آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
شنبه ۲ فروردین ۱۳۹۳ ۰۶:۵۶ بعد از ظهر
|
|||||||
واژه «انسان» بنا بر این که از ریشه انس مشتق شده باشد، نمایانگر این است که در وجود او میل به انس گرفتن و مأنوس واقع شدن نهفته است. اما
آن چه در این میانه اهمیت دارد کیفیت و چگونگی استفاده از این میل است و بررسی آسیبهای بی ضابطه بودن آن و این که خداپسندانهترین و عاقلانهترین نوع آن کدام است؟ ما در بین جوانان که این مسأله محبت ورزیدن و دوستی کردن شیوع بیشتری دارد، کم و بیش با نوعی بحران و مسئلهای بنام دوستی با جنس مخالف مواجه هستیم. گفتار حاضر پیرامون این مسأله به بحث میپردازد و آسیبهای روابط بین دو جنس مخالف و دوستیهای طرفینی را مشخص مینماید و دلایل مخالفت با این گونه دوستیها را تبیین مینماید. . 1 . اصل دوستی و محبت هر انسان سالمی به این نکته اعتراف میکند که در وجود خود میل و گرایش به محبت کردن و دوست داشتن را احساس میکند. آیات و روایات نیز این اصل را مسلّم فرض کرده و از این رو بیشتر به جهت دهی صحیح این گرایش پرداخته است؛ مثلاً حقوق دوستان بر یکدیگر، شرایط دوست خوب، وظایف دوست در قبال دوست، دوست بد و پرهیز از آن و ویژگیهای آنها را بیان داشته است. نتیجه این که این میل و گرایش که نعمتی است بس عظیم، مثل سایر امیال (میل به غذا،...) باید هدایت و کنترل شود و در مسیر صحیح قرار گیرد تا بتواند در جهت کمال و رشد انسان مفید واقع شود. پروردگار ما در این زمینه هم مثل سایر موارد، به واسطه پیشوایان دین ما را راهنمایی کرده است و مسیر صحیح استفاده از این گرایش و مسیر ناصحیح آن را نشان داده است که این به خاطر اهمیت وجود دوست در سرنوشت انسان میباشد، چرا که دوست هم میتواند انسان را به قلههای کمال و سعادت برساند و هم میتواند باعث ضلالت و گمراهی انسان گردد؛ کما این که در آیات و روایات اشارات فراوانی به این مهم شده است، از جمله آیات: «یَا وَیْلَتِی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِیلاً»(1) «الْأَخِلاَّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ»(2) در آئین اسلام معیارهای چندی در باب انتخاب دوست خوب آمده است که در این جا به ذکر چند نمونه بسنده میکنیم: .1 اهل ذکر و یاد خدا باشند، نماز را برپای دارند. «وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداهِ وَ الْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ»(3) .2 مسخره کننده دین و ارزشها نباشد «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُواً وَ لَعِباً»(4) .3 دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد(نوع حرف زدنش، پوشش، حرکات و...) «وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً»(5) .4 آنچه بر خود میپسندد، بر شما هم بپسندد و آن چه بر خود نمیپسندد، بر شما هم نپسندد «... یُحِبُّ له ما یُحِبُّ لنفسه و یکره له ما یکره لنفسه»(6) . 5خیانت کار نباشد امام صادق علیه السلام فرمود: «المؤمن اخوالمؤمن عینه و دلیله لایخونه و لایظلمه و لایغشه و لایعده عدهً فَیُخلِفَهُ»(7) شیش. اگر توانایی و قدرت خود را از دست دادید، دوستی او از بین نرود.(8) در مجموع میتوان گفت آن دوستی مورد سفارش اسلام است که انسان را در رسیدن به هدف خلقت - که همان کمال است - یاری رساند.سئوالی که ممکن است در این جا مطرح شود این است که چرا باید اسلام ملاک و معیار انتخاب دوستی را تعیین کند؟ و اصلاً چه نیازی به معیار و ملاک در این زمینه است؟ در جواب باید گفت که این بسته به نوع عقاید و ارزشهای انسان دارد؛ یعنی اگر ما معتقدیم که خالقی داریم که ما را دوست دارد و به راز خلقت ما و آن چه برایمان مفید و مضر است، از همه آگاهتر است معتقد خواهیم بود که او و فرستادگانش بهترین اشخاص هستند که میتوانند در همه زمینهها ملاکها و معیارها را تعیین کنند و حد و مرزها را مشخص نمایند. اصولاً عقل هر انسانی حکم میکند که در هر امری حد و حدودی لازم است، مثلاً ما همان گونه که در مصرف خوراک و پوشاک و... رعایت اعتدال میکنیم و حدودی را لازم میشماریم، در امر دوستی هم این مراعات را نیاز داریم. پس این که گفته شود من از هر کس خوشم آمد، او را به عنوان دوست انتخاب میکنم، صحیح نیست؛ چون ما در امور معمولی هم حاضر نیستیم به هر کس اعتماد کنیم. به طور مثال اگر شما گوهر گران بهایی داشته باشید و بخواهید آن را به کسی بسپارید، آیا آن را به هر کس که خوشتان آمد میدهید یا به دنبال انسانی امین و کار درست میگردید؟ آیا قلب و دل و جان ما گرانبهاترین گوهر وجودمان نیست؟ و آیا تقدیم آنها به هر کسی که خوشمان آمد عاقلانه است؟ منظور ما از دوستی دختر و پسر «آن نوع رابطهای است که صمیمانه و گرم و عمدتاً پنهانی باشد که از طریق دیدارهای مخفیانه، رد و بدل کردن نامه، تلفن... ایجاد میگردد».(9) در مجموع معتقدیم که این نوع دوستیها از نظر عقل، دین، عرف، تجربه و... صحیح نیست. دلایل این اعتقاد عبارتند از: الف: دلایل دینی .1 پشیمانی در قیامت: همان طور که قبلاً اشاره شد، در برخی آیات تصریح شده که در قیامت برخی افراد از این که در انتخاب دوست دقت لازم را نکرده و دوستان ناباب انتخاب کردهاند، پشیمان میگردند: «الْأَخِلاَّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ»(10) دقت کنید که خلیل یعنی دوست بسیار صمیمی (به زبان امروزی عاشق) باشید. معنای آیه این است که همه دوستیها و دوستان فردای قیامت دشمن یکدیگر میشوند، مگر آن دوستیهایی که بر اساس تقوا بنا شده باشد؛ یعنی مورد رضایت خداوند بوده باشد.«یَا وَیْلَتِی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِیلاً»(11) کسانی دست حسرت میگزند که ای کاش فلانی را به عنوان دوست انتخاب نمیکردیم.میتوان گفت از مصادیق و نمونههای روشن دوستیهایی که باعث پشیمانی در قیامت میگردند، یکی همین نوع دوستیهای متعارف بین دختران و پسران است که بر اساس تقوا و پرهیزکاری نمیباشد. 2.نوعی زنا میباشد:زنا اقسامی دارد و هر عضو اگر از چارچوبی که خداوند برای آن مشخص کرده فراتر رود، زنای آن عضو را مرتکب شده است.عن النبیصلی الله علیه وآله وسلم: «لکل عضو مِن ابن آدمَ حظٌّ من الزّنا فَالعینُ زناه النظر و اللّسان زناه الکلام، الاُذُنان زناهما السمع و الیدان زناهما البطش و الرِجلان زناهما المشی» (12)برای هر عضوی از اعضای بدن انسان نوعی زنا وجود دارد؛ زنای چشم نگاه است؛ زنای زبان سخن گفتن؛زنای گوش شنیدن؛ زنای دستها لمس کردن و زنای پاها حرکت به سمت گناه. 3. درد بی درمان: آزادی در روابط بین دو جنس مخالف، طبق برخی روایات باعث پیدایش دردهای فردی و اجتماعی میگردد که درمانی ندارد.عن النبیصلی الله علیه وآله وسلم: «باعِدوا بین انفاس الرجال و النساء فَإنّه اذا کانت المعاینهُ و اللقاءُ کان الداءُ الذی لا دواء له»(13) بین مردان و زنان، حریم ایجاد کنید، زیرا شکستن این حریمها آسیبهای جبرانناپذیری دارد. مولوی گوید:هیچکس را با زنان محرم مدار که مثال این دو پنبه است و شرار(14) 4. نهی شدید از خلوت کردن زن و مرد نامحرم: از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است که فرمودند: «ایّاکَ و الخلوهَ بالنساء والذی نفسی بیده ما خلا رجل بأمرأه إلاّ دخل الشیطان بینهما و لَاَنْ یزحم رجل خنزیر متلطِّخاً بطین و حماهٍ خیر له من ان یزحم منکبه امراه لا