انجمن یاران منتظر

ختم قرآن



آخرین ارسال ها
لیست برنامه ختم قرآن یاران منتظر ..:||:.. پروژه کرونا(COVID 19) ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین امسال اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. تا حالا به لحظه تحویل سال 1450 فکر کردید!!؟؟ ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین سال 1395 اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. اگر بفهمید بیشتر از یک هفته دیگر زنده نیستید، چی کار می کنید؟! ..:||:.. **متن روز پدر و روز مرد** ..:||:.. الان چتونه؟ ..:||:.. 🔻هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی ..:||:.. ღ ღ ღتبریک ازدواج به دوست خوبم هستی2013 جان عزیز ღ ღ ღ ..:||:..

نوار پیام ها
( یسنا : ▪️خــداحافظ مُــــحَرَّم 😭 نمى دانم سال دیگر دوباره تو را خواهم دید یا نه؟!... 🖤اما اگر وزیدى و از سَرِ کوى من گذشتى، سلامَم را به اربابم برسان... ◾️ بگو همیشه برایَت مشکى به تَن مى کرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود!... ◾️بگو گرچه جوانى مى کرد، اما به سَرِ سوزنى ارادتش هم که شده، تو را از تَهِ دل دوست داشت... ◼️با چاى روضه تو و نذری ات، صفا مى کرد و سَرَش درد مى کرد براى نوکرى... 🏴 مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مى سپارم... و دلم شور مى زند براى \"صَفر\"ى که دارد از \"سَفَر\" مى رسد... # )     ( سینا : حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها): «ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَدیرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ؛ خداوند پس از غدیرخم برای کسی حجّت و عذری باقی نگذاشت.» «دلائل الإمامَه، ص 122» )     ( فاطمه 1 : ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ ای وسعت دل‌های شکسته، حَرَمت. (شهادت حضرت زهرا تسلیت باد) )     ( programmer : امام علی (ع):مردم سه گروهند: (1) دانشمندی خدایی، (2) دانش آموزی بر راه رستگاری (3) و پشه های دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که از پی هر جنبنده و هر صدا می روند، و با وزش هر بادی، حرکت می کنند، نه از پرتو دانش، روشنی یافتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند. )     ( programmer : امام علی ع : عاقل ترین مردم کسی است که عواقب کار را بیشتر بنگرد. )     ( programmer : امام علی (ع):دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد. )     ( programmer : امام علی(ع): در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند )     ( سینا : هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ی خاك جریان دارد، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. )     ( programmer : فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است....(مقام معظم رهبری) )     ( سینا : یاران! شتاب كنید ، قافله در راه است . می گویند كه گناهكاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهكاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند )     ( سینا : برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ**اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! )     ( فاطمه 1 : ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن +++ چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس‌کوچه‌های خاکی قلبم عبور کن +++ آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن )     ( سینا : دود می خیزد ز خلوتگاه من کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟ با درون سوخته دارم سخن کی به پایان می رسد افسانه ام ؟ )    
مدیریت پیام ها


اگر این اولین بازدید شما از انجمن یاران منتظراست ، میبایست برای استفاده از کلیه امکانات انجمن عضو شوید و یا اگر عضو انجمن می باشید وارد شوید .


انجمن یاران منتظر » اوقات فراغت » بحث و گفتگو » داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین



داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین

سلام خواهش میکنم از دانش و طنز خود استفاده کنید و این داستان را ادامه بدید با تشکر روزی روزگاری  یگانه و zahra خانم تصمیم میگیرن  برن مشهد خونه ادمین اینا زنگ میزنن به قمر خانم و محمد طاها و  حریم قدس و پونه  به اون ها هم پیشنهاد میدن که برای تولد امام رضا یه چند روزی بریم مشهد و خانه ی ادمین اینا مستقر بشیم ولی به ادمین نمیگیم که ما داریم میایم خونتون چون قراره سوپرایز بشن بعد ...... ( خواهش میکنم ادامه بدید داستان و
nhsjhk lshtvj dhvhk lkjzv fi ohki hnldk


