آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۳ ۱۱:۲۲ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
490
حالت :
ارسال ها :
570
محل سکونت : :
دیار عاشقان دیوانه
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
129
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
2313
پسند ها :
368
تشکر شده : 502
|
بانگ سکوت
موضوع ادغام شده باچند موضوع موضوع ادغام شده باچند موضوع
ای داستان زلف تو از
ویرایش موضوع توسط : programmer
در تاریخ : سه شنبه ۱ آذر ۱۴۰۱ ۰۹:۰۲ قبل از ظهر
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
شعر ایام فاطمیه
دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۳ ۱۱:۲۶ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
490
حالت :
ارسال ها :
570
محل سکونت : :
دیار عاشقان دیوانه
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
129
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
2313
پسند ها :
368
تشکر شده : 502
|
کسی میگرید
در من کسی آهسته و
بر غربت هر عاشقی
وقتی که راهی
در من کسی بر هر چه
وقتی علی در انتشار
سر میبرد در چاهی و
بغض گلوگیری شکسته
در من کسی بر قامت
وقتی اذان مغرب
خم میشود هر سروی و
حتی در و دیوار هم
همراه با محراب و هر
دیریست دل غرق غم
در مــن کســی می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
شعر ایام فاطمیه
دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۳ ۱۱:۳۱ بعد از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
490
حالت :
ارسال ها :
570
محل سکونت : :
دیار عاشقان دیوانه
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
129
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
2313
پسند ها :
368
تشکر شده : 502
|
چرا شب غم ما را سحر نمیآید
می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
شعر ایام فاطمیه
چهارشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۳ ۰۱:۰۱ قبل از ظهر
[3]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
32
حالت :
ارسال ها :
334
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
180
اعتبار کاربر :
2033
پسند ها :
388
تشکر شده : 433
|
یـــــــــازهرا سلام الله علیها
هرگز نمیفهمم چرا باور زمین خورد
هرگز نمیفهمم چگونه بر زمین خورد
حتی تصور کردنش هم درد دارد
وقتی تجسم میکنم مادر زمین خورد
"فضه خذینی" های مادر پشت هم بود
یعنی که چندین بار پشت در زمین خورد
مردم زمین افتادنش را خنده کردند
هر دفعه با افتادنش حیدر زمین خورد
هر دو پسرهایش زمین...همراه مادر
بابا زمین...فضه زمین...دختر زمین خورد
فرزندها را دور کن…این صحنه تلخ است؛
محسن کمی از دیگران بدتر زمین خورد...!
هی میشنیدم که کسی با خنده میگفت:
دیدید مردم ! فاطمه آخر زمین خورد…!
از شدت زخمی که روی صورتش بود
فهمیده ام که مادرم با سر...زمین خورد
شاعر:سیدنیما نجاری می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
شعر ایام فاطمیه
چهارشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۳ ۰۱:۰۹ قبل از ظهر
[4]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
755
حالت :
ارسال ها :
52
محل سکونت : :
لرستان غیور
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
23
اعتبار کاربر :
326
پسند ها :
31
تشکر شده : 105
وبسایت من :
وبسایت من
|
مهر کبود
خم کرد پشت زمین را، ناگاه داغ گرانت
هفت آسمان گریه کردند بر تربت بى نشانت
غمگین و خاموش و خسته با بالهایى شکسته
تا باغ خورشید پر زد از این قفس مرغ جانت
وقتى که مى رفتى آن روز از دور آیا ندیدى
بغض غریب على (ع) را در شیون کودکانت؟
جز عشق و خوبى چه کردى!؟ جز رنج و حسرت چه دیدى؟
نامهربانان چه کردند با آن دل مهربانت؟
رفتى ولى آه بانو! عمرى ست از چشمهاى ما
گلهاى خون مى شکوفد با یاد هجده خزانت
فردا که برخیزى از خاک امضاى مظلومى تست مهر کبودى که مانده است بر شانه و بازوانت می پسندم 0
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
شعر ، ایام ، فاطمیه ، |
|