تحل له»(15) از خلوت کردن با زنان پرهیزید! قسم به خدایی که جانم در دست اوست، مردی با زنی خلوت نمیکند، مگر این که شیطان وارد میشود. اگر خوکی آلوده به کثافت به انسان بخورد، بهتر است از آن که شانه زن بیگانهای با مرد نامحرم برخورد کند. 5. کرامت انسان از بین میرود: با مثالی شروع میکنیم؛ فرض کنید یکی از آشنایان شما هنرمند است و با خلاقیت هر چه تمامتر و زحمات طاقت فرسا تابلویی بی نظیر را نقاشی کرده است که به آن افتخار میکند، حال اگر چند نفر آدم دزد و خیانتکار آن را دزدیده و از بین ببرند، شما چه احساسی پیدا خواهید کرد؟ آیا ناراحت میشوید؟ پاسخ مثبت است، زیرا از او ربودهاند و... .حالا دقت کنیم به این آیه قرآن: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ»(16) خداوند تاج کرامت و بزرگواری بر سر انسان نهاده است.حالا اگر کسی این تابلو را برداشت و به سرقت برد، آیا جای سرزنش هست یا نه؟ آیا اگرانسان از چشم خدا بیفتد و دارایی آخرت خود را از دست بدهد، سختتر است یا در دنیا مالی را از او بربایند؟ آیا دوستی پسران با دختران که معمولاً حرفهای عاشقانه بین آنها رد و بدل میشود، سلب این کرامت از انسان نیست؟ .6 سلب غیرت: یکی از ویژگیهای فرد مسلمان، داشتن غیرت و تعصب نسبت به امور مهم و حساس است؛ مثل مسأله دین، ناموس و... . در روایات فراوانی به این مسأله اشاره شده است.(17)از باب نمونه:عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم: «انّ الغیره من الایمان»(18)غیرت از ایمان نشأت میگیرد. غیرت از صفات خدا نیز شمرده شده است و حتی بعض روایات علت حرمت کارهای زشت و قبیح را غیرت خدا ذکر کردهاند.عن النبیصلی الله علیه وآله وسلم: «الا و ان اللَّه عزّوجلّ حرم الحرام و حد الحدود فما احدٌ اَغَیرَ من اللَّه عزوجل و من غیرته حرّم الفواحش»(19) آگاه باشید! خداوند بزرگ محرمات را حرام کرد و حدود را مشخص کرد. پس کسی غیرتمندتر از خدا نیست و بخاطر غیرتش فحشا را حرام کرد.بنابراین، ارتباط دوستی با نامحرم از طریق غیرمجاز، نشانه نوعی بی غیرتی نسبت به ناموس مسلمانان و حتی نسبت به ناموس خویش است، چرا که چنین افرادی کم کم از این که دیگران با ناموس آنها دوست شوند ناراحت نمیگردند. لذا امیرمؤمنان علیه السلام میفرمایند: «وَ عِفَّتُهُ عَلَی قَدْرِ غَیْرَتِهِ»(20) پاکدامنی شخص به میزان غیرت اوست.هر قدر نسبت به ناموس خود احساس غیرت کند، نسبت به ناموس دیگران نیز احترام قائل است. و تجربه هم این مسأله را نشان داده است.(21) ب: تبعات و پیامدهای اجتماعی 1. ایجاد روحیه بی اعتمادی در جامعه و خانواده: وقتی روابط بین دختر و پسر عادی شد، کمترین نتیجهاش آن است که افراد در موقع خواستگاری نسبت به همسر آینده خود دچار شک و تردید میشوند که نکند او هم دوست پسری یا دوست دختری داشته است!؟ همین بی اعتمادی سبب نگرانی و اضطراب شده و چه بسا همین اضطراب در آینده زندگی آنها اثری مخرب میگذارد. 2. افزایش طلاق و فروپاشی خانوادهها: تصور کنید با شخصی ازدواج کردهاید و بعد از مدتی متوجه میشوید که همسر شما قبل از ازدواج، دوست دختر یا دوست پسری داشته است. چه حالتی به شما دست میدهد؟ حتی بر فرض اگر همسر شما همان دوست قبل از ازدواج شما باشد، آیا احتمال نمیدهید بعد از ازدواج نیز به دوستیهای قبلی خود ادامه دهد؟ آیا شما همیشه مراقب او هستید؟طبق آخرین تحقیقات افرادی که قبل از ازدواج با یکدیگر رابطه داشتهاند، بعد از ازدواج در حل مشکلات خود عاجزند، چرا که نسبت به یکدیگر بسیار بدبین هستند.