آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۱۴ بعد از ظهر
|
|||||
بانو
شماره عضویت :
568
حالت :
ارسال ها :
1433
محل سکونت : :
خدایا ببخش داداش ابولفضل و خواهرمو
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
113
اعتبار کاربر :
3118
پسند ها :
209
تشکر شده : 937
|
شب عملیات بود
سه نفر جوان داوطلب شدند که معبر مین را باز کنن وسط راه یکی از آنان برگشت و همه پیش خود فکر کردند جوان ترسیده پوتینهایش را در آورد و به هم رزمش داد و گفت اینها را تازه گرفتم و الان پاره و تکه تکه خواهد شد این را به برادر دیگری بده تا استفاده کند بیت المال است راستی با 3000 میلیارد چند تا پوتین میشه خرید. آخه قربون این سرباز گمنام آقا برم بابا پول این مردم به تاراج بردن هیچ معلوم نیست کی خورده کی برده حالا گیر دادن به دستبند سارا شلوار جین دارا برید اصلو درست کنید در این دوره کاملا مولایم علی ع را درک میکنم که سر در چاه می کردند و می گریستند . آقا بیاد دسته گلهای شمارو که همه خاموشید و از حق مظلوم نمیتونید دفاع کنید و ببینه. به یقین که فرج آقا نزدیکه به قول آیت الله ناصری و شهادت آیت الله بهجت که خدایش رحمت کند ولی گمان نکنم شما ها بتونید تو روی آقا نگاه کنید .....
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|