آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
سه شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۲ ۱۲:۵۶ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
حضرت چون اين علوم و معارف را داراست ، آن عناصر محوري چهار گانه مقدور ايشان است . لذا فرمود : سلوني قبل ان تفقدوني فا نّي بطرق السّماء اعلم منّي بطرق الأرض(نهج البلاغه خ 189). در هر رشته از اين رشته هاي علوم الهي سؤالي داريد مطرح كنيد ، من پاسخ مي دهم ؛ چه در بخش تبيين ، چه در بخش تعليل ، چه در بخش اجراء ، چه در بخش حمايت و دفاع . چنين عنصر ملكوتي مايه كمال دين و تمام نعمت خواهد بود و با وجود چنين رهبري، آن اسلام مرضيّ خداست . اگر در سوره مباركه مائده فرمود : اليوم اكملت لكم د ينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الا سلام ديناً (مائده 3)، سرّش همين است . خداوند فرمود : امروز كسي در جريان غدير به و لاي الهي بار يافت، به مقام شامخ خلافت رسيد كه از هر نظر توان تبيين دارد ، تعليل دارد، اجراء دارد ، حمايت و دفاع مقدور اوست ؛ سبب كمال دين و تمام نعمت است و مكتبي كه داراي مكتب شناس و مجري حدود براي او هست، چنين مكتبي مرضيّ خداست ؛ اين دين را خدا قبول مي كند. اسلام خدا پسند ، اسلامي است كه در او علي ،حاكم باشد . فرمود : و رضيت لكم الا سلام ديناً.
خطبه سَلوني قَبلَ اَن تَفقِدوني نه جزء سخنراني ، نه جزء نامه و نه جزء کلمات قصار است ، لذا سيد رضي اصلا اين خطبه سلوني را در نهج البلاغه نياورد . شارحان نهج البلاغه مثل ابن ابي الحديد ، مثل آيت الله جوادي آملي ، مثل استاد علي دواني ، اينها بخشهايي از اين خطبه سلوني را در کتابهايشان آوردند . اين مجموعه ي سوال و جواب ها که معلوم مي شود چندين منبر سَلوني قَبلَ اَن تَفقِدوني بود ، حدود هفتاد و نه پرسش و پاسخ است که توسط يکي از محققين در يک جزوه اي گردآوري شده ، و ما حدود تعداد نوزده سوال و جوابها را در اختيار داريم که برگرفته از چند جلسه از سخنراني ايشان است . اول اولين سوال کننده از گوشهي مسجد کوفه برخاست و پرسيد : يا علي ، به من بگو از اينجا که من ايستاده ام تا عرش خدا چقدر فاصله است ؟ اميرالمومنين فرمود : اولا فاصله فرش تا عرش ، يک فاصلهي مکاني نيست که من به تو بگويم از اينجا تا عرش چقدر فاصله است ؟! اما اگر يک مومني خالصانه بگويد لا اله الا الله و اين کلمه توحيد را بر زبان خود جاري سازد ، او فاصله فرش تا عرش را پيموده است ، فرش و عرش را به يکديگر دوخته است . و بعد در ادامه فرمود : اگر مي خواهي عرش پروردگار رحمان را جستجو کني ، بدان قلب يک انسان مومن عرش پروردگار رحمان است. اولين سوال کننده جواب سوال خود را گرفت و نشست . دوم از گوشهي ديگر مسجد برخاست ، پرسيد : يا علي ، به من بگو واجب کدام است ؟ واجب تر کدام است ؟ نزديک کدام است ؟ نزديک تر کدام است ؟ عجيب کدام است ؟ عجيب تر کدام است ؟ مشکل کدام است ؟ مشکل تر کدام است ؟ اميرالمومنين در پاسخ فرمود: واجب ، ترک گناه است و واجب تر از آن توبهي از گناه است. نزديک ، قيامت است و نزديک تر از آن مرگ است. عجيب ، بيوفايي دنياست و عجيب تر از آن دل بستن به اين دنياي بي وفاست. مشکل ، سرازير قبر شدن است و مشکل تر از آن با دست خالي سرازير قبر شدن است . سوم از گوشهي ديگر مسجد کوفه برخاست. پرسيد : يا علي ، به من بگو من از کجا بفهمم خدا عبادت هاي مرا قبول کرد ؟ از کجا بفهمم خدا گناهان مرا آمرزيده است ؟ از کجا بفهمم خدا عبادت هاي مرا قبول نکرد و مردود اعلام شد ؟ از کجا بفهمم خدا گناهان مرا نيامرزيد و در نامه ي عمل من ثبت شد ؟ اميرالمومنين فرمود: اگر يک عبادتي انجام داده ايد و بعد از آن عبادت ، خدا به شما توفيق داد عبادت دوم را انجام بدهيد ، آن عبادت دوم دليل بر آن است که خدا عبادت اول را از شما قبول کرد . چون عبادت اول تان را قبول کرد لذا به شما توفيق ورود به عبادت دوم را عنايت کرد. اگر شما يک گناه و معصيتي مرتکب شديد ، منتهي بعد از آن گناه خدا به شما توفيق داد يک طاعت و عبادتي انجام داده ايد ، اين عبادت بعد از معصيت دليل بر اين است که خدا معصيت شما را آمرزيده است و مورد بخشش قرار داد لذا به شما توفيق داد که مرتکب طاعت و عبادتي بشويد. اگر اول يک طاعت و عبادتي انجام داديد ، بعد از آن عبادت مرتکب گناه و معصيتي شديد ، آن گناه ِ بعد از عبادت دليل بر اين است که خدا عبادت شما را قبول نکرد و مردود اعلام شد لذا مرتکب گناه شديد ، چون اگر عبادت ، عبادتِ مقبول بود مي بايست شما را از گناه بازدارد . همين که بعد از عبادت معصيت کرديد ، اين معصيت دليل بر اين است که آن عبادت مقبول نبود. اگر يک گناهي انجام داديد و بعد از آن مرتکب گناه دوم شديد ، آن گناه دوم دليل بر آن است که خدا گناه اول تان را نيامرزيد ، لذا مرتکب گناه دوم شديد. اگر مرتکب گناه سوم بشويد ، گناه سوم دليل بر اين است که خدا گناه دوم را بر شما نبخشيد. چهارم : يا علي ، بچهاي به دنيا آمد ، اين بچه يک تن دارد با دو سر . آيا با داشتن اين دو سر ، او يک نفر محسوب مي شود و از پدر يک سهم ارث ميبرد يا دو نفر به حساب مي آيد و از پدر دو سهم ارث مي برد ؟ اميرالمومنين فرمود : اين دو سر را بخوابانيد ، وقتي هر دو سر به خواب رفتند آنگاه آهسته ، سر اول را از خواب بيدار کنيد . اگر همزمان با بيدار شدن سر اول ، سر دوم هم از خواب برخاست ، معلوم ميشود او يک نفر به حساب ميآيد و از پدر يک سهم ارث ميبرد . اما اگر با بيدار نمودن سر اول ، ديديد که سر دوم همچنان در خواب است ، معلوم ميشود او دو نفر محسوب ميشود و از پدر دو سهم ارث ميبرد . پنجم : يا علي ، دو مادر بر سر دو بچه با هم به دعوا افتادند . اين دو بچه يکي پسر است و ديگري دختر . مادر اولي ميگويد پسر مال من است ، دختر مال تو . مادر دوم ميگويد نخير ، پسر مال من است ، دختر مال تو . چگونه به دعواي اين دو مادر خاتمه بدهيم ؟ اميرالمومنين فرمود : دو ظرف برداريد ، از شير اين دو مادر بدوشيد ، شير دوشيده شده را وزن کنيد ، آن شيري که وزنش سنگين تر است ، پسر مال اوست و آن شيري که وزنش سبک تر است ، دختر مال اوست . ششم : يا علي ، خدا در کتاب زبور داوود پيامبر وحي فرستاد که من چهار چيز را در چهار جا مخفي نمودم . به من بگو آن چهار چيز کدامند ؟ اميرالمومنين فرمود: 1 . خدا اولياي خود را در ميان شما بندگان پنهان نمود پس هيچ بنده اي از بندگان خدا را کوچک مشماريد و او را مورد تحقير قرار مدهيد شايد او ولي اي از اولياي خدا باشد و شما ندانيد. 