یکی از ابعاد ((غیبت کبری))، بعد آزمایشی آن است. در این مرحله،انسان دینی باید بدقت متوجه حال خود باشد،و قلب خویش را از فروغ ایمان زنده بدارد،و طول کشیدن زمان، او را متزلزل نسازد ، که چون اصل غیبت به حکمت الاهی واقع شده است ،کوتاه بودن و دراز بودن مدت آن نیز به حکمت تعیین می گردد،و به اراده الاهی،سرانجام میابد.در این باره،که مبادا طول کشیدن مدت غیبت،موجب رخنه شیطان-یاانسانهای شیطان سیرت-در دلها شود،در احادیث هشدار داده اند ،و بقای بر ایمان را ،تایید الاهی خوانده اند . انسان باید با توجه به قدرت و حکمت خدا،خود را مستعد این تایید بسازد،تا گوهر ایمان والای خویش را،از چنگ ربایندگان شیطانی و انسانی و مبلغان انحراف و بی اعتقادی ،مصون بدارد.
حضرت امام حسن عسکری (ع)، پدر بزرگوار امام اعصار غیبت و مهدی موعود امت،درباره سنت غیبت در پیامبران،و تکرار آن در مورد مهدی آخر الزمان،و مسئله طول مدت،چنینی می فرماید:
ان ابنی هو القائم من بعدی. و هو الذی یجری فیه سنن الانبیاء – علیهم السلام- با لتعمیر و الغیبه. حتی تقسو قلوب ،لطول الامد. و لایثبت علی القول به الا من کتب الله – عزوجل-فی قلبه الایمان، و ایده بروح منه
-پس از من ،فرزندم، قائم (و صاحب امر دین و امامت )است.و اوست که مانند پیامبران، عمری دراز خواهد داشت، و غایب خواهد شد. در غیبت طولانی او دلهایی تیره گردد. فقط کسانی در اعتقاد به او پای بر جا خواهند ماند،که دل آنان به فروغ ایزدی رخشان باشد،و روح خدایی به انان مدد رساند.در این حدیث شریف ،تعبیر ((یجری فیه سنن الانبیاء- علیهم السلام –بالتعمیر و الغیبه))،قابل توجه بسار است.این تعبیرمعلوم می دارد که یکی از آیینها و چگونگیها،در زندگانی پیامبران،((تعمیر )) بوده است، یعنی معمر شدن ، و دراز زیستن ، و یکی غیبت و از مردم- برای مدتی – نهان گشتن، و مردم را به حال خویش هشتن.
روشن است که آنچه در حدیث بدان اشاره شده است،درباره پیامبرانی است که عمرهای دراز داشته اند،و در رده معمرین بوده اند، مانند حضرت نوح (ع)، وحضرت سلیمان (ع). ملا فیض کاشانی نیز ،در این باره ،چنین می گوید:
از غیبت قائم (ع) و طول کشیدن آن،و طولانی شدن عمر آن امام تعجب نکنید !که این مطلب را پیامبر (ص) و اوصیای او خبر داده اند . همچنین بساری از پیامبران ،غیبتهای طولانی و عمرهای دراز داشته اند..شیخ صدوق ،پاره ای از آنان را در کتاب (اکمال الدین و اتمام النعمه) آورده است. به آنجا مراجعه کنید .
آری،غیبت سنت الاهی است. و در زندگانی پیامبران وجود داشته و در تواریخ آنان ضبط است. و این امر،خود،نوعی حکمت و آزمایش است.اتفاق می افتد که گاه معلمی،برای مدتی ،از اطاق درس بیرون رود،تا وضع شاگردان و چگونگی رفتار و انضباط و کوشایی، یا اهمالگری آنان را،در غیاب خویش بنگرند،و جوهر آنان را بهتر معلوم دارد،و ارزشهای انان را بیشتر به محک زند،و تا کسانی را که با وجود غیبت معلم از کلاس مانند حضور معلم ،می کوشند و درس می خوانند،و انظباط را رعایت می کنند،به مرتبه ای که درخورآنان است برسانند.