انجمن یاران منتظر

ختم قرآن



آخرین ارسال ها
پروژه کرونا(COVID 19) ..:||:.. لیست برنامه ختم قرآن یاران منتظر ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین امسال اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. تا حالا به لحظه تحویل سال 1450 فکر کردید!!؟؟ ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین سال 1395 اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. اگر بفهمید بیشتر از یک هفته دیگر زنده نیستید، چی کار می کنید؟! ..:||:.. **متن روز پدر و روز مرد** ..:||:.. الان چتونه؟ ..:||:.. 🔻هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی ..:||:.. ღ ღ ღتبریک ازدواج به دوست خوبم هستی2013 جان عزیز ღ ღ ღ ..:||:..

نوار پیام ها
( یسنا : ▪️خــداحافظ مُــــحَرَّم 😭 نمى دانم سال دیگر دوباره تو را خواهم دید یا نه؟!... 🖤اما اگر وزیدى و از سَرِ کوى من گذشتى، سلامَم را به اربابم برسان... ◾️ بگو همیشه برایَت مشکى به تَن مى کرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود!... ◾️بگو گرچه جوانى مى کرد، اما به سَرِ سوزنى ارادتش هم که شده، تو را از تَهِ دل دوست داشت... ◼️با چاى روضه تو و نذری ات، صفا مى کرد و سَرَش درد مى کرد براى نوکرى... 🏴 مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مى سپارم... و دلم شور مى زند براى \"صَفر\"ى که دارد از \"سَفَر\" مى رسد... # )     ( سینا : حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها): «ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَدیرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ؛ خداوند پس از غدیرخم برای کسی حجّت و عذری باقی نگذاشت.» «دلائل الإمامَه، ص 122» )     ( فاطمه 1 : ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ ای وسعت دل‌های شکسته، حَرَمت. (شهادت حضرت زهرا تسلیت باد) )     ( programmer : امام علی (ع):مردم سه گروهند: (1) دانشمندی خدایی، (2) دانش آموزی بر راه رستگاری (3) و پشه های دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که از پی هر جنبنده و هر صدا می روند، و با وزش هر بادی، حرکت می کنند، نه از پرتو دانش، روشنی یافتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند. )     ( programmer : امام علی ع : عاقل ترین مردم کسی است که عواقب کار را بیشتر بنگرد. )     ( programmer : امام علی (ع):دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد. )     ( programmer : امام علی(ع): در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند )     ( سینا : هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ی خاك جریان دارد، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. )     ( programmer : فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است....(مقام معظم رهبری) )     ( سینا : یاران! شتاب كنید ، قافله در راه است . می گویند كه گناهكاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهكاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند )     ( سینا : برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ**اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! )     ( فاطمه 1 : ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن +++ چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس‌کوچه‌های خاکی قلبم عبور کن +++ آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن )     ( سینا : دود می خیزد ز خلوتگاه من کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟ با درون سوخته دارم سخن کی به پایان می رسد افسانه ام ؟ )    
مدیریت پیام ها


اگر این اولین بازدید شما از انجمن یاران منتظراست ، میبایست برای استفاده از کلیه امکانات انجمن عضو شوید و یا اگر عضو انجمن می باشید وارد شوید .


انجمن یاران منتظر » امام دوازدهم: حضرت امام مهدی علیه السلام » مهدویت » خروج سفيانى



خروج سفيانى

همانگونه كه ذكر شد پديد آمدن سفيانى از نشانه هاى حتمى ظهور مى باشد امام باقر ـ عليه السلام ـ در تفسير آيه شريفه (ثمّ قضى أجلا وأجل مسمى عنده) فرمودند: انّهما أجلان، أجل محتوم لا يكون غيره، أجل موقوف للّه فيه المشيّه لا واللّه انّ أمر السفياني من المحتوم([3]). آن دو مهلت است يكى حتمى و ديگر غير حتمى كه مشيت الهى در آن كارگر خواهد بود. به خدا قسم كار سفيانى حتمى است. در بين حديث شناسان اتفاق نظر وجود دارد كه اين فرد از فرزندان ابو سفيان است
ov,[ stXhkى


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد

اطلاعات نویسنده
جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۱۲:۳۲ بعد از ظهر
عضو
rating
شماره عضویت : 622
حالت :
ارسال ها : 166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 96
اعتبار کاربر : 734
پسند ها : 24
تشکر شده : 280


مدال ها:1
مدال 2 سالگی عضویت
مدال 2 سالگی عضویت

|

همانگونه كه ذكر شد پديد آمدن سفيانى از نشانه هاى حتمى ظهور مى باشد امام باقر ـ عليه السلام ـ در تفسير آيه شريفه (ثمّ قضى أجلا وأجل مسمى عنده) فرمودند:
انّهما أجلان، أجل محتوم لا يكون غيره، أجل موقوف للّه فيه المشيّه لا واللّه انّ أمر السفياني من المحتوم([3]).
آن دو مهلت است يكى حتمى و ديگر غير حتمى كه مشيت الهى در آن كارگر خواهد بود. به خدا قسم كار سفيانى حتمى است.
در بين حديث شناسان اتفاق نظر وجود دارد كه اين فرد از فرزندان ابو سفيان است و به همين جهت او را سفيانى مى گويند.
اميرالمؤمنين على ـ عليه السلام ـ مى فرمايند:
يخرج ابن آكله الأكباد من الوادي اليابس وهو رجل رَبْعه وحش الوجه ضخم الهامه بوجهه أثر جدري إذا رأيته حسبته أعور اسمه عثمان وأبوه عنبسه وهو من ولد أبي سفيان حتّى يأتي ارضا ذات قرار و معين فيستوى على منبرها([4]).
فرزند زن جگرخوار از بيابان خشك خروج مى كند و او مردى چهارشانه با چهره اى وحشتناك است. داراى سرى بزرگ و در چهره اش نشان زخمى چركين ديده مى شود وقتى او را مى نگرى گويى يك چشم ندارد. نامش عثمان و پدرش عنبسه و از فرزندان ابو سفيان است. حركتش را تا سرزمينى كه داراى آرامش و آب خوش گوار ]كوفه[ است ادامه مى دهد و بر فراز منبر آن مى نشيند.
خروج سفيانى قبل از قيام امام ـ ارواحنا فداه ـ واقع مى شود.
عن جابر الجعفى قال: سألت أبا جعفر الباقر ـ عليه السلام ـ عن السفياني، فقال انّي لكم بالسفياني حتّى يخرج قبله الشيصباني يخرج من أرض كوفان ينبع كما ينبع الماء فيقتل وفدكم، فتوقعوا بعد ذلك السفياني وخروج القائم ـ عليه السلام ـ([5]).
جابر جعفى از امام باقر ـ عليه السلام ـ درباره سفيانى مى پرسد. او مى فرمايد: شما را با سفيانى چكار؟! پيش از او شيصبانى از كوفه خروج مى كند و چون آب از زمين مى جوشد و گروه شما را به خاك و خون مى كشد پس از وى منتظر خروج سفيانى و پس از او قيام قائم ـ عليه السلام ـ باشيد.
امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمودند:
قبل هذا الأمر السفياني واليماني والمرواني وشعيب بن صالح فكيف يقول هذا هذا؟([6])
قبل از امر فرج، سفيانى و يمانى و مروانى و شعيب بن صالح پديدار خواهند شد!! چگونه مى گويد اين همان (مهدى) است (در حالى كه هيچ يك پديدار نشده اند).

شخصيّت سفيانى (تفكّرات، رفتار)
نام او عثمان بن عنبسه و از نژاد امويان است مردى سفاك و خون آشام كه انسانها را مانند پشه به آسانى مى كشد هر حرامى را حلال نموده و به هر جنايتى دست مى يازد. در احاديث پيرامون تفكرات وى به گونه اى سخن رفته كه گويى هيچ اعتنايى ندارد اگر چه تظاهر به اسلام مى كند ليكن صليبى از طلا بر گردن آويخته است. از كارهاى سفيانى و جنايات هولناك او نيز بسيار سخن رفته است او سنگدلترين انسانهاست كه عاطفه در قاموس زندگيش وجود ندارد و مهر و رحم در آن ديده نمى شود. او و يارانش دلهايى مالامال از كينه و نفرت، نسبت به خاندان پيامبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ دارند.
در اين زمينه اكتفا مى كنيم به حديثى از وجود مقدس حضرت ختمى مرتبت محمّد ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ كه درباره ى وى مى فرمايند:
أشدّ خلق اللّه شرّاً وأكثر خلق اللّه ظلماً شَرِسٌ، قاسي القلب، يجمع له ولجيشه من كافّه الأقطار الاسلاميه فيهزمهم ويقتلهم وينادي شعار له في حروبه هو: يا ربّ ثاري ثمّ النّار يا ربّ النّار ولا العار([7]).
شر او از همه بندگان خدا بيشتر و سختتر است و بيش از همه ى مردم ستم مى كند. بد خلق و سنگ دل مى باشد از تمام كشورهاى اسلامى عليه او بسيج مى شوند آنگاه همگى را شكست داده و به خاك و خون مى كشد و شعارش در جنگها اين است، اى خدا! انتقام و سپس آتش. خدايا! آتش آرى! اما عار و ننگ هرگز.
و نمونه اى از كشتار او در كلام اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ در خطبه ى بيان اين چنين ترسيم شده است.
فيقتل بالزوراء سبعين ألفاً ويبقر بطون ثلاثمأه امرأه حامل. ([8])
آنگاه در شهر زوراء هفتاد هزار نفر را به خاك و خون مى كشد و شكم سيصد زن حامله را مى درد.

فتنه گرى سفيانى
نشانه ى خروج سفيانى، پديدار شدن سه پرچم و شعلهور شدن آتش جنگ بين آنهاست. پرچمى از سوى غرب حركت كرده و وارد مصر مى شود و در آنجا دست به جنايات بسيارى مى زند و پرچمى از بحرين از جزيره ى (اُوال) از منطقه ى فارس به اهتزاز در مى آيد. و پرچمى ديگر نيز از شام.
اين ماجرا يك سال ادامه خواهد يافت و پس از آن مردى از فرزندان عبّاس خروج مى كند و اهل عراق مى گويند: گروه پابرهنگان يا بيدادگران و صاحبان نظرهاى گوناگون آمدند. اهل شام و فلسطين دچار ترس و واهمه مى گردند و بسوى سردمداران شام و مصر روى مى آورند و به آنان گفته مى شود: شما برويد و پسر فرمانروا (يعنى سفيانى) را بخواهيد و او را به يارى طلبيد. آنان سفيانى را دعوت مى كنند و او با خواست آنان موافقت مى نمايد و در نقطه اى از دمشق بنام حرستا فرود مى آيد و دايى ها و وابستگان فكرى خويش را در آنجا جمع مى نمايد. در بيابان خشك كه منطقه اى در دمشق است، گروههاى متعددى طرفدار دارد كه به او مى پيوندند. سفيانى دعوت آنان را اجابت مى كند و روز جمعه به همراه همه ى آنان در دمشق به مسجد مى رود و براى نخستين بار بر فراز منبر رفته و در نخستين منبر آنان را دعوت به جهاد مى كند و آنان نيز با شنيدن سخنانش با او بيعت مى كنند.
سپس به نقطه اى بنام غوطه مى رود و همه ى مردم بر گرد او اجتماع مى كنند و اينجاست كه سفيانى در رأس گروههايى از مردم شام خروج مى كند و سه گروه با يكديگر درگير مى شوند.
1 ـ پرچم از ترك و عجم كه سياهرنگ است.
2 ـ پرچم زرد رنگ كه پرچم فرزند عباس است.
3 ـ پرچمى از سفيانى و سپاه او.
در نقطه اى بنام بطن ارزق پيكار سختى در ميان آنان رخ مى دهد و شصت هزار كشته بر زمين مى ماند و سفيانى پيروز مى شود و مردم بسيارى را قتل عام مى كند و سرزمين و مراكز قبايل را تصرف كرده و در ميان آنان نخست عادلانه رفتار مى كند به گونه اى كه مى گويند: هر آنچه از بيدادگرى سفيانى به ما گزارش شده بى اساس است . . .
به هر حال مدتى كوتاه با آنان خوشرفتارى مى كند و سپس نخستين حركت خود بسوى حمص را آغاز مى كند و از آنجا به دروازه ى مصر مى رسد و در نقطه اى كه قريه سبا نام دارد رخداد عظيم و پيكار سهمگين خواهد داشت كه خبر آن همه جا منتشر مى گردد و دلها ـ از خشونت و شقاوت او ـ لبريز از ترس و دلهره مى گردد و شهرها يكى پس از ديگرى در مقابل او سقوط مى كند و سپس مستانه و مغرور به دمشق باز مى گردد([9]).

