آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۳ ۱۰:۴۱ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1103
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه! گفت: حاج آقا یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه گفتم: اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم گفت: من رفتنی ام! گفتم: یعنی چی؟ گفت: دارم میمیرم! گفتم: دکتر دیگه ای.. خارج از کشور؟ گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد! گفتم: خدا کریمه، انشالله که بهت سلامتی میده با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بمیرم خدا کریم نیست؟ فهمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گول مالید سرش گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟ گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم، کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن.. تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم!؟ خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم؛ اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت، خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد! با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن.. آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه! سرتونو درد نیارم من کار میکردم؛ اما حرص نداشتم.. بین مردم بودم؛ اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم.. ماشین عروس که میدیم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم.. گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم.. مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم.. خلاصه اینکه این ماجرا منو آدم خوب و مهربانی کرد. حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟ گفتم: بله، اونجور که یاد گرفتم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه آرام آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر، داشت میرفت گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟ گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!! یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم! با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟ گفت: بیمار نیستم! هم کفرم داشت در میومد و هم از تعجب داشتم شاخ دار میشدم.. گفتم: پس چی؟ گفت: فهمیدم مردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم؟ گفتن: نه! گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند: نه! خلاصه حاجی ما رفتنی هستیم کی اش فرقی داره مگه؟
می پسندم 8 0 8 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
من رفتنی ام!!
سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۳ ۰۴:۰۹ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
530
حالت :
ارسال ها :
470
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
396
اعتبار کاربر :
2647
پسند ها :
488
تشکر شده : 137
|
کاش دید ما هم نسبت به همه چیز تغییر کنه
کاش... دستتون درد نکنه.خیلی خوب بود می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
من رفتنی ام!!
سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۳ ۰۴:۲۰ بعد از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
1310
حالت :
ارسال ها :
3265
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
431
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
74079
پسند ها :
5100
تشکر شده : 6163
|
خدایا قبل از اینکه مرگ ما برسه از ما راضی باش و خشنود
الهی آمین می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
من رفتنی ام!!
سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۳ ۱۰:۱۱ بعد از ظهر
[3]
|
|||
مدیر انجمن چهارده معصوم
شماره عضویت :
4
حالت :
ارسال ها :
568
محل سکونت : :
استان قزوین(مینودر) محضر خدا
جنسیت :
تاریخ تولد :
1-9-1975
تعداد بازدیدکنندگان :
518
دعوت شدگان :
5
اعتبار کاربر :
6949
پسند ها :
622
تشکر شده : 376
|
ممنون خانم حریم قدس اجرتون با خدا
سالها قبل یه خاطره ازسال 1378 یکی از آشناها برام تعریف کردند،دیدم مرتبطه با این مطلــب براتون مینویســـم امیــدوارم خوشتون بیاد ایشون تعریف میکردند ::: یه روز که برا تزریق آمپول رفته بودم خونه یه آقایی که حدودا شصت و پنج سالش بود (بسیارلاغر اندام ونحیف تا حــــدی که اطرافیان فکر میکردند از این بیماری جان سالم به در نمیـبره ) وقتی به خونشون رفتم دیدم یکی از معتمدین محل تو خونشــون نشسته و داره وصیتنامه برای پیر مرد بیمار تنظیم میکنه ، ایـن آقای معتمد یه آقای میانسال و ازمومنین و اهل مسجد بودند کـه برای نوشتن وصیتنامه پیر مرد بیمار اومده بود . من فرصت موندن نداشتم مشغول آماده کردن آمپول برا تزریـق شدم و پیر مرد بیمارهمزمان ناله کنان به سختی وصیت میکرد و من داشتم کار خودم را میکردم . این بنده خــــدا را که داشت وصیتنامه تنظیم میکرد را وکیــل ، وصی خودش معرفی میکرد ؛ این مال را چه کنیـن واون ..... خلاصه یه مدتی بود بیمار بود من آمپولش را زدم و خداحافظی کردم . از این قضیه یه مدت گذشت تا سال 1380 اون بنده خدا که داشت وصیتنامه را تنظیم میکرد به سرای بــــــــاقی شتافت. بعلت سرطان خون (خدا بیامرزدش مرد بزرگی بود ، ایشون از مداحان اهل بیت علیهم السلام بودند )، الان که من دارم ایـــــن مطلب را مینویسم 15 سال از این قضیه میگذره اون پیر مـــرد که داشت وصیت میکرد (خدا عمرش بده ) هنوز زنـدس و داره زندگیش را میکنه . نه تنها خانوادش هیشکی فکر نمی کرد ایـن آقا خوب بشه و اون آقا زودتر دار فانی را وداع بگه . چه بسیار بیمارانی که خوب شدند و چه بسیار شیر مردانی کــه فوت شدند . ان شاءالله که عمر طولانی و با عزت داشتــه باشین . خدایا تا ما را نیامرزیدی از این دنیا نبر/ الهی آمین . می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
من رفتنی ام!!
سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۳ ۱۱:۲۱ بعد از ظهر
[4]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
1310
حالت :
ارسال ها :
3265
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
431
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
74079
پسند ها :
5100
تشکر شده : 6163
|
الهی آمین
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
من رفتنی ام!!
سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۳ ۱۱:۵۴ بعد از ظهر
[5]
|
|||
خیلی خوب بود.ممنون حریم قدس
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
من رفتنی ام!!
پنجشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۳ ۱۰:۳۷ بعد از ظهر
[6]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
901
حالت :
ارسال ها :
761
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
283
اعتبار کاربر :
8583
پسند ها :
894
تشکر شده : 676
|
می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
من رفتنی ام!!
پنجشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۳ ۱۰:۴۸ بعد از ظهر
[7]
|
|||
آقایون انجمن
شماره عضویت :
940
حالت :
ارسال ها :
583
محل سکونت : :
یه جای خوب
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
269
اعتبار کاربر :
4149
پسند ها :
540
تشکر شده : 545
وبسایت من :
وبسایت من
|
خدا خودت پاکم کن خا کم کن بسهههههههههههههههههههههههههههه
می پسندم 7 0 7 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
من رفتنی ام!!
جمعه ۲۱ شهریور ۱۳۹۳ ۰۲:۳۵ بعد از ظهر
[8]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1103
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
ممنونم از اظهار نظرات بسیار بسیار مفید وآموزندتون /پست زیبایی بود نه از اون جهت که من گذاشتم /از همینجا از آقای میثاق واقعی معذرت میخوام چون تازه فهمیدم که ایشون قبلا این پست رو گذاشته بودن ( از منبع موثق ) خیلی بزرگوارید اقای میثاق/ایشالله خدا به همه ی شما سروران طول عمر با عزت وبرکت عطا کنه وغافل نشیم که مرگ ومردن مال دیگرا ن نیست مال منم هست من نوعی که ممکنه خدا تقدیرش برا ین قرار بگیره که تا یکساعت دیگه نباشم /لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
من ، رفتنی ، ام!! ، |
|