آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۱۰:۱۳ قبل از ظهر
|
|||
عضو
شماره عضویت :
829
حالت :
ارسال ها :
197
محل سکونت : :
اصفهان
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
134
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
701
پسند ها :
59
تشکر شده : 200
|
تحلیل انیمیشن Cloudy with a Chance of Meatballs 2محمود بلالی در سایتhttp://www.vgpostmortem.ir برایمان راز ها افشا می کند :
بسم الله الرحمن الرحیم سفر به جزیره غذاناسورها!! * درخواستی کاربران
پس از عرضه قسمت اول انیمیشن نسبتا موفق "ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی" (Cloudy with a Chance of Meatballs) توسط شرکت سونی پیکچرز (Sony Pictures Animation) در سال 2009، هیچکس فکر نمی کرد که سازندگان آن برای ساخت قسمت جدید، برنامه ای داشته باشند.
درون جزیره سوالو فالز مردم درصدد پاکسازی غذاهای باقیمانده از طوفان غذایی فلدسمدفر هستند که ناگهان سرو کله سفینه ای عجیب پیدا شده و شخصیت محبوب دوران کودکی فلینت، یعنی چستر وی (Chester V) از آن خارج می شود. چستر، مدیر شرکت زندگی (Live)، مخترعی بزرگ در صنعت محصولات غذایی و الگوی فلینت در بین نخبگان محسوب می شود و حضور ناگهانی او در این جزیره بحران زده، سوال های فراوانی را برای فلینت و سایر مردم جزیره به وجود می آورد.
بدین ترتیب عملیات پاکسازی جزیره آغاز می شود و همه اهالی جزیره به "سن فرانخوزه" نقل مکان می کنند و هر یک در شغلی (غیر از شغل اصلی خود) مشغول به کار می شوند. (باز هم موضوع مهاجرت اجباری یک گروه از مردم و اشتغال آن ها به کارهایی پست! این موضوع شما را به یاد چیزی نمی اندازد؟)
فلینت خود را بخت اول این مراسم می داند، اما در آخرین لحظه فرد دیگری به جای او معرفی شده و فلینت سرخورده به خانه باز می گردد. پس از پایان مراسم، بارب گزارشی به چستر ارائه می دهد و اعلام می کند که همه دانشمندان اعزامی آن ها به جزیره "سالو فالز" ناپدید شده اند و پروژه آن ها شکست خورده است.
گفتن همین جمله کافی است تا فلینت ماموریت چستر را بپذیرد و عازم جزیره شود! طبق نظر مشترک آن دو، دستگاه فلدسمدفر دوباره فعال شده و اینبار اقدام به خلق خوراکی های هوشمند نموده است. حال ماموریت فلینت یافتن فلدسمدفر و نابودی آن از طریق اتصال "یو اس بی" ساخت شرکت چستر است.
جزیره به شدت شبیه به جزیره فیلم پارک ژوراسیک کار شده و ارجاعات زیادی از آن فیلم در این انیمیشن وجود دارد.
با ورود تیم عملیاتی، جستجو در جزیره آغاز می شود. آن ها طی جستجوهای خود موفق به یافتن توت فرنگی زنده ای می شوند که نام "بری" را برای او انتخاب می کنند. بری با دیدن فلینت مدام او را "اون" خطاب می کند و این موضوع باعث تعجب اعضای گروه می شود.
با پیشرفت عملیات، سر و کله چستر، بارب و تیم امنیتی شرکت Live هم در جزیره پیدا می شود. چستر سعی می کند فلینت را از گروه جدا کرده و او را در راه تحقق اهداف خود هدایت کند، از طرفی سم هم سعی می کند نگاه فلینت را نسبت به وقایع موجود واقعگرایانه نماید.
در این کشمکش سرانجام چستر پیروز می شود و فلینت از گروه خود جدا شده و به همراه چستر و بارب به دنبال فلدسمدفر می رود. افراد گروه فلینت هم تصمیم به بازگشت می گیرند که ناگهان رازهای مهمی برای آن ها آشکار می شوند. اول این که موجودات جزیره برخلاف گفته های چستر به هیچ وجه مهاجم و خطرناک نیستند و فقط به جلیقه های شرکت Live واکنش منفی نشان می دهد.
دوم این که این غذاهای هوشمند در قالب اجتماعات خانوادگی زندگی می کنند و روابط خانوادگی در میان آن ها وجود دارد! (البته در ادامه می بینیم که زاد و ولد آن ها از رطیق فلدسمدفر صورت می گیرد و او به صلاح دید خود برای موجودات، فرزند خلق می کند!) سوم این که ماهیت اصلی شرکت Live برخلاف معنی آن (زندگی)، ماهیتی پلید است و نام واقعی آن Evil، (معکوس واژه Live)، به معنی پلید است! (دلیلی بر رد آرمانشهر- در ادامه توضیح بیشتری داده خواهد شد)
اما با آشکار شدن این حقیقت اعضای گروه توسط نیروهای امنیتی چستر بازداشت شده و به آزمایشگاه او منتقل می شوند.