سفيانى در عراق
وقتى سفيانى با پيروزيهاى متعدد در دمشق مستقر شد سپاهى را بسوى عراق گسيل مى دارد آنها وارد سرزمين بابل كه همان شهر نفرين شده ى بغداد است، فرود مى آيند و بيش از سه هزار نفر را مى كشد و بيش از صد زن را به زور تصاحب و هتك حرمت مى كنند و سيصد نفر از چهره هاى مهمّ بنى عبّاس([10])را نابود مى سازد و بعد از آن به كوفه سرازير مى شوند و خانه هاى اطراف آن را تخريب مى كنند و پس از آن سپاه بسوى شام باز مى گردد امّا در بين راه پرچم نجات و هدايتى در كوفه به اهتزاز در مى آيد و در راه به آنها مى رسد و ضمن پيكار شديدى همه را نابود مى سازد بگونه اى كه يك نفر از سپاه سفيانى باقى نمى ماند تا خبر شكست لشكر را به سفيانى باز گويد([11]).

سفيانى در حجاز
مقارن با گسيل سپاه بسوى عراق، سفيانى سپاهى عظيم بسوى سرزمين حجاز يعنى مكّه گسيل مى دارد سپاه او به مدينه وارد شده و سه شبانه روز آن را غارت مى كند پس از آن بسوى مكّه روى آورده تا به بيابانى مى رسند، خداوند جبرئيل را بسوى آنان مى فرستد و دستور مى دهد كه برود و آنان را نابود سازد و جبرئيل با پاى خود ضربتى بر آن زمين فرود مى آورد و زمين به فرمان خدا همه آنان را مى بلعد و جز دو نفر كسى باقى نمى ماند.
اين دو برادرند كه به نامهاى بشير و نذير معرفى شده اند و جبرئيل به صورت آنها سيلى مى زند بگونه اى كه صورتهاى آنها به عقب بر مى گرددو به همان حال مى ماند و به نذير مى گويد: تو برو به دمشق و سفيانى را به ظهور مهدى ـ ارواحنا فداه ـ انذار كن و به او بگو كه خدا سپاه اش را در بيداء هلاك كرد. و به بشير مى گويد: برو بسوى مهدى ـ ارواحنا فداه ـ در مكه و او را بهلاك ظالمين بشارت بده و بر دست او توبه كن كه او توبه تو را مى پذيرد. و او خدمت حضرت مى آيد حضرت دستان مبارك خود را بصورت او مى كشد و دوباره به حال اول باز مى گردد و با او بيعت مى كند و در ركاب آنحضرت مى ماند([12]).

سفيانى و نداى آسمانى
امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ فرموده اند:
بعد از برگشت مغرورانه و مستانه ى سفيانى به شام، او در نقطه اى براى نوشيدن شراب و ارتكاب گناه و معصيت مى نشيند و ياران و پيروان خويش را نيز به انجام گناه و جنايت فرمان مى دهد. از مجلس گناه بر مى خيزد و در حاليكه در دست سلاحى دارد دستور زنا مى دهد و به يارانش مى گويد با زنان مرتكب فحشا گردند، آنگاه شكم زنان را پاره كنند و كودكان را از رحمها بيرون مى كشند و آنها مرتكب چنين شقاوتها مى گردند و هيچ كس توان باز داشتن آنان را از اين پليديها در خود نمى بيند. اينجاست كه فرشتگان، پريشان حال مى شوند و خدا فرمان ظهور قائم آل محمّد را كه از نسل من مى باشد، صادر مى كند بى درنگ خبر ظهور او در سراسر گيتى پخش مى گردد و جبرئيل در آن هنگام بر فراز صخره اى در بيت المقدس فرود مى آيد و خطاب به جهانيان مى گويد:
جاء الحقّ وزهق الباطل انّ الباطل كان زهوقا.
حق فرا رسيد و باطل از ميان رخت بربست. همانا باطل هميشه نابود است.
يا عباد اللّه! اسمعوا ما أقول: انّ هذا مهديّ آل محمّد خارج من أرض مكّه فأجيبوه([13]).
اى بندگان خدا! گوش فرا دهيد آنچه را كه مى گويم: اين مهدى آل محمّد است كه از سرزمين مكّه خروج كرده او را اجابت كنيد.

شكست سفيانى
پس از آنكه خبر فرو رفتن لشكر عظيم سفيانى بين مدينه و مكه به او مى رسد و مى فهمد كه حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ قيام نموده است، از عراق به شام و فلسطين آمده خود را آماده ى رويارويى با آن حضرت مى كند در ملاقاتى كه بين او و امامـ عليه السلام ـ رخ مى دهد امام ـ عليه السلام ـ وى را به حضور مى پذيرد و آن گفتگو به بيعت سفيانى با آن حضرت و ايمان آوردن به وى مى انجامد، سپس سفيانى از آنجا به قرارگاه سپاه خود باز مى گردد سران سپاهش به او مى گويند چه كردى؟! مى گويد من در برابر منطق محكم او اسلام او را پذيرفتم و با او دست بيعت دادم. سران سپاه او را ملامت مى كنند بگونه اى كه تصميم جنگ با حضرت را مى گيرد. سحرگاه يكى از روزها پيكار نهايى حق و باطل آغاز مى گردد و خداوند پس از نبردى خونبار ميان دو سپاه عدل و ظلم، حجّت خدا و ياران او را پيروزى كامل مى بخشد و سپاه سفيانى همگى نابود مى شوند([14]).

 















12 تشکر شده از کاربر منتظر ظهور برای ارسال مفید :
محمدELE , بانوی آفتاب , زهرایی , قمرخانم , حریم قدس , جوادالائمه69 , مهتاب1 , پسرآفتاب , کاکتوس , نمازتو خوندی؟ , جمعه موعود , ,



  می پسندم 5     0  5 
 
 
تعداد پسند های ( 5 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر


    * پاسخ با بیشترین پسند
  1. پسندها :2 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  2. پسندها :2 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  3. پسندها :2 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  4. پسندها :1 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  5. پسندها :1 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خروج سفيانى
پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ ۰۸:۱۲ بعد از ظهر نمایش پست [1]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



جنبش سفيانى

سفيانى از شخصيتهاى بارز در نهضت حضرت مهدى (عليه السلام ) است . او دشمن سرسخت و روياروى آن حضرت مى باشد، هر چند كه امام (عليه السلام ) در حقيقت با نيروهاى كافرى كه از سفيانى پشتيبانى مى كنند ربروست ، چنانكه آشنا خواهيد شد.
روايات تصريح كرده است كه
خروج سفيانى از وعده هاى حتمى خداوند است ، از امام زين العابدين (عليه السلام ) روايت شده است كه فرمود:
((
امر قائم از سوى خداوند حتمى است و امر سفيانى نيز از جانب خداوند قطعى مى باشد و قائم ظهور نمى كند مگر پس از آمدن سفيانى )) (114)
روايات مربوط به سفيانى متواتر اجمالى است (115) و پاره اى از آنها متواتر لفظى است (116) و اينك ما شمه اى از چگونگى شخصيت و جنبش او را ذكر كرده سپس به ارائه اخبار آن بطور پيوسته ، آنطور كه روايات نقل كرده اند مى پردازيم .


پليدى و سركشى سفيانى

راويان حديث ، در نفاق و بدسرشتى و دشمنى او با خدا و پيامبرش صلى الله عليه و آله وسلم و حضرت مهدى (عليه السلام ) اتفاق نظر دارند و رواياتى كه شيعه و سنى درباره شخصيت و كردار او نقل كرده اند يكسان يا تقريبا نزديك بهم است ، چنانكه از اين قبيل روايت شده است كه گفت :
((
سفيانى بدترين فرمانرواست ، دانشمندان و اهل فضل را مى كشد و نابود مى سازد و از آنها براى رسيدن به مقاصد خود يارى مى خواهد هركس سر باز زند او را به قتل مى رساند.)) (121)

و در جائى ديگر از ارطاة نقل شده است كه گفت :
((
سفيانى در مدت شش ماه كسانى را كه نافرمانى وى كنند مى كشد و با اره آنها را سر مى برد و در ديگها مى پزد.)) (122)
و از ابن عباس ‍ روايت شده است كه گفت :
((
سفيانى خروج مى كند و دست به كشتار مى زند حتى شكم زنان را مى درد و اطفال را در ديگهاى بزرگ مى جوشاند.)) (123)
از امام باقر (عليه السلام ) روايت شد است كه فرمود:
((
اگر سفيانى را مشاهده كنى ، در واقع پليدترين مردم را ديده اى . وى داراى رنگى بور و سرخ و كبود است ، هرگز سر به بندگى خدا فرو نياورده مكه و مدينه را نديده است مى گويد: پروردگارا انتقام من با آتش ‍ است .)) (124)

فرهنگ و گرايش سياسى سفيانى

روايات ، نشانگر اين معناست كه سفيانى فرهنگ و آموزش غربى دارد و چه بسا در همانجا نشو و نما كرده باشد. در كتاب غيبت طوسى از بشر بن غالب بصورت مرسل روايت شده است كه گفت :
((
سفيانى در حاليكه رهبرى گروهى را بعهده دارد مانند شخص ‍ نصرانى صليب برگردن دارد و از سرزمين روميان روى مى آورد.)) (125)
در روايت كلمه منتصر آمده اما در اصل بايد ((متنصر)) باشد، چنانكه در بحار ج 52 ص 217 آمده است ، يعنى ، مسلمان مسيحى شده . و جمله ((از سرزمين روميان مى آيد)) يعنى كسى كه از سرزمين روم (غرب ) به شام مى آيد و آنگاه دست به جنبش و قيام مى زند. و نيز
نشانگر اين است كه او رهبرى سياسى غربى ها و يهوديان را بر عهده دارد و با حضرت مهدى (عليه السلام ) كه دشمن روم يعنى غربيهاست به نبرد مى پردازد و با تركان يا هواداران تركها كه بنظر ما روسها هستند وارد جنگ مى شود. و سفيانى پايتخت خود را در حوادث زمان ظهور و در پيشاپيش لشكركشى حضرت مهدى (عليه السلام ) از دمشق به رمله فلسطين منتقل مى سازد همانجائى كه طبق روايت ، شورشيان رومى در آنجا فرود مى آيند.
بلكه به طوريكه پيداست ،
بعنوان خط مقدم دفاعى بنفع يهوديان و رومى ها وارد پيكار با حضرت مهدى (عليه السلام ) مى شود و روايات ، بطوريكه خواهيد دانست درباره شكست او كه به شكست يهوديان منتهى خواهد شد سخن مى گويد.
همچنين دليل ديگر برگرايش وى به غربى ها اين است كه
پس از شكست و كشته شدن او باقيمانده نيروهايش به سوى غرب مى گريزند، آنگاه ياران امام مهدى (عليه السلام ) آنها را بازگردانده و بقتل مى رسانند.
از ابن خليل ازدى ، روايت شده است كه گفت : از ابوجعفر (امام باقر) (عليه السلام ) شنيدم كه درباره اين آيه شريفه ((
وقتى آنان خشم و عذاب ما را احساس كنند از آن ديار مى گريزند فرار نكنيد و باز گرديد به سوى آنچه اسراف مى كرديد و خانه هايتان . شايد از شما سئوال شود.)) فرمود:
((
وقتى قائم قيام كند و سپاهى بسوى بنى اميه به شام گسيل دارد آنان به سوى روم (غرب ) بگريزند روميان به آنها گويند ما شما را در سرزمين خود راه ندهيم مگر اينكه به آئين مسيحيت درآئيد، آنگاه صليب به گردن خود آويزند و روميان آنان را به سرزمين خود راه دهند وقتى ياران قائم (عليه السلام ) به قصد نبرد با روميان ، روياروى آنان فرود آيند، روميان از آنها درخواست امان و صلح كنند اما ياران قائم مى گويند: امان نمى دهيم تا آنكه افرادى را كه از ما نزد شماست به ما برگردانيد سپس روميان آنها را به ياران قائم (عليه السلام ) باز مى گردانند و اين است معنى فرموده خداوند: ((فرار نكنيد و بازگرديد به سوى آنچه اسراف مى كرديد و خانه هايتان شايد مورد سئوال واقع شويد)) سپس فرمود: او از آنها درباره گنجها سئوال مى كند. در حاليكه او بهتر از هر كس از آنها آگاه است آنها مى گويند واى برما كه سخت ستمكار بوديم پيوسته اين گفتار: حسرت آميز برزبانشان بود تا آن كه ما همه را طعمه شمشير مرگ و هلاكت ساختيم .)) (126)
و معنى اين جمله كه ((
هنگاميكه ياران قائم روياروى آنان قرار مى گيرند، آنها امان مى طلبند)) اين است كه ياران حضرت ، انبوه نيروهاى خود را در مقابل روميان گسيل داشته و آنان را تهديد مى كنند و مراد از بنى اميه در اين روايت ياران سفيانى است كه در ديگر روايات نيز بدان تصريح شده است . بنظر مى رسد كه آنها مشاوران و فرماندهان سپاه اويند كه داراى موقعيت سياسى عمده اى مى باشند از اين رو ماجراى آنان تا بدانجا كشيده مى شود كه ، حضرت مهدى (عليه السلام ) و يارانش روميان را، در صورت تسليم نكردن اين افراد، تهديد به كارزار مى نمايند.


