آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۰۸:۱۸ بعد از ظهر
|
|||||
چگونه به نماز پناه ببریم!
نماز از آن دسته عبادتهای رمزآلود اسلام است که همه از تازه مسلمانها گرفته تا عرفای خدا، آن را به عنوان مهمترین عبادت دینی انجام میدهند. بیشتر مسلمانها با این عبادت از کودکی آشنا هستند و با توجه به فضای خانوادگی، تصویری از نماز در ذهنشان نقش بسته است؛ تصویری که تا بزرگسالی با ماست. نکته مهم در این میان، تغییر و اصلاح این تصویر در اذهان عمومی است. نماز، مثل چمدان پر از شمش طلایی است که به مسلمانان دادهاند و اغلب، کسی از محتویات درونش خبر ندارد و فقط با توجه به توصیههای دینی که به آنان شده است، این چمدان را رها نمیکنند. بدیهی است، کسانی که نمیتوانند در این چمدان را باز کنند و از محتویاتش بهره ببرند و فقط سنگینی آن را تحمل میکنند، از این وضع ناراضی هستند! همه اینها در حالی است که این ثروت تمام نشدنی و این بابِ فیض برای بهرهگیری و نیرو گرفتن بیشتر و مداوم انسان در طول مسیر زندگی به او عطا شده است و زمانی شیرینی بهرهگیری از آن در کام ما خواهد نشست که به راستی در نماز بتوانیم با این معبود ازلی ارتباط بگیریم و سخن بگوییم، با او که از رگ گردن به ما نزدیکتر و از مادر به ما مهربانتر و البته بر همه چیز قادر است. آری ما برای صحبت کردن و دوستی با او خلق شدهایم و کلید این دوستی بناست که در نماز بخورد، آنگاه که با سر و جان و سر وقت در وعدهگاه حاضر میشویم. در آن روز که همه ما را در این دنیا ترک خواهند کرد، با عمق جان درک خواهیم کرد که چرا او ما را پیوسته به سوی خویش میخواند، پروردگاری که برخلاف همه انسانها ما را برای خودمان و نه نفع خودش میخواهد، اویی که خدای بینیاز و شکستناپذیر است. از این رو در حدیث قدسی خداوند متعال میفرماید: «ای بنده من! وقتی به نماز میایستی، من آنچنان به تو توجه میکنم که انگار تنها تو یک بنده روی این کره خاک به عبادت من ایستادهای و تو، آن گونه به من توجه میکنی که انگار صدها خدا مانند من داری؛ لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار!» بیشک اگر بنده بداند که چه کسی و چگونه به او در نماز رو کرده است، از شوق جان خواهد داد. خدایی که مالک آسمان و زمین است و هیچ تاثیر و تاثری و حرکت و تغییری در عالم بدون اذن او انجام نمیشود، با «حی علی الصلوه» تو را به سوی خود میخواند که بخوانی و اجابتت کند تا مشکلاتت تنها به دست او رفع شود؛ چراکه دیگران همه بندگان فقیری چون خودت هستند. پس لازم است که افزون بر درست خواندن نماز با الفاظ آن هم انس گرفت، چنانکه در نماز، دیگر توجه انسان به همین الفاظ هم نباشد، بلکه به وجود حضرت دوست باشد. آنجا که میگویی «ایاک نعبد و ایاک نستعین» به حقیقت از عمق جان استعانت از او بجویی و آنجا که هدایت به صراط مستقیم را که راه علی(ع) و آل اوست، طلب میکنی، به حقیقت از او طلب کنی. هر کدام از حرکات نماز رازی دارد که علمایی مانند حضرت امام خمینی(ره)، آیتا... ملکیتبریزی و علامه جوادیآملی در کتابهای آداب و اسرار نماز خود به تفصیل درباره آن سخن گفتهاند. کافی است برای فهمیدن راز اذکار و سورههایی که در نماز میخوانیم، به کتاب این بزرگان و علما مراجعه کنیم؛ چراکه پسندیده نیست، مسلمانی که سالها نماز میخواند، نفهمد چه چیزی را در نمازش به خدایش میگوید و نسبت میدهد.
انشاءالله همه ما از اقامه کنندگان راستین نماز باشیم. الهی بحق عمۀ سادات «عجل لولیک الفرج» یا زهــــــــــــــرا سلام الله علیها
نوشته شده توسط حسین ابراهیمی می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||||
|
اطلاعات نویسنده |
چگونه به نماز پناه ببریم!
یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۱۰:۰۴ بعد از ظهر
[1]
|
|||
راز فریادهای آیتالله بهجت (ره) در پایان نماز
♥•٠· فریادهای آقای بهجت (ره) هنگام سلام نماز برای من سئوال شده بود، گفتم اگر ندانم چرا فریاد میکشد دیگر برای نماز به قم نمیروم. تهران زندگی میکردم، کارم در زمینه کامپیوتر بود، روزی از تلویزیون یکی از نمازهایی را که آیتالله بهجت (ره) میخواندند را دیدم و لذت بردم. تصمیم گرفتم به قم بروم و نماز جماعتم را به امامت آیتالله بهجت (ره)بخوانم، همین کار را هم کردم، به قم رفتم، دیدم بله همان نماز باشکوهی که در تلویزیون دیدم در قم اقامه میشود، نمازهای پشت آقا بسیار برایم شیرین و لذت بخش بود، برنامهام را طوری تنظیم کردم که هر روز صبح بروم قم و نماز صبحم را به امامت آقای بهجت بخوانم و به تهران برگردم. یک سال کارم همین شده بود، هر روز صبح میرفتم قم نماز میخواندم و برمیگشتم، در این زمان شیطان هم بیکار ننشسته بود، هر روز مرا وسوسه میکرد که چرا از کار و زندگی میزنی و به قم میروی؟ خوب همین نماز را در تهران بخوان و... کم کم نسبت به فریادهای آیتالله بهجت (ره) هنگام سلام دادن آخر نماز حساس شده بودم، آخه چرا آقا فریاد میکشه؟ چرا داد میزنه؟ چرا با درد سلام میده؟ حساسیتم طوری شده بود که خودم قبل از سلامهای آقا سلام میدادم. به خودم گفتم من اگر نفهمم چرا آقا موقع سلام آخر نماز فریاد میکشه دیگه نمیام قم نماز بخونم، همون تهران میخونم، این هفته هفته آخرمه … یک روز آومدم و رفتم دم درب منزل آقا، در زدم، گفتم باید بپرسم دلیل این فریادهای بلند چیه، رفتم دیدم آقا میهمان داشتند، گوشه اتاق نشستم و در افکار خودم غوطهور شدم، تو ذهن خودم با آقا حرف میزدم، آقا اگر بهم نگی میرم ها! آقا دیگه نمیام پشتت نماز بخونم ها! تو همین افکار بودم که آیتالله بهجت انگار حرفامو شنیده باشه سر بلند کرد و به من خیره شد، به خودم لرزیدم، یعنی آقا فهمیده من چی میگفتم؟ من که تو دلم گفتم، بلند حرفی نزدم، چطور شنید؟ سرم را پایین انداختم و آرام از مجلس خارج شدم و به تهران برگشتم، در راه دائما با خودم میگفتم آقا چطور حرفهای من را شنید؟ در همین افکار بودم تا اینکه شب شد و خوابیدم، در خواب دیدم پشت آیتالله بهجت (ره) ایستادم و در صف اول نماز میخوانم، متعجب شدم، در بیداری اصلا نمیتوانستم به چند صف جلو برسم چه برسد به اینکه برم صف اول! خوشحال بودم و پشت آقا نماز میخواندم، یک دفعه تعجب کردم، دیدم در جلوی آقا، روبروی محراب یک دربی باز است به یک باغ بزرگ و آباد، آخه این در رو کی باز کردند؟ اصلا قم چنین باغ بزرگی نداره، تعجب کردم، باغ سر سبز و پر از میوهای بود، خدای من این باغ کجا بوده؟ در همین افکار بودم که به سلام آخر نماز رسیدیم، در انتهای نماز و هنگام سلام نماز درب باغ محکم بسته شد، یک لحظه از خواب پریدم. یعنی من خواب بودم؟ آقا جواب سئوال من رو در خواب دادند، پس راز این فریاد بلند آقا هنگام سلام نماز درد دل کندن از آن باغ آباد و بازگشت به زمین خاکی بود؟ به دلیل این درد آقا فریاد میکشید، من جواب سئوالم رو گرفته بودم و پس از آن سه سال دیگر عاشقانه هر روز صبح برای نماز به قم میرفتم و سپس به تهران بازمیگشتم تا آقا رحلت کردند. این مطالب خاطرات یکی از نمازگزاران حضرت آیتالله العظمی بهجت (ره) بود که توسط پسر این مرجع تقلید فقید در مراسم سالگرد حضرت آیتالله بهجت (ره) در مسجد صاحب الزمان (عج) ورامین بازگو شد. می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
چگونه ، به ، نماز ، پناه ، ببریم! ، |
|