در این بخش هم یکی دیگر از رازهای داستان برملا می شود؛ فلینت از طریق تلویزیون قدیمی خود که برنامه ای از وی را پخش می کند در می یابد که منظور میوه ها از گفتن کلمه "اون"، در حقیقت خود فلینت است که به علت خرابی بخشی از فیلم، مدام کلمه اون را تکرار می کند. درواقع میوه ها او را همچون یک خالق مورد احترام قرار می دهند و از او به عنوان "اون" یاد می کنند و برای او احترام ویژه ای قائلند!!!
فلینت به میوه ها توضیح می دهد که وی درواقع یک انسان معمولی است که دستگاه فلدسمدفر را اختراع کرده و حالا برای نجات دوستانش به کمک نیاز دارد (در اصل وی خلق فلدسمدفر را یک اشتباه دانسته و به وجود آمدن آن ها را یک اتفاق پیش بینی نشده مطرح می کند. نظریه ای که برخی از دانشمندان غربی درمورد خلقت انسان به آن باور دارند و خلقت را نه هدفمند، بلکه اتفاقی بیان می کنند).
با کمک پدر و غذاها، فلینت خودش را به آزمایشگاه چستر می رساند و با او درگیر می شود. پس از یک کشمکش طولانی، سرانجام چستر توسط یک ساندویچ عنکبوتی خورده می شود و فلینت موفق می شود فلدسمدفر را به مکان قبلیش منتقل کرده و دوباره حیات را به جزیره بازگرداند...
آن ها پس از رسیدن به شهر آز با موضوع عجیبی روبرو می شوند؛ همه افراد برای ورود به شهر باید از عینک سبز رنگ استفاده کنند. آن ها با زدن عینک های سبز رنگ به چشم وارد شهر زیبا و رویایی زمرد می شوند، اما کنجکاوی آن ها و پس از آن برداشتن عینک موجب می شود تا حقیقت شهر زمرد فاش شود. درواقع شهر زمرد شهری بسیار معمولی و ساده بود که فقط به واسطه زدن عینک سبز (عینک خوشبینی) زیبا و زمردین به نظر می رسید! جادوگر شهر آز هم درواقع شعبده بازی بازنشسته و پیر بود که فقط با شعبده های سرگرم کننده مردم را گول زده و باور حضور در آرمانشهر را به آن ها القاء می کرد. جویندگان متوجه می شوند که آنچه را که در این سفر دنبال آن بودند و از جادوگر آز طلب می کردند، درواقع از ابتدا در اختیار داشتند و خود متوجه آن نبودند...
درمورد شخصیت چستر هم نکاتی وجود دارد: همچنین بودیسم بودن جابز هم به این فرضیه بیشتر دامن می زند. شاید کارگردان انیمیشن با انتقاد از جابز و محصولات او، آرمانشهر رویایی او را نیز زیر سوال برده و او را مانند جادوگر شهر آز مسئول القای توهمی دروغین به جهان می داند!
نکته بعد درمورد فلدسمدفر و بحث خلق غذا از آب است. ظاهرا خالقان قسمت دوم انیمیشن با نظر به این که دانشمندان منشاء حیات را از آب می دانند و این واقعیت که عامل حیات موجودات پس از آب، غذا است، به این نتیجه رسیده اند که چرا غذاهایی که از آب خلق می شوند حیات نداشته باشند؟!!! با چنین تفکری بود که آن ها اقدام به خلق جهان غذاهای زنده نمودند، غذاهایی که هوشمند هستند و نسبت به خالق اصلی خود احساس ویژه ای دارند!
خدایی که وابسطه به تکنولوژی است و در عین حال منجی هم به حساب می آید. چنین دیدگاهی را پیش از این در فیلم متریکس هم شاهد بودیم، با این تفاوت که در اینجا خالق و منجی یک نفر مطرح می شوند و در انتها به جای نابودی تکنولوژی و یا قربانی شدن منجی، زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر انتخاب می شود! (چنین دیدگاهی باز هم ریشه در باورهای انحرافی بودیسم دارد. حالا می توان متوجه شد که چرا چستر وی از نمادهای بودیسم استفاده می کند. این اتفاق درحالی است که در این انیمیشن به هیچ وجه نامی از خدا برده نمی شود و به جای آن از عبارت Oh, my gosh، که لحن تمسخرآمیزی از نام خداوند است استفاده شده است.) کپیبرداری و نقل تمام یا قسمتی از این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر منبع و نام نویسنده، ممنوع و حرام است و پی گرد قانونی دارد. می پسندم 0 |
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|