شخصیت عرفانی:

صدرالدین محمد در علوم متعارف زمان ، به ویژه در فلسفه اشراق ، مكتب مشاء ، كلام ، عرفان و تفسیر قرآن مهارت یافت. او آثار فلسفی متفكرانی چون سقراط و فلاسفه ی هم عصر او، افلاطون، ارسطو و شاگردانش و دانشمندانی چون ابن سینا و خواجه نصرالدین طوسی را دقیقاً بررسی نمود ، موارد ضعف آنها را باز شناخت و مسایل مبهم مكاتب را به خوبی دانست .
اگرچه او از مكتب اشراق ، بهره ها برد ولی هرگز تسلیم عقاید آنان نشد و گرچه شاگرد مكتب مشاء گردید لیكن هرگز مقید به این روش نشد . " حكمت متعالیه " مهمترین كتاب ملاصدرا به شمار می آید كه حاوی ژرف ترین پاسخ ها به مسائل فلسفی است .
ملاصدرا ، علاوه بر سلوك درعرفان ، به عنوان یكی از موفق ترین فلاسفه ، مطرح می باشد كه با طی كردن مراحل مختلف، گنجینه ی با ارزشی را برای ساخت قلعه ای از دانش كشف نمود كه با نور جاودانی حقیقت می درخشد.



ملاصدرا می نویسد:
« من وقتی دیدم زمانه با من سر دشمنی دارد و به پرورش اراذل و جهال مشغول است و روز به روز شعله های آتش جهالت و گمراهی برافروخته تر و بدحالی و نامردی فراگیرتر می شود ، ناچار روی از فرزندان دنیا برتافتم و دامن از معركه بیرون كشیدم و از دنیای خمودی و جمود و ناسپاسی به گوشه ای پناه بردم و در انزوای گمنامی و شكسته حالی پنهان شدم .
دل از آرزوها بریدم و همراه شكسته دلان بر ادای واجبات ، كمر بستم و كوتاهی های گذشته را در برابر خدای بزرگ به تلافی برخاستم . نه درسی گفتم و نه كتابی تألیف نمودم ؛ زیرا اظهار نظر و تصرف در علوم و فنون و القای درس و رفع اشكالات و شبهات و .... نیازمند تصفیه روح و اندیشه ، تهذیب خیال از نابسامانی و اختلال ، پایداری اوضاع و احوال ، و آسایش خاطر از كدورت و ملال است و با این همه رنج و ملالی كه گوش می شنود و چشم می بیند چگونه چنین فراغتی ممكن است... ، ناچار ازهمراهی با مردم دل كندم و از انس با آنان مأیوس گشتم تا آنجا كه دشمنی روزگار و فرزندان زمانه بر من سهل شد و نسبت به انكار و اقرارشان ، و عزت و اهانتشان بی اعتنا شدم .
آن گاه روی فطرت به سوی سبب ساز حقیقی نموده ، با تمام وجودم در بارگاه قدسش به تضرع و زاری برخاستم و مدتی طولانی بر این حال گذراندم ؛ سرانجام در اثر طول مجاهدت و كثرت ریاضت ، نورالهی در درون جانم تابیدن گرفت و دلم از شعله شهود مشتعل گشت . انوار ملكوتی بر آن افاضه شد و اسرار نهانی جبروت بر وی گشود و در پی آن به اسراری دست یافتم كه در گذشته
نمی دانستم و رمزهایی برایم كشف شد كه به آن گونه از طریق برهان نیافته بودم و هر چه از اسرارالهی ، حقایق ربوی ، ودیعه های عرشی و رمز و راز صمدی را با كمك عقل و برهان می دانستم با شهود و عیان روشنتر یافتم.
در اینجا بود كه عقلم آرام گرفت و استراحت یافت و نسیم انوار حق ، صبح و عصر و شب و روز بر آن وزید و آنچنان به حق نزدیك شد كه همواره با او به مناجات نشست .»



آثار ملاصدرا:

از وی آثاردرخشانی باقی مانده است كه برخی از آنها عبارتند از : اسفار اربعه ، مبدأ و معاد ، دیوان اشعار، حدوث العالم ، مفاتیح الغیب ، متشابهات القرآن.



وفات او:
حكیم وارسته در طول عمر 71 ساله اش هفت بار با پای پیاده به حج مشرف شد و گل تن را با طواف كعبه دل صفا بخشید و در آخر نیز سر بر این راه نهاد و به هنگام آغاز سفر هفتم یا در بازگشت از آن سفر به سال 1050 ه .ق در شهر بصره تن رنجور را وداع نمود و در جوار حق قرار گرفت ، و در همانجا به خاك سپرده شد . اگر چه امروز اثری از مزار او نیست اما عطر دلنشین حكمت متعالیه از مُركب نوشته هایش همواره مشام جان را می نوازد.