  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خروج سفيانى
جمعه ۱۵ آبان ۱۳۹۴ ۰۵:۴۷ بعد از ظهر نمایش پست [2]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



كينه سفيانى نسبت به اهل بيت و شيعيان

كينه توزى ، از بارزترين ويژگيهاى سفيانى است كه روايات مربوط به او از آن ياد مى كند بلكه از آن روايات چنين برمى آيد كه نقش سياسى او ايجاد فتنه مذهبى در ميان مسلمانان و تحريك تسنن عليه شيعيان تحت شعار يارى اهل سنت است ... در حاليكه وى هوادار زمامداران كفر پيشه غربى و يهوديان و مزدور آنهاست ،
از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده است كه فرمود: ((ما و اولاد ابوسفيان دو خاندان هستيم كه بخاطر خدا با يكديگر دشمنى داريم ..
ما گفتيم خداوند راست گفت و آنها گفتند خداوند دروغ گفت ... ابوسفيان به جنگ پيامبر برخاست و معاويه فرزند ابوسفيان به جنگ على بن ابى طالب رفت و يزيد پسر معاويه به نبرد با حسين بن على (عليه السلام ) پرداخت و سفيانى به مصاف حضرت قائم (عليه السلام ) برمى خيزد.)) (128)

همچنين از امام باقر (عليه السلام ) نقل شده است كه فرمود:((گويا من سفيانى (يا رفيق او) را مى بينم كه در زمينهاى سرسبز شما در كوفه اقامت گزيده و منادى اوندا مى دهد،
هر كس سر يك تن از شيعيان على را بياورد هزار درهم پاداش اوست ، در اين هنگام همسايه بر همسايه حمله برده و مى گويد اين شخص از آنهاست ، گردن او را مى زند و هزار درهم جايزه مى گيرد، آگاه باشيد كه در آن روز، فرمانروائى شما بدست حرامزادگان خواهد بود ... و گويا هم اينك ((شخص نقابدار)) را مى بينم . پرسيدم : شخص نقابدار كيست ؟ فرمود: مردى است از شما كه به خواسته شما سخن مى گويد، نقاب مى پوشد، شما را گرد آورده و مى شناسد اما شما او را نمى شناسيد و مردان شما را يكايك با عيب جوئى بدنام مى كند، آگاه باشيد كه او جز زنازاده اى نيست .)) (129)

البته ما در لبنان ، نمونه هايى از اين نقابدارها را كه از مزدوران يهود و فالانژها و ديگران هستند ديده ايم كه باهم به مناطق تحت نفوذ مسلمانان وارد شده و در حاليكه چهره هاى سياه خود را زير ماسكهاى سياه رنگ يا رنگهاى ديگر مخفى ساخته اند مؤمنان را شناسائى و به همدستان خود معرفى مى كنند و آنها مسلمانان انقلابى را محاصره و دستگير و زندانى مى كنند و يا به قتل مى رسانند و سفيانى از دست آموزان اين دشمنان است و نقابداران وى از نوع نقابداران اين گروه هستند.

روايت ديگرى نيز وجود دارد كه مى گويد:((
سواران سفيانى به جستجوى اهل خراسان مى آيند و شيعيان آل پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم را در كوفه مى كشند، آنگاه اهل خراسان در جستجوى حضرت مهدى (عليه السلام ) بيرون مى آيند.))
و ما سياست سفيانى را در سرزمين شام ، با شيعيان در روايت مربوط به آغاز جنبش وى از ((وادى يابس )) بيان خواهيم كرد.


درفش سرخ سفيانى

برخى از روايات اين مطلب را ياد نموده است ، مانند روايتى كه در بحار از اميرمؤ منان (عليه السلام ) ضمن روايتى طولانى نقل شده است :
((
و آن را نشانه ها و علامتهايى است و خروج سفيانى با درفش ‍ سرخ همراه است و فرمانده آن مردى از قبيله بنى كلب است .)) (130)
اين پرچم سرخ رمز برترى جوئى و سياست خون آشامى وى مى باشد.

آغاز جنبش سفيانى و مراحل آن

شرايط و اوضاع ترسيم شده در روايات ، جنبش سفيانى را بسيار خشن و سريع توصيف مى كند يا به تعبير سياسى امروز جنبشى دراماتيك و خونين مى باشد زيرا اوضاع جهانى و كشمكش بين ابرقدرتها به اندازه اى وخيم مى شود كه منجر به نبرد مى گردد. و وضع سرزمين شام كه فتنه فلسطين آن را بر هم مى زند ((همچون بهم خوردن آب در مشك )) و از ضعف و ناتوانى و تجزيه شدن ، گرفتار رنج و افسردگى است ..
و مهمتر از آن ، از نظر غربى ها و يهوديان رسيدن نيروهاى اسلام و قواى ايرانيان به مرزهاى فلسطين و دروازه هاى قدس مى باشد، سپس نفوذ روسها در سرزمين شام و جهان اسلام افزايش مى يابد. از اين رو آنها اقدام به انتخاب زمامدارى مقتدر مى نمايند. تا بتواند منطقه پيرامون اسرائيل را براى سلطه اسرائيل كاملا زير فرمان آورد و از اين جاست كه او نقش مهم خود را كه تنها خط دفاع (عربى ) از اسرائيل و غرب است اجرا مى كند، بلكه آنها دست او را در جنگ عراق و اشغال آن جهت جلوگيرى از خطر ايرانيان و ياران درفش هاى سياه باز مى گذارند. همچنانكه دست سفيانى را دريارى رساندن به حكومت ضعيف حجاز و براى درهم شكستن جنبش اساسى و نوينى كه نمى تواند نهضت امام مهدى (عليه السلام ) در مكه مكرمه بشمار آيد باز مى گذارند.
جنبه هايى را كه روايات ، آشكارا يا به اشاره ياد مى كند، به فهميدن سرعت و شدتى كه از ويژگيهاى جنبش سفيانى مى باشد و روايات درباره آنها سخن مى گويد، كمك مى كند. از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده است كه فرمود:
((
سفيانى از نشانه هاى حتمى ظهور است و خروج او از آغاز تا انجام پانزده ماه بطول مى انجامد، وى شش ماه كارزار مى كند، همينكه بر پنج شهر دست يافت نه ماه فرمانروائى مى كند بى آنكه روزى برآن افزوده شود)) (132)
آن پنج شهر عبارتند از:
دمشق ، اردن ، حمص ، حلب و قنسرين كه مراكز فرمانروائى منطقه ، سوريه ، اردن و لبنان مى باشد. و روايات بر بودن اردن در آنها تصريح مى كند، اما لبنان كه جزئى از سرزمين شام و تابع پنج شهر بحساب مى آيد، بعيد نيست كه در قلمرو حكومت سفيانى قرار گيرد. ولى برخى از روايات ، گروههايى را از فرمانروائى سفيانى جدا مى كنند كه عبارتند از: بپاى دارندگان حق كه خداوند آنها را از شرّ خروج با او حفظ مى كند كه بيان خواهد شد و مردم لبنان از آن دسته مى باشند.
روايات زمان جنبش وى را معين مى كند و وقوع آن را در ماه رجب مى داند، از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده است كه فرمود:
((از نشانه هاى حتمى ظهور خروج سفيانى در ماه رجب است .)) (133)

و اين امر، يعنى خروج سفيانى شش ماه قبل از ظهور حضرت مهدى (عليه السلام ) خواهد بود، زيرا حضرت در شب دهم يا روز دهم محرم همان سال در مكه ظهور مى كند
تسلط سفيانى بر منطقه شام كه عبارت است از لشكركشى به عراق و سپس به حجاز، به تصور پيروزى بر ياران امام مهدى (عليه السلام ) و نهضت آن حضرت مى باشد قبل از ظهور آن بزرگوار انجام مى پذيرد. بنابراين جنبش سفيانى در سه مرحله انجام مى شود،
نخست :
مرحله تثبيت سلطه وى در شش ماهه اول .
مرحله دوم :
هجوم و پيكار او در عراق و حجاز
مرحله سوم : بازگشت وى از توسعه طلبى در عراق و حجاز و دفاع در برابر تحرك سپاه حضرت مهدى (عليه السلام )، جهت حفظ متصرفات باقيمانده اش از سرزمين شام و اسرائيل و قدس .
قابل دقت است كه ، روايات مربوط به سفيانى جنگ هاى شش ماهه اول وى را به اختصار ترسيم مى كند و
اين درگيريها ابتدا جنگ هاى داخلى او با اصهب و ابقع و سپس با نيروهاى اسلامى و غيراسلامى مخالف خود است تا اينكه استيلاى او برسرزمين شام كامل مى گردد.
ولى
با توجه به جنبش او، طبيعى است كه اين شش ماه ، سراسر پر از عمليات هاى متراكم نظامى خواهد بود وى بگونه اى سلطه خود را تحكيم مى بخشد كه بتواند نيروهاى زيادى را براى نبردهاى گسترده در نه ماه آينده تجهيز و گردآورى نمايد. و ممكن است سفيانى در كنار جنگهاى شش ماهه اول خود، علاوه بر ابقع و اصهب با فرمانروايان اردن و لبنان و ديگر نيروهاى مخالف درگيرى داشته باشد.
روايتى ، به شدت جنگ هاى سفيانى با ابقع و اصهب اشاره مى كند و همين جنگ ها موجب نابودى شام مى گردد. از امام باقر (عليه السلام ) روايت شده است كه فرمود:
((
از نشانه هاى ظهور، فرو رفتن يك آبادى به نام جابيه از روستاهاى شام و فرود آمدن تركان در جزيره و روميها در رمله است ، درگيريهاى زيادى در اين هنگام در سراسر زمين رخ مى دهد تا اينكه شام ويران مى گردد ((و در روايتى آمده است ، نخستين سرزمينى كه ويران مى شود شام است )) و علت ويران شدن آن اجتماع سه درفش (نيرو) در آنجاست ، نيروهاى اصهب ، لشكر ابقع و لشكر سفيانى .)) (134)
اما خرابى دمشق با توجه به سخن اميرمؤمنان (عليه السلام ) كه فرمود: ((دمشق را قطعا تخريب خواهم كرد... اين عمل را مردى از خاندان من انجام مى دهد))
ظاهرا همان ويرانى اى است كه در نبرد بزرگ آزادسازى قدس كه توسط امام مهدى (عليه السلام ) با سفيانى ، يهوديان و رومى ها اتفاق مى افتد.
اما
سفيانى در نه ماهه پايانى حكومت خود، دست به نبردهاى بزرگى مى زند كه مهمترين آنها با تركان (روسها؟) و هواداران آنها در قرقيسيا است ، سپس نبردهاى او در عراق با ايرانيان زمينه سازان ظهور، و يمنى كه طبق برخى از روايات با آنان مى باشد.
و
ممكن است سفيانى در مدينه منوره داراى نيروهايى باشد كه در كنار نيروهاى حكومت حجاز، در برابر نبردى كه احتمالا توسط حضرت مهدى (عليه السلام ) براى آزادى مدينه انجام مى پذيرد وارد پيكار شوند.
سفيانى پس از شكست در عراق و حجاز به شام و فلسطين باز مى گردد تا در بزرگترين كارزار حضرت مهدى (عليه السلام ) يعنى نبرد بزرگ فتح قدس به مصاف بپردازد.




