کپی سریال آمریکایی در سریال ماه رمضان !!! پخش سریالهای ماه رمضان در حالی آغاز شد که سریال اصلی این ماه ـ که طبیعتاً از شبکه سوم سیما به عنوان پرمخاطبترین شبکه تلویزیون به نمایش درآمد ـ کپی مو به مویِ یکی از سریال آمریکایی از آب درآمد و تنها کاراکترهایی که در قالب سریال ایرانی قابل تعریف نبودند، تغییر ماهیت دادهاند. با این اوصاف آیا بهتر نبود به جای هزینه تولید، اصل این سریالها با سانسور پخش میشد یا حداقل سریال جذابتری در ایران بازسازی میشد؟! به گزارش «تابناک»،
;\d svdhg Hlvd;hdd nv svdhg lhi vlqhk !!!
پخش سریالهای ماه رمضان در حالی آغاز شد که سریال اصلی این ماه ـ که طبیعتاً از شبکه سوم سیما به عنوان پرمخاطبترین شبکه تلویزیون به نمایش درآمد ـ کپی مو به مویِ یکی از سریال آمریکایی از آب درآمد و تنها کاراکترهایی که در قالب سریال ایرانی قابل تعریف نبودند، تغییر ماهیت دادهاند. با این اوصاف آیا بهتر نبود به جای هزینه تولید، اصل این سریالها با سانسور پخش میشد یا حداقل سریال جذابتری در ایران بازسازی میشد؟!
به گزارش «تابناک»، همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، مجموعههای مناسبتی نیز رونمایی شد. در همین راستا از چندی پیش شبکه سوم سیما، تبلیغ سریال «هفت سنگ» را داشت که با توجه به نام ایرانیاش، گمان میرفت، مفاهیم وطنی را به تصویر بکشد و از این منظر انتظار میرفت در یکی از ساعات پربیننده تلویزیون، بیننده یکی از بهترین سریالها باشیم، کما اینکه در سالهای پیش، سریالهای قابل توجه و ارزشمندی از تلویزیون و مشخصاً شبکه سوم سیما پخش شد.
این مجموعه چهل قسمتی به صورت اپیزودیک درباره سه خانواده است که کنار یکدیگر زندگی میکنند و داستانهای متفاوتی با یک مضمون مشترک در هر قسمت مطرح میشود که این سه داستان، سرانجام به یک برآیند یا چند نقطه مشترک میرسند که به نوعی بنای ادامه داستان را میگذارند؛ سبکی که در سریالهای آمریکایی بیشتر دیده میشود و فیلمنامهنویسهای ایرانی کمتر توانستهاند یا علاقهمند به پیاده سازیاش بودهاند.
شب گذشته، قسمت نخست سریال «هفت سنگ» در حالی پخش شد که پیگیران حوزه فیلم و سریال، به سرعت دریافتند این سریال کپی مو به موی یک سریال آمریکایی است: «خانواده مدرن / Modern Family»؛ سریالی که دقیقاً مختصاتی مشابه «هفت سنگ» دارد یا منصفانه آنکه بگوییم «هفت سنگ» یک کپی ایرانیزه شده این سریال آمریکایی است که علاوه بر کپی مو به موی داستان ـ دستکم در قسمت نخست ـ حتی برخی دیالوگها هم کپی است.
«هفت سنگ» به کارگردانی علیرضا بذرافشان، که از قضا نویسنده یا همان کپی کننده قسمت اول سریال نیز کارگردان بوده، روایتهایی از زوج جوانی دارد که در پی پذیرش سرپرستی یک کودک هستند و روایت زوج دیگری را دارد که نسبت به پسر جوانشان حساسیت بالایی دارند و حال این «پسر جوان» قرار است دوستش (پسر) را به خانه بیاورد تا با هم درس بخوانند.