(22)بنابراین، کسی که قبل از ازدواج عادت داشته که به نامحرم نگاه کند و همین نگاه مقدمه دوستیهایش میشد، پس از ازدواج هم به نامحرم نگاه خواهد کرد و چه بسا دختری یا زنی در نزد او از همسرش زیباتر جلوه کند. همین امر مقدمهای میشود جهت بهانهگیریها و بدخلقیها که نتیجه نهایی آن طلاق است.بنابراین، نتیجه این دوستیها، طلاق بیشتر و تبعات سوء طلاق مثل فرزندان طلاق، مشکلات روانی و روحی خصوصاً نسبت به خانمها، عدم رغبت جوانان به تشکیل خانواده و تزلزل در نسلها و... است. ج: پیامدهای روانی و تربیتی 1. افت تحصیلی: دوستی با جنس مخالف ] مشغول شدن فکر و ذهن] عقب ماندن از تحصیل فوکویاما(متفکر آمریکایی):دانشآموزان آمریکایی شرکت کننده در المپیادهای جهانی، در مقایسه با کشورهای صنعتی دیگر، نازلترین رتبه را داشتهاند.(23) 2. بیماریهای روانی و ناامنی: کاپلان و سادوک دو روان شناس غربی که کتاب هایشان منبع و مرجع اصلی روانپزشکان در دنیا است، حدود 94 بیماری روان تنی را فهرست کردهاند که نتیجه روابط بی حد و حصر بین زن و مرد میباشد.(24) - دچار هیجانات کاذب شدن، مثل خیال ازدواج، خوش بختی و در نتیجه شکست روحی - قربانی شدن دختران عموماً به خاطر از بین رفتن آبرو نزد خانواده و اقوام و حتی اقدام به خودکشی در برخی موارد. به این خبر توجه کنید: پسری دوست دختر خود را در جاده چالوس از صخره پرت کرد و او را کشت، چون میخواست با شخص دیگری ازدواج کند، ولی او مانع بود.(25) زلیخا مرد از این حسرت که یوسف گشت زندانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی - ناآرامی انسان؛ چون غریزه جنسی فزون طلب است و دنبال دستیابی به لذتهای بیشتر است، لذا آرامش ندارد. 3.مانع رشد و کمال: دوستیهای غیر صحیح باعث میگردد دختر و پسر به صورت ابزاری در آیند و هر روز، تغییراتی در آرایش، پوشش، حرکات و... داشته باشند که این چیزی جز مشغول شدن به کارهای بی ارزش و دور شدن از هدف اصلی و شناخت خود و شکوفایی خلاقیتها و عقب ماندن از قله کمال نیست. انسان در این صورت به دنبال خواستههای دیگران است و خودش را فراموش میکند. - نیازهای انسان در یک تقسیم بندی به سه سطح تقسیم میشوند که با نمودار ذیل مشخص میشود: نیازهای فردی 1 نیازهای اجتماعی 2 نیازهای بدنی 3 هر چه سطح نیاز به سمت بالای مثلث برود، رفتارها شایستهتر و بهتر میگردد، چون در سطح 3 فقط دنبال رفع نیازهای جسمانی است و در دومی مسائل اجتماعی و حفظ آبرو و شخصیت را در نظر دارد، اما در اولی دنبال کمال لایق است. معمولاً کسانی که دنبال دوست از جنس مخالف هستند، بیشتر به دنبال تأمین نیازهای بدنی خود هستند و این باعث عدم رشد آن هاست.(26) د: پیامدهای اقتصادی و سیاسی تسلط کفار ای غنچه خوابیده چو نرگس نگران خیز کاشانه ما رفت به تاراج غمان خیز اقبال لاهوری غرق شدن جوانان در عشقهای آن چنانی و دوستیهای ناباب، نتیجهاش دوری از معنویات و رفتن به سمت فرهنگ غرب و در نتیجه تسلط غرب بر مسلمانان است.آیا تجربه اندلس اسلامی که جوانان را از راه فساد و فحشا غافل کردند و بر آن سرزمین تسلط یافتند برای ما کافی نیست؟ آیا توجه داریم که چرا آمریکا جهت جوانان مسلمان ما این همه هزینه میکند؟ آیا به یاد این شعر سعدی نمیافتیم که: شنیدم گوسپندی را بزرگی رهانید از دهان و چنگ گرگی شبانگه کارد بر حلقش بمالید روان گوسپند از وی بنالید که از چنگال گرگم در ربودی ولیکن عاقبت گرگم تو بودی ه . تبعات اخلاقی 1. تأثیرپذیری شخصیت: شکل گیری شخصیت انسان تابع نوع رفتار و کسانی است که با آنها رفت و آمد دارد. بنابراین، نوع دوست در تعیین سرنوشت و ساختن حقیقت انسان بسیار مهم است . گر در طلب گوهر کانی،کانی ور در پی جستجوی جانی،جانی من فاش بگویمت همی مطلب را هر چیز که در جستن آنی،آنی راستی آیا جوانی بهترین فرصت برای دستیابی به کمالات نیست؟ اگر جز این است چرا یکی از سئوالات مهم شب اول قبر سئوال از چگونگی سپری کردن جوانی است؟ مولوی میگوید: جان همه روز از لگد کوب خیال وز زیان و سود وز خوف زوال نی صفا میماندش نی لطف و فر نی به سوی آسمان راه سفر(27) 2.انحطاط اخلاقی:ریشه بسیاری از مفاسد اخلاقی از همین دوستیها ناشی میشود که سبب سقوط انسان در گناه و معصیت میگردد. ما نمونه بارز آن را در جوامع غربی شاهدیم که طبق آمار در دهه 1990، از هر سه کودک آمریکایی، یکی نامشروع بوده است.از همین روست که انحطاط اخلاقی در غرب باعث نگرانی شده است.(28)همین دوستیها و نگاهها باعث میشود از دیدن جمال یار و دوستی با او غافل شویم. کاشکی از غیر تو آگه نبودی جان من خود ندانستی بجز تو جان معنا دان من هر چه بینم غیر رویت نور چشمم کم شود هر کسی را ره مده ای پرده مژگان من اگر پیامبر طبق نص قرآن اسوه حسنه است که: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ»(29)بدرستی که رسول خدا برای شما الگوی نیکویی است.بنابراین کافی است مروری بر سیره اجتماعی حضرت در این باره بیفکنیم: 1. چشم هایش افتاده بود؛ یعنی نگاهش بیشتر به زمین بود. 2. به هر کس به میزان فضیلتی که در دین داشت احترام میگذاشت و محبت مینمود.(30) 3. از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: «انّه نهی عن محادَثهِ النساء یعنی غیرَ ذوات المحارم و قال: لا یخلُوَنَّ رجلٌ بامرأهٍ فما من رجلٍ خلا بامرأهٍ الاّ کان الشیطانُ ثالثَهُما»(31) آن حضرت از گفتگوی مردان و زنان نامحرم با یکدیگر نهی کرده و میفرمود: نباید هیچ مردی با زن نامحرم در مکان خلوت گفت وگو کند، زیرا هیچ مرد و زن نامحرمی با هم خلوت نمیکنند مگر این که شیطان در خلوت آنان حضوری وسوسهانگیز پیدا میکند. 4. امام باقر علیه السلام فرمود:«محادثه النساء من مصائد الشیطان» (32)گفتگوی با زنان (نامحرم) از دامهای شیطان است. 5. امام صادق علیه السلام فرمود:«فیما أخذ رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم من البیعه علی النساء ان لایحتبین و لایقعدن مع الرجال فی الخلاء » (33)در بیعتی که رسول خدا از زنان گرفته است نشست و برخاست نکردن زنان با مردان در خلوت از جمله شرطهای بیعت اوست. شیش. امام صادق علیه السلام: علی علیه السلام از سلام کردن به زنان جوان کراهت داشت...(34) 7. حضرت زینب علیها السلام در مجلس یزید خطاب به یزید چنین فرمود: «آیا سزاوار است که زنان و کنیزان تو در پناه پرده باشند ولی دختران رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم چهرههاشان نمایان باشد به طوری که مردان نامحرم به آنان چشم بدوزند»(35)در زیارت ناحیه مقدسه امام زمان (عج) به نقل از آن بزرگوار میخوانیم که آن حضرت از برهنگی و پریشانی موهای خاندان عصمت و طهارت در عصر عاشورا چنان آزرده است که میفرماید:«من باید برای این صحنه خون گریه کنم» اگر ما منتظر ظهور هستیم، پس باید قلب خود را محل عشق و محبت به حضرت قرار دهیم و از آن چه موجب نارضایتی اوست بپرهیزیم، چنان چه یاران حضرت در روایت این گونه توصیف شدهاند: - دور او میچرخند و از شدت عشق به حضرت با جان از او محافظت میکنند. - مطیع اویند؛ حتی از کنیز در برابر مولای خود مطیع ترند.(36) آیا میشود سراغ دوستی از جنس مخالف رفت و حرفهای عاشقانه به او زد و آن وقت دم از منتظر بودن زد؟ عن السجادعلیه السلام : آگاه باشید که مبغوضترین مردم نزد خدا کسی است که بر سنت و مذهب امامی باشد، ولی به اعمال او اقتدا نکند.(37) 1. تقویت مبانی دینی و اخلاقی در خود
2. ترغیب به ازدواج و فراهم آوردن زمینههای آن
3. مشغول شدن به فعالیتهای علمی و هنری و...
