آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
دوشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۳ ۰۷:۵۸ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1103
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
قحطي!!! دهه ی شصت ،خوب به خاطردارم آن روزهايي را كه تنها شامپوي موجود، شامپوي خمره ايي زرد رنگ داروگر بود. تازه آن را هم بايد از مسجد محل تهيه مي كرديم و اگر شانس يارمان بود و از همان شامپو ها يك عدد صورتي رنگش كه رايحه سيب داشت گيرمان مي آمد حسابي كيف مي كرديم. سس مايونز كالايي لوكس به حساب مي آمد و ويفر شكلاتي يام يام تنها دلخوشي كودكي بود. صف هاي طولاني در نيمه شب سرد زمستان براي 20 ليتر نفت، بگو مگو ها سر كپسول گاز كه با كاميون در محله ها توزيع مي شد، خالي كردن گازوئيل با ترس و لرز در نيمه هاي شب. روغن، برنج و پودر لباسشويي جيره بندي بود، نبود پتو در بازار خانواده تازه عروسان را براي تهيه جهيزيه به دردسر مي انداخت و پو شيدن كفش آديداس يك رويا بود. همه اينها بود، بمب هم بود و موشك و شهيد و ... اما كسي از قحطي صحبت نمي كرد! يادم هست با تمام فشارها وقتي وانت ارتشي براي جمع آوري كمك هاي مردمي وارد كوچه مي شد بسته هاي مواد غذايي، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازير بود. همسايه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهرباني بود، خب درد هم بود. امروز اما فروشگاه هاي مملو از اجناس لوكس خارجي در هر محله و گوشه كناري به چشم مي خورند و هرچه بخواهيد و نخواهيد در آنها هست. از انواع شكلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوي خارجي، لباس و لوازم آرايش تا موبايل و تبلت، داروهاي لاغري تا صندلي هاي ماساژور، نوشابه انرژي زا تا بستني با روكش طلا، رينگ اسپرت تا... و حال با تن هاي فربه، تكيه زده بر صندلي ها نرم اتومبيل هاي گرانقيمت از شنيدن كلمه قحطي به لرزه افتاده به سوي بازارها هجوم مي بريم. مبادا تي شرت بنتون گيرمان نيايد! مبادا زيتون مديترانه ايي ناياب شود!! اشتهايمان براي مصرف، تجمل، پز دادن و له كردن ديگران سيري ناپذير شده است. ورشكسته شدن انتشارت، بي سوادي دانشجوهامان، بي سوادي استادها، عقب افتادگي در علم و فرهنگ و هنر، تعطيلي مراكز ادبي فرهنگي و هنري و ... برايمان مهم نيست ولي از گران شدن ادكلن مورد علاقه مان سخت نگرانيم! ... مي شود كتابها نوشت... خلاصه اينكه اين روزها لبخند جايش را به پرخاش داده و مهرباني به خشم. هركس تنها به فكر خويش است به فكر تن خويش! قحطي امروز قحطي انسانيت است قحطي همدلي قحطي عشق!
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
قحطی عشق
دوشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۱۰ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
1143
حالت :
ارسال ها :
125
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
113
اعتبار کاربر :
1102
پسند ها :
174
تشکر شده : 147
|
بله متاسفانه ، اينكه اين روزها لبخند جايش را به پرخاش داده و مهرباني به خشم. هركس تنها به فكر خويش است به فكر تن خويش! قحطي امروز قحطي انسانيت است قحطي همدلي قحطي عشق!
می پسندم 5 0 5 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
قحطی عشق
دوشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۲۶ بعد از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
530
حالت :
ارسال ها :
470
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
396
اعتبار کاربر :
2647
پسند ها :
488
تشکر شده : 137
|
درخیابانی خالی از محبت قدم میزنم!!چراکوچه ها خالی از احساسن
شهر را قحطی هم آغوش کرده وعاطفه ها نیستن !! وای مترسک چوبه دار را ببوس ک در قحطی عاطفه هافقط قلب های شکسته را میخرند... می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
قحطی عشق
دوشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۹ بعد از ظهر
[3]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
901
حالت :
ارسال ها :
761
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
283
اعتبار کاربر :
8583
پسند ها :
894
تشکر شده : 676
|
عاطفه انسانی و مردم دوستی
در وجود آدمی، افزون بر گرایش های غریزی که پشتوانه خودخواهی او و سبب تأمین نیازهای مادی و حفظ بقای اوست، کشش های دیگری نیز هست که او را به دگرخواهی و فعالیت برای تحقق این امر وامی دارد.