  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خروج سفيانى
شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۴ ۰۷:۳۷ بعد از ظهر نمایش پست [3]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



از وادى يابس (دره خشك ) تا دمشق

در اينكه سفيانى جنبش خود را از خارج دمشق از منطقه حوران يا درعا در مرز سوريه اردن آغاز مى كند، روايات تقريبا همداستانند، البته روايات ، منطقه خروج وى را وادى يابس و اءسود (دره خشك و سياه ) مى نامند.
از امير مؤ منان (عليه السلام ) روايت شده است كه فرمود:
((
پسر هند جگرخوار از وادى يابس (دره خشك ) خروج مى كند و او مردى است چهارشانه ، با چهره اى ترسناك و سرى بزرگ كه در چهره اش اثر آبله پيداست به قيافه اش كه بنگرى ، يك چشم بنظر مى رسد، نامش عثمان و نام پدرش عنسبه (عيينه ) و از فرزندان ابوسفيان است . تا اينكه به سرزمينى قرار و معين (آرام و داراى آبى گوارا) مى رسد، آنگاه بر منبر آن جا قرار مى گيرد.)) (135)
البته زمين ذات قرار معين (داراى آرامش و آبى گوارا) كه در قرآن آمده است به دمشق تفسير شده است .
در نسخه خطى ابن حماد از محمد بن جعفر بن على نقل شده است كه گفت :
((
سفيانى از فرزندان خالد پسر يزيد پسر ابوسفيان ، مردى است با سرى درشت و چهره اى آبله گون ، در چشمش نقطه اى سفيد پيداست او از ناحيه اى از شهر دمشق كه وادى يابس (دره خشك ) ناميده مى شود با هفت نفر كه يكى از آنها درفشى پيچيده با خود دارد، خروج مى كند.)) (136)
و در صفحه 74 همين نسخه آمده است كه آغاز حركت سفيانى ((از قريه اى در غرب شام به نام اندرا همراه 7 نفر مى باشد)) و در صفحه 79 از ارطاة بن منذر آمده است كه گفت : ((مردى بدسيما و ملعون از مندرون در شرق بيسان در حاليكه برشترى سرخ سوار و تاجى برسر نهاده است ، خروج مى كند.))
ابن حماد، روايات متعددى از تابعين آورده است كه آنها را به پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم يا اهل بيت (عليه السلام ) نسبت نداده اند، اين روايات درباره سفيانى و آغاز جنبش او مطالبى بيان كرده كه به افسانه بيشتر شباهت دارد... مثل اينكه
((
او در عالم خواب ديده مى شود به او مى گويند برخيز و قيام كن وى سه چوب نى در دست دارد به هر كس كه آنها رابزند مرگ او حتمى است .)) (137)
ولى صرف نظر از روايات مبالغه آميز و بيانگر امور غير عادى ، روايات ديگرى هست كه از جنبش سريع و شديد سفيانى حكايت دارد و شدت يورش وى نزد راويان شيعه امرى شناخته شده است ، بطوريكه يكى از راويان ، درباره اينكه شيعيان هنگام خروج سفيانى چه بايد بكنند، از امام صادق (عليه السلام ) سؤال مى كند.
از حسين بن ابى العلاء حضرمى چنين روايت شده است كه گفت :
((از ابوعبدالله (امام صادق (عليه السلام )) پرسيدم :
وقتى سفيانى خروج كند ما شيعيان چه بكنيم ؟ حضرت فرمود: مردان چهره خود را از او بپوشانند و به زن و فرزندان آسيبى نمى رسد و چون برپنج شهر، يعنى شهرهاى شام مسلط شد، شما به سوى صاحب خود (حضرت مهدى (عليه السلام )) كوچ كنيد.)) (138)
بنظر مى رسد كه سرسخت ترين سفيانى ابقع و هوادارانش مى باشند كه مراد از بنى مروان در روايت ابن حماد نيز همين ها مى باشند آنجا كه مى گويد:
((
او برمروانى چيره شده و او را بقتل مى رساند سپس بنى مروان را سه ماه كشتار مى كند، آنگاه روى به اهل مشرق (ايرانيان ) مى آورد تا اين كه وارد كوفه مى شود)) (139)
برخى روايات ، نشانگر اين معنى است كه شيعيان منطقه شام هنگام خروج سفيانى ، از دشمنان عمده وى شمرده نمى شوند، بلكه طرفداران ابقع و اصهب هستند كه دشمنان شيعه و سفيانى هر دو محسوب مى شوند، از امام باقر (عليه السلام ) روايت شده است كه فرمود:
((
سفيانى ، براى انتقام گرفتن از دشمنانتان به نفع شما كافى است و او براى شما از نشانه هاست با آنكه ، آن فاسق اگر خروج مى كرد شما يكى دو ماه بعد از خروج او مى مانديد و از ناحيه او به شما ضررى نمى رسيد تا آنكه جمعيت زيادى را قبل از شما بقتل برساند. بعضى از ياران از آن حضرت پرسيدند: در آن وقت وظيفه ما نسبت به زن و فرزندمان چيست ؟ امام فرمود: مردان شما خود را از او بپوشانند زيرا كه هراس و شرارت او البته برشيعيان ماست ، اما زنان ان شاالله به آنها ضررى نمى رسد. پرسيدند: مردان كجا بروند و از او به كجا بگريزند؟ امام فرمود: هر كس ‍ مى خواهد از شر آنها بگريزد به مدينه يا مكه و يا شهر ديگر برود.. ولى شما بايد به مكه روى آوريد كه آنجا محل اجتماع شماست . و اين فتنه نه ماه به مدت باردارى زن طول مى كشد و بخواست خدا بيش از آن نخواهد شد.)) (140)
اين روايت حاكى از اين است كه هجوم سفيانى برشيعيان ، در شام ، در ماه رمضان پس از خروج وى خواهد بود. همچنين روايات يادآور مى شوند كه سلطه او بر منطقه قدرتمندانه و مطلق است بگونه اى كه برتمام مشكلات داخلى پيروز مى گردد.
((
مردم شام از او اطاعت مى كنند. بجز دسته هايى از پويندگان حق كه خداوند آنها را از شرّ خروج همراه وى حفظ مى كند)) (141)
برخى از راويان ، از اين روايت اينگونه مى فهمند كه شيعيان لبنان و سرزمين شام در قلمرو حكومت سفيانى قرار نمى گيرند و از او اطاعت نخواهند كرد. البته اين امر امكان پذير است و كمترين دليل بر آن ، جدا شدن گروههايى از اهل شام از گردن نهادن به فرمان اوست . چه اينكه جمعيت هاى آگاه ، از شيعيان و غير شيعيان كه از مصونيت الهى برخوردارند از مشاركت در جنبش سفيانى و عمليات نظامى وى در عراق و حجاز سرپيچى مى كنند. و
بعيد نيست كه آنها داراى وضع سياسى ويژه اى باشند كه با ديگر هموطنان عادى در دولت سفيانى متفاوت باشد و آنها را تا اين اندازه مستقل ساخته باشد نظير لبنان كنونى نسبت به سوريه .
به هر حال ،
وقتى سفيانى از استيلاى خود بر منطقه آسوده خاطر مى شود، عمليات مهم برون مرزى خود را آغاز مى كند، از جمله سپاه بزرگ خود را جهت رويارويى با ايرانيان زمينه ساز، آماده مى كند.
((
سفيانى تلاش و كوشش خود را صرفا متوجه عراق مى كند و سپاه وى وارد قرقيسيا مى شود و در آنجا به كارزار مى پردازد.)) (142)


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خروج سفيانى
دوشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۴ ۱۰:۰۵ بعد از ظهر نمایش پست [4]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



آغاز بازگشت و عقب نشينى سفيانى 

پس از وقوع معجزه فرو رفتن در زمين ، در مورد لشكر سفيانى در راه مكه ، ستاره بخت سفيانى رو به افول مى گذارد، در حاليكه اختر سعادت حضرت مهدى (ع ) رو به اوج و درخشندگى مى نهد.
روايات ، بعد از وقوع حادثه فرو رفتن لشكريان سفيانى ، نقش نظامى ديگرى را براى او در حجاز ذكر نمى كند. با توجه به اينكه اين ماجرا پايان بخش ‍ نقش او در حجاز خواهد بود. اما
احتمال دارد نيروهايى براى او در مدينه باقى بماند كه با قواى حكومت (خاندان فلان ) كار زار كند و روايات خاطرنشان مى سازد كه حضرت مهدى (ع ) پس از معجزه فرو رفتن قواى دشمن ، با سپاه خود كه مشكل از چند ده هزار نفر رزمنده است براى آزاد سازى مدينه راهى آنجا شده و با دشمنان خود در آنجا درگير مى شود.
به هر حال حضرت مهدى (ع ) مدينه را فتح و حجاز را آزاد و نيروهاى دشمن را منكوب مى سازد و لشكر سفيانى هر كجا كه روياروى او باشد، از حجاز تا عراق و شام ، شكست مى خورد.. روايات يك نبرد يا بيشتر را ياد مى كند كه در عراق بين لشكر سفيانى از طرفى و سپاهيان مهدى (ع ) و ياران خراسانى وى از ناحيه ديگر اتفاق مى افتد.