2 . خدا رضا و خشنودي خود را در طاعت و عبادت شما بندگان پنهان کرد پس هيچ عبادتي را کوچک مشماريد و از آن صرف نظر نکنيد شايد رضاي خدا در همان عبادت کوچک شما نهفته باشد و شما ندانيد. توضيح بيشتر: ما در اسلام يک سري عبادت هاي کوچک داريم که به ظاهر کوچک ا ند اما ثواب عظيمي در پشت آن خوابيده است ، مثلا دو رکعت نافلهي نماز عشاء که بعد از نماز عشاء ، بصورت نشسته خوانده ميشود ، ثواب اين دو رکعت به اندازه ثواب صد حج و صد عمره مقبوله در رکاب پيامبر است ، عبادت به ظاهر کوچک ولي ثوابي عظيم !! يا مثلا دو رکعت نافله ي نماز صبح ، يا وضو گرفتن قبل از خواب ، همه ي اينها ثوابي بس عظيم دارند . 3 . خدا خشم و غضب خود را در گناه و معصيت شما بندگان پنهان نمود ، پس هيچ معصيتي را کوچک مشماريد و آن را مرتکب نشويد شايد خشم خدا در همان معصيت کوچک شما نهفته باشد و شما ندانيد . توضيح بيشتر : همانطور که ميدانيد گناهان دو دسته اند . (گناهان صغيره ، گناهان کبيره) حال مي دانيد در اسلام چند گناه و چند واجب وجود دارد ؟ در اسلام 1553 تا واجب و 1448 تا گناه داريم . (توضيح بيشتر در کتاب اثبات الهداة علامه شيخ حر عاملي) شايستهست زين پس گناهان را ساده نپنداريم ، شايد فردايي نباشد . 4 . خدا اجابت خود را در دعاهاي شما بندگان پنهان کرد پس هيچ دعايي را کوچک مشماريد و از آن صرف نظر نکنيد شايد اجابت خدا در همان دعاي کوچک شما نهفته باشد و شما ندانيد . توضيح بيشتر: چرا گاهي وقتها دعاهاي ما مستجاب نميشود ؟ قطعا خدا دعاهاي ما را مستجاب ميکند ولي گاهي هماني را که از خدا خواستيم ، خدا به ما ميدهد اگر به مصلحت ما باشد . گاهي آن چيزي را که از خدا خواستيم ، خدا به ما نميدهد چون به مصلحت ما نيست ولي در عوضش چيزي که ما از خدا نخواستيم و مصلحت ما در آن است ، خدا آن را به ما ميدهد . گاهي هم اين دعاهاي ما ذخيره قبر و آخرت ما ميشود و در عالم برزخ و قيامت آنقدر پاداش به ما خواهد داد که آرزو ميکنيم اي کاش هيچ دعاي ما در دنيا مستجاب نميشد و همهي دعاها ذخيره قبر و عالم قيامت مي شد . مثل فرزندي که بيمار است و از پدر شيريني و شکلات مي خواهد !! پدر نميدهد چون به مصلحت فرزند نيست ، آيا اين به اين معنيست که پدر با فرزند دشمني دارد ؟ خير ، بلکه از شدت دوستيست که خواسته اش را به او نميدهد و پدر به فرزند دارويي ميدهد که به مصلحت اوست گرچه فرزند اين را از پدر نخواسته بود
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
خطبه سلونی قبل ان تفقدونی
سه شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۲ ۱۲:۵۹ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
هفتم : يا علي ، به من بگو الان جبرئيل امين در کجاست ؟
