آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۱۲:۴۰ بعد از ظهر
|
|||||
عضو
شماره عضویت :
622
حالت :
ارسال ها :
166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
96
اعتبار کاربر :
734
پسند ها :
24
تشکر شده : 280
|
نفس زكيّه لقب فردى از دودمان رسول خدا ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلم ـ است وى پس از ظهور و قبل از قيام حضرت بقيّه اللّه ـ ارواحنا فداه ـ مظلومانه به شهادت مى رسد. در روايات از او به غلام تعبير شده كه شايد حكايت از نوجوان يا جوان بودن وى دارد. نفس زكيّه نيز او را ناميده اند زيرا بدون هيچ جرمى، تنها به خاطر رساندن پيام شفاهى حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ به مردم مكه كشته مى شود.
از حضرت باقر ـ عليه السلام ـ روايت شده است: قائم به ياران خود مى فرمايد: مكّه طالب من نيستند لكن من نزد آنان كسى را خواهم فرستاد تا با ايشان احتجاج كند . . . آنگاه يكى از ياران خود را مى طلبد و به وى مى فرمايد: نزد مردم مكه برو و به ايشان بگو! . . . من پيام آور ـ مهدى ـ نزد شمايم. او مى گويد: ما خاندان رحمت و مركز رسالت و خلافتيم. ما دودمان محمّد و فرزند پيامبران هستيم. همانا ـ در طول زمان ـ بر ما ظلمها روا شده و ما را پايمال كرده و بر ما قهر نموده اند و حق ما را از زمان رحلت پيامبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ تا حال به ستم گرفته اند. ما اينك شما را به يارى مى طلبيم! ما را يارى كنيد!چون اين جوان پيام را مى رساند او را گرفته و بين ركن و مقام سر مى برند و او نفس زكيه است([23]). امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: وليس بين قيام قائم آل محمّد وبين قتل النفس الزكيّه إلاّ خمس عشره ليله([24]). بين قيام قائم آل محمّد و شهادت نفس زكيه جز 15 شب فاصله نيست.
می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
|||||
|
اطلاعات نویسنده |
شهادت نفس زكيّه
پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۴ ۱۰:۴۲ قبل از ظهر
[1]
|
|||
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
شماره عضویت :
1784
حالت :
ارسال ها :
3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
462
اعتبار کاربر :
72225
پسند ها :
2031
تشکر شده : 2670
|
«نفس زکيّه» يعني، فرد بي گناه، پاک، کسي که قتلي انجام نداده است و جرمي ندارد.
در داستان حضرت موسي عليه السلام وقتي شخصي برخورد او را مي بيند در اعتراض به کار وي مي گويد: «اَقَتَلْتَ نَفْساً زَکيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ»؛ [1] «آيا جان پاکي را بي آن که قتلي انجام داده باشد، مي کشي؟». گويا در آستانه ظهور حضرت مهدي عليه السلام درگير و دار مبارزات زمينه ساز انقلاب مهدي عليه السلام، فردي پاکباخته و مخلص، در راه امام عليه السلام مي کوشد و مظلومانه به قتل مي رسد. اين رخداد عظيم، طبق بيان روايات بين رکن و مقام - در بهترين مکان هاي زمين - اتفاق مي افتد. [2] فرد ياد شده از اولاد امام حسن مجتبي عليه السلام است که در روايات، گاهي از او به عنوان «نفس زکيّه» و «سيد حسني» ياد شده است. [3] . قتل نفس زکيّه، از نشانه هاي حتمي و متصل به ظهور است و هر چند در منابع اهل سنّت نامي از آن برده نشده، ولي در منابع شيعه، روايات آن فراوان و بلکه متواتر است. [4] از اين رو، در اصل تحقق چنين حادثه اي - به عنوان علامت ظهور - شکي نيست؛ هر چند اثبات جزئيات آن و نيز زمان و مکان تحقق آن و ويژگي هاي مقتول، مشکل است. برخي احتمال داده اند: مراد از نفس زکيّه، محمدبن عبداللّه بن حسن، معروف به نفس زکيّه است که در زمان امام صادق عليه السلام در منطقه «احجار