دائم داره از بالا ارام ارام میاد پایین یعنی دائم رو به تنزله رو به پایین امدنه بعدشم راه خودش رو ادامه میده متاسفانه جهت زندگی ما چنین جهتی است یعنی روز به روز میایم پایین .انگار ما در غار در بسته ای حرکت میکنیم هر چه پیش تر میریم تاریک تره زندگی ماوااقعا چنین زندگی است . حاجی وقتی میره مکه اولین درسی که بهش در خانه ی خدا می دهند میگن اگه می خواهی دور این خانه بچرخی باید در خلاف جهت عرقبه بچرخی یعنی در
pjlhhhhhhhhhhhhh fo,kdk
دائم داره از بالا ارام ارام میاد پایین یعنی دائم رو به تنزله رو به پایین امدنه بعدشم راه خودش رو ادامه میده متاسفانه جهت زندگی ما چنین جهتی است یعنی روز به روز میایم پایین .انگار ما در غار در بسته ای حرکت میکنیم هر چه پیش تر میریم تاریک تره زندگی ماوااقعا چنین زندگی است . حاجی وقتی میره مکه اولین درسی که بهش در خانه ی خدا می دهند میگن اگه می خواهی دور این خانه بچرخی باید در خلاف جهت عرقبه بچرخی یعنی در لحظه لحظه ی زندگیت باید رو به بلندی و رشد باشه امروزت باید بهتر از دیروزت باشه اگه می خوای دور من خدا بچرخی . یه پله باید معرفت بالا ببریم اگر بی صفا بودیم باید بیایم به سمت صفا اگر دیوانه بودیم باید دانا بشیم .لذا حاجی ها بعد از طواف دور خانه ی خدا بعدش میرن عرفات یعنی کسی که میاد دور من خدا بایستی به سمت عرفات و معرفت ها و شناخت ها حرکت کند جالب اینه که عرفات در صحراست ،بیابانه در بیابان کویر ه یعنی اگر می خوای به معرفت برسی به شنا خت برسی فقط در سختی هاست، در خوشی ها و لذت ها امکان نداره ، در سختی هاست که تو به معرفت میرسی انجاست که میتوانی شکو فا بشی .چایی در اب خنک نمی ریزند در اب گرم میریزند اگر در اب سرد بریزی رنگش ، بوش، طعمش اشکار نمیشه انسان هم همینطوره اگر بخواد بوی انسانیت بده فقط در رنج ها و سختی ها امکان پذیر است در گرفتاری هاست که ادم صیقل میده اهن ها میبینی که شکلی دارند اینا یه روزی در گیره بودند انسان هم تا نیافته در این گیرو دار های زندگی در این گرفتاری ها محاله به جایی برسه لذا در روایت داریم که بیشترین مصیبت و بلاها برای انبیاست . چرا چون خدا می خواد اینا رو بسازه هر وقت در زندگیت دشواری اومد بدون این هدیه ی خداست این لطف خداست می خواد بسازت . او با همین گرفتاری ها می خواد به تو صفا بده خدا بخواد کسی رو صفا بده حتما او رو در فشار مشکلات قرار میده هر چه فشار بیشتر بهتر پس معرفت و شنا خت در همین مشکلات و گرفتاری هاست . اون وقت اگر اهل عرفان شد اهل حر کت میشه راحت راه میفته راحت کنده میشه بشر هرچه می خوره از سکونشه این درختان و چرا میبرند چون ساکنه در خت اگر متحرک بودی زجایی به جا نه رنج اره کشی نه زخم های جفه ،همین ما همین افتاب اگر یه تابش داره به خاطر حرکتشه، اب دجله ،اب فرات اینا چرا شیرینه چون حرکت داره ، در یا چرا شوره چون بی حرکته ، ساکن، همین اب دریا که شوره و قتی حرکت میکنه بخار میشه ، وقتی می باره شیرین میشه .