آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۳ ۱۰:۰۰ قبل از ظهر
|
|||||
مدیر انجمن
شماره عضویت :
6
حالت :
ارسال ها :
1845
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
451
دعوت شدگان :
9
اعتبار کاربر :
12915
پسند ها :
1948
تشکر شده : 2815
|
گاهی بعضی ها با ما جور در می آيند، اما همراه نمی شوند، گاهی نيز آدم هايی را می يابيم كه با ما همراه می شوند اما جور در نمی آيند. برخی وقت ها ما آدم هايی را دوست داريم كه دوستمان نمی دارند، همان گونه كه آدم هايی نيز يافت می شوند كه دوستمان دارند، اما ما دوستشان نداريم. به آنانی كه دوست نداريم اتفاقی در خيابان بر می خوريم و همواره بر می خوريم، اما آنانی را كه دوست می داريم همواره گم می كنيم و هرگز اتفاقی در خيابان به آنان بر نمی خوريم! گاه ما برای يافتن گمشده خويش، خود را می آراييم، گاه برای يافتن «او» به دنبال پول، علم، مقام، قدرت و همه چيز می رويم و همه چيز را به كف می آوريم و اما «او» را از كف می دهيم. گاهی اويی را كه دوست می داری احتياجی به تو ندارد زيرا تو او را كامل نمی كنی. تو قطعه گمشده او نيستی، تو قدرت تملك او را نداری. گاه نيز چنين كسی تو را رها می كند و گاهی نيز چنين كسی به تو می آموزد كه خود نيز كامل باشی، خود نيز بی نياز از قطعه های گم شده. او شايد به تو بياموزد كه خود به تنهايی سفر را آغاز كنی، راه بيفتی، حركت كنی. او به تو می آموزد و تو را ترك می كند، اما پيش از خداحافظی می گويد: "شايد روزی به هم برسيم..."، می گويد و می رود، و آغاز راه برايت دشوار است. اين آغاز، اين زايش، برايت سخت دردناك است. بلوغ دردناك است، وداع با دوران كودكی دردناك است، كامل شدن دردناك است، اما گريزی نيست. و تو آهسته آهسته بلند می شوی، و راه می افتی و می روی، و در اين راه رفتن دست و بالت بارها زخمی می شود، اما آبدیده می شوی و می آموزی كه از جاده های ناشناس نهراسی، از مقصد بی انتها نهراسی، از نرسيدن نهراسی و تنها بروی و بروی و بروی..... می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||
|
اطلاعات نویسنده |
از ترسيدن نهراسي و تنها بروي
پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۳ ۰۲:۰۶ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
خلید۱ خار درشتی به پای طفلی خرد به هم برآمد و از پویه۲ بازماند و گریست
ویرایش ارسال توسط : فاطمه 1
در تاریخ : پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۳ ۰۲:۰۷ بعد از ظهر می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
از ، ترسيدن ، نهراسي ، تنها ، بروي ، |
|