زيت» در نزديکي مدينه کشته شد. اين احتمال درست نيست، به چند دليل: 1 . لازمه اش اين است که پيش از تولد حضرت مهدي عليه السلام؛ بلکه پيش از آن که امامان از آن خبر دهند، اين نشانه رخ داده باشد. 2 . در روايات تصريح شده که «نفس زکيّه»، بين رکن و مقام کشته مي شود و حال آنکه محمدبن عبداللّه بن حسن در منطقه «احجار زيت» (در نزديکي مدينه) کشته شده است. 3 . همان گونه که در روايات اشاره شده قتل نفس زکيّه از نشانه هاي حتمي و متصل به ظهور است؛ حال آنکه محمدبن عبداللّه، سال ها پيش از تولد حضرت مهدي عليه السلام به قتل رسيده است. امام باقرعليه السلام مي فرمايد: «لَيْسَ بَيْنَ قِيامِ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ وَبَيْنَ قَتْلِ النَّفْسِ الزَّکِيَّةِ اِلاّ خَمْسَ عَشَرَةَ لَيلَة»؛ [5] «بين ظهور مهدي عليه السلام و کشته شدن نفس زکيّه، بيش از پانزده شبانه روز فاصله نيست». محمدبن عبداللّه بن حسن، معروف به نفس زکيّه، در زمان امام صادق عليه السلام و در سال 145 ه .ق به قتل رسيده و از آن هنگام تا به حال، بيش از ده قرن مي گذرد و نمي تواند علامت متصل به ظهور باشد. به نظر مي رسد، اموري چون همنامي وي و پدرش با پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله و پدر گرامي ايشان، شباهت ظاهري، بودن وي از خاندان شريف و بزرگوار امام حسن مجتبي عليه السلام وجود برخي نشانه ها (چون داشتن خالي سياه بر روي کتف راست)، قيام وي در شرايط سخت و در اوج خشونت بني اميه و از همه مهم تر، شيطنت ها و تحريف هاي بني عباس، سبب گشته بود که مردم به اشتباه بيفتند و گروهي او را مهدي تصور کنند! علاوه بر اين، از بعضي قرينه ها استفاده مي شود که خود «نفس زکيّه» و پدرش عبداللّه محض، - که شيخ بني هاشم در آن عصر به شمار مي رفت - و نيز برادرش ابراهيم، به ايجاد و تقويت اين شبهه در بين مردم دامن مي زدند و چنين وانمود مي کردند، گويا مهدي ايشان، همان مهدي موعود است. آنان مي خواستند از اين راه، در رسيدن به قدرت و پيروزي انقلاب خويش و در هم شکستن بني اميه کمک بگيرند. امام صادق عليه السلام در همان هنگام، آنان را از اين کار بازداشت. [6] . پاورقي [1] کهف (18)، آيه 74. [2] کمال الدين، ج 1، ص 330، ح 16. [3] ر.ک: کتاب الغيبة، ص 445، ح 440. [4] الخصال، ج 1، ص 303، ح 82؛ کتاب الغيبة، ص 435، ح 425؛ الکافي، ج 8، ص 310، ح 483؛ منتخب الاثر، ص 459. [5] الارشاد، ج 2، ص 374؛ کتاب الغيبة، ص 445، کمال الدين، ج 2، ص 649. [6] بحارالانوار، ج 47، ص 131. می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
شهادت نفس زكيّه
پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۴ ۰۴:۵۰ بعد از ظهر
[2]
|
||
عضو
شماره عضویت :
1703
حالت :
ارسال ها :
1106
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
197
اعتبار کاربر :
5114
پسند ها :
444
تشکر شده : 0
|
حضرت مهدى(ع) فرستادهاى از جانب خويش به مكه اعزام مىكنند كه علاوه بر روشن شدن اوضاع و كسب خبر از آنها مقدمات آن انقلاب مبارك را فراهم كند. جوانمردى هاشمى (محمد بن الحسن كه همان نفس زكيه است)، در بيست و پنجم ماه ذىالحجة پس از قيام خويش وارد مسجدالحرام شده و بين ركن و مقام ايستاده و نامهاى شفاهى از ناحيه حضرت را براى مردم مكه قرائت مىكند كه در اين نامه خبرى از توهين و بىاحترامى و تهديد نيست و ضمن آن حضرت از مردم مكه طلب يارى و نصرت مىكنند. بقاياى نظام منحوس حاكم در حجاز جرمى شنيع مرتكب شده و وى را در حالى كه بين ركن و مقام ايستاده، شهيد مىكنند كه اين جرم عاقبت آنها را مشخص مىكند و معلوم مىسازد كه حضرت 15 روز بعد كه بناست ظهور شريفشان رخ بدهد، بايد با آنها چگونه رفتار بكنند.