اميرالمومنين يک نگاه به آسمان کرد و يک نگاه به سمت راست و نگاه به سمت چپ و نگاه به پشت سر. فرمود : تمام آفرينش را نگريستم ، جبرئيل را نديدم . جبرئيل بايد خودت باشي . ناگهان جمعيت ديدند اين سوال کننده از وسط جمعيت خارج شد . فهميدند او خود جبرئيل امين بود . هشتم : يا علي ، اگر سگي با گوسفندي مقاربت کردند ، بچه اي متولد شد ، اين بچه حکم سگ را دارد يا حکم گوسفند را ؟ توضيح بيشتر: ابن ابي الحديد وقتي به اينجا رسيد ، تاسف ميخورد . ميگويد اي کاش آن شب در پاي خطبه سلوني علي بن ابي طالب انسانهاي فهيم و فرهيخته اي حضور ميداشتند که سوالات عميق علمي و حکمي از محضر مولا مي پرسيدند تا پاسخ مولا براي ما آيندگان بماند ولي افسوس ... بعضي آدمهايي که پاي خطبهي سلوني مولا علي نشسته بودند ، آدمهاي عوام ِ کم سوادي بودند که سوالات شان از اين نوع بود که چنين سوالي کردند !! مولا علي (عليه السلام) اين سوال را هم بي پاسخ نگذاشتند ... فرمود : برويد ببينيد اين بچه علف مي خورد يا استخوان مي چرد ؟ اگر علف مي خورد ، گوسفند است و اگر استخوان مي چرد ، سگ است. سائل بلند شد و گفت : يا علي ، گاهي مي بينيم علف ميخورد ، گاهي استخوان مي چرد . فرمود : برويد ببينيد آيا مانند گوسفند مينشيند يا مانند سگ ؟ سائل بلند شد و گفت : يا علي ، گاهي مانند گوسفند مينشيند و گاهي مانند سگ . توضيح بيشتر: همانطور که مي دانيد گوسفند روي شکم مينشيند و سگ روي نشيمنگاهش . فرمود : برويد ببينيد آيا مانند گوسفند آب مينوشد يا مانند سگ آب مي خورد ؟ سائل باز هم گفت : گاهي مانند گوسفند آب مينوشد و گاهي هم مانند سگ آب مي خورد . فرمود : برويد ببينيد آيا مانند گوسفند بول ميکند يا مانند سگ ؟ سائل باز هم بلند شد و گفت : يا علي ، گاهي مانند گوسفند بول ميکند و گاهي مانند سگ . فرمود : برويد ببينيد آيا در اول و وسط گله راه مي رود يا آخر گله ؟ اگر اول و وسط گله راه مي رود گوسفند است ، اگر آخر گله راه مي رود سگ است. سائل باز هم بلند شد و گفت : يا علي ، گاهي اول ، گاهي وسط ، گاهي هم آخر گله راه مي رود . فرمود : پس او را بکشيد ، اگر شکمبه دارد ، گوسفند است و اگر شکمبه ندارد ، سگ است . توضيح بيشتر: جناب جرج جرداق مسيحي در کتاب " امام علي صوت العدالة الانسانية " مي گويد : اي شيعيان ، افتخار کنيد به چنين پيشوايي . کدام رهبر را در تاريخ بشر سراغ داريد ، در هر زمينه اي از او پرسيده باشند ، بي درنگ پاسخ داده باشد ؟ ... اي روزگار ، تو را چه شده است ؟ اي کاش تمام ثروت ها و سرمايه هاي خود را بسيج مي کردي تا در هر قرني ، يک علي تحويل جامعه ي بشريت ميدادي . کمبود جامعه ي بشري ما ، وجود يک پيشوايي به نام علي بن ابي طالب است . و در پايان مي گويد : مي دانيد چرا علي را در محراب عبادت سر شکافتند ؟ علي را از شدت عدالتش کشتند !!!! و او تنها پيشواي عادل تاريخ بشر است که از شدت عدلش کشته شد نه از شدت ظلمش . نهم : چه کنيم تا مشکلات زندگي در نظر ما کوچک آيد ؟ اميرالمومنين پنج نکته را در ارتباط با اين سوال بيان فرمودند: 1 . هرگاه يک مصيبت و مشکلي در زندگي شما پديد آمد ، شما مشکل بزرگتر از آن را در ذهن خودتان مجسم کنيد و به خود بگوييد اگر به جاي اين مشکل وارده ، آن مشکل بزرگتر بر سر من فرود مي آمد ، چه ميشد؟ اگر مشکل بزرگتر را در ذهن مجسم کنيد ، تحمل اين مشکلي که بر سر شما وارد شد ، بر شما آسان خواهد شد . توضيح بيشتر: مثلا اگر خدايي نکرده در يک حادثه اي دست کسي شکست ، اين شکسته شدن دست را اگر بخواهيم تحمل کنيم ، در ذهن مان تجسم کنيم که اگر در اين حادثه علاوه بر دست من ، پا و سر و گردن و کمرم مي شکست ، چه ميشد؟ وقتي آن مصيبت بزرگ تر را در ذهن مجسم کرديد ، اين مصيبت وارده تحملش آسان خواهد شد . 