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد
صفحه 6 از 11 < 1 5 6 7 11 > آخرین »


اطلاعات نویسنده
داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ ۰۶:۲۰ بعد از ظهر نمایش پست [61]
مدیر انجمن مطالب جالب
rating
شماره عضویت : 658
حالت :
ارسال ها : 2423
محل سکونت : : پایتخت
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 341
اعتبار کاربر : 31653
پسند ها : 1693
محل سکونت : tehran.jpg
حالت من :  Sarbezir.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (22).jpg
تشکر شده : 4530



 خب به سلامتی ما الان رسیدیمممم ساری 

 اقای بلاغ و سردار و دایی و قاصدک جون انتظار به پایان رسید سوار شید بریم 

پیش به سوی مشهد 


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : یگانه 313


صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین
ارباب ما معلم عیسی ابن مریم است
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ ۰۶:۳۳ بعد از ظهر نمایش پست [62]
عضو
rating
شماره عضویت : 1311
حالت :
ارسال ها : 1657
محل سکونت : : هرجا خطری تره
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 519
دعوت شدگان : 1
اعتبار کاربر : 16628
پسند ها : 1231
حالت من :  khab-alood2.gif
تشکر شده : 2189



ناگهان قطار سوت زنان در حال نزدیک شدن بود که ناگهان بلاغ با پایه چلاغ (چون زمین خورده بودیم) پیراهنشو در اورد و اتیش زد...ای وای اشتباه شد این که واسه یه داستان دیگه بود
درستش اینه :::::::بلاغ با سر و صورت زخمی یک تبر( که توی بلیط فروشی بود برای مواقع لزوم)رو برداشت و با خشم به سمت قطار در حال حرکت بود
گفتم: بلاغ چرا میخوای ابروی مارو ببری اه اه اه
گفت : مگه نمیبینی که از بس اینا دیر اومدن سر و صورت ما زخمیه
گفتم: حالا بیخیال
ناگهان دیدم دایی جمعه تلو تلو خوران خود را به ما رساند
من دست بلاغ و دایی رو گرفتم که نیوفتن و با دختر خاله قاصدک منتظر بودیم تا قطار پیش ما واسته
البته باید اضافه کنم اشک در چشمان من و بلاغ حلقه زده بود چون دیگه انتظار ما به پایان رسیده بود و دوستان بالاخره رسیدن
یعنی میشه این دیگه قطار بچه ها باشه؟.......................



  می پسندم        0 
















امضای کاربر : تنهاترین سردار

    با ولایتیم تااااااااااااااااااا شهادت
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ ۰۶:۳۶ بعد از ظهر نمایش پست [63]
بانو
rating
شماره عضویت : 1260
حالت :
ارسال ها : 374
محل سکونت : : کنار دریا
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 96
اعتبار کاربر : 2572
پسند ها : 362
حالت من :  ShadOsarhal.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/10.jpg
تشکر شده : 340



آجی یگانه دکترا یاران وبفرست که این دکترا هر جا باشن کارشون سکه است بیاین این سه تا دارن تلف میشن، منم دیگه بس که صدای اشک واه شنیدم دیگه دیفونه شدم!!!!!!!!!!! یگانه بچه ها سلاممممممممممممممممممممممممممممممممم ووووووووووی همه رو یه جا مبینم چقدر خوشحالم من اجی من کوپه ام کجاست این 3تاروهم تاآخر سفر نمیخوام ببینم، صبا ویاسمن کجان با اونا کاردارم خخخخ

(یاسمن حرفتو نشنیده میگیرم نسبت به خودم اما خونه بقیه من حاضرم بیام اره یادش بخیر ماه رمضون خونه بلاغ، بلاغ الان بشنوه پس می افته)


