آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
سه شنبه ۲۱ امرداد ۱۳۹۳ ۰۵:۱۸ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
113
حالت :
ارسال ها :
123
محل سکونت : :
قم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
189
اعتبار کاربر :
771
پسند ها :
150
تشکر شده : 71
|
رضا و رضوان سومین نامه از کتاب نامه های بلوغ است؛ نا مه های بلوغ، پنج نامه از استاد علی صفایی حائری (ره) است به فرزندانش، که هنگام بلوغ آن ها نگارش یافته است. مخاطب در این نامه ها اگرچه فرزندانش بوده اند، اما خطاب عام است.
تصمیم دارم انشاالله به یاری خدا بخش هایی از این کتاب ارزشمند را برای یاران منتظر بگذارم به امید اینکه مورد استفاده دوستان قرار گیرد. با توجه به اینکه مطالب خیلی دقیق هستند از دوستان خواهش می کنم با دقت بیشتری مطالعه کنند و مسلما ارزشش را دارد که حتی چندین بار خوانده بشه. این نامه با مقدمه ای طولانی آغاز می شود که به علت اختصار و اینکه از حوصله خارج نشود از بخش خلاصه براتون گذاشتم دوستان مشتاق و اهل مطالعه می توانند به اصل کتاب رجوع کنند. خلاصه: با این مقدمه طولانی می خواهم حرف هایم را شروع کنم و راه دستیابی به انس و سرور و ابتهاج را پیش پایت بگذارم. و در این دنیای سرشار از غضب و نفرت و سخط و نارضایی و گلایه، راهی به خشنودی و امن و اطمینان، آن هم در متن رنج ها و بحران ها و مصیبت ها نشان بدهم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید. برای اینکه این مقدمه طولانی شده آن را برایت خلاصه می کنم: 1- دنیا، دنیای درد و رنج است. و این درد مخصوص بی نوا و یا دارا نیست. درد زن و مرد نیست، طوبی و اسماعیل و کمال نمی شناسد، شاهزاده و شاه و عیاش و عابد برایش فرقی نمی کند. دنیا، دنیای چهار فصل؛ دنیا، دنیای حرکت است. و معنای حرکت جدایی و برخورد است؛ از دوست ها جدا می شوی و با بیگانه ها برخورد می کنی و این هر دو سخت است. 2- دنیا، دنیای تنهایی انسان است و راز این تنهایی در وسعت هستی و وجود ماست. 3- در این دنیای درد و تنهایی، آدم ها برای خود برنامه هایی دارند: یک دسته با جدیت و کار و کوشش این درد و تنهایی را درمان می کنند و سرشار می شوند. یک دسته با غصه و اندوه زندگی می گذرانند. یک دسته هم با شهامت، خودکشی می کنند. یک دسته هم بی خیالی و عیاشی را، راه چاره می دانند. یک دسته هم مستی و بی خبری و تخدیر را پناهگاه می گیرند. دسته اول برای جدیت و کار و کوشش، به امید و به هدفی نیاز دارند. این امید و هدف، ناچار باید از تزلزل و بن بست نجات یابد، برای نجات از این بن بست، فلسفه ها و مکتب های مختلفی کوشیده اند تا بتوانند بدون مذهب و بدون خدا و اعتقاد به معاد و رستاخیز، ایمان به انسان و ایمان به کوشش و تلاش را جایگزین ایمان مذهبی بنمایند. 4- امیدها و هدف های محدود و محکوم، نمی تواند در برابر حرکت مستمر انسان، ثابت بمانند و متزلزل نشوند، انسان، هر روز بت های دیروزش را می شکند. تو خودت نگاه کن، در طی سالهایی که بر تو گذشته، چطور بازیچه ها و عروسک ها و بت های دیروزت را کنار گذاشته ای و از آن هایی که تا دیروز برایشان گریه می کردی و دعوا راه می انداختی، فاصله گرفته ای. همین طور فردا از بت های امروزت جدا میشوی. و چه بسا به اسم و رسم و ثروت و قدرت و لذت و ریاست و مقام و یا فداکاری و خدمت به انسان ها و آزادی و عدالت و کمال آن ها روی بیاوری. 