نبرد اهواز

پس از شكست نيروهاى سفيانى بدست زمينه سازان ايرانى و يمنى ، طبيعى است كه عراق تحت قلمرو حكومت حضرت مهدى (ع ) و ياران وى در مى آيد و شكست معجزه آساى مجدد سفيانى در حجاز عامل كمك كننده اى در تثبيت قدرت ياوران مهدى (ع ) در عراق مى گردد. بويژه روايات خاطرنشان مى سازد كه نيروهاى زمينه سازان ، پس از شكست قواى سفيانى ، در عراق مستقر مى شوند و جهت بيعت با امام مهدى (ع ) گروهى را به حجاز نزد آن حضرت مى فرستند. از امام باقر (ع ) روايت شده است كه فرمود:
((
ياران درفش هاى سياه كه از خراسان به سوى كوفه مى آيند در آنجا فرو مى آيند و چون مهدى (ع ) ظهور مى كند گروهى را جهت بيعت بسوى او مى فرستند.)) (170)
همين روايت را ابن حماد در نسخه خطى خود روايت كرده :
((ياران درفش هاى سياه از خراسان به كوفه روى مى آورند و چون مهدى (ع ) در مكه ظهور نمايد، گروهى را جهت بيعت نزد وى مى فرستند.)) (171)
ولى با وجود عواملى كه ايجاب مى كند سفيانى در عراق بطور كلى شكست بخورد، رواياتى وجود دارد كه از درگير شدن نيروهاى وى در عراق سخن مى گويد و
اين بار سفيانى با تنها نيروى امام مهدى (ع ) درگير مى شود در حاليكه آن حضرت ، شعيب بن صالح ، فرمانده نيروهاى ايرانى را به فرماندهى كل نيروهاى خود كه بخش عظيمى از آنان ايرانى و يمنى و از ساير سرزمين هاى اسلامى مى باشند، انتخاب مى كند.
برخى از روايات تنها از نبرد دروازه استخر ياد مى كند و آن را به عنوان جنگى بزرگ بين نيروهاى سفيانى و سپاهيانى حضرت مهدى (ع ) توصيف مى كند.
و
استخر شهرى قديمى در جنوب ايران در منطقه اهواز است كه در صدر اسلام ، آباد بوده است و آثار آن نزديك شهر نفت خيز ((مسجد سليمان )) هنوز ديده مى شود. بلكه نقل مى كنند كه شهر استخر را حضرت سليمان پيامبر (ع ) بنا نمود و در فصل زمستان در آنجا حكمرانى داشته است و گويا مسجد سليمان ، مسجدى بوده است كه حضرت سليمان (ع ) آنرا ساخته است .
دو روايت وجود دارد كه محل گرد آمدن نيروهاى ايرانى را منطقه ((بيضاء استخر)) معين مى كند يعنى منطقه سفيد رنگى در شهر استخر و بنظر مى رسد كه همان بلنديهاى نزديك مسجد سليمان باشد كه به ((كوه سفيد)) معروف است . همچنين دو يا سه روايت ، خاطرنشان مى سازد كه
هنگامى كه امام مهدى (ع ) از مدينه منوره به عراق عزيمت مى فرمايد نخست در بيضاء استخر فرود مى آيد و ايرانيها با آن حضرت بيعت مى نمايند و به فرماندهى امام مهدى (ع ) در آنجا وارد كارزارى سخت با لشكريان سفيانى شده و او را شكست مى دهند..
در پى اين نبرد حضرت مهدى (ع ) ((
با هفت كجاوه نور از نور وارد عراق مى گردد كه مردم نمى دانند كه وى در كداميك از آنهاست )) و ما آن را در مبحث نهضت ظهور بيان خواهيم كرد.
در نسخه خطى ابن حماد از على (ع ) روايت شده است كه فرمود: ((
وقتى سواران سفيانى به سوى كوفه رفتند، گروهى را در جستجوى اهل خراسان مى فرستد و در اين حال اهل خراسان به طلب مهدى بيرون مى آيند آنگاه هاشمى با درفش هاى سياه در حاليكه شعيب بن صالح در پيشاپيش آنها حركت مى كند با امام مهدى ملاقات مى كند و همچنين آن حضرت در محل دروازه استخر با ياران سفيانى برخورد مى كنند و بين آنها نبردى بزرگ رخ مى دهد. در اين هنگام درفش هاى سياه آشكار مى شود و سواران سفيانى پا به فرار مى گذارند)) در اين بحبوحه مردم آرزوى ديدار مهدى (ع ) را داشته و او را مى جويند.)) (172)
معناى جمله ((هاشمى با او ملاقات مى كند)) يعنى حضرت مهدى (ع ) و هاشمى خراسانى فرمانده نيروهاى ايرانى يكديگر را ملاقات مى كنند، چنانكه روايت بعدى صريحا بر آن دلالت دارد، يعنى گروههاى ايرانى در جستجوى امام مهدى (ع ) بيرون مى آيند تا با او بيعت نموده و در كنار آن حضرت ، عليه دشمنان به نبرد بپردازند. از اين رو متوجه جنوب ايران نزديك مرزهاى خشكى حجاز، از ناحيه بصره مى گردند، در اين هنگام است كه فرمانده آنها هاشمى خراسانى و سپاهيان وى با حضرت ملاقات مى كنند، به اين معنى كه
امام مهدى ارواحنا فداه ، پس از آزاد كردن حجاز و حركت به سمت جنوب ايران ، با آنان ملاقات مى كند، آنگاه نبرد ياد شده با نيروهاى سفيانى كه روايت اشاره مى كند به اينكه آنها وارد جنوب ايران و عراق مى شوند، بوقوع مى پيوندد.. و شايد اين بار آنها نيروهاى خود را با نيروهاى غربى از طريق خليج فارس و بصره وارد نبرد مى كنند، چنانكه خواهد آمد.
روايتى ديگر در نسخه خطى ابن حماد ص 86 مى گويد:
((
سفيانى در جنگ خود در عراق ، لشكريانش را در سراسر جهان پخش مى كند.))
و
اين نكته نشانگر گستردگى و پراكندگى نيروهاى وى در عراق و مرزهاى ايران و عراق مى باشد كه فرض حضور نيروى دريائى سفيانى و هم پيمانان غربى وى را در خليج فارس تاييد مى كند.
روايت ذيل آمدن حضرت مهدى (ع ) به جنوب ايران را بيان و نيز جنگ دروازه استخر يا كوه سفيد را توصيف مى كند. ولى متأسفانه در متن روايت ، نوعى آشفتگى وجود دارد:
((
سفيانى لشكريان خود را پس از ورود به كوفه و بغداد در سراسر دنيا منتشر مى سازد و از ناحيه ماوراءالنهر، از اهل خراسان ، ترس و وحشتى به او مى رسد، آنگاه سپاهيان مشرق (به لشكريان سفيانى هجوم مى آورند و آنها را بقتل مى رسانند) وقتى اين خبر به او مى رسد سپاهى گران به استخر مى فرستد و در اين زمان (سفيانى و نيروهايش ) و حضرت مهدى (ع ) و هاشمى در كوه سفيد برخورد مى كنند و در آنجا بين آنها كارزارى چنان بزرگ بوقوع مى پيوندد كه سواران ، خون را به ساقهاى پاى اسبان خود مى رسانند.))
روايت نخستين تاثير شگرفى را كه در اثر شكست نيروهاى سفيانى در نبرد اهواز بوجود مى آيد، ياد مى كند كه در هواداران حضرت مهدى (ع ) در ميان ملتهاى مسلمان موجى بر پا مى كند بطوريكه براى پيوستن به آن حضرت و بيعت با وى دست به حركت و جنبش مى زنند.
((در اين هنگام مردم آرزوى ديدار حضرت مهدى را مى كنند و او را جستجو مى نمايند))
به هر حال ، روايات راجع به جنگ هاى سفيانى در عراق بعد از فرو رفتن لشكر او در منطقه حجاز، هر گونه كه باشد، آنچه كه در آن
ترديدى نيست اين است كه بعد از اين حادثه ، وارد مرحله عقب نشينى و شكست مى گردد. و تمام سعى او صرف حفظ و نگهدارى قلمرو حكومت خود يعنى سرزمين شام و نيز تقويت آخرين خط دفاعى فلسطين و قدس و آمادگى در برابر حمله نيروهاى حضرت مهدى (ع ) مى شود.
روايات ، در مورد جنگهاى سفيانى با حضرت مهدى (ع ) و يارانش ،
تنها به ذكر نبرد فتح بزرگ ، فتح مقدس و آزادى فلسطين مى پردازد كه جنگ پايانى وى خواهد بود و به شكست هم پيمانان يهودى و غربى وى مى انجامد.


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خروج سفيانى
پنجشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۴ ۱۰:۰۳ بعد از ظهر نمایش پست [5]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



سفيانى در نبرد فتح قدس

از روايات مربوط به اين نبرد بزرگ برمى آيد كه سفيانى ، خوشبختانه با مشكلات زيادى روبرو مى شود، نخست ضعف در پايگاه مردمى او در سرزمين شام ..زيرا قدرت و موقعيت فرمانروائى او هر اندازه به نفع او باشد باز مردم خطه شام مسلمانند... و آنان معجزات و كرامات حضرت مهدى (ع ) و شكست هاى ستمگر زمان خويش ، سفيانى ، و نوكرى او را به نفع دشمنان مسلمانان مشاهده مى كنند.. از اين رو موج عشق به حضرت مهدى و دوستى و گرايش به آن حضرت قوت مى گيرد و بيزارى و پراكندگى ، نسبت به سفيانى و سياستهاى وى بيشتر مى گردد.
بلكه احتمال بيشتر
به عقيده من اين است كه نهضت گسترده همه جانبه و مردمى هواداران حضرت مهدى (ع ) در سوريه ، اردن ، لبنان و فلسطين بر پا مى شود. زيرا روايات خاطرنشان مى سازد كه مهدى (ع ) با سپاه خود بسوى سرزمين شام لشكركشى مى كند و در ((مرج عذراء)) ناحيه اى درسى كيلومترى دمشق اردو مى زند. اين امر دست كم دلالت دارد بر اينكه سفيانى از نگهدارى مرزهاى خود و از ايستادگى در برابر پيشروى سپاه حضرت مهدى (ع ) عاجز است و حتى روايات مى گويد سفيانى دمشق ، پايتخت خود را تخليه مى كند و به داخل فلسطين باز مى گردد و پايتخت و يا مقرّ فرماندهى خود را در ((منطقه رمله )) جايى كه نيروهاى روميان يا شورشيان رومى در آن فرود مى آيند، انتخاب مى كند.
همچنين روايات مى گويد: كه
حضرت مهدى (ع ) در شروع نمودن نبرد درنگ مى كند و مدتى در حومه دمشق مى ماند تا بزرگان و مؤمنان اهل شام آنهايى كه هنوز به آن حضرت نپيوسته اند به او ملحق شوند. و سپس ‍ حضرت از سفيانى مى خواهد كه جهت گفتگو شخصا با آن بزرگوار ملاقات كند. آنگاه يكديگر را ملاقات مى كنند. وى تحت تاثير شخصيت حضرت مهدى (ع ) قرار مى گيرد و با آن حضرت بيعت مى كند و تصميم مى گيرد دست از جنگ بردارد و منطقه را تسليم امام (ع ) نمايد اما نزديكان و پشتيبانان سفيانى وى را پس از آن سرزنش و نكوهش مى كنند و او را از تصميم خود منصرف مى سازند!
اين پديده ها و رويدادهائى است كه اندكى قبل از فتح قدس و آزادى فلسطين رخ مى دهد و ما آنرا در روايات مربوط به حضرت مهدى (ع ) مى خواهيم هيچگونه تفسيرى با معيارهاى طبيعى و سياسى ندارد مگر ضعف پايگاه مردمى سفيانى در سرزمين شام و وجود موج مردمى طرفدار مهدى (ع ).
بلكه به گفته برخى از روايات ، بخشى از نيروهاى سفيانى با حضرت مهدى (ع ) بيعت نموده و به آن حضرت مى پيوندند.
از امام باقر (ع ) روايت شده است كه فرمود:
((
آنگاه وى (يعنى حضرت مهدى ) (ع ) به كوفه مى آيد و در آنجا، تا هر زمان كه خدا بخواهد مى ماند تا آنكه ظهور نمايد سپس او و همراهانش به مرج عذراء مى آيند در حاليكه بسيارى از مردم به آن حضرت پيوسته اند، و در اين هنگام سفيانى در منطقه رمله بسر مى برد. تا اينكه آنها يكديگر را ملاقات مى كنند و آن روز روز شناخت مؤ منان واقعى است مردمى كه با سفيانى هستند از پيروى آل پيامبر دست مى كشند و عده اى از مردم كه با آل پيامبر هستند به سوى سفيانى مى گروند، آنها از پيروان او بوده مى روند تا به طرفداران وى بپيوندند هركس در آنروز بسوى درفش خود مى شتابد.. و آن روز روز شناخت مؤ منان واقعى و ممتاز مى باشد.)) (173)
و در نسخه خطى ابن حماد از على (ع ) روايت شده است كه فرمود:
((
وقتى سفيانى لشكرى به سوى مهدى مى فرستد در بيابان بيداء به هلاكت مى رسند و اين خبر به اهل شام مى رسد، آنها به خليفه خود مى گويند مهدى ظهور نموده است با او بيعت كن و به اطاعت وى در آى و گرنه تو را مى كشيم ، او عده اى را جهت بيعت نزد آن حضرت مى فرستد. و مهدى از سوى ديگر حركت مى كند تا در بيت المقدس فرود آيد.)) (174)
اين روايتى است كه اوج حركت مردمى و دوستداران حضرت مهدى (ع ) و مخالفان سفيانى را نشان مى دهد و در همين نسخه آمده است :
((
حضرت مهدى مى گويد پسر عموى مرا نزد من آوريد تا با وى سخن گويم پس او نزد حضرت آمده و به او گفتگو مى كند وى زمام امر را به امام (ع ) تسليم و با او بيعت مى كند! و چون سفيانى نزد ياران خود باز مى گردد قبيله كلب او را نادم و پشيمان مى كنند به همين جهت او برمى گردد و تقاضاى فسخ پيمان مى كند امام نيز بيعت وى را فسخ مى كند. آنگاه سفيانى لشكريان خود را براى جنگ با امام بسيج مى كند ولى امام (ع ) او را شكست مى دهد و خداوند روميان را نيز بدست آن حضرت منهدم مى سازد.)) (175)
معنى عبارت ((قبيله كلب او را پشيمان مى كند)) يعنى او را نسبت به بيعت با حضرت مهدى (ع ) پشيمان مى نمايد و كلب نام دايى هاى سفيانى و نام عشيره آنهاست .. و كسانى كه در حقيقت سفيانى را پشيمان و حكومت او را از ساقط شدن در برابر حركت مردمى طرفدار امام حفظ مى كنند و او وادار به پيكار با آن حضرت مى سازند،
پشتيبانان يهودى و رومى وى مى باشند چنانكه روايات پيشين و غير آن نشانگر اين معناست و ما در مبحث نبرد فتح قدس آن را بيان خواهيم كرد.
به هر حال ، سفيانى موفق نمى شود از اين جو مردمى طرفى بربندد و از آن فرصتى كه امام مهدى (ع ) به وى مى دهد استفاده كند و مسلمانان سرزمين شام هم موفق به ساقط نمودن حكومت سفيانى و ارتش او نمى شوند از اين رو وى و هم پيمانانش نيروهاى خود را براى جنگى بزرگ آماده مى كنند جنگى كه محورهاى آن به گفته روايات از عكّا تا صور از آنجا تا انطاكيه در ساحل دريا و از دمشق تا طبريه و تا داخل قدس گسترش مى يابد.
در اين هنگام غضب خداوند و خشم مهدى (ع ) و سپاهيانش بر سفيانى و هم پيمانان وى فرو مى بارد، نشانه ها و معجزات الهى بدست مهدى (ع ) آشكار مى شود. و
سختى و تيره روزى به سفيانى و حاميان يهودى و رومى او روى مى آورد و به بدترين شكل شكست مى خورند.. و سرانجام ، سفيانى بدست يكى از سپاهيان امام مهدى (ع ) دستگير مى شود و چنانكه روايات مى گويد وى را در كنار درياچه طبريه و يا در ناحيه ورودى قدس بقتل مى رسانند. بدين گونه به زندگى جنايت بار طاغوتى كه در مدت پانزده ماه دست به جناياتى زده كه ديگران در سالهاى طولانى نمى توانند مرتكب آن شوند، پايان مى دهند.
منبع : كتاب عصر ظهور


