آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
پنجشنبه ۸ آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۳۵ قبل از ظهر
|
|||||||||||||||
بانو
شماره عضویت :
1001
حالت :
ارسال ها :
4221
محل سکونت : :
DAMAVAND
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
273
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
69947
پسند ها :
5815
تشکر شده : 6939
وبسایت من :
وبسایت من
|
عبدالله بن حسن بن علی بن ابی طالب(ع) کودک 11 ساله( وبه روایتی8ساله) امام مجتبی(علیه السلام) هنوز به حد بلوغ نرسیده بود و درخیمه گاه با زنان به سر می برد. هنگامی که متوجه حمله دشمن به جانب امام شد، ازخیمه گاه بیرون دوید. او سراسیمه و شتابان رو به جانب امام حسین(علیه السلام) رفت ودر کنار عمویش ایستاد. حضرت زینب (علیهاالسلام) او را دنبال کرد و به اورسیده بود. او تلاش کرد که آن کودک را نگه دارد. امام حسین(علیه السلام) به خواهرش فرمود: «احبسیه یا اخیه؛ ای خواهرم! او را نگهدارید.» آن کودک از این که بازداشته شود، سخت امتناع می ورزید. او به عمه اش گفت: «والله لا افارق عمّی(2)؛ سوگند به خدا، از عمویم جدا نمی شوم.
********************************** ********************************** زهیر، الگوی عاشقی کربلاست. او تا چند روز پیش، از دیدار حسین(ع) هراس داشت، اما پس از آن که به خیمه امام گام نهاد، هراسش به عشقی جاودانه بدل شد. زهير، همانند ديگر ياران امام حسين(ع)، در مصاف با دشمنان ازمكتب و عقيده و امامش سخت دفاع كرد و در حمايت از محبوب ومقصودش، لحظهاى كوتاهى نورزيد.
در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه، از وفاداری و ایثار زهیر این گونه تجلیل شده است: السَّلامُ عَلی زُهَیْرِ بْنِ الْقَیْنِ الْبَجَلِیِّ، الْقائِلِ لِلْحُسَیْنِ وَقَدْ اذِنَ لَهُ فِی الانْصِرافِ: لا وَاللَّهِ لا یَکُونُ ذلِکَ ابَداً، اتْرُکُ ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اسیراً فِی یَدِ الَاعْداءِ وَانْجُو! لا ارانِیَ اللَّهُ ذلِکَ الْیَوْمَ.
می پسندم 7 0 7 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||||||||||
|
اطلاعات نویسنده |
شب پنجم:زهیر و حبیب بن مظاهر و عبدالله بن حسن
پنجشنبه ۸ آبان ۱۳۹۳ ۱۲:۰۷ بعد از ظهر
[1]
|
|||
ناظر بخش زبان
شماره عضویت :
947
حالت :
ارسال ها :
1759
محل سکونت : :
tehran
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
473
دعوت شدگان :
6
اعتبار کاربر :
13181
پسند ها :
1464
تشکر شده : 1601
|
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
شب پنجم:زهیر و حبیب بن مظاهر و عبدالله بن حسن
دوشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۴ ۱۱:۱۶ قبل از ظهر
[2]
|
|||
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
شب پنجم:زهیر و حبیب بن مظاهر و عبدالله بن حسن
دوشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۴ ۱۱:۲۳ قبل از ظهر
[3]
|
|||
پرستوی حریم کبریایم
کبوتر بچه ی آل عبایم نمی ترسم اگر بارد به من تیر که من با تیر باران آشنایم انا بن المجتبی، ابن المصائب بلی مردم یتیم مجتبایم غم بابا ، غم عمه، غم طشت خدا داند نمی سازد رهایم اگر تیغی به دست آرم ببینند که من نوباوه ی شیر خدایم عمو فرمانده ی عشق است و من هم بسیجی اش به دشت کربلایم دگر رزمنده ای باقی نمانده به غیر از من که یاری اش نمایم به قرآن الهی کوثرم من به قرآن حسینی هل اتایم عمو بوی پدر دارد همیشه عمو بوده پدر عمری برایم عمو احساس من را درک می کرد عمو می داد با رویش صفایم عمو در قلب من عمری طپیده عمو داده خودش درس وفایم عموی مهربانم جای بابا پسر می کرد همواره صدایم خوشم رنگ عمو گیرم در این دشت ز خون سرخ این دست جدایم خوشم بر سینه ی او جان سپارم الهی کن اجابت این دعایم (سید محمد میر هاشمی) می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
شب ، پنجم:زهیر ، حبیب ، بن ، مظاهر ، عبدالله ، بن ، حسن ، |
|