  می پسندم 3     0  3 
 
 
تعداد پسند های ( 3 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : قاصدک
                               

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ ۰۷:۳۰ بعد از ظهر نمایش پست [64]
مدیر انجمن مطالب جالب
rating
شماره عضویت : 658
حالت :
ارسال ها : 2423
محل سکونت : : پایتخت
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 341
اعتبار کاربر : 31653
پسند ها : 1693
محل سکونت : tehran.jpg
حالت من :  Sarbezir.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (22).jpg
تشکر شده : 4530



 به به به همسفرای بزرگوارممم حالتون چطوره به به خانمای عزیز دخترای عزیز اقایون محترم  و ....... 

 امید وارم تو این سفر به همه خوش بگذره و خاطره بسیار بسیار خوبی از هم داشته باشیم  

قاصدک جان عزیزم برو کوپه ها سر بزن ببین کدومشون سه نفره هستن برو همونجا مستقر شو 

 یاس بهشت خواهرم بشین سره جات کلتو از پنجره نکن بیرون عزیزم ای بابا مسئولیتت با منه ها 

سردار و بلاغ و دایی از خستگی و کوفتگی ببین چه جوری خوابشون برده  نچ نچ نچ 

قمر خانم  و خانواده ی محترمشون من ارادت خالصانه دارم خدمتتون 


 پونه خانم و هدی خانم و لیلی خانم و صدف خانم   چه خبره از همون موقعی که سوار شدید یه ریز دارین حرف میزنن  





  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : یگانه 313


صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین
ارباب ما معلم عیسی ابن مریم است
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ ۰۷:۳۱ بعد از ظهر نمایش پست [65]
بانو
rating
شماره عضویت : 1224
حالت :
ارسال ها : 107
محل سکونت : : زمین خدا
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 36
اعتبار کاربر : 555
پسند ها : 121
حالت من :  Mokhlesim.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/01.jpg
تشکر شده : 103



نه نه نه  جون ما اصرار نکنین حالا چون انقدر اصرار میکنین یک فکری میکنم براش
 ای بابا منم مثل الما مجبورم پیاده هلک هلک کنمو خودمو برسونم بیام 
ولی منم که بدون مهدیه جایی نمیرم حالا مارو جا میزارین
از اونجاییکه منو مهدیه ام همشهری ادمین هستیم  
زود زنگیدم به مهدیه که کجایی؟ با مهمونی چطوری؟ قراره هوار بشن خونه ادمین اینا  
اونم که مثل خودم پایه باهم دیگه راه افتادیم .................
   



  می پسندم 5     0  5 
 
 
تعداد پسند های ( 5 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : گل همیشه بهار



گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ ۰۸:۴۰ بعد از ظهر نمایش پست [66]
بانو
rating
شماره عضویت : 1022
حالت :
ارسال ها : 404
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 213
دعوت شدگان : 3
اعتبار کاربر : 2001
پسند ها : 234
تشکر شده : 260



یگانه یه بار باهم اومدیم مسافرت بزار خوش باشیم دیگه عه نگران نباش میگم کسی به مامانم نگه
خب بریم بگردیم تو قطار عاااااااشق گشتن تو قطارم به خصوص وقتی همه اشناییم
الما یگانه قاصدک صبا یاسمن دخترا جمع شین بریم به بقیه سر بزنیم



  می پسندم 4     0  4 
 
 
تعداد پسند های ( 4 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : یاس بهشت


آدمها بازی کردن را دوست دارند؛ 
 
این تو هستی ک انتخاب میکنی هم بازیشون باشی یا

اسباب بازیشون...! 