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خروج سفيانى
جمعه ۲۲ آبان ۱۳۹۴ ۱۱:۳۱ قبل از ظهر نمایش پست [6]
بانو
rating
شماره عضویت : 655
حالت :
ارسال ها : 966
محل سکونت : : یه جایی
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 283
اعتبار کاربر : 6586
پسند ها : 418
حالت من :  Mehraboon.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/09.jpg
تشکر شده : 1464



ایا علامی وجود داره ک نشون بده سفیانی خروج کرد؟ه


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : *زينب*
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خروج سفيانى
جمعه ۲۲ آبان ۱۳۹۴ ۱۲:۲۷ بعد از ظهر نمایش پست [7]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



نوشته شده توسط : *زینب* »
ایا علائمی وجود داره ک نشون بده سفیانی خروج کرده؟



خروج سفیانی جز 5نشانه خاص و اصلی هست و نمیشه تعیین کرد که خروج کرده یا نه

توی این قسمت از سخنرانی آقای رائفی پور توضیح دادن

اگه وقت داشتین همه متن رو بخونید قسمتهایی که بیشتر مرتبط هستن های لایت کردم

بسم الله الرحمن الرحیم

مرحوم آیت الله اراکی فرمودند : غربی ها زودتر از ما به آخرالزمان میرسند

اینجوری نگاه نکنین که توی ایران خبری نیست . ما خوابیم

توی امریکا۷۰ میلیون نفر منتظر ظهور مسیح هستند!

طوری که دارو و اسلحه و ... ذخیره کردن واسه جنگ آرماگدون(طبق روایات اسلامی همچین نبردی نداریم . نبردی که توی اسلام بهش اشاره شده ، نبرد قرقیسیا است)

اونوقت ما چیکار کردیم؟


اللهم عجل لولیک الفرج( خدایا روی ما حساب وا نکنیا . خودت یه کاری بکن!)

گاهی توی بیان نشانه های ظهور افراط میشه و گاه تفریط

از نمونه های تفریط همین بی توجهی به آخرالزمان هستش و درواقع همین بسنده کردن به نیمه شعبان و شربت خوردن و اینا

از نمونه های افراط هم داریم

آقا
میگین احمدی نژاد همون شعیب بن صالح هستش . میپرسی چرا؟

میگه : شعیب که از شعب میاد . احمدی نژاد هم که همون مردمی نژاد هستش!!!!!!!!!!

پیش از این هم میگفتن رحیم صفوی(فرمانده وقت سپاه) شعیب بن صالح هستش

چون توی ویژگی های شعیب بن صالح اومده که کوسج(کم ریش) است . که دو تاشونم این ویژگی رو دارن . پس اینا شعیب بن صالح هستن!!!

یه زمونی هم میگفتن آقای هاشمی رفسنجانی شعیب بن صالح هستش . چون امام خمینی(ره) که ایشون رو فرمانده سپاه کرده و ویژگی ظاهری اش هم میخوره . پس خودشه!!!!!!!!

یه مطلب جالب تر:

استاد رائفی پور با یکی از لبنانی ها بحث میکردن

لبنانی: قطعا احمدی نژاد شعیب بن صالح!

استاد میپرسن که این قطعا رو از کجا آوردین؟

میگن: ما در روایت داریم که" شعیب بن صالح أو (یا) صالح بن شعیب"

استاد میپرسن چطوری؟

جواب میدن :درواقع این "یا" یای معیت هستش

میپرسن چطوری ممکنه؟

میگن: ویژگی حضرت شعیب که همون عدالت محور بودنش بود و حضرت صالح هم که آهنگر بوده!

درواقع منظور اون لبنانی این بوده: یه فرد عادلی که فرزند آهنگر بوده! احمدی نژاد !چون خودش که عادل بود و پدرشونم که آهنگر بوده

حالا صالح بن شعیب کیه؟!

حداد به عربی میشه آهنگر

=========>>حداد عادل!!!!!!!!!!!

عادل هم که همون عدالت گر هستش

(بابا دمتون گرم با این فسفر سوزوندنتون!)


نشانه های ظهور ، حاشیه امنیت امام زمانه . با حاشیه امنیت امام زمان بازی نکنیم

چون ممکنه بداء صورت بگیره(توی دقیقه ۹۰، خدا همه چی رو عوض میکنه!)

بداء: وسیله آزمایش معصوم هستش . گاهی هم ماموم

فضای کلی : الآنی که من و شما در کمال آرامش نشستیم ، عصر ظهور مولاست . شک نکنید


انقدر شک نکنی که صدای پای حضرت شنید میشه

اینجوری بهتون بگم که تمام نشانه های ظهور غربی ها به وقوع پیوسته (اونایی که منتظرش هستند) یااگر به وقوع نپیوسته، دارند می سازندش...

اما 
از ۱۲۰۰ نشانه های ظهور ، فقط ۵ تا مونده . ۵ تا!!!!!!

۱۱۹۵ تاش محقق شده!


کدوم ها هستن؟

۱
.خروج سید یمانی

۲.خروج سفیانی

۳.فرورفتن زمین در بیداء

۴.کشته شدن نفس زکیه

۵.صیحه آسمانی

(علایم حتمی)

در روایات ظهور از حضرت رسول (ص) حدیثی عجیب داریم .

رسول الله(ص) :" از نشانه های ظهور حجت ما این است که در آخرالزمان ، در حجاز، مردی به حکومت می رسد که نام حیوان دارد . پس از او کسی به حکومت می رسد که نام عبدالله دارد . هرکس سه بار خبر مرگ عبدالله را به من بدهد ، من سه بار مژده ظهور به او میدهم "

همینطور میفرمایند:" پس از مرگ عبدالله در حجاز ، حکومت های چند روزه و چند ماهه و چندساله تشکیل میشود"

ظاهرا دعواست!حکومت دائمی تشکیل نمیشه

حالا بیا اوضاع عربستان رو بررسی کنیم:

فرد ملعونی توی عربستان حاکم بود به نام " فهد "

"فهد" در لسان عرب یعنی "یوزپلنگ" ===> نام حیوان

حالا فهد گور به گوری که رفت ، بعدش عبدالله اومد

الآنم که عبدالله توی بیمارستانه و ۸۷ سالشه( نمیمیره هم !!!!والا!)

بعدش حکومت های چندروزه و چندماهه و چند ساله تشکیل میشه . چطور؟

حالا در حکومت سلطنتی عربستان ، فقط برادران فهد میتونن به حکومت برسن . یعنی امیر عبدالله برادر فهد بوده

که اینا هم ۵۰-۶۰ تا برادرن!که همشون مردن و دوتاشون موندن .

حالا اگه اگه این دوتا گور به گوری هم بمیرن ، کی میخواد پادشاه بشه؟

که بین بچه هاشون هم دعوا که کی شاه میشه!!!!


نشانه های ظهور اینجا به دردت میخوره که :

۱.
دلت روشن شد

۲. حقانیت دینت رو نشون میدی

نکته ریزی که هست اینه: تمام این جون کندن های اینا ، برای ادامه عمر ابلیسه . چون توی روایات داریم که امام زمان ابلیس رو گردن میزنه توی مسجد کوفه

حالا سوال میشه که : آقا خلاف قرآنه! ابلیس تا قیامت هستش!

نخیر

ابلیس از خدا خواست: تا "یوم یبعثون" بهم مهلت بده

خدا چی گفت؟ گفت " إلی یوم وقت معلوم" فرصت میدم!

در زمان حضرت ادریس ، همه حضرت رو اذیت کردن و حرفاشو قبول نکردن . خدا حجت رو ازشون گرفت و ۴۰ سال گشنگی کشوند

بعد ۴۰ سال ، فقهایی بینشون ظاهر شدن و گفتن :" بابا ادریس رفت . خدای ادریس که نرفته !"

آقا اینا توبه کردن و شروع کردن عملی نشون دادن . بعد ادریس باز برگشت .

حالا هم همون اتفاق!

۱۱ تا معصوم برات اومدن و دونه دونه شو کشتین!

جمهوری اسلامی ========» همون تنبه قوم ادریسه

جمهوری اسلامی هم که همون حکومت امام زمانی هست . (
پیش تر در موردش پست گذاشته شد . کلیک کنید)

این وهابی ها یه امام زمان برای ما میسازن و واسه مسیحی ها هم مسیح قلابی بسازن!

اما دارن امام زمان جدیدشون رو میسازن ! درواقع میخوان امام زمان جاش بزنن

قرار بود ۲۰۰۷ امام زمان رو براتون بیارن که زدیم کاسه کوزشونو شکوندیم

توی ۲۰۰۷ منجی ای که معرفی کردن کی بود؟ بن لادن!!!!

چرا؟

۱. جهادیه

۲.به عقیده وهابی ها که ابن کثیر میگه: امام زمان (عج) از سرداب ظهور میکنه و امام زمان توی ترس و خوف و در گوشه کنار ها و جاهایی مثل غارها و سرداب ها زندگی میکنه! (بن لادن هم همینطوره )

اما کاسه کوزه بن لادن رو کی بهم ریخت؟====» حزب الله لبنان که منٍ ایران به وجود آوردم

حالا داره امام زمان جدید رو میسازه!

امام زمان ۲۰۱۲ رو میخواد رونمایی کنه!

امام زمان جدید کیه؟

عین روایتی که میگن: الآن ، در مورد قیام خلافت هاشمی(امام زمان) که پیامبر(ص) خبرش رو به ما داده . آنگونه که خدا هدایت کرد بنده اش را عبدالله دوم!

عبدالله دوم کیه؟ ====» پادشاه اردن!

خودش ، ملک حسین ، باباش ، ملک عبدالله ، شریف حسین که همه فراماسون بودن!

جالبه که اون موقع میگفتن نسلشون به امام حسن مجتبی(ع) میرسه . درحالیکه امام زمان از نسل امام حسین(ع)هستن!

خلاصه ای بود از سخنرانی استاد علی اکبر رائفی پور

امیدوارم مفید واقع شده باشه

والسلام علی من اتبع الهدی

حق نگهدارتون


ویرایش ارسال توسط : محمدELE
در تاریخ : شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۴ ۰۸:۳۰ بعد از ظهر



  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خروج سفيانى
جمعه ۲۲ آبان ۱۳۹۴ ۰۶:۲۰ بعد از ظهر نمایش پست [8]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



نوشته شده توسط : *زینب* »
ایا علائمی وجود داره ک نشون بده سفیانی خروج کرده؟


دلیل بعدی »

خروج سفیانی حتمی است و در ماه رجب خروج می کند سفیانی شش ماه می جنگد تا بر سه کشور سوریه، اردن و فلسطین سیطره پیدا می کند. وی هشت ماه حکومت می کند و در آغاز نهمین ماه حکومتش حضرت بقیة الله اروحنا فداه قیام می کنند

باتوجه به اشاره روایات به زمان ومیزان حکومت سفیانی و سپس ظهور حضرت مهدی(عج) نمیتوان اشاره کرد که خروج سفیانی چه زمانی هست
همچنین باید درنظر داشت که «کذب الوقّاتون:تعیین کنندگان وقت برای ظهور دروغگویند »


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خروج سفيانى
شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۴ ۰۸:۴۲ بعد از ظهر نمایش پست [9]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



لشكركشى سفيانى و خراب شدن بصره

رواياتى كه در اين زمينه وارد شده است چگونگى لشكركشى سفيانى به عراق و اشغال آن كشور توسط او و آزار و اذيت مردم آن سامان مخصوصا پيروان حضرت مهدى عليه السلام و اهل بيت عليه السلام را بوسيله وى توصيف مى كند كه در بالا از آن ياد كرديم لكن از مجموعه روايات چنين استفاده مى شود كه حكومت وقت عراق در آن زمان به اندازه اى ضعيف و ناتوان است كه نه با قواى نظامى و نه با تكيه بر نيروى مردمى قادر بر دفع هجوم سفيانى نيست و پس از آن جلوگيرى نيروهاى يمنى و ايرانى كه جهت روياروئى با لشكريان سفيانى وارد عراق مى گردند نيز عاجز مى باشد چنانكه احتمال دارد علت ورود نيروهاى سفيانى به عراق دعوت نمودن حكومت ضعيف آن كشور باشد و اينكه روايات از نبردى كه لشكريان سفيانى در دجيل و بغداد و جاهاى ديگر درگير آن مى شوند ياد كرده است ، منظور جنگ و درگيرى و يا با گروهكهاى شورشى عليه خود مى باشد.
چه اينكه مفهوم روايات اين است كه نيروهاى ايران و يمنى از پشتيبانى مردمى ملت عراق برخوردارند و مردم مستضعف آن سامان با شادمانى اين نيروها را جهت تعقيب و سركوبى قواى سفيانى مساعدت و يارى مى نمايند.
اما روايات مربوط به خراب شدن بصره سه دسته است :
الف خراب شدن آن بواسطه غرق در آب .
 ب : بواسطه جنبش و انقلاب زنگيان (سياه پوستان )
ج : در اثر فرو رفتن زمين و غرق شدن هر دو.
 و مضمون بيشتر كلمات اميرمؤمنان عليه السلام كه در خطبه هاى نهج البلاغه و غير آن وارد شده است
مراد دو خرابى اولى است كه در زمان عباسيان بوقوع پيوسته است همچنانكه همه مورخان آن را ذكر كرده اند و مقصود بخشى ديگر از فرمايشات آن حضرت ، خرابى نوع سوم بواسطه فرو رفتن زمين است كه از جمله علامتها و نشانه هاى ظهور حضرت مهدى عليه السلام خواهد بود.