2 . رنج يک مصيبت را بر گذر زمان پخش کنيد ، تقسيم و توزيع کنيد . توضيح بيشتر: پخش نمودن رنج يک مصيبت بر گذر زمان معنايش چيست ؟ به اين معني ست که غم و غصه هاي ديروز زندگي تان ، براي ديروز بود ، تمام شد و رفت! غم و غصه هاي فردا هم براي فرداست که هنوز نيامده ، و اصلا معلوم نيست شمافردايي داشته باشيد يا نه ، پس براي امروز شما ، غم و غصه هاي همين امروز کافي ست3 . باور کنيد که رنج و غم و مشکل زندگي پايان پذير است . هيچ غم و غصه اي براي هميشه در زندگي شما باقي نميماند . هر مشکلي يک مدت زماني دارد . تا يک مدتي در زندگي شما مي ماند ، ماموريت خود را به انجام مي رساند ، به اهداف خودش دست پيدا ميکند و بعد زندگي شما را ترک خواهد گفت . مشکلات پايان پذير است4 . آنچه بود و رفت ، مثل آن که نبود . توضيح بيشتر: خيلي وقتها غصه هاي ما بابت چيزهايي ست که به دست آورديم ، بعد از دست ما رفت و مينشينيم و غصه ميخوريم . مولا ميفرمايند اين هم غصه خوردن ندارد ، چون آنچه بود و رفت ، مثل اينکه از اول آن را نداشتيد ، خلاص !! 5 . آنچه به دست نيامد ، مثل آن که بود و رفت . توضيح بيشتر: خيلي وقت ها غم و غصه هاي ما بابت چيزهايي ست که سعي کرديم آن را به دست بياوريم ، ولي به دست نيامد . مي نشينيم و غصه اش را مي خوريم . اين هم غصه خوردن ندارد چون آنچه به دست نيامد ، مثل آن که بود و رفت . سوال کننده نهم هم ، جواب سوال خود را گرفت و نشست . دهم : يا علي ، غذاي روح انسان کدام است ؟ اميرالمومنين فرمود : سه چيز است ؛ 1 . ذکري که از زبان تان عبور نمايد و به قلب شما راه پيدا کند. 2 . توبه اي که نصوح باشد يعني انسان ديگر به آن گناه بازگشت ننمايد. 3 . موعظه اي که بر جان بنشيند و قلب آدم را زير و رو کند . سائل دهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست . يازدهم يا علي ، به من بگو خداوند چند قوه در وجود انسان قرار داد ؟ قواي وجودي انسان کدامند ؟ اميرالمومنين فرمود : چهار قوه ؛ 1 . قوهي عاقله ، که بزرگترين سرمايه اي ست که خدا در اختيار بشر قرار داد. 2 . قوهي حافظه ، که سبب ميشود آنچه را فرا ميگيريد ، در ذهن و دلتان حفظ شود . اگر خدا اين قوهي حافظه را به شما نميداد شما اسم تان را فراموش ميکرديد ، آدرس خانه تان از يادتان مي رفت و راه را گم ميکرديد . 3 . قوهي عاطفه ، خدا اين سرمايه را به ما داده که به کمک اين سرمايه آنچه را براي خود مي خواهيم ، براي ديگران هم بخواهيم و آنچه را براي خود نمي پسنديم ، براي ديگران هم نپسنديم و به ديگران مهر بورزيم. 4 . قوهي وجدان ، امکان ندارد انسان فرمان وجدان را زير پا بگذارد مگر اينکه گرفتار تلخي عذاب وجدان خواهد شد . اين سوال کننده يازدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست . می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
خطبه سلونی قبل ان تفقدونی
سه شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۲ ۰۱:۰۱ بعد از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
دوازدهم : کدام جاندار بود که از شکم جاندار ديگر بيرون آمد در حالي که بين آنها نسبت و نسبي نبود ؟
