون گران بها شد، چون ترس از اتمام اون هست، چون یک سرمایه است. ولی تا به حال چقدر به ارزش عمر خودمون فکر کردیم؟ آیا این عمر، گران بها نیست؟ آیا این عمر، سرمایه باارزش نیست؟ بله!این عمر و زندگی علاوه بر اینکه سرمایه هست، بسیار هم گرانبها می باشد. یکی از 4 سوال مهمی که در آن جهان از همگان پرسیده می شود، سوال از عمر است « عَن عُمرِهِ فی ما أفناهُ؟ فی طاعَةِ اللهِ أو طاعَةِ الشیطانِ؟» براستی عمر خود را چگونه گذارندیم و می گذرانیم؟ آیا اصلا توجهی به این نعمت گران قیمت داریم؟ ادامه دارد .............
ویرایش موضوع توسط : پونه
در تاریخ : چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲ ۰۶:۲۹ بعد از ظهر
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
اسراف در عمر
چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲ ۰۵:۴۹ بعد از ظهر
[1]
|
|||
مدیر انجمن
شماره عضویت :
6
حالت :
ارسال ها :
1845
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
451
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
12915
پسند ها :
1948
تشکر شده : 2815
|
همه ما اگر روزی هدیه ای از عزیزترین فرد زندگیمون بگیریم، اون هدیه خیلی برای ما عزیز می شه! خیلی از اون نگهداری می کنیم و خیلی به اون توجه می کنیم! [چرا؟] چون این هدیه یادآور صاحب آن است، چون این هدیه صرفاً یک وجود ربطی است برای اتصال به محبوب. به همین خاطر است که به هرکسی نمی دهیم آن را ببیند یا به آن دست بزند و یا نگهداری کند و اگر نیاز باشد که از آن نگهداری شود، بهترین شخص برای این کار را خود آن هدیه دهنده می دانیم چون تنها اوست که ارزش این هدیه را می داند و با عشق آن را برای ما تهیه کرده است. حال اگر در وجود انسان بنگریم، می بینیم که چون جسم دارد لاجرم مکان و زمانی هم دارد و هر دوی آن ها محدود هستند... این عمر را چه کسی به انسان داده است؟ این زندگی هدیه کدام حبیب به ما انسان هاست؟ این سوالات را از فطرت لیسیده از هرگونه پلیدی که بپرسید، بدون لحظه ای درنگ می گوید؛
«خـــــــــــدا»
عجب!! پس آن محبوب دلی که این هدیه گران قدر را به ما داده است، «خـــدا» نام دارد؟!!! چه زیبا هدیه دهنده ای داریم! و چه زیبا هدیه ای !!!! این هدیه آن چنان زیباست که وقتی خدا آن را تهیه کرد تا به ما آن را با تمام عشق بدهد، خطاب به خودش فرمود؛ "فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ" (مومنون/14) می دانی چرا می گویم با عشق آن هدیه را به ما داد؟ چون خودش می گوید که؛ "فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي" (حجر/29) *دیدی وقتی پیش یه آدم بزرگی، عزیز می شی و اون نظر خاصی به تو داره، برای تو رقیب م ی تراشند و برخی افراد خواسته یا ناخواسته بهت حسادت می ورزند؟ حالا اینجا هم وقتی شیطان دید که خدای قادر متعال، چنین هدیه ای به ما داده است و آن چنان ما را بزرگ کرده که به ملائکه دستور سجده بر ما می دهد؛ شروع کرد به جنب و جوش و تکبر و حسادت ورزیدن....نمی تونست ببینه که یکی بالاتر از اون باشه و شروع کردن ندا کردن که؛ "قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ" (اعراف/11) و از همانجا بود که ظیطان (ابلیس) دشمن قسم خورده ما گشت. *خب حال که خداوند چنین هدیه ای به ما داده است، ما در قبال آن چه وظیفه ای داریم؟ همین هدیه ای که خداوند از نفس خودش در آن دمیده است و قیمت آن مساوی گشته است با خـــــــــــــدا. همین هدیه ای که دشمن قسم خورده دارد و هرلحظه در کمین نشسته است تا ما را اغفال کند. آری!زندگی و عمر و نفس ما هدیه خدا به ما است، چگونه از این هدیه مراقبت کردیم؟ برای گذراندن این عمر و بهره برداری از این زندگی، خود را به چه کسی سپردیم؟ آیا حق النفس را رعایت کرده ایم؟ اصلاً می دانیم حق النفس چیست؟ اصلا بگذاریم و بگذریم؛ خودمان را به چه کسی سپردیم؟ شیطان یا خــــــــدا؟ آیا ظواهر دنیا ما را گول زد؟ نکنه زرق و برق دنیا باعث شده که گول شیطان را بخوریم و افسار نفس خودمان را به ان بدهیم؟ نکنه 4نفر که به خدا اعتقادی ندارند را دیدیم که وضعیت معیشتی خوبی دارند، دست خودمان را از دست خدا جدا کردیم و به دست شیطان سپردیم؟ شاید این افراد در دنیا به ظاهر –تاکید می کنم به ظاهر- راحت باشند ولی در واقع وضع این افراد اینگونه است که خدای حکیم در محکم کتابش می فرماید؛ "فَلاَ تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ لِيُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ" (توبه/55) فکر می کنی چنین آدم هایی که در دنیا راحت هستندو راحت می گردند به این خاطر است که خدا خیر بیشتری به اونا داده است؟فکر می کنی که هر کس بی بند وبار باشد به راحتی می تونه به هر خوبی و پُست و مقامی دست پیدا کنه و راحت ززندگیی کنه؟ نه....براستی که؛ "وَلاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهْمُ عَذَابٌ مُّهِينٌ" (آل عمران/178) در برابر این رفاه زودگذر چه چیزی را فروختیی؟ نگاه 4نفر را به سمت خودت خریدی ولی چه چیزی را در مقابلش فروختی؟ این دنیای زودگذر دنیای حساب و کتاب و عمل و عکس العمل هست.....هرچیزی که به دست بیاوری، در ازای آن باید چیزی را بدهی. پسر عزیز، دختر محترم!در ازای خریدن نگاه چهل، پنجاه نفر چه چیزی را فروختی؟ در ازای گرفتن نمره بیشتر چه چیزی را فروختی؟ در ازای رهایی از سختی های دنیوی و زودگذر و راحتی دو روزه چه چیزی را فروختی؟ هان؟ نکند نفس خودت را ارزان فروخته ای؟ آره در این بازار آن چه را که می فروشی « عمر و نفست» است، خب حالا این کالا را در زای چه چیزی می فروشی؟ واقعا چه چیزی ارزش این کالا را دارد؟ پول؟ شهرت؟ نمره؟ دوستی؟ تنبلی؟ یا...........؟ در پرانتز؛ توصیه می کنم همه ما کتاب «عمرتون چند؟» آقای سید مصطفی هاشمی محجوب را بخوانیم...حتماً.
ویرایش ارسال توسط : پونه
در تاریخ : چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲ ۰۶:۱۳ بعد از ظهر می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اسراف در عمر
چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲ ۰۶:۳۶ بعد از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
58
حالت :
ارسال ها :
105
محل سکونت : :
زمین خدا
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
74
اعتبار کاربر :
129
پسند ها :
68
تشکر شده : 41
|
ممنون ریحانه خانوم خیلی زیبا و با مفهوم بود
خیلی واسه خودم متاسفم که عمرم بیهوده تلف شد می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اسراف در عمر
چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲ ۰۷:۴۰ بعد از ظهر
[3]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
عالی بود وتامل برانگیز!!!!!!!!!!!!!ممنونم.
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اسراف در عمر
چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۲ ۰۹:۱۵ بعد از ظهر
[4]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
27
حالت :
ارسال ها :
181
محل سکونت : :
قطعه ای ازبهشت
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
465
اعتبار کاربر :
474
پسند ها :
202
تشکر شده : 22
|
عالی بود دوستم/
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اسراف در عمر
جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲ ۰۵:۵۳ بعد از ظهر
[5]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
51
حالت :
ارسال ها :
5
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
15
اعتبار کاربر :
21
پسند ها :
7
تشکر شده : 4
|
بسمــ ربّــ الشهداء و الصدیقینـــ
سلام علیکم؛
بابت این قلم زیبا و متن شیواتون خیلی ممنونم.
امیدوارم که با « دلــــ نوشته» های بعدی هم قلوب مؤمنین رو جلا بدید و تذکره ای بر فطرت خود به خواب زده ما، بزنید.
« و ذکُر إن نَفَعَت الذّکری»
آجرکم الله. التماس دعــــــای فــــــــــــــــــــرج یا زهـــــــــــــــــراء سلام الله علیها می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اسراف در عمر
شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲ ۰۷:۲۷ قبل از ظهر
[6]
|
|||
با سلام
عالی بود اگه اجازه بدین این مطلب را بذارم توی وبلاگم منتظر جواب شما هستم با تشکر محمد313 می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
اسراف در عمر
یکشنبه ۹ تیر ۱۳۹۲ ۰۹:۲۲ قبل از ظهر
[7]
|
|||
|
امضای کاربر : محمد313 |
خدایا مراببخش
به خاطر تمام لحظه هایی که تو با من بودی و من فکر می کردم تنها هستم. به خاطر تمام درهایی که کوبیدم و هیچ کدام خانه ی تو نبود. |
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
اسراف ، |
|