حضرت على عليه السلام در يكى از خطبه هاى نهج البلاغه خطاب به اهل بصره مى فرمايد:
((شما لشكريان آن زن (عايشه ) هستيد و طرفداران آن حيوان (شتر عايشه ) وقتى آن حيوان فرياد زد اجابت كرديد و زمانى كه پى شد گريختيد. زود رنجيده خاطر مى شويد و عهد و پيمان شما نقض عهد و پيمان شكنى است ، آئين شما نفاق است و آب آشاميدنى تان بسيار تلخ و غير قابل استفاده كسى كه در بين شما مسكن گزيند در گرو گناهانش گرفتار آمده و آنكس كه شما را ترك گويد رحمت خدا شامل حال وى شده است گوئيا مى بينم مسجد شما را (مسجد بصره ) مانند سينه كشتى بر آب نشسته خداوند عذاب را از بالا و پائين آن فرو فرستاده است و هر آنكس كه درون آن باشد غرق خواهد شد.)) (221)
ابن ابى الحديد پيرامون كلمات حضرت در اين خطبه گفته است : ((
اينكه اميرالمؤ منين عليه السلام از غرق شدن بصره خبر داده كه غير از مسجد جامع آن همه را آب فرا مى گيرد ديدم كسانى را كه معتقدند آنچه در كتابهاى حوادث آينده بچشم مى خورد دلالت بر اين معنى دارد كه شهر بصره و اهل آن بوسيله آب تيره اى كه از زمين مى جوشد هلاك شده و غرق مى گردد تنها مسجد آن شهر از غرق شدن مصون مى ماند. و آنچه صحيح بنظر مى رسد اين است كه هر چه را به آن خبر داده شده است بوقوع پيوسته زيرا شهر بصره دو بار يكى در زمان خليفه عباسى قائم بامر الله بطور كامل غرق شده است به جز بخشى از مسجد جامع آن كه شبيه سينه پرنده روى آب هويدا بوده چيزى باقى نمانده است همانطور كه اميرمؤ منان عليه السلام كيفيت آن را خبر داده است كه آب از درياى فارس از ناحيه اى كه امروزه معروف به جزيره فارسى است و از ناحيه كوه معروفى بنام كوه سنام آن را فرا گرفت كه خانه شهر و هر كس كه در آنها بسر مى برد غرق شد و جمعيت انبوهى از اهل آنجا هلاك شدند و يكى از اين دو حادثه غرق ، نزد اهل بصره معروف است كه آن را از پيشينيان خود نقل مى كنند.
اما حادثه آن خرابى كه بواسطه انقلاب زنگيان اتفاق افتاده است در نيمه قرن چهارم در زمان عباسيان بود. اميرمؤمنان عليه السلام مكرر از آن خبر داده ، از جمله خطبه اى كه حضرت در آن فرموده :
((
اى احنف گوئيا وى را مى بينم با لشكرى راه مى افتد كه نه داراى غبار است و نه همهمه جنگاوران و نه صداى چكاچك افسار مركب ها و نه صداى شيهه اسبان با گامهايى شبيه گام شتر مرغ زمين را شيار مى نمايند)) (222)
مرحوم سيد رضى بيان داشته است كه ((آن حضرت با اين عبارات به فرمانده زنگيان اشاره فرموده است . سپس حضرت ادامه داد: ((واى بر راههاى آباد شما و بر خانه هاى زيبايتان كه بالكن هايى چون بالهاى كركس و پيشانى هايى چون خرطوم فيل دارند از طرف كسانى كه بر كشته هايشان زارى نمى شود و غايبشان مفقود نيستند))
اما انقلاب زنگيان به رهبرى قرمطى در كتب تاريخ مشهور است و هر وضعيتى را كه اميرمؤ منان عليه السلام براى آنان ذكر فرموده است بطور دقيق بر آنها منطبق است و اين انقلاب و نهضت در حقيقت عكس العمل ظلم و ستم و خوشگذرانى و بيدادگرى با بردگان و مستضعفان است .
از اين رو لشكريان او همه از بردگان سياهى مى باشند كه پياده بوده و مركبى را در اختيار نداشتند.


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خروج سفيانى
دوشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۴ ۰۵:۳۶ بعد از ظهر نمایش پست [10]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670




اما حادثه خرابى بصره كه از نشانه هاى ظهور حضرت مهدى عليه السلام است در بسيارى از روايات وارد شده است كه بصره از جمله شهرهاى مؤتفكه (زيرور و شده است ) كه در قرآن مجيد آمده است يعنى شهرهايى كه با فرو رفتن در زمين در اثر عذاب الهى دگرگون شده است كه از جمله آنان شهر بصره است كه سه مرحله (زير و رو شده ) و مرحله چهارم هنوز واقع نشده است .
در شرح نهج البلاغه ابن ميثم بحرانى آمده است كه گفت :
((زمانى كه اميرمؤمنان عليه السلام از جنگ جمل فارغ شد، منادى را امر كرد كه اعلام دارد مردم از فردا به مدت سه روز در نمازها حاضر شوند و هيچكس بدون عذر حق سرپيچى و تخلف از آن را ندارد و كارى نكنيد كه با شما برخورد شود! چون روز معين فرا رسيد مردم اجتماع نمودند آنگاه حضرت در آن مكان حضور يافت و نماز صبح را در مسجد جامع با مردم به جماعت گذارد بعد از پايان نماز، حضرت ايستاد و در حالى كه پشت به قبله به ديوار سمت راست مصلا تكيه زده بود مردم را مخاطب قرار داد بعد از حمد و ستايش خدا، آنطور كه شايسته مقام اوست و درود بر پيامبر صلى الله عليه و آله و طلب آمرزش براى مردان و زنان مؤ من و مسلمان چنين آغاز سخن فرمود: ((
اى مردم بصره اى اهالى شهرى كه تاكنون سه مرحله اهل خود را به كام مرگ فرستاده است خداوند متعال مرحله چهارم را نيز محقق ساخته و كامل مى نمايد اى لشكريان زن (عائشه ) و اى طرفداران آن مركب (شتر عائشه ) كه چون فرياد زد اجابت كرديد و زمانى كه پى شد شكست خورديد (و گريختيد) زود مى رنجيد، آئين شما نفاق است و آب آشاميدنى تان تلخ و غير قابل استفاده خاك شهر شما بدبوترين خاكهاى شهرههاى خداست و دورترين آنها از رحمت خداوندى در اين شهر نسبت شر و بدى نه دهم است (يعنى از هر ده نفر نه نفر تبهكار و شرور هستند) كسى كه در آن شهر بماند در اثر گناه اوست و آنكس كه از آن خارج شود رحمت خداى وى را شامل شده است گوئيا مى بينم شهر شما را بصره آب پوشانده است به گونه اى كه غير از كنگره هاى مسجد كه مانند سينه پرنده اى در وسط دريا آشكار است چيز ديگرى ديده نمى شود در اين هنگام احنف بن قيس ايستاد و عرض كرد: اى اميرمؤمنان ، اينها چه زمانى اتفاق مى افتد؟ حضرت فرمود: اى ابابحر،تو آن زمان را هرگز درك نخواهى كرد، فاصله بين تو و آن زمان قرن هاست لكن بايد حاضرين شما به غائبين و آنها نيز به برادران دينى خود برسانند زيرا زمانى كه ديدند نيزارهاى آن تبديل به خانه ها و آسمانخراشها شده است ، پس فرار، فرار كه در آن روز ديگر بصره اى براى شما باقى نخواهد ماند.
حضرت متوجه سمت راست خود شد و فرمود: چقدر فاصله بين شما و ابله است ؟ منذربن جارود عرض كرد: پدر و مادرم فداى تو باد چهار فرسخ . حضرت بدو فرمود: راست گفتى . به خدايى كه پيامبر اسلام حضرت محمد صلى الله عليه و آله را به پيامبرى بر انگيخت و او را به مقام نبوت ، كرامت بخشيد و رسالت را مخصوص وى گردانيد و مرغ روحش را شتابان در بهشت جاودان جايگزين فرمود، از آن بزرگوار شنيدم اين گونه كه شما هم اكنون از من مى شنويد كه فرمود:
اى على آيا مى دانى فاصله بين مكانى كه بصره نام دارد و بين منطقه اى كه آن را ابله مى نامند چهار فرسخ است و به زودى اين منطقه محل استقرار خراج گيران خواهد شد در آن مكان هفتاد هزار نفر از امت من شهيد خواهند شد كه به منزله شهداى جنگ بدر مى باشند.
منذر عرض كرد: اى اميرمؤمنان عليه السلام پدر و مادرم بقربانت چه كسى آنان را مى كشد؟ حضرت فرمود:
آنان بوسيله برادرانى كه مانند شياطين سياه چهره و بدبو هستند كشته مى شوند حرص و طمع آنان زياد است اما در غارتها سود اندكى در غارتها سو اندكى دارند خوش بحال كسى كه به دست اينان كشته شود براى مبارزه با آنان گروهى پيشقدم مى شوند كه نزد مستكبرين آن زمان خوار هستند در زمين ناشناس و در آسمان معروفند، آسمان و زمين و آنچه در آنهاست بر آن مى گريند، سپس چشمان حضرت پر از اشك گرديد و فرمود: واى بر تو اى بصره از لشكرى كه نه صدا دارد و نه گرد و غبار.
منذر ديگر بار عرضه داشت : آنچه فرموديد كه از ناحيه غرق براى آنان (اهل بصره ) پيش مى آيد كدام است ؟ حضرت فرمود: اين لفظ (واى ) داراى دو درب است يكى در رحمت و ديگرى در عذاب ، آرى اى پسر جارود
خونخواهانى بزرگ كه گروهى از آنان بعض ديگر را بقتل مى رسانند و از آن جمله فتنه و آشوبى است كه تخريب خانه ها و شهرها و غارت اموال را به دنبال خواهد داشت و اسارت زنانى كه با وضع بسيار بدى سر بريده مى شوند اى واى . كه تا چه اندازه سرگذشت آنان عجيب است !
و از جمله آن نشانه ها، دجال بزرگ يك چشم است كه چشم راست او ناپيدا است و در چشم ديگرش چيزى مانند گوشت جويده شده ديده مى شود كه آميخته بخون است ، چشم وى مانند دانه انگورى كه روى آب در گردش ‍ باشد از حدقه بيرون آمده است ، گروهى از مردم بصره كه تعدادشان به اندازه شهداى ابله مى رسد و انجيل ها حمايل دارند از او پيروى مى كنند در آن زمان عده اى كشته مى شوند و عده اى فرار مى كنند و پس از آن ، لرزش ‍ زمين به اطراف پرتاب شدن ، فرو رفتن ، و به صورت ديگر در آمدن قيافه هاست ، آنگاه گرسنگى در اثر قحطى و بعد از آن مرگ سرخ يعنى غرق شدن مى باشد.
اى منذر:
شهر بصره در كتب آسمانى ، داراى سه نام ديگر غير از بصره است كه جز دانشمندان و علماء آنها را كسى نمى داند از آن جمله ، خريبه ، تدمر و مؤتفكه است ،تا اينكه فرمود:
اى اهل بصره ، خداوند از ميان همه شهرهاى مسلمانان ، برترين مرتبه شرف و كرامت را در شما قرار داد و شما را بر ديگران زيادتى بخشيد، از ناحيه قبله بر ديگران برترى داريد، چه اينكه قبله شما روبروى مقام ابراهيم مى باشد و آن جايى است كه امام جماعت در مكه مى ايستد، قاريان قرآن شما بهترين قاريانند و پرهيزكاران شما، پارساترين مردم ، عبادت كنندگان شما بهترين عبادت كنندگان و تجار شما بهترين تاجران و راستگوترين آنها در معامله و تجارت هستند، صدقه دهندگان شما از اين جهت گرامى ترين مردم هستند، و ثروتمندان شما، بخشنده ترين و متواضع ترين انسانهايند افراد شايسته شما از حيث خلق نيكو از همه بالا ترند و شما بهترين پناه دهندگان مردميد و نسبت به آنچه را كه مربوط به شما نيست به زحمت نمى اندازيد، رغبت شما به شركت در نماز جماعت بيش از ديگران است ، ميوه هاى شما بهترين ميوه ها و اموال شما بيشترين اموال و فرزندان شما هوشيارترين فرزندان و زنهاى شما عفيف ترين و شوهردارترين زنان است . خداوند سبحان آب را در اختيارتان قرار داده تا صبح و عصر براى معيشت خود، از آن استفاده كنيد و دريا را سبب افزايش اموال شما قرار داده است و چنانچه اهل صبر و استقامت باشيد درخت طوبى جايگاه و سايه بان شماست ، الا اينكه اراده خداوند چنين تعلق گرفته و قضاء او جارى خواهى بود و هيچكس خلاف حكمت او نمى تواند كارى انجام دهد. و هم اوست كه بسرعت بندگانش را محاسبه مى نمايد خداى سبحان مى فرمايد: ((هيچ منطقه اى نيست مگر اينكه قبل از قيامت اهل آن را هلاك و يا عذاب مى كنيم . و اين حقيقت ، در قرآن نوشته شده است ..)) (223)