اميرالمومنين فرمود : حضرت يونس پيامبر که از شکم ماهي بيرون آمد ، در حالي که هيچ نسبتي بين او و ماهي وجود نداشت . توضيح بيشتر : حضرت يونس پيامبر وقتي از قوم خودش گريخت ، آمد کنار دريا و سوار کشتي شد . ديدند يونس پيامبر مشغول ذکر و تسبيح خداست . اين کشتي با نهنگي مواجه شد ، بين آدمهاي داخل کشتي قرعه انداختند ، قرعه به نام يونس پيامبر افتاد . يونس را از کشتي به دريا انداختند ، باز هم ديدند او مشغول ذکر و تسبيح خداست . وقتي در دهان نهنگ قرار گرفت ، باز هم مشغول ذکر و تسبيح خدا بود . از دهان نهنگ در شکم نهنگ فرو رفت ، باز هم مشغول ذکر و تسبيح خدا بود . وقتي خدا اراده کرد و او را از تاريکستان شکم نهنگ به ساحل نجات بيافکند ، باز هم ديدند او در حال ذکر و تسبيح خداست. يعني در همه حال ، به يک حال بود. حالات گوناگون زندگي تغييرش نداده بود . چه در داخل کشتي ، چه در دل دريا ، چه در دهان نهنگ ، چه در شکم نهنگ ، چه در ساحل نجات ... سيزدهم : يا علي ، من سه سوال از محضر شما دارم ؛ 1 . کدام کوه بود که يک بار از جاي خود کوچ نمود ؟ 2 . کدام درخت بود که صد سال راه سايهي آن طول دارد ؟ 3 . کدام درخت است که بدون آبياري روييده شد ؟ اميرالمومنين فرمود: 1 . اما آن کوهي که يک بار از جاي خود کوچ نمود ، کوه طور است که قرآن کريم مي فرمايد: وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ ... (سوره مبارکه اعراف ، آيه شريفه 171) 2 . اما آن درختي که صد سال راه سايه او طول دارد ، درخت طوبي در بهشت است که در تمام قصرهاي بهشت شاخه اي از آن آويزان است ، همانطوري که قرص آفتاب در تمامي خانه ها ، شعاع او مي تابد. 3 . اما آن درختي که بدون آبياري روييده شد ، درختي بود که براي يونس پيامبر رويانده شد که قرآن کريم مي فرمايد: وَ أَنبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِّن يَقْطِينٍ (سوره مبارکه صافات، آيه شريفه 146) چهاردهم : يا علي ، ما در زندگي چگونه به جنگ با سختي ها برويم ؟ اميرالمومنين فرمود: به مشکلات زندگي تان زمان بدهيد تا با گذشت زمان ، مشکل برطرف شود. شرايط بدتر را در نظر بگيريد تا تحمل آن شرايط موجود بر شما آسان شود. ديگران را شاد کنيد ، غم را از دل ديگران برباييد تا خداوند نيز غم را از دل شما بربايد و مشکل شما را حل کند. محرم رازي داشته باشيد و مشکلات تان را با او در ميان بگذاريد تا تسکين پيدا کنيد. به نقطه هاي مثبت و زيباي زندگي خود بيانديشيد . پانزدهم : يا علي ، آن پديده چه بود که زنده اش ، مي آشاميد و مرده اش هم مي خورد ؟ اميرالمومنين فرمود : عصاي موسي ؛ موقعي که شاخه اي بر روي درخت بود ، مي آشاميد و موقعي که عصا شد ، سحر ساحران را بلعيد و خورد . شانزدهم : يا علي ، اول درختي که روي زمين روييده ، کدام درخت بود ؟ اول چشمه اي که روي زمين جاري شد ، کدام چشمه بود ؟ اول سنگي که بر روي زمين قرار گرفت ، کدام سنگ بود ؟ اميرالمومنين فرمود: اول درخت ، خرما بود که حضرت آدم آن را با خود از بهشت به زمين آورد و آن را کاشت و تمام خرماهاي عالم از آن اول درخت عالم پديد آمد. اما اول چشمه اي که بر روي زمين جاري شد ، آب حيات بود که هرکس آن را بياشامد ، زنده خواهد ماند ، چنانکه خضر پيامبر آن را نوشيد و زنده باقي ماند. و اول سنگي که بر روي زمين قرار گرفت ، سنگ حجرالاسود بود که حضرت آدم آن را از بهشت به دنيا آورد و بر آن زاويهي خانهي کعبه نصب کرد ، ابتدا از برف سفيدتر بود ، بعد در اثر حسرت دست زدن کفار و مشرکين به آن ، سياه شد . (لذا به آن مي گويند حجرالاسود ، سنگ سياه) هفدهم : يا علي ، زهد را در يک جمله براي من تعريف کن . اميرالمومنين فرمود : خدا در يک جملهي قرآن زهد را به زيبايي تعريف فرمود : لِکَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ (سوره مبارکه حديد ، آيه شريفه 23) زاهد کسي ست که آنچه از خوشي هاي زندگي نصيب او مي شود ، خود را نبازد و آنچه از ناخوشي ها نصيب او مي شود ، به ناله و زاري نيفتد . اين سوال کننده هم جواب سوال خود را گرفت و نشست . هجدهم : يا علي ، کدام عبادت است که هم انجام دادن آن عقوبت دارد و هم ترک آن ؟ اميرالمومنين فرمود : نماز خواندن انسان مست ، انجام اين نماز عقوبت دارد چون در حالت مستي نماز گزاشت ، ترک آن هم عقوبت دارد چون نماز را ترک نموده است . سوال کننده هجدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست . نوزدهم : يا علي ، تفاوت انسان با ساير موجودات در چيست ؟ اميرالمومنين فرمود : انسان تنها موجوديست که در زمين زندگي ميکند ولي موجودي آسمانيست . ( ماهيتي آسماني دارد ) توضيح بيشتر : انسان درخت واژگونهايست که ريشه در آسمان دارد ... وَفِي السَّمَاء رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ اکنون که سخن به اينجا رسيد ، يقين دارم که تو اهل دلي و اگر نبودي ، در ميان صفحات اوّل ، نوشتارم را رها ميکردي . اميد که اگر جرقه اي در نهادت زده شد ، با آن آتشي برافروزي ، که همهي عمر تو را جزء گرم روانِ کوي دوست قرار دهد . پروفسور "جرج جرداق" مسيحي ، در کتاب "امام علي صوت العدالة الانسانية" مي گويد : بعضي از خطبه هاي امام علي را بيش از دويست بار خواندم و سير نشدم ، يا جناب علامه ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه مي گويد : خطبه شقشقيه را من ده ها بار مطالعه کردم و سيراب نگشتم . عالم اهل سنت مي گويد ده ها بار خطبه علي بن ابي طالب را مورد تحقيق و مطالعه قرار دادم و بيست جلد شرح نهج البلاغه مي نويسد !! از دعای خصوصی تا دعای کمرشکن آيت الله جوادي آملي با اشاره به نهج البلاغه به شريح محورهاي دعا از زبان امام علي(ع) پرداخت و گفت: " ... ادب دعا را اميرالمؤمنين(ع) به ما آموخت. فرمود : اَلدّاعِي بِلا عَمَلْ کَالرّامِي بِلا وَتَرْ. فرمود: آنکه دعا مي کند و عمل ندارد، مثل تيراندازي است که تير دارد، ولي وَتر ندارد.(وَتر) آن کمان مُنهني است که جلوي اين تير تند تيز را مي گيرد و او را راهنمائي میکند می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
خطبه سلونی قبل ان تفقدونی
شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۳ ۰۷:۱۸ بعد از ظهر
[3]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
102
حالت :
ارسال ها :
212
محل سکونت : :
روی زمین خدا
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
75
اعتبار کاربر :
708
پسند ها :
340
تشکر شده : 78
|
می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
خطبه ، سلونی ، قبل ، ان ، تفقدونی ، |
|