حرکت در مسیر خدا مستقیم نیست ، راه مستقیمه ولی حرکت زیگزایه خدا هرکسی رو بخواد بزنتش مسیر صاف میزار زیر پاش یعنی شب و روز خوشحاله یعنی یکنواخته در همین شادی می خوره یا بخواد کسی رو زمین بزنه غم و غصه به سراغش میفرسته یعنی شب و روز غمگینه ولی اگه یه کسی رو دوست داشته باشه یه روز شاده یه روز غمناک این باعث حفظش میشه لذا پیامبر می فرمود خدایا با من اینجوری تا کن یه روز بهم بده یه روز بهم نده یعنی یه حالت سینوسی همش شادی و همش غم نمی خوام لذا یوسف ببینید سفرش چه جوری بود از کنار پدر امد افتاد در چاه
از چاه به قصر رفت از قصر به زندان افتاد از زندان به تخت نشست بعد هم اوج گرفت کاملا حالت زیگزاگی ، این زمین چرا زنده است چون همش شب یا همش روز نیست یه مقدار شبه یه مقدار روز لذا قران میگه چشم های خود باز کنید یه کم فکر کنید در این اختلاف شب و روز شما چرا فکر نمی کنید در این اختلافات نگاه کنید ببین همش شب نیست ببین همش روز نیست و این به نفع زمین است خب حالا روش فکر کنید بگین پس منم همینه داستانم پس بزار یه لحظاتی در زندگی من شب باشه و یه لحظاتی هم روز باشه اینه که به شما حیات میده پس همه چی در حرکت و سیر و سلوک است .
پیامبر فرمود حسین جان پیش خدا یه جایگاهی داری بهش نمیرسی مگر با این حرکت و سفر . بیا حرکت کن از خوی و اخلاق خودت سفر کن برو به سمت خلق و خوی خدا و سید الشهدا اگه با او همراه شوی صفا پیدا میکنی . عرض کردم سفر اگر بخواد اتفاق بیافته باید معرفت داشته باشی برو معرفت پیدا کن . واین سفره هم سید و الشهدا بهمون داده در دعای عرفه میگه خدایا من تو رو سپاسگذاری میکنم تو خدایی هستی که اگر تو ی خدا حکم تو به چیزی تعلق بگیرد هیچ کس نمی تواند مانعش شود تو اگه بخوای به من عزت و ابرو بدی تمام عالم و ادم دست به دست هم بدن نمی تونن این عزت از من بگیرند تو اگر بخوای چیزی به من عطا کنی هیچ کس نمیتواند مانعت بشه . یعنی تنها کسی که میتونه کنارت بزنه خداست هیچ کس نمیتونه، چقدر انسان امیدوار میشه اگه اینو بفهمه دیگه از تهدید میترسه ؟ هرگز ، این عالم مثل چک دونفره است یه امضاش مال من یه امضاش مال شماست باید امضاش دو طرفه باشه تا پاسه . لذا امام حسین در روز عاشورا فرودند بیاین صبوری کنین درسته یزید الان بالا ست ولی میره بالا گم میشه اونی که میمونه ماییم چون میدونه خدا امضا نمیکنه . امام صادق ع فرمودند قران مستقیم حرف نمیزنه به در میگه دیوار بشنوه . یه گدایی در اصفهان بود گدایی می کرد ولی اهل معرفت بودند این دستشو دراز میکردمیگفت سگ کی باشی که بدی سگ کی باشی که ندی یه مرد بزرگواری بهش گفت تو هم گدایی میکنی هم فحش میدی گدا گفت : من ناسزا نمیگم من قران می خونم منتها به زبان خودم ترجمه میکنم . مگه قران نمیگه که اگه خدا بخواد به کسی چیزی بده هیچ کس نمیتونه مانعش بشه نخواد هم بده هیچ کس نمیتونه مانعش بشه گفت درسته. گفت خدا هم اگه بخواد از جیب جنابعالی پولی به ما بده شما سگ کی باشین که ندی نخواد هم بده سگ کی باشی که بدی ، ببین ادم چقدر دلیر میشه این به خاطر معرفتشه .
سخنرانی اقای رنجبر
ان شا الله که خداوند هم به ما توفیق معرفت واقعی عنایت نماید ................. الهی امین