4. توجه به پیامدهای سوء آن
5. کنترل نگاه؛ چرا که به قول احمد شوقی شاعر عرب:
«نظره ] فابتسامه ] فسلام ] فکلام ] فموعد ] فلقاء»
نگاه ] لبخند ] سلام ] سخن(گفتگو) ] قرار ] دیدار
عاشق حالی نه عاشق بر منی
بر امید حال بر من میتنی
آن که یک دم کم،دَمی کامل بود
نیست معبود خلیل، آفل بود
و آن که آفل باشد و گه آن و این
نیست دلبر لااحب الآفلین
آن که او گاهی خوش و گه ناخوش است
یک زمانی آب و یک دم آتش است
برج و مه باشد و لکن ماه نه
نقش بت باشد، ولی آگاه نه(38)
============================
1) سوره فرقان، آیه 28.
2) سوره زخرف، آیه 67.
3) سوره کهف، آیه 28.
4) سوره مائده، آیه 57.
5) سوره کهف، آیه 28.
6) وسائل الشیعه، ج12،ص211.
7) همان.
8) کافی، ج2، ص166.
9) احمدی، علی اصغر، روابط دختر و پسر در ایران، ص113.
10) سوره زخرف، آیه 67.
11) سوره فرقان، آیه28.
12) مستدرک وسائل، ج14، ص 269.
13) مستدرک، ج 14، ص 264.
14) مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بیت 3872.
15) مرآه النساء، ص117.
16) سوره اسراء، آیه 17.
17) میزان الحکمه، ج 7، باب الغیره.
18) الفقیه، ج3، ص 444.
19) همان، ج 4، ص 11 .
20) نهج البلاغه، حکمت 47.
21) همان، ج4، ص 11.
22) روزنامه جمهوری 29/11/80 به نقل از دکتر کاترین کوهان استاد دانشگاه ایالت پنسیلوانیا.
23) نشریه پگاه، شماره22، ص8.
24) نشریه یاران، شماره13، شهریور82.
25) روزنامه جام جم، 24/6/79.
26) قائمی، علی، جوان و تشکیل خانواده، ص12.
27) مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت 4 - 413.
28) پگاه، ش22، ص8.
29) سوره احزاب، آیه 21.
30) المیزان، ج6، ص433.
31) دعائم الاسلام، ج2، ص214.
32) مستدرک، ج14، ص273.
33) کافی، ج5، ص519.
34) فروع کافی، ج5، ص535.
35) سیدبن طاووس، لهوف، ص160.
36) بحار، ج52، ص308.
37) مکیال المکارم، ج2، ص520.
38) مثنوی معنوی، دفتر سوم، بیت 32 - 1428
ویرایش موضوع توسط : غریبه110
در تاریخ : شنبه ۲ فروردین ۱۳۹۳ ۰۷:۲۰ بعد از ظهر
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||||||
|
اطلاعات نویسنده |
آسیب شناسی روابط دختر و پسر...
شنبه ۲ فروردین ۱۳۹۳ ۰۷:۲۵ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
32
حالت :
ارسال ها :
334
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
180
اعتبار کاربر :
2033
پسند ها :
388
تشکر شده : 433
|
یه انتقـــــــــــاد :
جسارتا مطالبتون خیلی طولانیه بی زحمت از این به بعد داخل دوتا پست بذارید که خواننده(من)اذیت نشه چشماش ببخشیدا بازم ممنون می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
آسیب شناسی روابط دختر و پسر...
جمعه ۸ فروردین ۱۳۹۳ ۱۰:۴۵ بعد از ظهر
[2]
|
||
عضو
شماره عضویت :
661
حالت :
ارسال ها :
23
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
13
اعتبار کاربر :
62
پسند ها :
12
تشکر شده : 0
|
سلام.بسیار عالی بسیار عالی.خدا قوت
می پسندم 0 |
||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
آسیب ، شناسی ، روابط ، دختر ، پسر... ، |
|