5- این امید ها و هدف ها، در برابر سوال های اساسی دوامی نمی آورد سوال هایی از این قبیل : من چرا به زندگی و بودن خودم ادامه بدهم ؟ چرا در فکر خدمت و خوبی به دیگران باشم؟ آیا خدمت خوب، این نیست که این آدم های گرفتار و بیچاره را به نابودی و مرگ بدهیم؟ اصلا وقتی که خدایی و نوری نیست، در تاریکی، خوبی و بدی چه فرقی می کند؟ انسان دوستی یا آدم کشی چه تفاوتی دارد؟ 6- انسان در تمامی سلوک ها و راه هایش در عذاب است ،عذاب راه و عذاب بن بست. 7- عامل این سلوک رنج بار و جهنمی، جدایی از یاد و فریاد عشق خدا، جدایی از خلق خدا، فرو رفتن و چشم پوشی از رویش و چشم پوشی از پاداش و رستاخیز بود. محدودیت در هدف ، باعث رنج است؛ با حرکت مستمر انسان نمی سازد. محدودیت در عمل، باعث رنج است؛ با نیاز مستمر انسان نمی سازد. محدودیت در وجود، باعث رنج است؛ رکود عامل گندیدن است. محدودیت در محیط، باعث رنج است؛ هیچ جوجه ای در پوست خود نمی گنجد. دنیای بزرگ، برای انسانی که رشد کرده و فائز شده و سر برآورده و از خوض و فرو رفتن نجات یافته، تنگ است. این دنیا مثل شکم مادر برای بچه است. بچه نمی تواند در همان دنیای رحم بماند و ادامه خود را رها کند. 8- دردها و رنج ها عامل بیداری و باعث در هم شکستن محدودیت ها و دیوارهای ماست. و با این دید می توانیم به انس و سرور و ابتهاج برسیم و از غضب و سخط و نفرت جدا شویم. می توانیم به خوشنودی و امن راهی بیابیم. در ادامه نامه درباره مطالبی که در ذیل آمده مباحثی مطرح می شود که انشاالله به مرور برای دوستان می نویسم. 1- خوشنودی و معنای آن 2- زمینه های نفرت و خوشنودی 3- تحلیل رضا و خوشنودی 4- نتیجه رضا و خوشنودی
ادامه دارد...
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
رضا و رضوان (1)
سه شنبه ۲۱ امرداد ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
12
حالت :
ارسال ها :
3166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
356
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
13846
پسند ها :
3168
تشکر شده : 2569
|
سلام
فکرکردم رضا و رضوان اسم مثلا یه شخصیه عکسشو گذاشتید می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
رضا و رضوان (1)
سه شنبه ۲۱ امرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۰۵ بعد از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
113
حالت :
ارسال ها :
123
محل سکونت : :
قم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
189
اعتبار کاربر :
771
پسند ها :
150
تشکر شده : 71
|
نوشته شده توسط : الی . ارمیا » سلام فکرکردم رضا و رضوان اسم مثلا یه شخصیه عکسشو گذاشتید سلام خخخخخخخخخخ حق داری الی . ارمیای عزیز از بس پست های عکس زیاد شده می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
رضا و رضوان (1)
دوشنبه ۲۷ امرداد ۱۳۹۳ ۱۲:۰۴ بعد از ظهر
[3]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
12
حالت :
ارسال ها :
3166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
356
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
13846
پسند ها :
3168
تشکر شده : 2569
|
نوشته شده توسط : مبشره » نوشته شده توسط : الی . ارمیا » سلام فکرکردم رضا و رضوان اسم مثلا یه شخصیه عکسشو گذاشتید سلام خخخخخخخخخخ حق داری الی . ارمیای عزیز از بس پست های عکس زیاد شده حالا چقد هم به هم میاند رضوان اسم دختره یا پسر می پسندم 0
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
رضا ، رضوان ، |
|