 

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ ۰۸:۵۴ بعد از ظهر نمایش پست [67]
بانو
rating
شماره عضویت : 80
حالت :
ارسال ها : 2385
محل سکونت : : تو آسموناااا
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 380
دعوت شدگان : 3
اعتبار کاربر : 9973
پسند ها : 2491
حالت من :  Mehraboon.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 1418
وبسایت من : وبسایت من


عضو غایب <a target="_blank" rel="nofollow" rel="nofollow" rel="nofollow" href="." target="_blank" title=".">.</a>


خوشحالم درحال حاضر تو جمع اجیای گلمم 
خب راهو باز کنین فرشته خانومم اومد تشویقم نکنید خجالت میکشم 
خب خب منم یه چن تا از بچه ها رو با خودم اوردم 
اجی خادم 313خودم ،داداش معرفت 


  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : الما
 

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ ۰۹:۲۱ بعد از ظهر نمایش پست [68]
عضو
rating
شماره عضویت : 7
حالت :
ارسال ها : 3721
محل سکونت : : همین نزدیکهای عشق انجایی که ازان امده ام امدنم بهر چه ب
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 501
دعوت شدگان : 1
اعتبار کاربر : 30818
پسند ها : 2103
حالت من :  Delvapas.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 3506
وبسایت من : وبسایت من



سلام بگذارین من یه چیزی بگم براتون در حد لالیگا واقعی
یه روزی یه جایی رفته بودیم برای مسئله کاری اتفاقا به چهارتا بچه های مشهد هم اتاق شدیم من یه اصفهانی وچهارتا مشهدی همون اول باهاشون خیلی صمیمی شدم اون یه هفته ای که با هم بودیم حسابی خوش وخرم وگل وبلبل وروز اخر ادرس دادن وادرس گرفتن وشماره تلفن وهمراه ودممون گرم ودمشون گرم
وچقدرم گفتن اگر بیاین مشهد فقط یه تک بزنین ما هستیم وبیاین خونه ما واخر کار فهمیدیم لباس نو بپوشیم لباسامون رو از بس این میگه بیا خونه ما واون میگه بیا خونه ما در این جنگ مهمان برون پاره میشه  واخرش این بودبیاین خونه واز این حرفای خوشگل
اقا زد ویه ماه نشد من برای بحثی به مشهد رفتم یه هتلی داریم بنام زاینده رود خیلی هتل خوبیه چقدر برای اهل وایال قیافه گرفتیم که دو سه تا دوست مشهدی همشونم اهل تعارف وبیاین خونه واگر نیاین بدمون میاد..همین قیافه ها رو میگرفتیم که خانممون گفتن یه زنگکی بهشون بزن بریم ببینیمشون بیان ببیننمون
اقا زنگ اول ودوم وسوم وبی جواب واون یکی رو زنگ زدیم جواب نداد.بعدا ز چند دقیقه جواب داد وگفت عروسی داداشمه فلان جا وما مشهد نیستیم..نفر سومم که جواب داد همون اول گفت من فلان جا کلاس دارم ونمیتونم بیام
اقا دمم گرم خیلی با صفا بود برام دیگه بیخیال شدیم ما که اون یه هفته رو بهترین جا بودیم ولی خواستیم یه تستکی بزنیم بچه مشهدیا رو شد انچه باید بشود البته با هم فرق دارن بچه ها ولی ادمینم مشدیه دیگه بخصوص ما اصفهانیا رو هیچ مشهدی باهامون خوب نیست خداروشکرامام رضا علیه االسلام دوستمون داشت وبهترین جا فرستادمون
راستی یادم رفت بگم حسابی مچلمون کردن خونواده وخنده بازاری براشون درست شد

 


  می پسندم 6     1  5 
 
 
تعداد پسند های ( 6 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 1 ) از این کاربر

















امضای کاربر : سینا
 سلام بر یاران شهر آسمانی

سلام بر آنانکه صادقانه ایستادند
مردانه جنگیدند
عاشقانه شهید شدند
و مظلومانه از خاطره دنیاطلبان رفتند
خوشا بحالشان و بدا به حالمان ...