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خروج سفيانى
چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۲۰ بعد از ظهر نمایش پست [11]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670



أمیر المومنین؛ علی بن أبی‏طالب، علیه‏ السلام، قال: تختلف ثلاث رایات؛ رایه بالمغرب، ویل لمصر و ما یحل بها منهم، ورایه بالجزیره، ورایه بالشام، تدوم الفتنه بینهم سنه.

ثم یخرج رجل من ولد العباس بالشام، حتی یکون منهم مسیره لیلتین، فیقول أهل المغرب: قد جاءکم قوم حفاه، أصحاب أهواء مختلفه، فتضطرب الشام و فلسطین، فتجتمع رؤساء الشام و فلسطین، فیقولون: اطلبوا ملک الأول: فیطلبونه فیوافونه بغوطه دمشق، بموضع یقال لها حرستا، فاذا أحس بهم هرب الی أخواله کلب، و ذلک دهاء منه.

و یکون بالوادی الیابس عده عدیده، فیقولون له: یا هذا، ما یحل لک أن تضیع الاسلام، أما تری ما الناس فیه من الهوان و الفتن؟ فاتق الله و اخرج، أما تنصر دینک؟

فیقول: لست بصاحبکم.

فیقولون: ألست من قریش، من أهل بیت الملک القدیم، أما تغضب لأهل بیتک، و ما نزل بهم من الذل: و الهوان؟!

و یخرج راغبا فی الأموال و العیش الرغد، فیقول: اذهبوا الی حلفائکم الذین کنتم تدینون لهم هذه المده.

ثم یجیبهم یخرج یوم الجمعه، فیصعد منبر دمشق و هو اول، منبر یصعده ثم یخطب و یأمرهم بالجهاد و یبایعهم علی انهم لا یخالقون امره رضوه ام کرهوه.


امیرامومنین علی علیه السلام فرمودند:

سه پرچم ،حزب ،گروه اختلاف می کنند گروهی ازمغرب (که به احتمال فراوان
ابقع مصری باشد[۱])وای بر مصر از انچه که از دست این گروه برسرمصر می آید وپرچم وگروهی از جزیره(می تواند هم از عراق باشد وهم از سوریه ولی از عراق بودن ان محتمل تر است که به احتمال زیاد پرچم اصهب است)وپرچمی از شام (که به احتمال قوی سفیانی وطرفداران او می باشند)این جنگ وفتنه بین آنها یک سال طول می کشدوبعد از آن مردی از بنی عباس درشام خروج می کندتااینکه از آنهابه اندازه دوشب فاصله نداردپس اهل مغرب(که براساس روایات دیگرمنظور مردم عراق)می گویندهمانا گروه وقومی پابرهنه یابیدادگران وکسانی که درآراءونظراتشان اختلاف دارند آمدندپس به خاطراینها شام وفلسطین مضطرب وپریشان شده وبه خاطر این اضطراب شام وفلسطین روسای شام وفلسطین جمع شده وجلسه ای می گیرندوبه آنان گفته می‏شود: «شما بروید و پسر فرمانروا، یعنی سفیانی را بخواهید و او را به یاری بطلبید.»

آنان
سفیانی را دعوت می‏کنند و او با خواست آنان موافقت می‏نماید و در نقطه‏ای از دمشق بنام «حرستا» فرود می‏آید و همه‏ی دایی‏ها و بستگان فکری خویش را در آنجا گرد می‏آورد و در بیابان خشک که منطقه‏ای از دمشق است، گروههای متعددی طرفدار دارد که به او می‏پیوندند.افرادی که انجا هستندبه او می گویند تور ا چه شده که اسلام دارد از بین می رود وضایع می شوددرحالی اوپاسخ آنها را نمی دهد ولی از او می خواهند که بیاید ودین اسلام را یاری کند.!

سفیانی دعوت آنان را اجابت می‏کند و
روز جمعه به همراه همه‏ی آنان در دمشق به مسجد می‏رود و برای نخستین بار بر فراز منبر قرار می‏گیرد و در نخستین منبر خویش آنان را دعوت به جهاد می‏کند و آنا نیز با شنیدن سخنانش، با او دست بیعت می‏دهند که دستورات او را، خواه مطابق میل باشد یا نباشد، نافرمانی نکنند.در روز جمعه بیرون می‏آید و به منبر دمشق بالا می‏رود و آن نخستین منبری است که بالا می‏رود سپس سخن می‏گوید و فرمان جهاد می‏دهد و با مردم بیعت می‏کند که با او مخالفت نکنند خواه راضی باشند و خواه نباشند.


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
خروج سفيانى
جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۱۰ بعد از ظهر نمایش پست [12]
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
rating
شماره عضویت : 1784
حالت :
ارسال ها : 3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 462
اعتبار کاربر : 72225
پسند ها : 2031
حالت من :  Maghzmotafaker.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 2670





 


نکاتی بسیار مهم از این روایت:

۱-اختلاف سه پرچم درشام بین کشورهای عراق سوریه ومصر است

۲-این اختلاف
۱سال بیشتر طول نمی کشد

۳-بعداز این اختلاف گروهی که وابسته به بنی عباس هستند خروج می کنند

۴-بنی عباس کسانی هستند که اختلاف نظر وآراءمختلف دربین آنها است که می تواند این اختلافها به خاطر عدم رجوع به قرآن وروایات باشدکه براساس تفکرخود وآراءشخصی خود نظر میدهند این درحالی است که
بنی عباس گذشته هم باورود کتب یونانی وفلسفی وآراءوعیده های بشری باعث دوری از قرآن وروایات شده بود.

۵-
مهم نظر مردم عراق است که درباره چه گروهی ویا افرادی چنین نظری دارندیعنی بین همه معروف است کدام گروه اختلاف آراءدارند.

۶-خروج بنی عباس باعث اضطراب شام وفلسطین میشود

۷-اضطراب شام وفلسطین وخروج بنی عباس باعث اتحادروسای شام وفلسطین شده تا فردی را به عنوان رهبر انتخاب کنند

۸-
سفیانی پسر فرمانروا میباشد که مورد قبول اطرف روسای شام وفلسطین برای فرمانروایی است یعنی کسی که هم فلسطینیان قبولش دارند وهم اهل شام ولی اینطور که به نظر میرسد مصری ها اورا قبول ندارند

۹-
سرزمین خشک وبی آب و علف (وادی یابس)سرزمین سفیانی وطرفداران اصلی او می باشد

۱۰-
ادعا این است که سفیانی از قریش می باشدوبرای یاری دین اسلام خروج می کند

۱۱-
نکته بیار جالب وباور نکردنی در این روایات بحث جمعه است که الان در قیام های منطقه می بینیدکه برای قیامها وآغاز آنها ازجمعه استفاده می کنند ودرنماز جماعت ومسجد حضور پیدا می کنند ونامگذاری برای جمعه ها ددارند مثلا جمعه فلان وسفیانی از همین روال استفاده می کند تا مردم اورا بپذیرند یعنی روز جمعه ای وارد مسجد شده وبرای اولین بارفراز منبرمیرودوبا این ترفند طرفداری مردم را جلب می کند.

۱۲-این حرکت کاملا اسلامی ومردمی به نظر میرسدچرا که هم در مسجد وهم در جمعه وهم نماز جماعت ومنبردرکار است اینکه الان بعضی ها می گویند فلان قیام درفلان کشور را ببینید عجب نماز جماعتی وجمعه مثلااسلامی حضور در مسجد و… هیچ کدام دلیلی براسلامی بودن نیست بلکه تنها قیامی اسلامی است که با رهبری ائمه اطهار وبه دستور خاص انها باشد ونماز جماعت ومسجد وقرآن و…دلیلی بر اسلامی بودن نیست

۱۳-بازهم نکته جالب حکم جهاد سفیانی است که
به نظر میرسدعالم باشد که حکم جهاد می دهد چون فقط عالم وفقیه می تواندحکم جهاد بدهد تامردم قبول کندباز هم می بینید چگونه به اسم اسلام حتی برخی شیعیان گول می خورند چون در رواتی داریم برخی شیعیان گول سفیانی را خورده واز او طرفداری می کنند

۱۴-نکته دیگر اینکه باید خیلی مراقب بود ائمه ما اینهمه بر فتنه سفیانی تاکید دارند برای چه است چرا که شعار سفیانی اسلامی وآزادی فلسطین است وگول این را نخورم چون سفیانی می خواهد فلسطین را آزاد کند از او حمایت کنیم.

۱۵-
نکته دیگر درروایت آمده مردمی بودن سفیانی است کاری که الان بسیاری از کشورها می کنند وسران این کشور ها به اسم اینکه چون مردم می خواهند وچون ملت می خواهد ما نباید از اراده ملت خلاف برویم ومثلا فلان کس با انتخاب مردم رییس جمهور می شود ومی رود بالای تریبون می گوید من با این ملت بیعت می کنم ودرست یاری به سوری شما دراز می کنم کاری که سفیانی حتما انجام می دهدوبا مردم بیعت می کند کاری که در گذشته برعکس بودمردم با شخصی بیعت می کردند یعنی سفیانی بازیرکی خاص بیعتی دوطرفه می کند تا مردم را سوی خود جذب کند

[۱] – عن جابر بن یزید الجعفی، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال الزم الارض ولا تحرک یدا ولا رجلا حتی تری علامات أذکرها لک، وما أراک تدرک (ذلک) اختلاف بنی العباس، ومناد ینادی من السماء، وخسف قریه من قری الشام تسمی الجابیه، ونزول الترک الجزیره، ونزول الروم الرمله، واختلاف کثیر عند ذلک فی کل أرض حتی تخرب الشام، ویکون سبب خرابها اجتماع ثلاث رایات فیها رایه الاصهبورایه الابقع، ورایه السفیانی.(اعلام الوری ج۲ ص۲۸۱)


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : محمدELE

 
گزارش پست !


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد


برچسب ها
خروج ، سفيانى ،

« آیا 313 یار امام زمان علیه السلام قبل از ظهور با آن حضرت دیدار دارند؟ | دليل غيبت)): »

 











انجمن یاران منتظر

چت روم یاران منتظر

چت روم و انجمن مذهبی امام زمان



هم اکنون 06:40 بعداز ظهر