چنين فاجعه دردناكى در مدينه بر سر پسر عموى نفس زكيه - كه نام خودش محمد و نام خواهر (دوقلويش) فاطمه است - مىآيد و هر دو را بر سر در مسجدالنبى(ص) اعدام مىكنند. امام صادق(ع) فرمودند: كشته شدن نفس زكيه از علايم حتمى (ظهور) است14. ابو بصير هم از امام باقر(ع) ضمن حديثى بلند روايت كرده است: حضرت مهدى(ع) به ياران خويش مىفرمايند: اى قوم (همراهان) اهالى مكه مرا نمىخواهند ولى براى آنكه حجت بر آنها تمام شود و خود هم به وظيفهام عمل كرده باشم (يكى از شما را) به سوى آنها مىفرستم. سپس يكى از يارانشان را خوانده و به او مىفرمايند: به سوى اهل مكه برو و بگو: اى اهالى مكه من فرستاده فلانى (حضرت مهدى(ع)) هستم و او براى شما چنين پيغام فرستاده كه ما خاندان رحمت و معدن رسالت و خلافتيم. ما نوادگان حضرت محمد(ص) و سلاله پيامبران هستيم به ما ظلم شده وآزار رساندهاند و ما را سركوب كردهاند. حقمان را تا به امروز به زور از زمان رحلت پيامبر(ص) گرفتهاند. از شما طلب يارى مى كنيم پس ياريمان كنيد. وقتى اين جوانمرد اين پيام را رساند به سوى او مىآيند و مابين ركن و مقام او را كه نفس زكيه است مىكشند (سر مىبرند)15. اميرالمؤمنين على(ع) هم فرمودند: آيا شما را از انتهاى سلطنت »بنىفلان« باخبر كنم؟ كشتن نفس حرام! در روزى حرام در شهر حرام قسم به آنكه دانه را شكافت و آدمى را آفريد، پس از آن بيش از پانزده روز حكمرانى نخواهند كرد16. از امام صادق(ع) هم نقل شده كه فرمودند: فاصله قيام حضرت مهدى(ع) و كشته شدن نفس زكيه تنها 15 شب است17. زراره بن اعين هم از آن حضرت روايت كرده است كه: حتماً جوانى در مدينه كشته خواهد شد. پرسيدم: آيا سپاهيان سفيانى او را مىكشند؟ فرمودند: خير، ولى او را سپاهيان »بنىفلان« مىكشند. قيام كرده و خارج مىشود تا اينكه به مدينه مىرسد؛ مردم بدون آنكه بدانند چه مىگويد و چه مىخواهد، او رإ؛ مىكشند، و از آنجا كه ناجوانمردانه و از روى ستم او را مىكشند خداوند متعال هم به آنها مهلت نخواهد داد. در اين زمان چشم انتظار فرج باشيد18. امام باقر(ع) هم فرمودند: در آن زمان نفس زكيه در مكه كشته مىشود و برادرش را در مدينه هلاك مىكنند19. آنكه در مدينه منوره به همراه خواهرش كشته و اعدام مىشود از عموزادگان نفس زكيه است. امام صادق(ع) فرمودند: مظلوم در يثرب (مدينه) و پسر عمويش در مكه كشته مىشوند20. باز هم تأكيد مىكنيم كه نفس زكيهاى كه كشته شدنش از علايم حتمى ظهور است همان »محمدبن الحسن« است كه 15 روز پيش از ظهور حضرت مابين ركن و مقام شربت شهادت را مىنوشد و در روايات با اسامى و القاب مختلفى نظير: نفس زكيه21 (شخص بىگناه)، مستنصر (طلب كننده نصرت و يارى)22 مرد هاشمى و جوانى از آل محمد(ص)، حسنى23 ياد كردهاند. پی نوشت:
15. بحارالانوار، ج52، ص307؛ بشارةالاسلام، ص224؛ المهدى(ع) منالمهد الىالظهور، ص368؛ يومالخلاص، ص662؛ بيانالائمه(ع)، ج3، ص20. می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