این گرایش ها، ضامن بقای زندگی جمعی و پشتوانه مردم دوستی است که از آن، به عاطفه انسانی تعبیر می کنند. عاطفه انسانی، پرتویی ملکوتی و الهی در انسان و از امتیازهای آدمی بر دیگر کاینات است. بنا بر این استعداد، مردم قادرند با یکدیگر پیوندهای قلبی برقرار و به هم محبت کنند و گره از کار فروبسته یکدیگر بگشایند.
پیام متن:
عاطفه انسانی، جلوه ای از بعد ملکوتی آدم است که بر اساس آن، مردم توان برقراری پیوند قلبی با یکدیگر را می یابند و در نتیجه، زندگی جمعی شان ادامه می یابد.
میانه روی در ابراز عواطف
عاطفه انسانی، سرچشمه برتری های اخلاقی است و فرد را به کمال می رساند، در صورتی که از «آفت» زیاده روی و کوتاهی در امان بماند. در حقیقت، افراد باید نه به این امر چنان بی توجه شوند که همچون جامعه امروز غرب به ناراحتی ها و سرخوردگی ها و کمبود عاطفه دچار شوند و نه با زیاده روی در آن، شاهد دخالت بی جا و نسنجیده عواطف در برخی امور باشیم. مهرورزی اگر با احساسات ناسالم درهم نیامیزد و با پیروی از عقل و شریعت انجام شود؛ فضیلت اخلاقی به شمار می رود. عاطفه آدمی باید با خرد او هماهنگ باشد و از چیرگی هیجان های ناپایدار در انجام دادن اموری همچون ایثار و احسان بی حساب یا انفاق به فرد غیرمستحق جلوگیری کند، چنان که خداوند در قرآن درباره دعوت به میانه روی در انفاق می فرماید:
وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً اِلی عُنُقِکَ وَلا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْصُوراً.
نه دستت را در (امر بخشش و انفاق) محکم بسته دار و نه آن را کاملاً باز و گشاده دار که دچار نکوهش و حسرت خواهی شد.
همچنین ابراز محبت و عاطفه، نباید مخالف شرع باشد و احساسات زودگذر و مصحلت اندیشی های نادرست، بر دستورهای شرعی که پیوند ناگسستی با مصالح واقعی فرد و جامعه دارد، مقدم شود. در قرآن کریم با تأکید بر دخالت ندادن عواطف در اجرای یکی از حدود الهی آمده است: «بر هر یک از زن و مرد زناکار، صد تازیانه فرود آورید و اگر به خدا و قیامت ایمان دارید، در دین خدا نسبت به آن دو ترحم نورزید».
پیام متن:
عواطف زمانی به کمال آفرینند که از آفت افراط و تفریط در امان باشند؛ یعنی نه به آنها توجهی شود و نه از چارچوب عقل و دین خارج شوند.
فقر عاطفی و بحران اخلاقی
غرایز نیک و بد، در آدمی پایدارند و محتاج به پرورش، حال آنکه عواطف انسانی، لطیف و گذرایند و اگر به پشتوانه محکمی چون ایمان تکیه نکنند، با دخالت غرایز غیرانسانی از میان می روند و انسان را با فقر عاطفی روبه رو می کنند. فقر عاطفی، یکی از ویژگی های آشکار تمدن جدید و زاده زندگی بی روح ماشینی و خالی از ایمان انسان ها است که در نتیجه تربیت نادرست و به سبب غلبه غریزه بر عاطفه پدید آمده و ناهنجاری های فردی و اجتماعی بسیاری را در پی آورد.
با بررسی درباره آثار کمبود عاطفه در جوامع غربی، به انبوهی از افراد گوشه گیر برمی خوریم که از ناراحتی های روحی ناشی از تنهایی رنج می برند. اینان بر اثر دور شدن از خدا، دین و معنویت و در بحرانی از فقر معنوی و عاطفی دست و پا می زنند که گرفتاری به انواع بیماری ها، سستی بنیان خانواده، افزایش بی رحمی و از هم پاشیدن پیوندهای دوستی، از پی آمدهای همین بحران است.