در مقابل در «خانواده مدرن» که از شبکه abc و «فارسی ۱» پخش شده، دو مرد همجنسگرا فرزندی را به فرزندخواندگی میپذیرند و در خانواده دیگر نیز «دختری جوان» است که دوستش (پسر) را به خانه میآورد تا با هم درس بخوانند. به جز دیالوگهای جنسی که در نسخه ایرانی خانواده مدرن قابل بیان نبوده، همه سریال و حتی مواجهههای دو خانواده درباره وقایع نیز تکرار شده و ظاهراً بذرافشان خانواده مدرن را پیش رو گرفته و سپس اقدام به بازنویسی آن، به شیوهای که قابل تولید در ایران باشد، کرده است.اگر ناظران تولید و پخش صداوسیما، متوجه این رویداد نشده باشند، جای بسی تأسف است و در صورتی که کل بودجه سریال از محل حقوق ناظران این سریال در هر سطحی پرداخت شود، دور از منطق نخواهد بود اما اگر این حرکت در تلویزیون آگاهانه باشد، جای بسی تأمل دارد.
قسمت نخست این سریال، به رغم کپیکاری از سریال آمریکایی با بازیهای ضعیف و پردازش ضعیفتری همراه بود که متأسفانه نتوانست نگاه منتقدان را جلب کند و در واقع این تجربه ـ سوای اینکه امری دور از اخلاق در حوزه فیلم و سریالسازی است ـ موفق نبوده است.
بیگمان، بازسازی فیلمهای سینمایی و حتی سریالها یا اقتباس از آنها، امر بدی نیست، ولی در هیچ بازسازی اینچنین کپیکاری شدیدی نمیشود و کارگردان تلاش میکند دستکم در بازسازی، نقاط ضعف اثر اولیه را برطرف و نقاط قوت اثر اولیه را تکرار کند و سرانجام نیز میگوید این اثرش بازسازی یا برگرفته از فیلم یا سریال خاصی است؛ امری که اگر درباره «هفت سنگ» صورت پذیرد، حداقل اخلاقیات رعایت شده و میتوان در تیراژ قسمت دوم این سریال نوشت: «بازسازی نسخه ایرانی Modern family».
«تابناک» به مقایسه قسمتهای نخست دو سریال «هفت سنگ» و «خانواده مدرن» پرداخت و هماکنون دعوتتان میکند تا به مقایسه این کپیکاری تاریخی به عنوان یک شاهکار ایرانی بنشینید.
داستان سریال : سریال"خانواده مدرن" محصول سال 2009 و شبکه "ABC" میباشد. داستان سریال درباره چند خانواده است که هر یک خصوصیات منحصر به فرد خود را دارند و در عین حال با هم نیز رابطه فامیلی دارند. پدر خانواده "جی" که فردی مسن ولی ثروتمند است با زنی زیبا به نام "گلوریا" به تازگی ازدواج کرده که چند ده سال از خودش کوچکتر است. او اهل کشور " کلمبیا" است و لحجه غلیظ کلمبیایی دارد، او از شوهر قبلی خود یک پسر به نام "منی" دارد. خانواده دیگر خانواده "دانفی" نام دارد، مادر خانواده "کلر "نام دارد که در حقیقت دختر "جی " هست، بر خلاف "کلر " که خیلی منظم و قانون مدار است ، شوهر او "فیل" کاملا بی خیال و بازگوش است، او به عنوان یک پدر معرکه شناخته می شود البته از نظر فرزندان. او در تفریحات خطرناک فرزندانش شرکت می کند، سعی می کند خود را از نسل جدید عقب نداند، از اصطلاحات و حرکات تین ایجرها تقلید می کند و به شدت از همسرش می ترسد ، و به نوعی یکی از فرزندان خانواده محسوب می شود تا پدر خانواده. در خانواده دیگر "میچل" فرزند پسر "جی" قرار دارد که با فردی هم جنس خود "کامرون تاکر" پیوند زناشویی بسته، و به تازگی آنها فرزند خردسالی را از کشور"ویتنام" به فرزند خوانده گی قبول کرده اند. این چند خانواده و تعاملات بین آنها ما را با سریالی مواجه کرده کرد که یکی از مفرحترین سریالهای در حال پخش نام گرفته.
سال فرهنگه دیگه نمیشه کاریش کرد واقعا ادم متاسف میشه