اطلاعات نویسنده |
شهادت نفس زكيّه
پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۴ ۰۴:۵۶ بعد از ظهر
[3]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
962
حالت :
ارسال ها :
304
محل سکونت : :
زمین اسمانی
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
147
اعتبار کاربر :
3194
پسند ها :
182
تشکر شده : 477
|
نفس زكيّه لقب فردى از دودمان رسول خدا ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلم ـ است وى پس از ظهور و قبل از قيام حضرت بقيّه اللّه ـ ارواحنا فداه ـ مظلومانه به شهادت مى رسد.
فرد ياد شده از اولاد امام حسن مجتبي عليه السلام است که در روايات، گاهي از او به عنوان «نفس زکيّه» و «سيد حسني» ياد شده است. [3] . قتل نفس زکيّه، از نشانه هاي حتمي و متصل به ظهور است بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا صاحب الزمان(ع) السلام علیکم و رحمه الله و برکاتهپ با سلام و عرض تشکر بابت موضوع . یک نکته ای که در دو تاپیک وجود داره و میشه درموردش تامل کرد مسئله زمان شهادت این مرد بزرگ است . تاپیک اول فرمودند که بعد از ظهور حضرت و به دستور حضرت نفس زکیه به مکه میره و بعد از ماجرایی به شهادت می رسه و بعد از شهادت قیام حضرت شروع میشه. تاپیک دوم فرمودند که قبل از ظهور حضرت و از نشانه های حتمی متصل به ظهور است . اگر برداشت اول را قبول کنیم یعنی بین ظهور و قیام امام عصر علیه السلام فاصله ای هست و میتونه یک جواب برای کسانی که به دنبال پاسخ مبنی بر فاصله یا عدم فاصله در ظهور-قیام هستند باشد و پاسخ دوم هم اگر از ظهور معنای قیام برداشت بشه که بعید می دونم همین معنی رو میده ولی اگر که معنای ظهور باشه, پس نمی توان جواب قطعی مبنی بر فاصله یا عدم فاصله بین ظهور و قیام داد. باتشکر از دو بزرگوار می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
شهادت نفس زكيّه
یکشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۴ ۰۷:۳۷ بعد از ظهر
[4]
|
|||
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
شماره عضویت :
1784
حالت :
ارسال ها :
3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
462
اعتبار کاربر :
72225
پسند ها :
2031
تشکر شده : 2670
|
حركت آزمايش كشته شدن نفس زكيه
طبق روايات و وضع اجتماعى و روند آن ، هنگام ظهور حضرت مهدى عليه السلام نيروهاى فعال و مؤ ثرى بدين ترتيب در مكه وجود دارد: الف حكومت حجاز، با وجود ضعفى كه دارد نيروهاى خود را جهت روياروئى با ظهور احتمالى آن حضرت بسيج مى كند، ظهورى كه مسلمانان چشم انتظار آن از مكه هستند و فعاليت هاى خود را بدين جهت در موسم حج افزايش مى دهند. ب شبكه هاى امنيتى ابر قدرتها، كه در راستاى تاييد و پشتيبانى از حكومت حجاز و نيروهاى سفيانى فعاليت مى كنند و يا به صورت مستقل اوضاع حجاز، بويژه مكه را مراقب اند. ج نيروهاى امنيتى سفيانى ، كه در تعقيب فراريان مدينه از چنگال