آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
سه شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۲ ۰۵:۳۹ بعد از ظهر
|
|||||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
زمينه هاي دعا بايد فراهم شود ادعيه به انسان مي آموزد كه بهترين ها و كل را از خداوند بخواهد و استمداد كند. بنابراين با توجه به اين كه فرصت هاي ناب مثل شب هاي قدر و يا ايامي مثل روزهاي ماه مبارك رمضان بسيار زودگذر و فرصت محدودي است توصيه مي شود به عنوان بهترين زمان استجابت دعا غنيمت شمرده شود. شرط اول دعاكننده آن است كه مقام عبوديت و بندگي و به ديگر بيان، نياز دائمي خود را نسبت به خالق خود بشناسد، يعني به مقام خود آگاه بوده و بداند كه فقيرمطلق است و غني مطلق او است. اميرالمومنين(ع) مي فرمايد: معبودا! درخواست من از تو، مشابه درخواست ديگر درخواست كنندگان نيست، زيرا هرگاه خواسته درخواست كننده به او عطا نشود، از درخواست خودداري مي كند، ولي من در هيچ حالي از درخواست از تو بي نياز نيستم. معبودا! از من خشنود باش و اگر از من خشنود نيستي از من درگذر، زيرا گاه آقا از بنده خود در مي گذرد، در حالي كه از او خشنود نيست. چگونه تو را بخوانم در حالي كه من منم؟! و چگونه از تو نوميد گردم كه تو تويي؟!! شرط دوم براي دعاكننده اين است كه خداي خود را به وصف بي نيازي مطلق بشناسد. بداند كه خدا براسرار دروني او آگاه و در برآوردن نيازهاي او تواناست و هيچ چيز در برابر قدرتش مانع نخواهد بود. كليني نقل مي كند: پيامبر اكرم(ص) در يكي از جبهه هاي جنگ در دامنه كوهي مشغول استراحت بودند. يكي از مشركان با استفاده از اين فرصت، خود را به آن حضرت رساند و با شمشير آخته بر بالاي سر آن حضرت ايستاد و گفت: من ينجيك الان؟ اكنون چه كسي تو را نجات مي دهد؟ حضرت بي درنگ فرمودند: ربي و ربك؛ پروردگار من و تو. يعني بين سر من و لبه تيز شمشير تو قدرتي هست كه تو آن را نمي بيني. آن مشرك كه به اين باورها معتقد نبود، پوزخندي زد و شمشير خود را پايين آورد تا ضربه اي بر حضرت وارد كند، ولي با عكس العمل به موقع پيامبر، شمشير از دست او به طرفي پرتاب شد. آن گاه حضرت شمشير از نيام كشيد و فرمود: «من ينجيك مني؟» آن مشرك پاسخ داد: كرامت تو، زيرا انساني بزرگوار هستي! آن گاه حضرت از كشتن او صرف نظر كرد. در نهج البلاغه هم آمده است: لايصدق ايمان عبد حتي يكون بما في يدالله اوثق منه بما في يده: ايمان بنده، راست و صادق نيست تا اين كه اميد او به آنچه در دست خدا است، بيشتر از اميد خود به آنچه در دست خود او است، باشد چرا خدا به برخی دعاها پاسخ نمیدهد آيتالله تهراني : وقتي ميخواهي از خدا تقاضا کني، نگاهي هم به سوابق گذشتهات بکن و بگو: خدايا! مرا ببخش. بعد با صدق نيت، استغفار کن. ماه مبارک رمضان، ماه تلاوت قرآن و ماه دعا است؛ دعاي به خير براي خود و ديگران، حال چه مادّي باشد و چه معنوي و به خصوص در ليالي قدر که به آن سفارش شده است. در روايت موثّقّه زراره داريم که شب نوزدهم، ليله تقدير بود. يعني شبي که مسائل موجودات را نسبت به سال آينده بررسي و اندازهگيري ميکنند و در آن روايت داشت که شب بيست و يکم ليله ابرام است؛ يعني در امشب آنچه را نسبت به شخص بررسي و اندازهگيري کردهاند، ثبت و ضبط ميکنند و بعد آنچه را که نسبت به سال آينده مناسب ديدهاند، در شب بيست و يکم قرار ميدهند. عرض کردم اگر بنا باشد که بررسي و اندازهگيريها بر محور سوابق باشد، يعني براساس آنچه سال گذشته انجام دادهايم، سال آينده را براي ما ترسيم کنند، مصيبت است؛ لذا عرض کردم شب نوزدهم شب شرمندگي است. ترميم گذشته و ترسيم آينده اينجا جمع شدهايم و خيلي ساده چه ميخواهيم؟ دو تا چيز ميخواهيم. يک: ترميم نسبت به گذشته، دو: ترسيمِ خوب نسبت به آينده. چقدر بد بوديم! آيا ميبخشي؟ ترميم گذشته؛ به اين معنا که ما بد کرديم و اين قابل انکار نيست. سال گذشته اينقدر گناه و خطا کرديم که خودمان نميتوانيم خطاهايمان را بشماريم، پس اوّلين چيزي که ميخواهيم درخواست کنيم ترميم گذشته است و آن اينکه: خدايا عفو کن! به تعبيري که در قرآن هم وجود دارد، صفح جميل کن. خيلي ساده بگويم: خدايا! نديده بگير؛ امشب اينطور با ما برخورد کن. صحيفه اعمالِ ما را که «نعوذ بالله»، به خطاهايمان آلوده شده است، پاک و تميز کن، تا روي اينکه براي سال آينده تقاضا کنيم را داشته باشيم. اوّل بايد تقاضاي ترميم گذشته را داشته باشيم؛ همان تعبيري که در روايات و از پيغمبراکرم براي ليله قدر وجود دارد: از خدا طلب عفو کنيد و به تعبير اهل معرفت ستّاريتِ ناشي از غفّاريتِ خدا را بخواهيم. به طوري که هيچگونه تبعاتي نسبت به خطاهاي گذشتهمان براي ما نباشد. چه مقدار از گناهانم بخشيده ميشود؟ بعد آن وقت سراغ ترسيم ميآييم. به اين معنا که: خدايا! سال آينده را سال خوبي براي ما ترسيم کن، يعني امر کن که سال خوبي باشد. در اينجا مطلب مهمّي است و به ذهن همهمان ميآيد که: ما ترميم را از خدا تقاضا ميکنيم و طلب عفو ميکنيم؛ حالا سؤال پيش ميآيد: چون من يک موجود کوچک و محدود و کوته نظر هستم، پس تا چه حد خدا عفو ميکند؟ بنابراين اوّل سؤال اين است که آيا عفو ميکند يا نه؟ و دوّم هم چقدر؟ چرا خدا به دعا پاسخ نميدهد؟ روايتي است که عثمانبنعيسي از امام صادق(ع) نقل ميکند. راوي ميگويد: «قُلتُ»؛ يعني به حضرت عرض کردم: «آيتَانِ فِي کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَطْلُبُهُمَا فَلَا أَجِدُهُمَا»؛ دو آيه در قرآن است که ميخواهم ببينم مصداقي در خارج دارند يا ندارند؟ گشتم و مصداقي هم پيدا نکردم، «قَالَ وَ مَا هُمَا»؛ حضرت به او ميگويد: آن دو آيه کدام است؟ در نقلي است که، «لا اَدري ما تَأويلُه»؛ نميدانم که تأويل اين دو آيه چيست؟ «وَ مَا هُمَا قُلْتُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَکُمْ»؛ اين آيه که من را بخوانيد، از من درخواست کنيد و من جوابگوي درخواست شما هستم، «فَنَدْعُوهُ وَ لَا نَرَى إِجَابَةً»؛ از خدا حاجت ميخواهم امّا از اجابت خبري نيست و به تعبير ما ميخوانم ولي پاسخي نيست. امام صادق(ع) فرمود: «قالَ(ع) أَ فَتَرَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَخْلَفَ وَعْدَهُ»؛ تو فکر ميکني که خدا خلف وعده ميکند؟ يعني وعده ميکند و بعد به آن عمل نميکند؟ «قُلْتُ لَا»، نه! چنين چيزي نيست، «قَالَ فَمِمَ ذَلِکَ»؛ بگو پس چهطور شده که ميخواهي و بعد هم ميبيني به اجابت نرسيد و ميگويي چنين چيزي نيست؟ علّت آن چيست؟ حضرت به او ميگويد: من علّت آن را به تو ميگويم. «قَالَ لَکِنِّي أُخْبِرُکَ»؛ به تو خبر ميدهم. استجابت دعاي مطيعين در اينجا حضرت انسانها را دو گروه ميکند، «مطيعها» و «عاصيها». گروه اوّل: «مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِيمَا أَمَرَهُ ثُمَّ دَعَاهُ مِنْ جِهَةِ الدُّعَاءِ أَجَابَهُ»؛ حضرت فرمودند: کسي که خدا را در آن امري که کرده اطاعت کند و بعد از خدا در آن جهتي که با او هم سو باشد، تقاضا کند، خدا جوابش را ميدهد. می پسندم 0
|
|||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|