پیام متن:
عواطف آدمی، پایدار نیستند و اگر با تربیت درست و ایمان به خدا به ثبات نرسند، با دخالت غرایز از میان می روند و در نتیجه، فقر عاطفی به انسان رو می کند.
دوستی با خداوند، برترین جلوه عاطفه انسانی
عاطفه انسانی مراتبی دارد. ابتدا به صورت کشش هایی فطری شناخته می شوند که بیشتر جنبه احساسی دارند و افراد بدون آنکه انتظار خاصی داشته باشند، آن را به دیگران ابراز می کنند. این مرتبه از عاطفه، به صورت علاقه خویشاوندی و مانند آن ظاهر می شود و نشانه هایی از خودخواهی در آن دیده می شود، چنان که یک مادر، فرزندش را از آن جهت که فرزند اوست، دوست دارد. در حالی که اگر عاطفه آدمی به مراحل بالاتر برسد، از حالت احساسی به حالت تدبیری تبدیل می شود و به حوزه ارزش ها و ارزش گذاری ها پا می گذارد. در این مرحله، عاطفه، پرتویی از بعد ملکوتی آدمی و سرچشمه بسیاری از فضیلت ها شمرده می شود.
سطح عالی عاطفه انسانی، در سایه تربیت دینی و بر پایه ایمان شکل می گیرد و فرد را پیرو حق و حقیقت می کند. در این مرحله، محبوب حقیقی، خداست و این عاطفه بر دیگر عواطف آدمی برتری دارد و سایه می افکند. به این معنی که آدمی چون خدا را دوست دارد، هرچه را در جهت حق و خدا باشد، دوست می دارد و میزان علاقه او به افراد را درجه دوری و نزدیکی آنها به خدا مشخص می کند. چنانچه میان انسان ها محبت الهی و مراتب عالی عواطف استوار شود، افزون بر بهره مندی آنها از برکات معنوی و آثار مثبت روحی، به ثبات و جاودانگی در مهرورزی الهی نیز خواهند رسید. در مقابل، محبتی که در سایه احساسات و مراحل اولیه عواطف به وجود می آید، تنها جنبه احساسی دارد و بسیار بی ارزش است، بلکه داومی هم نخواهد داشت.
پیام متن:
برترین نوع عواطف، آن است که احساس صرف نباشد، بلکه بر اساس ایمان و تربیت دینی شکل پذیرد. این نوع از عاطفه، دیگر مراتب عاطفه را نیز تحت تأثیر قرار می دهد و آدمی را در جهتی خدایی رهنمون می شود.
غرایز نفسانی یا عواطف انسانی؟
به سبب قدرت و فعالیت پیوسته غرایز، همواره این خطر هست که دامان پاک عواطف الهی به غرایز حیوانی آلوده شود و با یکدیگر درهم آمیزند. این احتمال در زمینه ابراز محبت و ایجاد پیوندهای قلبی با دیگران بیشتر است. بسیار پیش می آید که افراد، در ابتدا بر اساس پاکی و بی آلایشی دلشان و بر اثر بروز عواطف و کنترل نکردن آن در برخورد با دیگران، از خود محبت نشان می دهند و از نظر قلبی به شخص خاصی تمایل پیدا می کنند. به مرور زمان، این امکان پدید می آید که این محبت، با جنبه های نفسانی درهم آمیزد و از محور پاکی خارج شود. چنین مسئله ای به هنگام برخورد عواطف با غرایز جنسی، امکان و شدت بیشتری می یابد. محبت همچون گوهری پاک و اصیل است که باید قداست آن را از هرگونه ناخالصی و آلودگی نفسانی حفظ کرد. در غیر این صورت، سبب انحراف روحی و حتی سقوط معنوی انسان می شود.
پیام متن:
اگر عواطف با غرایز نفسانی درهم آمیزند، نه تنها انسان را به کمال نمی رسانند، بلکه به سقوط معنوی در انسان منجر می شوند.
انشاءالله خداوند متعال همه ما مخصوصاًنسلجوانمارا از اين آفات مصونيت ببخشد و به همه ما توفيق دهد كه بتوانيم با مراجعه به آيات ورواياتدينيازبهترينانسانهاواز زمينه سازان ظهور حضرت بقيةالله حجةبنالحسن العسكري(ع) باشيم.
منبع:مجلات
ویرایش ارسال توسط : سید
در تاریخ : سه شنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۳ ۰۶:۰۹ قبل از ظهر می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
قحطی ، عشق ، |
|