حكومت وى مى باشد و پيوسته اوضاع را جهت ورود لشكر سفيانى در موقعيت مناسب ، زير نظر داشته تا هرگونه قيام و نهضت امام مهدى عليه السلام را از ناحيه مكه ، سركوب نماید . در برابر اين تحركات مخالف : ناگزير يمنى ها در مكه و حجاز داراى نقش خواهند بود، بويژه از اين رو كه حكومت زمينه ساز آنها، چند ماه قبل از ظهور تاسيس مى شود، همچنانكه ياران ايرانى امام عليه السلام نيز در مكه حاضر مى شوند، بلكه حضرت داراى يارانى از خود مردم حجاز و مكه و حتى بين نيروهاى رژيم حجاز مى باشد. در چنين فضاى موافق و مخالف ، امام مهدى ارواحناه فداه ، برنامه نهضت خويش را از حرم شريف اعلان نموده و بر مكه استيلاء پيدا مى كند. البته طبيعى است كه روايات جزئيات اين برنامه را مشروحا بيان نمى كند. مگر آن مقدار كه در پيروزى انقلاب مقدس ، سودمند و موثر است و يا لااقل ضرر و زيانى ببار نياورد. بارزترين حادثه اى كه روايات بيان مى كند اين است كه حضرت مهدى عليه السلام در 24 و يا 23 ذى حجه يعنى پانزده شب پيش از ظهور خويش جوانى از ياران و خويشان خود را جهت ايراد بيانيه خود به سوى اهل مكه اعزام مى دارد، اما طولى نمى كشد بعد از نماز در حالى كه پيام حضرت مهدى عليه السلام و يا فرازهايى از آن را براى مردم مى خوانده دشمنان به او حمله ور شده و به طرز وحشيانه اى وى را در داخل مسجد الحرام بين ركن و مقام به قتل مى رسانند و اين شهادت فجيع در آسمان و زمين اثر مى گذارد. اين واقعه حركتى آزمايشى است كه فايده هاى بسيارى را در بر دارد از جمله چهره درنده خوئى حكام حجاز و نيروهاى كافر حامى وى را براى مسلمانان آشكار مى سازد و نيز اين حادثه تلخ ، زمينه را براى نهضت حضرت مهدى عليه السلام كه بيش از دو هفته بعد از آن حادثه طول نخواهد كشيد فراهم مى سازد و در اثر اين جنايت وحشيانه و شتابزده ، پشيمانى و ضعف بر تمام تشكيلات حكومتى آن سامان ، سايه مى افكند. خبرهاى مربوط به شهادت اين جوان نيك سرشت در مكه ، در منابع شيعه و سنى به طور متعدد و در منابع شيعه بيشتر است كه نام او را غلام (نوجوان ) و نفس زكيه ناميده است و برخى روايات نام وى را محمد بن حسن ذكر كرده است از امير مومنان عليه السلام روايت شده است كه فرمود: ((آيا نمى خواهيد شما را خبر دهم از آخرين فرمانرواى حكومت خاندان فلان ؟ عرض كرديم : آرى اى اميرمومنان فرمود: كشته شدن نفس بيگناه در سرزمين حرم بدست گروهى از قريش ، سوگند به خدائى كه دانه را مى شكافد و جان ها را مى آفريند بعد از اين واقعه بجز پانزده شب ، حكومتى براى آنان باقى نمى ماند، پرسيديم : آيا پيش از اين حادثه يا بعد از آن اتفاقى رخ مى دهد؟ فرمود: در ماه رمضان صيحه آسمانى كه شخص بيدار را به وحشت و ترس مى افكند و خوابيده را بيدار مى سازد و دختران را از پشت پرده بيرون مى آورد.)) (355) از آنجائى كه معناى جمله ((گروهى از قريش )) نامفهوم است ، به نظر مى رسد كه اين جمله اشتباه شده باشد. در روايتى مرفوع (356) و طولانى كه آن را ابوبصير از امام صادق عليه السلام نقل كرده است آمده كه فرمود: ((قائم به ياران خود مى فرمايد:اى دوستان من اهل مكه مرا نمى خواهند ولى من براى اتمام حجت ، نماينده خود را به سوى آنان مى فرستم تا آنگونه كه شايسته من است بر آنها حجت را تمام كند... از اين رو يكى از ياران خود را فرا خوانده و بدو مى گويد به مكه برو و اين پيغام را به مردم آن سامان برسان بگو:اى مردم مكه من پيام آور فلانى به سوى شما هستم ، كه چنين مى گويد: ما خاندان رحمت و كانون رسالت و خلافت الهى و از سلاله محمد صلى الله عليه و آله و از تبار انبياء مى باشيم از آن زمان كه پيامبر ما به ملكوت اعلا پيوست تا امروز در حق ما ظلم شد و بر ما ستمها رفت و حقوق مسلم ما پايمال گرديد اينك ما از شما يارى مى خواهيم و شما ما را يارى نمائيد وقتى آن جوان اين سخنان را ابلاغ مى كند، بر او هجوم مى آورند و او را بين ركن و مقام به شهادت مى رسانند، او همان ((نفس زكيه )) است ، چون اين خبر به اطلاع امام مى رسد به ياران خود مى فرمايد: نگفتم به شما كه اهل مكه ما را نمى خواهند؟ ياران ، حضرت را رها نمى كنند تا آنكه قيام مى نمايد و از كوه طوى با سيصد و سيزده نفر به تعداد رزمندگان جنگ بدر، فرود مى آيد تا آنكه وارد مسجدالحرام شده و در مقام ابراهيم چهار ركعت نماز مى گزارد و آنگاه به حجرالاسود تكيه مى دهد و پس از حمد و ستايش خدا و ذكر نام و ياد پيامبر و درود بر او، لب به سخن مى گشايد به گونه اى كه كسى از مردم چنين سخن نگفته باشد.)) چنانكه گفتيم : اين روايت مرفوعه است و طوى نام يكى از كوههاى مكه و راههاى ورود به آن است و آنچه درباره نفس زكيه آمده است ، اين است كه وى فردى است داراى ايمان قوى ، و آنچه در بيان چگونگى ظهور حضرت بهتر به نظر مى رسد اين كه آن بزرگوار و يارانش يك يك وارد مسجدالحرام مى شوند، چنانكه خواهد آمد. ابن حماد تعدادى روايت را در صفحات 89، 91،92، نسخه خطى خود، درباره نفس زكيه اى كه در مدينه و ديگرى كه در مكه به شهادت مى رسد آورده است ، از آن جمله روايتى است از عمار ياسر كه مى گويد: ((چون نفس زكيه كشته شود و برادرش در مكه به قتل رسد در اثر اين ضايعه منادى از آسمان ندا بر آورد كه : فرمانرواى شما فلانى است و او مهدى عليه السلام است كه زمين را پر از حق و عدالت سازد.)) (357) و نيز در كتاب يوم الخلاص به نقل از فتاوى سيوطى ج 2 ص 135 از پيامبر (ص ) روايت شده است كه فرمود: ((مهدى خروج نمى كند مگر آنكه نفس زكيه كشته شود و چون او به شهادت رسيد اهل آسمان و زمين بر قاتلان او غضبناك شوند، آنگاه مردم نزد مهدى در آيند و چونان عروسى كه شب عروسى به خانه شوهر مى برند گرداگرد او جمع شوند)) من اين روايت را آنطور كه به ياد دارم در نسخه خطى ابن حماد مشاهده كردم اما هر چه جستجو كردم آن را نيافتم . منبع : کتاب عصر ظهور می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
شهادت ، نفس ، زكيّه ، |
|