 

 

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ ۰۹:۲۱ بعد از ظهر نمایش پست [69]
مدیر انجمن مطالب جالب
rating
شماره عضویت : 658
حالت :
ارسال ها : 2423
محل سکونت : : پایتخت
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 341
اعتبار کاربر : 31653
پسند ها : 1693
محل سکونت : tehran.jpg
حالت من :  Sarbezir.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (22).jpg
تشکر شده : 4530



یاسی  من پایه ام من همیشه پایه بودم 

صبا و یاسی بریم یه گشتی بزنیم یه شیطنتی بکنیم و برگردیم 

سوپرایزشون کنیم ههههه خلوتشونو بهم بزنیم  بخندیم 

خب دوستان فردا میرسیم مشهد  اول میریم خونه ادمین اینا مستقر میشیم  جامونو مشخصض میکنیم بعد میریم زیارت 

   







  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : یگانه 313


صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین
ارباب ما معلم عیسی ابن مریم است
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ ۰۹:۳۲ بعد از ظهر نمایش پست [70]
بانو
rating
شماره عضویت : 1022
حالت :
ارسال ها : 404
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 213
دعوت شدگان : 3
اعتبار کاربر : 2001
پسند ها : 234
تشکر شده : 260



اقا سینا نگران نباشین ما زنگ نمیزنیم خونه ادمین اینا حالا حالا ها !!!دم در خونشون زنگ میزنیم میگیم درو واکنه که ما پشت دریم نترسین تازه اقا ایلیا واقا سعید واقا مرتضی نمیزارن حالا حالا ها ادمین تکون بخوره از جاش تا ما بریم خونشون


  می پسندم 5     0  5 
 
 
تعداد پسند های ( 5 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : یاس بهشت


آدمها بازی کردن را دوست دارند؛ 
 
این تو هستی ک انتخاب میکنی هم بازیشون باشی یا

اسباب بازیشون...! 

 

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ ۰۹:۳۲ بعد از ظهر نمایش پست [71]
بانو
rating
شماره عضویت : 1022
حالت :
ارسال ها : 404
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 213
دعوت شدگان : 3
اعتبار کاربر : 2001
پسند ها : 234
تشکر شده : 260



اقا سینا نگران نباشین ما زنگ نمیزنیم خونه ادمین اینا حالا حالا ها !!!دم در خونشون زنگ میزنیم میگیم درو واکنه که ما پشت دریم نترسین تازه اقا ایلیا واقا سعید واقا مرتضی نمیزارن حالا حالا ها ادمین تکون بخوره از جاش تا ما بریم خونشون


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : یاس بهشت


آدمها بازی کردن را دوست دارند؛ 
 
این تو هستی ک انتخاب میکنی هم بازیشون باشی یا

اسباب بازیشون...! 

 

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
داستان مسافرت یاران منتظر به خانه ادمین
پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۳ ۰۹:۳۶ بعد از ظهر نمایش پست [72]
بانو
rating
شماره عضویت : 1022
حالت :
ارسال ها : 404
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 213
دعوت شدگان : 3
اعتبار کاربر : 2001
پسند ها : 234
تشکر شده : 260



خب یگانه از کوپه ی سردار و بلاغ و دایی شروع میکنیم بترسونیمشون

انگار دیگه زیادی خوابیدن
خسته شدن


  می پسندم 3     0  3 
 
 
تعداد پسند های ( 3 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : یاس بهشت


آدمها بازی کردن را دوست دارند؛ 
 
این تو هستی ک انتخاب میکنی هم بازیشون باشی یا

اسباب بازیشون...! 

 

گزارش پست !


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد
صفحه 6 از 11 < 1 5 6 7 11 > آخرین »



برچسب ها
داستان ، مسافرت ، یاران ، منتظر ، به ، خانه ، ادمین ،

« دوست دارید در چه سنی بمیرید ؟ | اینم عاقبت امر به معروف و نهی از منکر »

 











انجمن یاران منتظر

چت روم یاران منتظر

چت روم و انجمن مذهبی امام زمان



هم اکنون 10:57 بعداز ظهر